به گزارش ایکنا، تاکنون چند معلول را که از ویلچر استفاده میکنند در اتوبوسهای BRT در محل ویژه استفاده معلولان دیدهاید؟ شاید حتی ندانید بیشتر اتوبوسهای BRT تهران محلی برای قرار گرفتن ویلچر دارند که در کنار آن کمربندی تعبیه شده تا در طول مسیر ویلچر را ثابت نگه دارد.
تاکنون چند نابینا را دیدهاید که بر روی خطوط ویژه نابینایان در معابر عمومی در حال حرکت است؟ آیا میدانستید کاشیهایی که با طرحهای برجسته گرد در برخی معابر تعبیه شده ویژه نابینایان است و بر روی این خطوط ویژه نباید وسیلهای مانند موتور یا هیچ مانع دیگری گذاشته شود تا نابینایان به راحتی بتوانند بر روی آنها حرکت کنند. این خطوط به کاشیهایی با برجستگیهای عمودی میرسد که نشان دهنده پایان مسیر یا ایست است.
آیا اطلاع داشتید که از مجموع ۲۲ هزار و ۵۸۳ شعبه بانکی در سراسر کشور 103 شعبه در ۲۳ استان کشور به سامانه خدمات بانکی نابینایان تجهیز شده است. آیا تاکنون نابینایی را در حال استفاده از این شعب دیدهاید؟
اجازه دهید یک سؤال کلیتر بپرسم؛ هر روز به طور متوسط چند فرد معلول در خیابان، محل کار و به طور کلی در اجتماع میبینید؟ جالب است بدانید بنابر گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO)، آمار جهانی نشان میدهد که 15 درصد از مردم جهان به نوعی از معلولیت مبتلا هستند که بین 110 تا 190 میلیون نفر از این معلولان بالغ، مشکلات قابل توجهی در انجام کارهای روزمره خود دارند و به سختی روزگار میگذرانند. همچنین نرخ معلولیت به دلیل مسن شدن جمعیت و افزایش نرخ ابتلا به بیماریهای مزمن در کنار دلایل دیگر افزایش یافته است.
حدود 15 درصد از مردم جهان معلول هستند. از این تعداد اگر پنج درصد آنها معلولانی باشند که معلولیت آنها واضح و آشکار نیست یا به حدی شدید است که امکان خروج از خانه یا محل زندگی خود را ندارند، شما باید به طور معمول از هر 100 نفری که در جامعه میبینید، 10 نفر آنها معلول باشد؛ یعنی در یک جامعه عادی که عدالت در تردد و زندگی اجتماعی محقق شده، 10 درصد مردم که معلولان آن جامعه هستند باید به صورت معمول در جامعه حضور و فعالیت داشته باشند؛ اما آیا ما در روز 10 معلول در حال تردد در شهر میبینیم؟ متأسفانه خیر.
تعداد بسیار کم معلولانی که در جامعه مشاهده میکنیم به معنی تعداد کم معلولان در ایران نیست بلکه به معنای عدم تحقق عدالت در زندگی اجتماعی است. تعداد زیادی از معلولان کشور ما به دلیل عدم مناسبسازی معابر و علیرغم تحصیلات و توانمندیهای بالا خانهنشین هستند و خانهنشینی یعنی در کنار معلولیت جسمی، مشکلات روحی و افسردگی را نیز تجربه میکنند.
هفته گذشته بخشنامه الزام دستگاههای اجرایی به رعایت مناسبسازی ابلاغ شد. این خبر خوبی است به شرطی که این قانون در کنار قانون حمایت از حقوق معلولان و بسیاری دیگر از قوانین صرفاً بر روی کاغذ وجود نداشته باشد و اجرایی شود. واقعیت این است که در کشور ما مشکل خلأ قانونی نیست، چراکه از سالهای ۸۴ ـ ۸۳ یعنی حدود ۱۶ سال پیش دستگاهها ملزم بودند که سالیانه ۳۰ درصد از بناهای خود را مناسبسازی کنند؛ بدین جهت باید گفت مشکل اجرای قانون به صورت همهجانبه و همهگیر است.
اگر ساختمانهای دولتی مناسبسازی شوند، اما خیابانها پر از موانع برای تردد باشند(همچنان که اکنون هستند)، عملاً معلولان باز هم خانهنشین خواهند ماند. اگر همه ساختمانهای دولتی مناسبسازی شوند اما قانون استخدام معلولان اجرا نشود، در سال چند معلول از این مناسبسازی استفاده خواهند کرد؟ اگر تمامی ساختمانهای دولتی مناسبسازی شوند اما ساختمانهای بخش خصوصی مناسبسازی نباشند، عملاً باز هم معلولان، پایین پلههای عریض و طویل سازمانها خواهند ماند و علاوه بر تمامی این مباحث تا زمانی که حمل و نقل عمومی شهرها برای تردد معلولان مناسب نباشد، همچنان معلولان با تمام توانمندی و استعدادهایشان خانهنشین میمانند.
البته هرگز گمان نکنید که مناسبسازی فقط و فقط ویژه افراد ویلچرنشین است. جامعه ایران در حال پیر شدن است و چند سال آینده تمامی جوانان امروز ما سالمندانی خواهند بود که برای تردد در همین شهر دچار مشکلات عدیدهای خواهند شد و خانههای آنها برایشان تبدیل به زندانهایی دائمی میشود.
اگر معماران همچنان هیچ اطلاعاتی در خصوص مناسبسازی نداشته باشند و خانهها همچنان برای افراد بسیار سالم جوان ساخته شوند، با پیر شدن جمعیت، افراد مسن حتی در خانههای خود نیز زندگی مستقل و راحتی نخواهند داشت و حتی ممکن است نتوانند از ساختمان محل زندگی خود خارج شوند.
ابلاغ بخشنامه الزام دستگاههای اجرایی به رعایت مناسبسازی خبر خوبی برای معلولان کشور است اما به شرطی که ساختمانهای مناسبسازی شده را پیادهروها، پلهها و خیابانهای مناسبسازی شده به هم وصل کند.
یادداشت به قلم زهرا ایرجی
انتهای پیام