به گزارش ایکنا، با توجه به رشد سریع شهرنشینی در کشور که از دهههای گذشته آغاز شده است، باید به این موضوع اندیشید که آیا این مقوله با موازین تاریخی و اسلامی این سرزمین هماهنگی دارد یا شهرها بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی از لحاظ تمدن شهری، که به معماری اصیل ایرانی ـ اسلامی متکی است، بر مبنای سبکهای غیرایرانی و غیربومی رشد میکنند.
همانطور که تاریخ این مرز و بوم شاهد و گواه محکمی در رابطه با سبک باشکوه ایرانی ـ اسلامی در ایجاد تمدن شهری است، متأسفانه طی دهههای اخیر و با توسعهای شاید ناهمگون در زمینه گسترش حوزه شهری، شاهد بزرگتر شدن بیش از پیش شهرهای صنعتی و مدرن بدون احتساب مبانی و معماری سنتی و بومی، که الهام گرفته از سبک ایرانی ـ اسلامی است، هستیم.
سرعت توسعه ناهمگون شهرهای کشور به ویژه کلانشهرهایی مانند تهران، که نزدیک به یکپنجم جمعیت کشور را در خود جای داده، باعث غفلت از حفظ سنتها و موجب فراموشی سبکهای تأثیرگذار ایرانی ـ اسلامی در طراحی و معماری ساختار شهرها شده است.
سیدیعقوب موسوی، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س)، در گفتوگو با ایکنا، در رابطه با بررسی کالبدی شهر ایرانی ـ اسلامی برای پاسخ به نیازهای انسان مدرن اظهار کرد: از جمله ویژگیهای شناخته شده فرهنگ ایرانی، رشد سازه و معماری در بستری از ارزشها و آرمانهای دینی از ازمنه قدیم تاکنون است. به ویژه طی قرون سوم و چهارم هجری با گسترش نظام محاسبات در ساخت بنا و افزایش مهارتهای هنری و توجه به نماسازی در جهت تعمیق تعاملات معنوی و عرفانی، شاهد تأسیس و رونق بناهای تاریخی متعدد در شهرهای کهن و یا نواحداث در نقاط مختلف ایران هستیم.
موسوی ادامه داد: طراحی و ایجاد مسجد جامع در غالب شهرهای مهم ایران از اصفهان تا شیراز و ری و تبریز و کرمان و نظایر آن از جمله جلوههای مهم و پایدار هنر اسلامی در قالب کالبد و فضای شهری است. هنرمندان موحد و مسلمان با الهام از مضامین قرآنی و در بستر سیر و سلوک عرفانی تلاش داشتهاند تا پیام ایمان به خدا، وحدت و برادری و عدالت و بسیاری دیگر از ایدههای ناب اسلامی را در تمامی عرصههای اصلی ساخت و ساز شهری اعم از عمارات دولتی، مساجد، خانقاهها، بازار، مدارس درس از مراغه تا سبزوار در قالب کتیبهها و خطوط برجسته و تصاویر پرمغز به نمایش بگذارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) بیان کرد: سیر تحولات سیاسی و مواجهه کشور با هجوم اقوام خارجی طی سالهای مدید، زمینه افول در گسترش شهرسازی اسلامی را فراهم کرد، لذا شهرهای ایرانی در هیچ مقطع تاریخی از حضور عناصر برجسته از میان شهرسازان و معمارانی که متعهد به پیامهای معنوی و دینی بودند، تهی نبوده است. هنوز نیز نشانههایی از ابتکارات و صناعات آنان را میتوان در نظام شهرهای تاریخی کشور به خوبی میتوان مشاهده کرد.
وی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: بازخوانی رویکرد شهرسازی نوین عبارت از حفظ هویت و یکپارچگی عناصر تاریخی و مدرن در پیکره بنا و نظام کارکردی شهر است. آن دسته از شهرهای جهانی که توانستند پیوند لازم و ممکن را در بین عناصر و مواد شهرسازی تاریخی و کنونی برقرار کنند، از قوام و دوام و جاذبههای زیستی برخوردارند.
موسوی اظهار کرد: این موضوع تنها اختصاص به شهرسازی در ایران ندارد، بلکه در همه کشورهای جهان احیای عناصر و کارکردهای تاریخی و ترکیبی از هنر بومی و جهانی از جمله لوازم پایداری بناها و نیز شهرسازی مدرن تلقی میشود. اگر شهرسازی مدرن مبین عقلانیت و رشد علم و نفوذ محاسبات تجاری جدید باشد، خلأ ناشی از ارزشهای تاریخی و معانی تکاملبخش دینی و یا ملی میتواند گسست در هویت یکپارچه را سیما و نظام فضایی و کالبدی شهر ایجاد کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) افزود: امروزه روانشناسی، محیط فضایی پیامدهای منفی فقدان تعلق به سیما و فضای یکپارچه را از جمله علل جداگزینی اجتماعی و فقدان همبستگی اجتماعی عمقی و اتمیزه شدن نظام رفتاری در شهرهای معاصر میداند. برای ایجاد شهری خلاق و پایدار لازم است تا ترکیبی پایدار و هوشمند از عناصر تاریخی و فرهنگی و تکنولوژی و مهارت جدید به کار گرفته شود.
موسوی در ادامه گفت: به دلیل نوعی احساس وحدت و همبستگی در مضامین و عناصر فرهنگی موجود در جامعه و عناصر فرهنگی موجود در ساختار فرهنگی، تاریخی در بنیادهای کالبدی شهر، اصولاً نوعی احساس یگانگی و حس همخوانی و درک معنای مشترک برای مردم ایجاد میشود.
وی در پایان سخنان خود تصریح کرد: در شهرسازی مدرن بر خوانایی و درک ضمنی معناهای مستتر در اشکال و ظواهر نمادهای شهری تأکید زیادی میشود؛ چراکه خوانایی و درک مستقیم و شهودی عناصر تاریخی سبب میشود تا نوعی ارتباط و پیوند مردم و شهر در سطحی عمیق ایجاد شود. این حس مشترک زمینه افزایش حس مسئولیتپذیری در قبال محیط و مردم میشود و این موضوع در خلق محیطهای بادوام شهری نقش مهم دارد.
انتهای پیام