نظریه مرجعیت قرآن اثبات استفاده حداکثری در تولید علوم است
کد خبر: 3952685
تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۳:۰۳

نظریه مرجعیت قرآن اثبات استفاده حداکثری در تولید علوم است

مدیر گروه فقه پزشکی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با بیان اینکه نظریه مرجعیت علمی بهترین نظریه برای استفاده حداکثری از قرآن کریم است، افزود:  این مرجعیت را می‌توانیم در تمامی علوم انسانی مطرح کنیم.

نظریه مرجعیت قرآن اثبات استفاده حداکثری در تولید علوم استبه گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام و المسلمین محمدعلی قاسمی، مدیر گروه فقه پزشکی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، 19 بهمن‌ماه در کرسی نقد «مرجعیت علمی قرآن در علوم سیاسی چیستی؛ چگونگی و چرایی» که از سوی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار شد، گفت: بعد از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز تفسیر سیاسی نوشته نشده است؛ بعد از این همه سال حتماً باید به مباحث قرآنی در عرصه سیاسی و علوم قرآن‌بنیان بیشتر کار می‌کردیم.

وی با بیان اینکه نظریه مرجعیت علمی بهترین نظریه برای استفاده حداکثری از قرآن کریم است، افزود: این مرجعیت را می‌توانیم در تمامی علوم انسانی مطرح کنیم و رویکرد در این مباحث هم آن است که مثلاً علوم سیاسی قرآن‌بنیان از منظر دانش درجه دو یعنی فلسفه علم بحث می‌شود؛ یعنی دانش هر علمی یک بحث است و فلسفه علم دانش دیگری است.

قاسمی بیان کرد: دانش درجه اول از حقیقتی سخن می‌گوید که در خارج وجود دارد، مانند دانش‌های تجربی، مهندسی و ... یا از حقایقی از قرآن سخن می‌گوید که دانش درجه اول است، لذا خود تفسیر، دانش درجه اول است، اما اگر روش ورود به تفسیر سیاسی، روش علامه در تفسیر المیزان چگونه بوده است، دانش درجه دوم خواهد شد.

مدیر گروه فقه با بیان اینکه در بحث مرجعیت علمی، سخن از تفسیر موضوعی نمی‌شود، بلکه مراد اثبات مرجعیت علمی قرآن از باب فلسفه علم است، به بحث مرجعیت علمی پرداخت و افزود: تعاریف مختلفی در این باره بیان شده که از جمله آنها تفسیر سنتی از قرآن است، اما مراد ما از مرجعیت علمی، تأثیرگذاری معنادار قرآن بر علوم از جمله علوم سیاسی است؛ البته شاید به تعداد انگشتان یک دست اندیشمندانی داریم که قائل نیستند که قرآن سیاست و گزاره‌های سیاسی ندارد، اما منظور ما از مرجعیت این نیست، بلکه اگر مرجعیت را بپذیریم، یعنی قرآن می‌تواند به سؤالات عرضه شده سیاسی پاسخ دهد که ماحصل این جواب‌ها، ایجاد علوم سیاسی قرآن‌بنیانی است که با تمام علوم سیاسی‌های رایج که با تفکر انسانی و عقل عرفی ایجاد شده، متفاوت است.

مرجعیت قرآن در علوم اثبات‌پذیر است

وی با بیان اینکه این ادعا قابل اثبات و تدوین است، اظهار کرد: اولین تأثیر قرآن بر مبانی معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و روش‌شناسی در یک دانش است و اگر این کار رخ دهد، علوم متفاوتی هم تولید خواهند شد؛ دومین تأثیرگذاری ایجاد مفاهیم جدید مانند اخلاق، فقه، کلام و فلسفه سیاسی و ... و تولید این علوم است؛ بیان مجموعه گزاره‌های به هم پیوسته و تخطئه دانش بشری هم از دیگر تأثیرگذاری‌های قرآن است.

وی با بیان اینکه قرآن از طریق تأسیس قواعد و اصلاح اصول دانش بشری دانش سیاسی جدیدی ارائه می‌دهد، اظهار کرد: قرآن در بخش مفاهیم، مبادی و اهداف و موضوع علوم مؤثر است و چون این تأثیر را دارد، می‌تواند علم جدید تولید کند، البته این مسئله باید نظام‌مند باشد.

قاسمی اضافه کرد: سیاست به معنای کنش و فعل سیاسی است و علم سیاست آن را بررسی می‌کند، اما برای ما ماهیت سیاست مهم است که درباره آن گفته شده فرایند رابطه قدرت(فرمانبری و فرمانروایی) در جامعه علوم سیاسی است؛ براین اساس، حضور مردم در یک راهپیمایی در تایید و رد یک حکومت، قدرت محسوب می‌شود، ولی حضور 100 هزار نفر در ورزشگاه آزادی، کنش سیاسی حساب نمی‌شود.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه قرآن مشروعیت بالغلبه و سنتی را رد کرده است، به چرایی مرجعیت قرآن پرداخت و اظهار کرد: عملکرد پارادایمی قرآن کریم و ظرفیت ایجاد یک مکتب از جمله عوامل ضرورت مرجعیت علمی قرآن است و ایجاد آن مستلزم طی شدن فرایندی نسبتاً طولانی است. دلیل دیگر ضرورت آن نیز تبیین سهم قرآن در اسلامی‌سازی علوم است که نهایتاً کارکرد تمدن‌سازی دارد.

نقدی بر سخنان ارائه‌کننده

در ادامه، حجت‌الاسلام والمسلمین حسینی‌خواه، معاون پژوهش مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در نقد سخنان ارائه‌دهنده، گفت: مرجعیت علمی با چه روشی می‌تواند منجر به تولید دانش جدید مثلاً سیاست شود؛ زیرا وقتی یک علم جدید می‌خواهد ایجاد شود، رئوس ثمانیه و فلسفه علم باید مشخص شود، اما در سخنان ایشان بیان نشد.

وی افزود: در بحث استفاده حداکثری از قرآن فرمودند که اگر ما هر سؤالی را به قرآن عرضه بداریم، پاسخ می‌دهد، اما برخی گزاره‌ها، عقلی و برخی کاربردی است. مثلاً در روابط بین‌الملل، مرجعیت بیان شده، چگونه می‌تواند تسری داشته باشد.

ارسا// نظریه مرجعیت قرآن اثبات استفاده حداکثری در تولید علوم است

همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قمرزاده، مدیر گروه فقه قرآن و حدیث مرکز فقهی ائمه اطهار با بیان اینکه بحث مرجعیت کاملاً جدید است و از نقاط قوت ارائه‌دهنده ورود به چنین بحثی است، گفت: از نقاط ضعف در مباحث ارائه شده، ابهام در محتواست. همچنین در بخش قابل توجهی از نوشته ارائه شده در مورد مرجعیت مطلق قرآن بحث شده، در حالی که ما دنبال اثبات مرجعیت علومی مانند علوم سیاسی هستیم و اینکه چرا ضرورت دارد به دنبال مرجعیت قرآن در دانش سیاسی برویم؛ یعنی فرق میان مرجعیت قرآن در دانش‌های مختلف مانند علوم سیاسی، کلام و اصول و ... چیست؛ مباحث ایشان در مورد چگونگی هم مبهم هستند.

وی افزود: ایشان در تعریف مرجعیت آن را تأثیرگذاری جامع برشمرد، در حالی که معنای واژه مرجعیت رجوع است و باید به صورت مستند بگوییم چه نسبتی میان این دو مطرح است؛ اینکه مدعی تاثیرگذاری جامع و خلق دانش جدید جای بحث دارد؛ آیا قرآن متکفل ایجاد این دانش بوده و این قصد را داشته است؟ قرآن گاهی مثلاً در برخی دانش‌ها، نقش مکمل دارد، در جایی نقش تراز دارد و در جایی هم نقش کامل ایفا می‌کند. مثلا امهات دانش فقه را می‌توانیم از قرآن استخراج کنیم، ولی آیا روان‌شناسی و دانش سیاسی را می‌توانیم تام و تمام از قرآن به دست آوریم.

قمرزاده بیان کرد: سؤال بنده این است که در بحث چرایی و چیستی می‌توان از دانش درجه دو سخن گفت، ولی در بحث چگونگی و اثبات مرجعیت قرآن باید از دانش درجه اول استفاده شود؛ مثلا از تفسیر موضوعی باید استفاده کنیم. همچنین از تأثیرگذاری معرفت‌‌شناسی، انسان‌شناسی و روش‌شناسی سخن به میان آمد، ولی ممکن است قرآن در برخی از این عرصه‌ها سخنی نداشته باشد، مانند توحید ذات در علم کلام.

مبانی مرجعیت باید از قرآن استنباط شود

استاد حوزه علمیه اضافه کرد: ایشان معتقد است که روش آیت‌الله جوادی آملی را در بحث اسلامی‌سازی قبول دارند و می‌پسندند، اما جای این سؤال وجود دارد که آیا نظریه ایشان قرآنی است؟ و اگر با منطق ایشان در تولید علوم انسانی پیش برویم علوم انسانی قرآنی خواهدشد؟ ایشان داعیه مرجعیت قرآن دارد، اما تقسیم‌بندی را از بیرون قرآن گرفته‌اند؛ همچنین چگونگی مرجعیت عمدتاً شیوه و شاخصه‌ها است، مثلاً اینکه محقق باید هم به قرآن و هم به سیاست مسلط باشد که این چگونگی نیست، بلکه یک روش است.

قاسمی در سخنان مجدد خود گفت: اگر چند مؤلفه انسان‌شناسی مانند کرامت، حق انتخاب و ویژگی‌های دیگر انسان از منظر قرآن را برای انسان به عنوان خلیفه الهی از قرآن کریم مطالعه کنیم، باید سیاست را هم عرصه خلیفه اللهی ببینیم که خیلی با ویژگی‌های انسان‌شناسی در مکاتب دیگر تفاوت دارد.

وی با بیان اینکه مراد ما هم از بحث مرجعیت صرفاً یک یا چند آیه و گزاره نیست، بلکه مطالعه منظومه‌ای قرآن کریم است، اظهار کرد: قرآن فقه سیاسی و کلام سیاسی را تأسیس کرده است همچنین کدام مبحث عقلی را قرآن پاسخ نداده یا رد نکرده است. البته شارع با عقل موضوع‌ساز کاری ندارد، زیرا به عرف عام واگذار شده است، ولی در عقل حکم‌ساز شارع تصرف کرده است؛ مثلاً در بحث ربا مستقیما و با صراحت آن را رد کرده است، در حالی که امری عرفی و عقلایی بوده است.

وی افزود: بنابراین قرآن در اهداف خاص و عام علوم که همان کمال مطلوب است تاثیرگذاری را لحاظ کرده و روش تعاملی میان حس و تجربه را هم پذیرفته است؛ آیاتی که بر عقلانیت و برهان و تفکر و تدبر تأکید دارد، مؤید این مسئله است. همچنین بحث شهودی هم درقرآن لحاظ شده است، در عین اینکه روش ظن‌آور را رد کرده است؛ در روایات هم قاعده اولیه اعتبار یا برای یقین و یا ظن مورد تأیید است و جالب اینکه بسیاری از علوم انسانی کنونی خطا دارد.

قاسمی تصریح کرد: قرآن به عنوان مثال علم همراه با هوای نفس را علم نمی‌داند و علم غیرمعتبر تقلیدی از دیگران مانند آباء و اجداد و شخصیت‌گرایی را هم رد کرده است.

انتهای پیام
captcha