بعثت پیامبر(ص) قطعا مهمترین واقعه در تاریخ اسلام است؛ واقعهای که تاثیر آن به یک سرزمین و قوم و ملت محدود نماند و بعد از 1400 سال همه دنیا را در برگرفته است.
برای تبیین بیشتر ابعاد بعثت و تداوم آن، خبرنگار ایکنا گفتوگویی با حجتالاسلام و المسلمین حسن طارمی، مدیر علمی دانشنامه جهان اسلام، انجام داده است که میخوانید؛
ایکناـ آیا میتوان بین رسالت و بعثت تفاوتی قائل شد؟
ما سه واژه بعثت، نبوت و رسالت داریم؛ بعثت یعنی برانگیخته شدن که یک اتفاق و انگیزش است و با این انگیزش یک محتوایی شکل میگیرد که نام آن رسالت است، قبل از بعثت، پیامبر(ص) مامور به اجرا نبود ولی وقتی بعثت رخ داد رسالت او هم امضاء شد و باید به این وظیفه عمل کند. البته بین نبوت و رسالت تفاوت وجود دارد؛ نبوت یعنی پیامبر در رتبهای عالی قرار دارد و با عالم بالا متصل است ولی با انجام رسالت، باید پیامهایی را که دریافت میکند به مردم برساند و این رسالت با بعثت آغاز میشود.
بنابراین قرآن کریم بر بعثت تاکید زیادی دارد و بعثت هم یک امر عقلی است یعنی وقتی کسی حقیقتی را میبیند که برای کمال انسانها لازم است نمیتواند و نباید نسبت به بیان آن بی تفاوت باشد، البته چون سطح کار خیلی عالی و بالاست رسول نمیتواند صرفا از ناحیه خود پیامی را برساند و باید اجازهای هم در کار باشد. بعثت، رسالت را محقق میکند و موضوع آن، احیا است؛ اذا دعاکم لما یحییکم. پیامبر مردم را به آنچه موجب احیای انسان است فرامیخواند.
ایکناـ پیام بعثت برای بشر آن روز و امروز چیست؟
خدا انسان را طوری آفریده که خوبیها را دوست بدارد و بدیها را زشت بشمارد، احیاء و یحییکم هم برای این است که فطرت انسان بیدار شود، انسان به واسطه اختیار و دارا بودن نفس لوامه و اماره و ... به سمت بدیها کشیده میشود و گاهی افراد در روابط بین خود انگارههای منفی و بدی درست میکنند که باید هشداری به آنها داده شود و بعثت همین هشدار است. پیامبر(ص) چقدر باید هشدار میداد که چرا شما دختران را زنده به گور میکنید ولی آنها آنقدر این کار را تکرار کرده بودند که عادی شده بود. اعراب جاهلی تصور میکردند حمله به کاروانهای تجاری که به شهر و منطقه آنها میآمدند کار خوبی است و به آن افتخار میکردند و در اشعار آنها هم این موضوع منعکس است که ما قومی هستیم که بامدادان به کاروان حمله کردیم؛ اسم مغیره در بین اعراب مشهور است و مغیره به معنای حمله است. دست غیبی پیامبر(ص) توانست این فضا را تغییر دهد.
در این دوره منکر مورد پسند و معروف زشت شمرده میشد؛ کسی مال التجاره به مکه آورده بود و برخی افراد کاروان او را غارت کردند و پیامبر با برخی جوانان، گروهی را تشکیل دادند که از این حملهها جلوگیری کنند. پیامبر(ص) فرمودند من در دوره جوانی به پیمانی پیوستم که اگر امروز هم باشد باز به آن میپیوندم. احیای عقل و دادههای الهی در وجود انسان همان تعبیری است که امام علی(ع) فرمودند لثییروا دفائن العقول؛ انبیاء آمدهاند تا عقلهای دفینه شده را برانگیزاند. در قرآن هم فرموده است که دعاکم لما یحییکم. بنیان آنچه پیامبر بر آن تاکید دارد بروز و ظهور عقل است.
ایکناـ مصادیق بازگشت به عقلانیت چیست؟
اجتناب از ظلم و کمک به محرومان، دفاع از مظلوم و وفای به عهد و ... مجموعه سلوک عقلانی را شکل میدهد و پیامبر آمدند تا هم ساحت جسم و هم عقل انسان را بیدار کنند؛ ما تصور میکنیم پیامبر فقط برای بیان احکام آمدهاند ولی هدف اصلی ایشان این نبوده است. در خطبه حضرت زهرا(س) هم میبینیم که وضعیت نادرست قبل از بعثت را به خوبی تشریح فرمودهاند و بعثت رخ داد تا این وضع اصلاح شود. جمله طلایی قرآن که «للرجال نصیب ...برای مردان و زنان هر چه به دست آوردند نصیبی هست» در آن دوره یعنی زیر سؤال بردن نظام بردگی یعنی زیر سؤال بردن اینکه زن یک جنس زیر دست است و اگر درآمدی هم دارد برای همسر و یا پدر او نیست.
برخی خیال میکنند بردگی در اسلام تایید شده است در حالی که اسلام با بردگی مخالفت کرد. همچنین در ساحت معنوی بر این مسئله تاکید شد که انسانها فقط باید در برابر خدا خضوع داشته و او را عبادت کنند، در مناسبات به هم دروغ نگویند، کرامت نفس آنها از بین نرود و به هر کسی عرض حاجت نکنند. امام علی(ع) در خطبه 196 فرمودند: خدا پیامبر(ص) را وقتی برانگیخت که نه پرچم هدایت و نه مناری نورانی جهت نورافشانی برای مردم بود و در چنین وضعی، بعثت رخ داد.
ایکناـ تداوم بعثت چگونه محقق شد؟
با بعثت، علم دائمی هدایت باقی ماند و بعثت برانگیخته شدن برای افاده رسالتی است که آن رسالت چیزی جز احیای عقل آدمی نیست، عقلانیتی که هر نوع نگرش غیر توحیدی را نفی میکند زیرا عقل نمیپذیرد انسانی بر انسان دیگر برتری داشته باشد و کسانی موجوداتی را بپرستند که از خود هیچ قدرت و اختیاری ندارند. عقل رابطه یگانه میان انسان و خدا ایجاد میکند که رابطه خالق و مخلوق است. در روایتی مشهور آمده است که انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. اتمام یعنی کامل کردن و کار را به جایی رساندن که نقصی دیده نمیشود. این حدیث آنقدر مشهور و باور پذیر است که کسی دنبال سند برای آن نرفته است.
پیامبر(ص) بر وفای به عهد تاکید داشتند، اینکه چرا فرشتگان را دختران خدا میدانید؟ و چرا کم فروشی میکنید؟ چرا فرزند به خدا نسبت میدهید؟ و همه اینها آموزههای عقلانی است که به دل مردم مینشیند. وحی بر او نازل شده تا نظام تشریع را برای مردم بیان کند «شرع لکم من الدین ...»؛ پیامبر قرار است یک نظام رفتاری و اعتقادی برای مردم بازگو کند و در اینجا وحی لازم میشود و وقتی ادعای وحی شود اعجاز هم لازم میشود و معجزه صدق هم همیشه بعد از شروع دعوت انبیاء است؛ موسی(ع) نزد فرعون رفت و از او خواست دست از سر مردم بردارد ولی چون او مانع شد معجزه ارائه کرد و اینجاست که بعثت، منت الهی بر بشر است. خدا به مؤمنان نعمت داده که پیامبری در بین آنها برانگیزد و مبعوث کند تا آن پیامبر غل و زنجیر اسارت و هوای نفس و پلیدی را از دست و دل آنها باز کند. مناسبات نادرست را از بین ببرد و آنها را به چیزی که عقل خوب میداند دعوت کند.
ایکناـ رابطه بعثت و معجزه چیست؟
اصل کار بعثت، احیای عقل انسان است و با خود عقل هم فهمیده میشود که پیام بعثت، احیای انسان است ولی باز خداوند معجزه را هم ارائه کرده است البته کار پیامبر(ص) با معجزه شروع نمیشود بلکه با دعوت به معروف و نهی از منکر شروع میشود.
رسالت به برکت علم لدنی و الهی پیامبر(ص) محقق شد و ایشان بعد از خود هم این علم را به علی بن ابیطالب(ع)، منتقل کردند. امام(ع) فرمودند که پیامبر همه چیز را به من آموخت آن هم دهان به دهان. نظام بعثت الهی با بعثت پیامبر(ص) بسته شد و با باز شدن نظام ولایت، علم الهی در وجود امام علی(ع) جاری و بعثت تداوم یافت و این علم امروز در وجود مقدس امام زمان(عج) وجود دارد. در خطبه قاصعه، امام(ع) به نفی تکبر و توصیه به بندگی خدا پرداخته و فرمودهاند: نگاه کنید به مواقع نعمت خدا به انسانها و آن بعثت پیامبری است که با دین خود به طاعت بشر سامان داد و براساس دعوت عقلانی او، انسانها همگی با همدیگر الفت پیدا کردند و نعمت الهی، بال کرامت خود را برای انسانها گسترش داد.
انتهای پیام