به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) 19 تیرماه در نشست علمی «سیاست و شریعت» از سلسله نشستهای همایش حکمت متعالیه، با تاکید بر اینکه نبوت، شریعت و سیاست لایههای مختلف دینداری هستند، گفت: ما در شریعت با قواعد کلی و حرام و حلال پیامبر(ص) تا قیامت سر و کار داریم ولی در عرصه سیاست این طور نیست و با زندگی سیاسی سر و کار داریم که هر روز تغییر میکند. ملاصدرا معتقد است وقتی میان سیاست و شریعت تفاوت وجود دارد که سیاست غیر دینی باشد؛ در این نگاه، سیاست دو نوع است؛ غیردینی و دینی.
وی افزود: پیشنهاد ملاصدرا این است که اگر سیاست بخواهد دینی باشد، باید تابع شریعت باشد؛ ایشان هماهنگی میان عوالم وجود یعنی ملک و ملکوت و جبروت به عنوان هدف آفرینش و ارسال رسل و نیل به قرب الهی را به عنوان مؤید پیشنهاد خود بیان کرده است و میگوید نقطه شروع سیاست از یک فرد و کشور اتفاق میافتد که تابعی از منافع فردی و ملی است و اگر او این منافع را براساس شریعت اتخاذ کند، سیاست عین دیانت خواهد شد.
لکزایی اظهار کرد: از دید ملاصدرا، حرکت شریعت از پایان سیاست شروع میشود، یعنی انسانها در عرصه سیاست بررسی میکنند که منافع و مصالح عمومی آنها چیست؟ ولی شریعت میگوید آیا تامین این مصالح و منافع برای نفس، روح، دنیا و آخرت مردم هم مفید است؟ یعنی سیاست فقط مصالح و منافع جسم انسان را بررسی میکند ولی شریعت منافع و مصالح روحی و اخروی را مدنظر دارد. لذا اگر نبوت و شریعت بر شهوات و غضبها و شیطنتها غلبه کرد سیاست، الهی و معنوی خواهد شد و ما با عالم ملکوت و جبروت همراه خواهیم شد، در غیر این صورت به سمت انحطاط خواهیم رفت. پس سیاست هم میتواند دینی، هم غیر دینی و حتی ضد دینی باشد.
لکزایی با اشاره به تفاوت دیگر شریعت و سیاست تصریح کرد: گاهی ممکن است سیاست، هدف شریعت را پیگیری کند و گاهی نکند، اگر سیاست از شریعت اطاعت کند در غایت همسو خواهند شد چون سیاست، ابزار شریعت است ولی اگر سیاست عصیان کند اهداف آنها متفاوت خواهد شد. در حکومت امام علی(ع) با اینکه ایشان معصوم بودند ولی استانداران و گماشتگانی بودند که از امام و شریعت اطاعت نکردند، امروز هم مسئولانی داریم که از شریعت اطاعت نمیکنند و گرفتار اختلاس و رشوه و دروغ و ... هستند.
وی با اشاره به نظریه انقلاب ملاصدرا اظهار کرد: به اعتقاد وی، گاهی سیاست و دولت آنقدر از شریعت دور میشود که امیدی به اصلاح نیست و باید آن را تغییر داد و علیه آن انقلاب کرد؛ به اعتقاد وی، خواسته خدا این است که ظاهر عالم، تابع باطن عالم شود و محسوسات در سایه معقولات قرار بگیرند، آن هم با اختیار خود انسان. همانطور که در آیه سوم سوره انسان فرمود: إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا. ولی اگر باطن تابع ظاهر و عالم ملکوت تابع ملک شود انواع تهدیدات و مسائل ضد امنیتی متوجه فرد و جامعه خواهد شد و آن جامعه، جهنمی میشود، در اینجا احساس که تابع جسم است بر عقل حاکم میشود و حس، عقل را مدیریت میکند؛ خشوع در برابر خدا از بین میرود و به تعبیر ملاصدرا، قیم عالم یعنی خدا، رهبران الهی و انسانهای مؤمن برضد این سیاست خواهند بود و اجازه نمیدهند که فساد سراسر عالم را بگیرد.
لکزایی اضافه کرد: از منظر سیاست متعالیه، اگر مؤمنین ببینند که نظامی به سمت تحریف دین پیش میرود وظیفه دارند که جلوی آن را بگیرند و باید به نصرت الهی امید داشته باشند؛ قرآن کریم در آیه 17 انفال فرموده است: فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛ خدا فرمود: شما آنان را نكشتيد بلكه خدا آنان را كشت و چون [ريگ به سوى آنان] افكندى، تو نيفكندى بلكه خدا افكند. یا در آیات متعدد فرموده است که«ان تنصروالله ینصرکم» امام خمینی در شرایطی قیام کرد که تصور پیروزی وجود نداشت ولی نصرت الهی شامل حال شد و کار بزرگ ایشان احیای امامت و ولایت بود. پس اراده قیم عالم وقتی محقق میشود که مؤمنان هم بخواهند و در این مسیر تلاش کنند.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) بیان کرد: فرق دیگر بین سیاست و شریعت، در افعال است؛ افعال سیاست ناقص و جزئی و افعال شریعت کلی و تام است؛ اگر هر فعل جزیی و ناقص، تابع کلی و تام یعنی دستورات شرع باشد، سیاست همسو با شریعت شکل خواهد گرفت؛ ملاصدرا به همین دلیل معتقد است که سیاست نیازمند دین است و نه دین نیازمند به سیاست.
لکزایی بیان کرد: فرق دیگر میان شریعت و سیاست از منظر ملاصدرا این است که امر سیاست، ذاتا شرعی نیست و میتواند شرعی و یا غیر شرعی باشد ولی امر شریعت ذاتا شرعی است؛ انسان مؤمن باید شریعت را در ذات خود قرار دهد تا بتواند به ارتقاء و رشد برسد؛ بنابراین برای انسان مؤمن، اگر سیاست، دینی باشد میتواند تابع آن باشد وگرنه خیر. اگر حکومت مشروع و حاکم آن، عادل و فقیه جامع الشرایط باشد، انسان مؤمن میتواند از آن تبعیت کند.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: اگر کسی به فقه و شریعت عمل کرد از عالم طبع عبور کرده است ولی اگر دید او توحیدی شد وارد عالم عقل میشود؛ لذا تقوا و ایمان درجات مختلف دارد و فرد میتواند جنود عقلانی بیشتری را در خود جمع کند؛ کسی ممکن است مخلص باشد ولی جواد و شجاع نباشد ولی کسی هم هست که واجد هر سه صفت است. انسان تا جایی میتواند پیش برود که به لقاءالهی برسد و همنشین دیار و کوی یار شود و عشق به دنیا را از خود دور کند و این هم تابع اصلاح عقل نظری و عملی است. پس نسخه پیشرفت جامعه رسیدن آحاد مردم به عقلانیت و عدالت است. در چنین جامعهای سرقت، فساد، اختلاس و دروغ و تهمت نخواهیم داشت.
وی افزود: ملاصدرا انسان را به صورت یک سیستم و نظام میبیند که وقتی به سعادت میرسد که از مرحله طبع انسانی و نفسانی به مرحله عقلانیت و تعالی برسد؛ فلسفه فرستادن قرآن و اخلاق و ارسال رسل هم، چیدن میوه عقل است و به تعبیر وی تبدیل عالم محسوس به معقول و شیطنت، غضب به شجاعت، خودبینی به خشوع و ناپاکی به دستپاکی و دامان پاک است. فلسفه وضع قوانین دینی و احکام و حرام و حلال هم به خدمت گرفتن شهوت برای عقل و استخدام دنیا برای آخرت است.
لکزایی تاکید کرد: در آیه 28 سوره مبارکه اعراف فرموده است: إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ؛ یا در آیه 33 این سوره هم فرموده است: قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ؛ یعنی حرمت بغی و اثم و انواع اقسام ظلم و تجاوز به خود و دیگران همه برای رسیدن به عدالت و حیات پاک آخرت و رفع ظلم است. او معتقد است اگر عقل و عدل حاکم شد شهوات خادم خواهند شد و در این صورت افراد عالِم و پیامبر و امام و ولی فقیه جامع الشرایط بر مردم حاکم میشوند و حکمرانی متعالی ایجاد میشود؛ ملاصدرا براساس روایت تاکید دارد که ریشه همه سعادتها، طلب آخرت است و حب دنیا راس همه خطایاست یعنی در تعارض بین دنیا و آخرت، دنیا را انتخاب میکند. مجموعه این عوامل تامینکننده صلح و امنیت است.
وی تاکید کرد: خداوند در آیات متعدد قرآن کریم نفس و شیطان را بدترین دشمنان برشمرده است؛ پس دشمن یا درونی و یا بیرونی است و اصل هم، دشمن درونی یعنی تبعیت از شهوات و هوا و غضب است و اگر این کنترل شد دشمن بیرونی را راحت میتوان منکوب کرد؛ هر قدر ایمان فرد بیشتر باشد غلبه بر دشمنان بیرونی راحتتر است. بر اساس این تقسیمبندی، دوستان هم، یا درونی یعنی عقل و شجاعت و حکمت و یا بیرونی یعنی نبی و امام و فرمانروای عادل و عاقل هستند.
وی همچنین با انتقاد از شفاف نبودن فلسفه تعلیم و تربیت در کشور و بروز اشکالات متعدد در سپهر سیاست ایران، تصریح کرد: الان چون فلسفه تعلیم و تربیت شفاف نیست و یا به عبارت دقیقتر غربی است، مبانی علوم انسانی در ایران الحادی و غیرتوحیدی است و نمیتوان با مبانی غیرتوحیدی، حکومت و ساختارهای توحیدی داشته باشیم، بنابراین باید مبانی علوم انسانی خود را براساس فلسفه تعلیم و تربیت متعالی اصلاح کنیم.
انتهای پیام