آیت‌الله مهدوی‌کنی معتقد بود مردم‌گرایی جز با ولایت محقق نخواهد شد
کد خبر: 3995922
تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۸
سیدعلی حسینی:

آیت‌الله مهدوی‌کنی معتقد بود مردم‌گرایی جز با ولایت محقق نخواهد شد

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه ولایت فقیه موضوعی قبل از اجتماع، اولی و بدیهی و عقلی است، گفت: اثبات ولایت فقیه نیازی به آیه و روایت ندارد بلکه کاملا عقلانی است؛ البته برخی شبهات پیرامون آن در دوره کنونی به این خاطر است که تعریف درستی از آن ارائه نشده است.

ارسال// ولایت فقیه موضوعی عقلانی است/ ولایت فقیه از نظر آیت‌الله مهدوی کنی تداوم ولایت ائمه(ع) استبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی حسینی، استاد حوزه و دانشگاه، شامگاه 16 شهریور ماه در نشست علمی «بررسی نظریه ولایت فقیه از دیدگاه آیت‌الله مهدوی کنی» ضمن تمجید از شخصیت آیت‌الله مهدوی کنی، با بیان اینکه مبنای اصلی برای حکومت اسلامی در دوره غیبت، ولایت فقیه است و متاسفانه مباحث مهمی در این عرصه مغفول مانده است، گفت: اولین مسئله سیر تطور ولایت فقیه است که آیت‌الله مهدوی خیلی به این مسئله علاقه داشت و آن را ابراز می‌کرد و قرار شد تا رساله دکتری آقای یعقوبعلی برجی به همین موضوع اختصاص یابد و این کار انجام شد و کتاب وی، در کتاب‌ سال جمهوری اسلامی، برگزیده شد.

حسینی با بیان اینکه آقای مهدوی معتقد بود که هر مسئله‌ای در پرتو بیان تاریخ و ریشه و تطور آن قابل فهم است و می‌فرمود که منش استاد ما، آیت‌الله بروجردی هم همین بود، اضافه کرد: چند مرحله تطور در باب ولایت فقیه تا دوره آقای مهدوی کنی و استادانش رخ داده است؛ اولین مرحله، مرحله ثبت و ضبط روایات مرتبط با ولایت فقیه همانند مقبوله عمر بن حنظله است که محمدون ثلاث آن را نقل کرده‌اند.

جایگاه ولایت فقیه

حسینی افزود: مرحله بعدی ورود بحث ولایت فقیه به فقه است که شیخ مفید در مقنعه به این مسئله اشاره دارد و به صورت پراکنده در باب‌های مختلف فقهی به آن پرداخته است. شهید اول و ثانی هم در فقه به ولایت فقیه پرداخته است؛ محقق ثانی؛ صاحب کتاب جامع المقاصد متوفای 940 هم در این زمینه تحول آفریده است.

حسینی بیان کرد: محقق ثانی می‌فرماید فقهای ما اتفاق نظر دارند که فقیه عادل امامی شیعه که جامع شرایط افتاء باشد (که در عرف به آن مجتهد گویند) از ناحیه ائمه(ع) در تمامی موارد نیابت‌پذیر، نیابت دارند؛ البته برخی مسائل مانند نیابت تکوینی، نیابت‌پذیر نیست. وی تاکید دارد که ولایت فقیه و نیابت ولایت فقیه مورد اتفاق فقهاست؛ ایشان در موارد متعدد ولایت فقیه را بر مصادیق منطبق کرده است.

استاد حوزه و دانشگاه گفت: مرحله بعدی تطور در این بحث، مرحله ورود ولایت فقیه به طور رسمی و روشن و شفاف به کتب فقهی است که در کتاب عوائدالایام نراقی شاهد آن هستیم؛ ایشان مفصلا در قاعده 54 از صفحه 530 تا 580 در این عرصه بحث کرده است. کتاب دیگری که آن را وارد فقه کرده، عناوین الاصول عبدالفتاح حسینی المراغی، متوفای 1250 است؛ این دو بزرگ از شاگردان وحید بهبهانی هستند، نراقی مانند وحید بهبهانی، ولایت فقیه را قبول دارد.

وی اضافه کرد: مرحله چهارم تطور، ورود بحث ولایت فقیه به قواعد فقهی است، وحید بهبهانی قاعده ولایت فقیه را در کتاب اصول فقه خود آورده است و مرحله دیگر توسط شیخ انصاری و شاگردانش رقم خورد و سپس در حواشی مکاسب مطرح شد؛ صاحب جواهر معتقد است کسی که ولایت فقیه را نفهمد طعم فقه را نچشیده است و این مسئله از بدیهیات عقلی و ضروریات است.

حسینی بیان کرد: دوره تحول جدی‌تر و مرد میدان تحول در این عرصه، روح الله الخمینی، محبوب و معشوق آیت‌الله مهدوی کنی بود، ایشان وقتی ذکر امام می‌شد نشاط می‌یافت. امام یک دور درس خارج در زمینه ولایت فقیه تشکیل داد و شاگردانی تربیت کرد و از همه بالاتر آن را که صرفا یک نظریه بود به مرحله اجرا در آورد. در این دوره به خاطر هجمه گسترده به نظام اسلامی مانند جنگ و ... امام با همین بحث ولایت فقیه جامعه را مدیریت کرد، بنابراین مرد میدان نظریه و عمل به ولایت فقیه، امام است. آیت‌الله مهدوی کنی هم متاثر از آیت‌الله بروجردی، امام و علامه طباطبایی به بحث ولایت فقیه ورود کرد.

غالب تعاریف ولایت فقیه ناقص است

استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به تعریف ولایت فقیه گفت: در بسیاری از کتب و مصاحبه‌ها، تعریف و تفسیر درستی از ولایت فقیه ارائه نشده و ناقص است و یا به حواشی پرداخته شده است؛ امام فرمودند ولایت فقیه مقدم بر تمامی احکام است و می‌توان گفت همه احکام شرعی برای استوارسازی حکومت اسلامی و گستراندن عدالت آمده است.

وی افزود: ولایت از نظر امام و آیت‌الله مهدوی به تبعیت از استادش، حکم و رهبری است که خود دو نوع است؛ یکی حکم شرعی که برای تنظیم و ساماندهی زندگی مردم آمده است و دیگری حکم تکلیفی است. شهید صدر حکم تکلیفی را حکمی شرعی می‌داند که وظیفه افراد را در ابعاد مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی مانند وجوب عدالت بر حاکم و منع شراب و پرداخت صدقه و ... را تعیین می‌کند.

حسینی با اشاره به تعریف حکم وضعی، اضافه کرد: حکم وضعی حکمی شرعی است که به صورت مستقیم به اعمال آدمیان مرتبط نیست، بلکه حکمی است که وضعیت و حالت معینی را پدید می‌آورد که به صورت غیرمستقیم بر اعمال آدمیان تاثیر دارد مانند روابط میان زن و شوهر. زوجیت، ملکیت، ولایت، قضاوت و وکالت و به تعبیر آقای مهدوی، سیاست وضعی هستند. 

وی اضافه کرد: امام معتقد بودند که حکم تکلیفی شامل اباحه، کراهت، مستحب، حرام و واجب است و هر حکمی غیر از این 5 نوع، وضعی است؛ مثلا ولایت، حکومت و قضاوت و نیابت وضعی هستند. بزرگانی مانند آخوند خراسانی، کمپانی، آقا ضیاء و خویی هم همانند امام فرموده‌اند؛ ولایت به معنای رهبری و حق تصرف در امور عمومی و کلان جامعه است.

حسینی تصریح کرد: آیت‌الله مهدوی کنی نظریه‌ای ارائه کرده که احدی آن را طرح نکرده است؛ وی در بحث ملکیت فرموده است که احکام شرعی همگی اعتباری هستند و ولایت هم این طور است، اعتباریات همانطور که مستحضرید از منظر علامه طباطبایی شامل قبل از اجتماع و بعد از اجتماع است، اعتباریات بعد از اجتماع، موضوعاتی است که بشر به خاطر نیازهایی که در زندگی اجتماعی دارد مانند کلام و سخن، ریاست و مرئوسیت و انواع مبادله را اعتبار می‌کند. پس ما برای اینکه زندگی کنیم یکسری قوانینی نیاز داریم و الزاماتی باید وجود داشته باشد و نمی‌توانیم آزاد آزاد باشیم، برای زندگی اجتماعی هم نیازمند ریاست و حکومت و ولایت هستیم که ذهن بشر آن را اعتبار می‌کند، بنابراین ریاست و ولایت از ادراکات اعتباری قبل از اجتماع است و بدون نقل روایات و آیات هم می‌توان آن را اثبات کرد.

ولایت فقیه موضوعی عقلانی است

وی تاکید کرد: بنابراین ولایت، حکم شرعی الهی اولی است و وقتی مصادیق اعمال ولایت با احکام دیگر تزاحم کند این مقدم است؛ آیت‌الله مهدوی معتقد بود حکم الهی به ائمه(ع) تفویض شده است، پس حکومت برای خداست و زیربار حکومت و ولایت غیرخدا رفتن از اکبر کبائر است، قرآن کریم فرموده است که مؤمنان حق ندارند ولایت کفار را قبول کنند.

وی به ذکر خاطره‌ای پرداخت و اظهار کرد: آیت‌الله مهدوی کنی در یک سخنرانی فرمودند که ما در دوره شاه هر جا در تهران دنبال ساخت مسجد می‌رفتیم ساواک در اطراف آن شراب‌فروشی راه می‌انداخت و ما مجبور بودیم با سختی و چند برابر قیمت مغازه‌های شراب‌فروشی را بخریم، امام(ره) می‌فرمودند راهش این نیست و راهش این است که شاه برود؛ مبنای این حرف آن است که نباید کافرین را به عنوان ولی بگیریم؛ اینها بزرگترین گناهکاران هستند و دوستی ولایت آنها از بزرگترین گناهان است.

وی با بیان اینکه در سوره نساء آیات عجیبی در بحث ولایت وجود دارد، افزود: ولایت برای خداست و بعد به پیامبر(ص) و سپس به ائمه(ع) تفویض شده است و در دوره غیبت همان اختیاراتی را که رسول خدا برای اداره حکومت داشته است ولایت فقیه هم دارد.

دیدگاه آیت‌الله بروجردی و امام در مورد ولایت فقیه

حسینی تصریح کرد: امام و آیت‌الله بروجردی ولایت فقیه را بدیهی می‌دانستند ولی دو بیان داشتند؛ آیت‌الله بروجردی می‌فرمود حکومت اسلامی ضروری است و همه فرقه‌ها و مذاهب اسلامی جز یک گروه از خوارج که آنها هم بعدا برگشتند، آن را قبول دارند؛ این حکومت نیازمند رهبر است و رهبر باید فقیه باشد زیرا قوانین اسلامی را باید بشناسد. امام خمینی می‌فرمود ولایت فقیه، بدیهی است و از تصور آن به تصدیق می‌رسیم.

وی اضافه کرد: امام معتقد بود در ولایت فقیه باید فقیهی باشد که عدالت و تقوا و کفایت داشته باشد تا بتواند امور را اداره کند. امام کفایت را هم جزء عدالت قرار می‌داد زیرا کسی که سیاست و مدیریت ندارد و جاهل است نباید ولایت را بپذیرد به همین دلیل در بیش از 400 آیه قرآن بحث ظلم مطرح است.

وی افزود: امام معتقد بودند «ولی» باید عادل باشد و اگر کسی قبول ندارد، یعنی یک ظالم جاهل باید بر مؤمنان و متقین و سایر مردم حکومت کند و چنین چیزی مورد قبول خداوند نیست، لذا ولایت فقیه بدیهی است.

استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به ملاکات عزل و نصب از دید ولی فقیه گفت: شهید اول گفته است نصب یک قاضی و مسئول و رئیس از طرف ولی، شروطی دارد و این فرد باید کف شروط را داشته باشد. ولی که می‌خواهد بین فاضل و افضل، فردی را به عنوان مسئول و مدیر انتخاب کند اگر نظر مردم به فرد فاضل است ولی هم باید او را انتخاب کند.

مردم‌گرایی روح حکومت است

وی ادامه داد: زیرا حکومت و ولایت برای آن است که مصالح مردم را تامین کند و کشور را آباد کند و یکی از مصالح مردم، خواسته‌های آنان است. بنابراین واجب است بر ولی که کسی را مسئول کند که مردم می‌خواهند و اساسا فلسفه حکومت اسلامی اقامه مصالح و منافع مردم است. آیت‌الله مهدوی کنی هم مردم‌گروی را روح و جان حکومت می‌دانست که جز با ولایت محقق نخواهد شد؛ البته اگر مردم چیزی را بخواهند که خلاف شرع، ظلم و یا خلاف مصلحت خودشان باشد ولی امر نباید بپذیرد.

انتهای پیام
captcha