«باید دریایی باشد»؛ روایت مستند از زندگی امام محمدباقر(ع)
کد خبر: 3833623
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۰

«باید دریایی باشد»؛ روایت مستند از زندگی امام محمدباقر(ع)

گرو ادب ــ کتاب «باید دریایی باشد» روایت‌های مستند از زندگی امام پنجم شیعیان، محمدباقر(ع) به قلم محمود پوروهاب است که برای نوجوانان داستان‌های خواندنی را قلم زده است.

«باید دریایی باشد»؛ روایت مستند از زندگی امام محمدباقر (ع) /اثری خواندنی برای نوجوانانبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ کتاب «باید دریایی باشد» بیست داستان کوتاه به قلم محمود پوروهاب است که براساس روایات‌های مستند و پیوسته به زندگی امام محمد باقر(ع) پرداخته است. نثر این کتاب، روان بوده و اثری خوشخوان را برای نوجوانان، والدین و مربیان تربیتی ایجاد کرده است.

هر یک از داستان‌ها، عنوان خاصی را به خود اختصاص داده و نام کتاب هم از داستان «مناظره» استخراج شده است. فرزند زندگی، هیچ کس هیچ آبی نداشت، سلام پیامبر (ص)، کار و تلاش، زندگی دوباره، مناظره، نامه عجیب، راه سوم، هدف و شب آخر عناوین برخی از این داستان‌ها است.

چاپ اول این کتاب، فاقد فهرست است و مقدمه‌ای نیز از ناشر یا نویسنده نیامده است، اما یکی از نکات مثبت این اثر، جرعه‌ای از دریای علم امام(ع) با عنوان «نشان راه» در صفحات پایانی کتاب آمده است که به احادیثی از آن حضرت پرداخته است. همچنین کتابنامه‌ای در پایان منتشر شده که نشان دهنده بهره‌گیری نویسنده و ارجاعش به ۱۳ منبع از جمله «تحف العقول»، «حیاة الامام الباقر (ع)»، «پیشوای پنجم» و «معارف و معاریف» است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: هشام به مشاور پیرش گفت: ما زهری در اختیار داریم که از راه تماس در بدن نفوذ می‌کند، مثلاً اگر آن را در جایی بمالند و کسی در آن مکان بنشیند، زهر به بدنش می‌رود و او را از پای در می‌آورد. مشاور پیر وحشت زده با چهره‌ای مات و سیاه سرش را به عقب گرفت. هشام که مشاور را آن گونه دید، گفت: نترس، کسی به ما شک نخواهد کرد. کسی چه می‌داند که زهر مثلاً از راه زین استر در بدن ابوجعفر نفوذ کرده است! آه، گفتم زین. بله، اصلاً پیش از این به فکرم نرسیده بود. زین آغشته به زهر، بهتر از همه است. شنیده‌ام این مرد شصت و پنج ساله هنوز هم به سوارکاری علاقه دارد.

در بخش دیگری آمده است: غمگین‌ترین و بی ستاره‌ترین شب بود، شب هفتم دی الحجه سال صدو چهارده قمری. همه در اتاقی که امام در آن بستری بود، جمع شده بودند؛ هفت فرزند امام و چهار تن از مردم قریش. امام گفت تا در کاغذی وصیتش را بنویسند و آن وقت اینگونه شروع کرد: این وصیتی است که یعقوب به پسرانش کرد که فرزندان من خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است، شما جز به آیین اسلام از دنیا نروید؛ و وصیت کرد محمد بن علی به جعفر بن محمد و امر کرد، مرا با روپوشی که با آن نماز جمعه می‌خواندم کفن کن و از مال من وقف کن که تا حاجیان عزادار ۱۰ سال، در مراسم حج بر من گریه کنند و رسم ماتم را زنده نگه دارند. وصیت نامه اش که نوشته شد، رو به حاضران کرد و گفت خدا شما را رحمت کند، اکنون بروید.

یادآور می‌شود؛ کتاب «باید دریایی باشد» نوشته محمود پوروهاب به همت نشر کتاب جمکران منتشر شده است.

انتهای پیام

captcha