مردم‌سالاری دینی مبتنی بر محبت و شفقت است / عفت و عدل، نشانه عقل است
کد خبر: 3976066
تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۲
حجت‌الاسلام لکزایی:

مردم‌سالاری دینی مبتنی بر محبت و شفقت است / عفت و عدل، نشانه عقل است

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تأکید کرد: از منظر حکمت متعالیه، نبی براساس شفقت و مهربانی با مردم مرتبط است؛ هیچ رنگ و بویی از اقتدار در این مردم‌سالاری وجود ندارد و این تئوری بالاتر از مردم‌سالاری‌های موجود است.

ارسال//به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین نجف لکزایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی امروز، 17 خردادماه در نشست علمی «فلسفه امنیت از منظر حکمت متعالیه»، با بیان اینکه انسان می‌تواند به مراحلی برسد که نه تنها در نفس خود، بلکه دیگران اثرگذاشته و تصرف داشته باشد، گفت: مرحله دیگر تصرف در عالم تکوین است که عمدتاً مثلا مرتاض‌های هندی را برای این کار مثل می‌زنند و در مورد انبیاء الهی هم معجزات و کرامات مثال زده می‌شود؛ اینکه به موسی(ع) فرمود هر جایی که به نصرت الهی نیاز است، از عصا استفاده کند برای همین است، لذا این عصا گاهی به مار تبدیل شده و گاهی به سنگ می‌زند و آب می‌جوشد و گاهی به دریا زده خشک می‌شود.

لکزایی بیان کرد: مطلبی که ملاصدرا گفته این است که جای تعجب ندارد وقتی نفس انسان قوی شد، تبدیل به نفس عالم شود و در دیگران تصرف کند؛ در دید وی نبی، نبی شد، زیرا انسان عاقل بود و تهدیدات متوجه روح انسان را می‌شناخت؛ نبی به خاطر قدرتی که دارد، در پدیده‌ها تصرف می‌کند تا امور مضر برای مردم را از بین ببرد و این از جهت شفقت بر خلق خداست، همان طور که پدر نسبت به فرزند مهربان است؛ «انا و علی ابواه هذه الامة».

استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: بحثی را که ملاصدرا فرموده است، در قرآن کریم با تعابیر دیگری بیان شده است؛ در قرآن فرموده هر جا مسلمین در برابر دشمن بودند و وضعیت آنها نامتوازن بود، با خدا مناجات کرده و درخواست یاری می‌کردند و خدا هم به آنها یاری داد؛ در سوره انفال که مربوط به بدر است، به این موضوع اشاره کرده است؛ در آیه 9 انفال فرمود: «إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُرْدِفِينَ» خداوند با هزار ملک آنها را یاری کرد، همچنین در آیه 10 انفال «وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ».

وی افزود: آیه 40 سوره توبه «إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» هم مؤید این مطلب است؛ یعنی خدا و عالم تکوین با ما هست؛ نبی مکرم اسلام در اثر ارتقاء وجود به حد معیت می‌رسد «ان الله معنا» و خدا هم آرامش بر قلب پیامبر وارد کرد و «و ایده بجنود...» یعنی با لشکریانی او را تأیید کرد که با چشم معمولی دیده نمی‌شود؛ به صورت طبیعی، پدیده‌های عالم ارزش نظامی ندارند، ولی تار عنکبوت و کبوتر و باد تبدیل به جنود خدا می‌شوند.

استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) ادامه داد: بنابراین انبیاء و راه آنها می‌تواند از انسان حمایت و حفاظت کند، اما کسانی که اولیاء آنها طاغوت و شیطان است، مورد حمایت نیستند. نبی به لحاظ وجودی، هم از عقل و هم از نفس و هم از جسم برخوردار است و نفس او به عالم ملکوت تعلق دارد. همچنین به لحاظ عالم نفس و ذهن از ملکوت متوسط برخوردار است که شیاطین به آنجا دسترسی ندارند. از پیامبر پرسیدند که شما شیطانی دارید، فرمودند بله، ولی شیطان من به دست من ایمان آورده و نمی‌تواند در من اثر بگذارد.

تمایز مردم‌سالاری دینی با مردم‌سالاری‌های موجود

لکزایی با بیان اینکه برخی می‌پرسند حکمت متعالیه ظرفیت مردم‌سالاری دارد یا خیر؟ اظهار کرد: تصویری که حکمت متعالیه دارد، می‌گوید نبی، با مردم براساس شفقت و مهربانی مرتبط است؛ چنین مطلبی در کدام تئوری سیاسی وجود دارد؟ هیچ رنگ و بویی از اقتدار در این مردمسالاری وجود ندارد، و این تئوری بالاتر از مردم سالاری‌های موجود است؛ پیامبر خودش را در رنج می‌اندازد و چیزهایی بر او واحب می‌شود که بر مردم واجب نیست و او معصوم است. پیامبر به لحاظ هستی‌شناسی از همه عوالم برخوردار و مجمع مظاهر اسماء الهیه است، بنابراین باید رهبر و حاکم هم باشد.

استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) اضافه کرد: ویژگی عقل این است که الهی و مجرد است و از آن خطا سر نزده و ما را به گناه دعوت نمی‌کند؛ «القعل ما عبد به الرحمان» و اگر عقل جزء وجود ما شود، به روحانیت می‌رسیم؛ انسانی که به روح الهی برسد و میوه دهد، میوه آن عقل است؛ همچنین نفس امر باطنی است که هم با عقل و هم با بدن مرتبط است؛ نفس عالمی است که در آن هم فجور راه دارد و هم تقوا.

وی افزود: ما بیشتر نفس را با محرک‌های انگیزشی مخصوصا میل و نفرت می‌شناسیم که در حیوانات هم وجود دارد، زیرا وقتی تشنه و گرسنه شدند، سراغ ارضاء می‌روند. این غرایز در انسان هم هست، ولی می‌تواند ارتقاء یافته و به محبت و تولی و ایثار و ارتباط با خدا و پیامبر و محبت نسبت به دیگران و خشم هم می‌تواند ارتقاء یافته و به بیزاری از دشمنان و گناهان تبدیل شود و این در صورتی رخ می‌دهد که نفس تابع عقل باشد و ریاست آن را بپذیرد در این صورت قوه غضب و شهوت تبدیل به عفت و شجاعت می‌شود.

عفت نشانه عقل است

لکزایی اظهار کرد: البته قوه وهم هم در انسان هست و ابلیس می‌تواند در اینجا نفوذ کند، زیرا ابلیس وهم محض است؛ وهم هم اگر تابع عقل شد، تبدیل به حکمت خواهد شد، لذا انسان عاقل انسان عفیف، شجاع و حکیم است و چنین انسانی عادل خواهد بود؛ امام خمینی در آثار فلسفی عرفانی خودشان به تبیین این بحث پرداختند و نوآوری‌هایی بر اساس نظریه دو فطرت مطرح کرده‌اند.

استاد دانشگاه باقر العلوم با تأکید بر اینکه انسان عادل، عاقل هم هست، اضافه کرد: از انسان عاقل عادل رفتارهای عاقلانه عادلانه سر می‌زند و همین بحث در دولت هم مطرح است؛ یعنی دولتی که چنین انسان‌هایی در رأس آن باشند، حکمرانی آنها هم عاقلانه و عادلانه خواهد شد. ساختارهای حکومتی و قوانین هم عاقلانه و عادلانه خواهد شد و محصول آن رفاه و پیشرفت و امنیت و سعادت در دنیا و عقبی است.

وی افزود: انسانی که غضب و شهوت و قدرت ریاست او هست، نه تنها به حق خودش قانع نیست، بلکه تجاوز کرده و به دیگران حمله می‌کنند، سرزمین‌های دیگران را غصب کرده و وضعیت دیگران برای آنها مهم نیست؛ امروز تمام فلسفه سیاسی امنیت هابز معطوف به انسان گرگ‌شده است؛ یعنی دولت مطلقه باید برای تأمین امنیت ایجاد شود و مردم همه اختیارات خود را به دولت بدهند تا امنیت آنها تأمین شود، زیرا او معتقد است انسان‌ها درنده‌خو هستند.

لکزایی بیان کرد: ماکیاولی انسان را روباه‌صفت معرفی کرده است؛ چنین انسانی قوه وهم او ریاست بر نفسش دارد. برخی هم انسان لذت‌طلب را در دستور کار قرار داده‌اند. در این مدل، دولت وظیفه دارد بیشترین لذت را برای بیشتر مردم تأمین کند و همه هم و غم آنها هم معطوف به این دنیاست.

انسان‌شناسی امام خمینی

استاد حوزه علمیه اظهار کرد: بحث انسان‌شناسی امام خمینی در حکمت متعالیه جامع است؛ از دید ایشان ما چند نوع انسان داریم؛ انسان لذت‌گرای درنده‌خو، انسان لذت‌گرای مکار یعنی هم دنبال تأمین منافع خود و هم دنبال حیله زدن به دیگران است؛ انسان درنده‌خوی مکار و انسان شهوت‌ران و لذت‌طلب، انسان درنده خور مکار در وضع دولت، می‌شود دولتی که دنبال منافع ملی خود و سلطه بر همه عالم است. در اینجا زر و زور و تزویر در یک جا جمع شده است.

وی تأکید کرد: از نظر امام خمینی، آمریکا جامع این صفات است؛ نه عقل دارد و نه عدل؛ سراسر سلطه و لذت و منفعت‌طلبی و تبلیغات و قلب حقایق است، لذا تروریست بالذات است. بنابراین هر نظامی که سلطه‌گرایی و درنده‌خویی در آن حاکم باشد، مجال نمی‌دهد که مردمسالاری حاکم شود، زیرا عقل را زیر دست و پای غضب و شهوت انداخته است؛ لذا امام فرمود خطر انسان درنده‌خو از حیوان درنده‌خو بیشتر است.

انتهای پیام
captcha