به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی انتشارات باقرالعلوم(ع)؛ کتاب «شخصیت متعالی و سلامت روانی در پرتو خدا آگاهی» نوشته حجت الاسلام مسعود نور علیزاده میانجی به همت انتشارات باقرالعلوم(ع) شامل پنج فصل است.
فصل اول این کتاب با موضوع «واکاوی مفهومی خدا آگاهی» ریز موضوعاتی نظیر تحلیل مفهومی خدا آگاهی، ارتباط ازلی با خدا، بازگشت پذیری به اصل خویش، درد جدایی و اشتیاق به بازگشت، اصل بازگشت پذیری، از مبدأ تا معاد، شدت نزدیکی و پیوند صمیمی با خدا، حضور قیومی خدا و پیوستگی دائمی به او، ذکرِ توجهآفرین و هشیارساز، از خداشناسی تا خدا آگاهی و... مطرح شده است.
در فصل دوم این اثر با عنوان «جایگاه خدا آگاهی در سازمان روانی انسان» به موضوعاتی از جمله بعد معنوی وجود انسان، دلایل ارتباط وجودی و درونمایه خدایی در روان ناهشیار، فطرت الهی و سرشت توحیدی انسان، علل دینگریزی برخی از افراد، بیداری وجدان و امید به ناجی، اصالت حس دینی و مذهبی، منشأ دینداری و حس مذهبی، فقر ذاتی انسان، نیاز به محبت و دل بستگی به خدا و... پرداخته شده است.
«تحول یافتگی و تعالی شخصیت در پرتو خدا آگاهی» عنوان فصل سوم این کتاب است که در آن شخصیت متفاوت و سالمتر افراد مذهبی، رشد و تحول شخصیت، شکل گیری، سازمان یابی و ساختار خود، فرایند توحید یافتگی و تحقق خویشتن، شخصیت رشدیافته در پرتو خدا آگاهی، ساحتها و انواع خودآگاهی و... مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
عنوان فصل چهارم «نقش خدا آگاهی در سلامت روانی» است که سلامت روانی زیرِ چتر خدا آگاهی، تعادل و سازش یافتگی روانی، احساس ایمنی و اطمینان، زیربنای آرامش روانی، سلامت معنوی، نیروی فزاینده زندگی و بازیابی معنای زندگی از جمله ریزموضوعات آن به شمار میرود. تحلیل مسیر روانشناختی خداآگاهی تا سلامت روانی عنوان آخرین فصل این کتاب است که گزارههای پژوهشی و جامعه آماری و روش نمونهگیری درباره موضوع اثر در آن تشریح شده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: دینداری و معنویتخواهی، یکی از مؤلفههای اساسی در زندگی بشری است که امروزه یکی از ابعاد مهم انسانی در تأمین بهداشت و سلامت روانی شمرده می شود. اهمیت این مسئله تا حدی است که سازمان بهداشت جهانی را بر آن داشته است تا در بیانیه های خود رسماً اعلام کند که بدون توجه به این بعد انسانی، بهداشت روانی، به شکل صحیح و کامل تأمین نخواهد شد و سلامتی، بدون در نظر گرفتن سلامت معنوی، ناقص خواهد بود. حال، پرسشهای اساسی چنین است: دینداری و معنویتخواهی چگونه سلامت روانی ما را تأمین میکند؟ سازوکار و نحوه اثر آن چگونه است؟ آیا اثر مذهب صرفاً به نیروهای متافیزیکی آن وابسته است؟ و آیا تنها با ذکرگویی و به یاد خدا بودن (الا بذکر الله) آرامش روانی (تطمئن القلوب) پدیدار میشود، یا علاوه بر آن، فرایندهای پیچیده روانشناختی اتفاق میافتد تا سلامت روانی تحقق یابد؟
انتهای پیام