علی صفدر فلاح، پدر مرحوم مهنا فلاح در گفتوگو با خبرنگار ایکنا از همدان با بیان اینکه اعضای دخترم مهنا را به خداوند هدیه دادم و او را با خداوند معامله کردم، گفت: 21 بهمنماه سال 98، دختر 12 سالهام از من و مادرش خواست که ما او را برای دیدن راهپیمایی 22 بهمن به تهران ببریم، دختر بزرگترم در تهران زندگی میکرد، روز 21 بهمن ما عازم تهران شدیم، عصر همان روز بود که با برادرش با تبلت بازی میکردند.
وی ادامه داد: پس از مدتی ناگهان صدای جیغ پسرم بلند شد و ما هراسان سمت اتاق دویدیم همان لحظه دیدم که مهنا، دخترم بر زمین افتاده و بهطور غیرقابل تصوری به اغما رفته است، فوری اورژانس را خبر کردیم اما مهنا روی دستان من و مادرش داشت پر میکشید.
فلاح اظهار کرد: متأسفانه تلاش تیم پزشکی هم بینتیجه بود و پس از آزمایشات و سیتیاسکن مشخص شد که مغزش خونریزی کرده بود. من و مادرش بهقدری بیقراری کردیم که تقریباً کل بیمارستان امام متوجه مشکل مهنا شده بودند تا اینکه دو گروه از تیمهای پزشکی که فوق تخصص بودند مهنا را معاینه کردند و متأسفانه مرگ مغزی دخترم تأیید شد.
این پدر همدانی با اشاره به اینکه آن لحظه زندگی برایمان به اتمام رسیده بود، افزود: با این خبر مادر مهنا هم از هوش رفت به خداوند متوسل شدم و گفتم خدایا دخترم و همسرم را به خودت میسپارم و از خودت سلامتی آنها را میخواهم.
فلاح اضافه کرد: پس از تأیید مرگ مغزی، برای اهدای اعضای مهنا با همسرم مشورت کردم، چرا بدن مهنا باید زیر خاک میرفت در حالی که میتوانست جان چند بیمار را نجات دهد؛ او که خودش دبیر معارف است بسیار از این موضوع استقبال کرد.
وی با اشاره به اینکه هنوز هم باور ندارم که مهنا مرده است و همواره به جان مهنا قسم یاد میکنم، افزود: ما مهنا را با خداوند معامله کردیم و هیچگاه از تصمیمی که برای اهدای عضو دخترمان گرفتیم، پشیمان نشدیم.
فلاح اظهار کرد: قلب، دو کلیه، کبد، پانکراس و حنجره دخترم به شش بیمار نیازمند زندگی بخشید و ما از این بابت بسیار خوشحال هستیم، اکنون حنجره مهنا در بدن جانبازی قرار دارد که 20 سال نتوانسته بود، صحبت کند.
این پدر همدانی با اشاره به اینکه مهنا یک فرشته بود، افزود: هیچگاه درخواستی از ما نداشت و حجب و حیایش مثالزدنی بود، حتی این فرشته من بسیار بخشنده بود و این بخشندگی در زمان مرگش هم نمود پیدا کرد.
وی در پایان گفت: من و مادر مهنا از اینکه چنین تصمیمی گرفتهایم احساس افتخار میکنیم و به حدی سبک شدهایم که مهنا از این طریق به آرامش رسیده است.
خس خس نفسهایش هنوز هم در گوشم میپیچد، بغض امان سخن گفتنش را نمیداد، مدام نفس عمیقی میکشید تا بغض گلویش نشکند، اما در این کشاکش غرور و بغض، گریه پیروز شد، از صدایش تصور کردم در اوج رفاه و آسایش بوده، تعجبم زمانی اوج گرفت که فهمیدم فقط پنج ماه با همسرش زندگی کرده است.
نوشین.م، همسر یکی از افرادی که اهدای عضو انجام داده است نیز به خبرنگار ایکنا از همدان، گفت: چهار ماه بود که عقد کرده بودیم وحید مردی تمام عیار بود، موافقت پدرم برای ازدواج به این دلیل بود که او فردی دستودل باز و بخشندگیاش زبانزد خاص و عام بود.
وی ادامه داد: برای زیارت شاهچراغ عازم شیراز شده بود در مسیر بازگشت یک خودروی تصادفی میبیند که در مسیر رها شده و گویا سرنشین دارد، برای کمک به سرنشینان که از ماشین پیاده میشود ناگهان خودروی دیگری از پشت به او برخورد کرده و دچار مرگ مغزی میشود.
نوشین.م تأکید کرد: وحید یک هفته در بیمارستان بستری شد، در این یک هفته از بالای سرش تکان نمیخوردم، او را به حرفهایی که برای خوشبخت کردنم خورده بود قسم دادم تا بلند شود و مسیر خوشبختی را با هم طی کنیم، به او گفتم وحید جان خوشبختی بدون تو برایم معنایی ندارد، اما گویا وحید از این دنیای فانی دل کنده بود حتی از من که سه سال به انتظارم نشسته بود.
وی اضافه کرد: وقتی تیم پزشکی مرگ مغزی را برای وحید تشخیص داد، مرگ تمام احساس و خاطراتم را با وحید مقابل چشمانم دیدم. از مرگ مغزی اطلاعاتی داشتم اما نمیتوانستم بپذیرم وحید را برای همیشه نخواهم دید.
نوشین.م با اشاره به اینکه تیم پزشکی تلاش بسیاری برای رضایت خانواده وحید داشتند، افزود: گرچه برایم بسیار تصمیم سختی بود، اما دلم نمیخواست وحید را مرده ببینم، برای عمل اهدای عضو رضایت دادیم؛ قلب، کلیهها، کبد، پانکراس و نسوج وحید اهدا شد. در حال حاضر فکر نمیکنم وحید از میان ما رفته هرگاه دلم برای وحید تنگ شود با افرادی که عضو را گرفتهاند تماس میگیرم و بدون اینکه صحبت کنم صدای نفس کشیدنشان را میشنوم.
وی تأکید کرد: گویی شیوه زندگی انسان بر شیوه مرگش اثر میگذارد، وحید به حدی بخشنده بود که حتی مرگش هم با کمک به مردم رقم خورد و پس از آن نیز با اهدای عضو این بخشندگی به اوج خودش رسید.
این بانوی همدانی در پایان گفت: امیدوارم به جایگاهی در کشور خود برسیم که از مرگ مغزی اطلاعات بیشتری داشته باشیم و با یک تصمیم درست و منطقی به بسیاری از افراد نیازمند عضو زندگی ببخشیم.
مجید حمیدی، رئیس تیم هماهنگکننده اهدای عضو همدان با اشاره به تأثیر منفی کرونا بر روند اهدای عضو گفت: با شیوع این ویروس شمار بیماران مرگ مغزی نیز کمتر شده و از طرفی با توجه به اینکه اگر تست کووید 19 بیمار مرگ مغزی مثبت باشد امکان پیوند عضو وجود ندارد، بنابراین طی دو سال اخیر بررسیهای لازم از یک بیمار مرگ مغزی باید بسیار بیشتر باشد.
وی ادامه داد: یک بیمار مرگ مغزی که به کرونا هم مبتلا باشد امکان اهدای عضو برای آن وجود ندارد، چراکه این بیماری یک بیماری عفونی بوده و شرایط لازم را برای پیوند نخواهد داشت.
حمیدی با بیان اینکه در سال جدید از سه خانواده دارای بیمار مرگ مغزی رضایتگیری شده است، افزود: متأسفانه فقط یک مورد از این افراد موفق به اهدا شد، یک مورد مشکوک به بیماری کرونا بود و دیگری نیز پیش از رسیدن به اتاق عمل و استخراج اعضا فوت شد.
وی اظهار کرد: در حال حاضر یک بیمار مرگ مغزی در استان وجود دارد که در حال رایزنی با خانواده ایشان بهمنظور اهدای عضو هستیم، ایشان یک آقای 60 ساله هستند که در اثر تصادف اعضایش اهدا شده است.
رئیس تیم هماهنگکننده اهدای عضو همدان درباره شرایط اهدای عضو در همدان گفت: در شرایط فعلی آزمایشات و بررسیهای بسیاری از بیماران مرگ مغزی انجام میگیرد تا مبتلا به کووید نباشند علاوه بر این سایر معاینات و آزمایشهای پزشکی انجام میگیرد تا از سالم بودن ایشان اطمینان حاصل شود همچنین برای افرادی که دارای سنین بالایی هستند امکان اهدای عضو وجود ندارد چراکه کهولت سن امکان نارسایی اعضای پیوندی را فراهم میآورد.
حمیدی تأکید کرد: برای اعضایی که امکان پیوند وجود دارد بهصورت جداگانه آزمایشات، سونوگرافی و... انجام میشود و در کنار سوابق بیمار تصمیمگیری میشود.
رئیس تیم هماهنگکننده اهدای عضو همدان به شرایط اهدای عضو در استان اشاره کرد و گفت: خوشبختانه شرایط خوبی برای اهدا فراهم شده بود و فرهنگسازی خوبی در این راستا انجام گرفته بود که شیوع کرونا تأثیر منفی بر روند اهدا گذاشت.
وی ادامه داد: در سال گذشته 15 مورد رضایتگیری از خانوادههای بیماران مرگ مغزی انجام شد که 12 مورد آن به مرحله اهدا رسید و سه مورد نیز پیش از رسیدن به اتاق عمل فوت کردند.
رئیس تیم هماهنگکننده اهدای عضو همدان گفت: تجربه نشان داده که بازماندگان افرادی که اعضای خود را اهدا کردهاند حال روحی بهتری دارند و این اهدا داغ جانکاه نبود عزیزشان را برایشان کاهش میدهد و در مقابل کسانی که رضایت به اهدای عضو نمیدهند در آینده افسرده و مضطرب خواهند بود چراکه مرگ مغزی بیبازگشت است و تاکنون هیچ بیمار مرگ مغزی به زندگی بازنگشته است.
وی ادامه داد: خانوادههای بیماران مرگ مغزی بهتر است منطقی فکر کنند و به زندگی بخشیدن چند بیمار نیازمند که در بستر بیماری هستند و روزانه چندین نفر از این بیماران فوت میکنند فکر کنند.
حمیدی تأکید کرد: این افراد مطمئن باشند که با چنین تصمیمی روح مرحوم را شاد خواهند کرد و در آینده نیز به علت اتخاذ چنین تصمیمی خود را سرزنش نمیکنند و روح و روان آرامی خواهند داشت.
وی در پایان گفت: در حال حاضر در کشور بیش از 25 هزار نفر در انتظار پیوند عضو حیاتی هستند و در استان همدان نیز بیش از 50 نفر در انتظار پیوند کلیه قرار دارند. تیم پزشکان همدانی در این استان فقط عمل پیوند کلیه را انجام میدهند.
مرگ همیشه پایان یک زندگی نیست، هستند مردمانی در این مرزوبوم که حتی آرزوی مرگ به شیوه مرگ مغزی و اهدای اعضای خود رادارند به امید روزی که فرهنگ اهدای عضو در جامعه ما نهادینه شود.
انتهای پیام