شهرام معینی، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با اشاره به شعار سال 1400، اظهار کرد: تمام آنچه در اقتصاد وجود دارد، تولید نامیده میشود و وضعیت تولید در هر کشور در همان حدی است که اقتصاد آن کشور میتوانسته باشد، بنابراین اینکه گفته میشود وضعیت تولید در اقتصاد ایران خوب نیست، کاملاً اشتباه است، چون وضعیت تولید در هر کشور به دو پارامتر انباشت سرمایه فیزیکی و فناوری بستگی دارد. منظور از سرمایه، ماشینآلات و تجهیزات است، یعنی در صنایع و کارخانجات یک کشور چقدر ماشینآلات و تجهیزات لازم وجود دارد. بنابراین، هر چقدر در یک کشور سرمایه فیزیکی وجود داشته باشد، آن کشور به همان اندازه تولید دارد.
بیشتر بخوانید:
وی افزود: اگرچه هر کشوری دوست دارد صنایع و کارخانجات زیادی داشته باشد، ولی براساس سرمایه و ارزی که در اختیار دارد، میتواند کارخانه راهاندازی کند. از طرف دیگر، این نکته نیز اهمیت دارد که صنایع و کارخانجات یک کشور از چه سطحی از فناوری برخوردار هستند. هر چقدر این فناوری پیشرفتهتر و روزآمدتر باشد، بهتر است. البته فناوری نیز به سرمایه بستگی دارد، یعنی اگر کشوری فناوری روزآمدتری دارد، در واقع ارز بیشتری برای خرید آن در اختیار داشته است. عوامل دیگر نیز در این زمینه دخیل هستند، مثل تقاضا و بازار فروش داخلی و خارجی. بنابراین، تولید در هر کشور نشاندهنده قابلیتهای بالفعل شده اقتصاد یک کشور است که در اصل، به میزان انباشت سرمایه در آن کشور برمیگردد.
عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان اضافه کرد: سرمایه را میتوان افزایش داد، ولی نکته حائز اهمیت، سرعت و بازه زمانی این افزایش است که به کندی اتفاق میافتد. بهطور کلی، سه راه برای انباشت سرمایه وجود دارد که یکی از آنها، بازسرمایهگذاری است، یعنی کارخانهای که هر سال میزانی از سود بهدست میآورد، با استفاده از این سود واحد جدیدی راهاندازی میکند. راه دوم، فروش منابع زیرزمینی و تبدیل آن به سرمایه روی زمین یعنی کارخانجات و صنایع است، مثلاً کارخانه فولاد مبارکه از همین طریق بهوجود آمده، یعنی ما نفت و گاز فروختیم و با پول حاصل از فروش آن توانستیم این کارخانه را راهاندازی کنیم. راه سوم، جذب سرمایهگذاری خارجی است. هر کشوری حتی اگر از هر سه راه برای افزایش سرمایه اقدام کند، رشد اقتصادیاش در بهترین حالت، هفت تا هشت درصد خواهد بود.
معینی تصریح کرد: آنچه موجب شده که هر کشوری میزان تولید خودش را داشته باشد، سرمایه است. البته امکان دارد سالانه نوسانات کوچکی در میزان تولید اتفاق بیفتد، ولی آنچه مهم است اینکه، چقدر ظرفیت نقد شده برای تولید و چه میزان دسترسی به آخرین سطح تکنولوژی وجود دارد، چون اگر تکنولوژی یک رده پایینتر در اختیار باشد، محصول تولیدی یا گران درمیآید و یا کیفیت لازم را ندارد و فقط میتوان آن را در بازار داخلی فروخت، آن هم به اجبار و با جلوگیری از ورود کالای خارجی.
وی بیان کرد: مفهوم تقویت و رفع موانع را میتوان برای هر موضوعی بهکار برد و این دو کلمه، کلی و مبهم هستند. به اصطلاح، کلیدهایی محسوب میشوند که به هر قفلی میخورند، ولی هیچ دری را باز نمیکنند. بنابراین، باید در سایه دانش مربوطه، فهرستی محدود، جامع و مانع از اقداماتی که به حل یک مشکل کمک میکنند، تهیه کرد. در اقتصاد نیز باید از دو کلمه تقویت و رفع موانع در چارچوب نظریههای رشد، ابهامزدایی و آنها را به فهرستی محدود، جامع و مانع از اقدامات عملی تبدیل کرد. به نظر من، باید یک شورای عالی اقتصادی با حضور رؤسای قوای سهگانه تشکیل شود و آنها در نهایت این فهرست را تصویب کنند. اساس این فهرست نیز مبتنی بر رشد اقتصادی است که به دو پارامتر انباشت سرمایه و تکنولوژی بستگی دارد.
عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان گفت: در مورد ایران، آنچه عنصر کمیاب برای تولید محسوب میشود، بیشتر سرمایه فیزیکی است که به ارز نیاز دارد، یعنی چیزی که از طریق آن میتوان به ماشینآلات و فناوری پیشرفته دست پیدا کرد. مثل کشاورزی که برای آن زمین و نیروی انسانی به اندازه کافی داریم، ولی آنچه برای ما کمیاب محسوب میشود، آب است. در خصوص راههای افزایش سرمایه، بازسرمایهگذاری تقریباً در ایران انجام میشود، هر چند بعضاً با موانعی برخورد میکند، ولی امکان فروش منابع زیرزمینی و تبدیل آن به سرمایه روی زمین و نیز جذب سرمایه خارجی فعلاً وجود ندارد.
انتهای پیام