به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی «آیین حکمت»، مقالاتی با عناوین «میمسیس: قرائتها و تمایزها در نگره افلاطون، ابنسینا و آکویناس» نوشته ابراهیم بازرگانی؛ «تبیین عینیت مفهوم علیت تجربی بر اساس امکانات فلسفه صدرایی» تالیف محمدرضا بهتاش، علی کرباسیزاده و یوسف شاقول؛ «رابطه اختیار و شرور اخلاقی از دیدگاه ملاصدرا و آگوستین» نوشته سید مرتضی حسینی شاهرودی، جهانگیر مسعودی و کوکب دارابی؛ «دینپژوهی غزالی در احیاء علومالدین» به قلم محمدامین خوانساری منتشر شده است.
همچنین مقالات «حملیه موجبه کلیه بدیهی پایه هر تصدیق بدیهی و نظری دیگر در منطق و معرفتشناسی» نوشته عسکری سلیمانی امیری؛ «تأملات روششناختی در کتاب «معرفۀ الله بالله لا بالاوهام الفلسفیۀ و العرفانیۀ» مهدی شجریان؛ «ارزیابی تبیین شعور همگانی موجودات بر اساس دلیل مساوقت در حکمت متعالیه» تالیف محمدعلی محیطیاردکان؛ «بررسی مقایسهای ـ انتقادی نظریه شناخت استیس و کواین» عیسی موسیزاده و محمدعلی مبینی؛ «تحلیل فلسفی توبه در پرتو حرکت جوهری از منظر انسانشناسی صدرایی» تالیف جواد نظری و هادی ملکزاده و «بررسی ضرورت عقلی امامت از دیدگاه امام هادی(ع)» به قلم محمدتقی یوسفی و محمد کبیری ارانی نیز از دیگر مقالات منتشر شده در این شماره از این فصلنامه هستند.
ارزیابی تبیین شعور همگانی موجودات بر اساس دلیل مساوقت در حکمت متعالیه
نویسنده مقاله «ارزیابی تبیین شعور همگانی موجودات بر اساس دلیل مساوقت در حکمت متعالیه» در طلیعه نوشتار خود آورده است «آموزه دینی شعور همگانی موجودات میتواند سهم بهسزایی در مسیر هدایت انسان بهسوی کمال داشته باشد. بحث از ادراک همه موجودات بهعنوان عامل جهت دهنده افعال انسانی، نقشی أثرگذار در سبک زندگی دارد. بیشتر فیلسوفان در طول تاریخ نتوانستهاند شعور همگانی موجودات را به لحاظ فلسفی اثبات کنند و حتی بر اساس برخی ادله، شعور مادیات را انکار کردهاند. حکمت متعالیه در مقام ارائه تبیینی فلسفی از این آموزه دینی گامهای ارزندهای برداشته است و پیروان حکمت متعالیه درصدد تبیین عقلی این مسئله بر آمدهاند. نویسنده با بهکارگیری روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی تطبیقی و انتقادی به بررسی دلیل مساوقت بهعنوان مهمترین دلیل بر شعور همگانی موجودات در حکمت متعالیه پرداخته است. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد دلیل مساوقت برای اثبات این مدعا کارآمد نیست. البته به اعتقاد نویسنده، میتوان با استناد به آیات و روایاتی که به دلالت مطابقی یا التزامی بر سریان ادراک در موجودات دلالت دارند، به این نتیجه دست یافت که هر موجودی بهرهای از علم دارد».
بررسی ضرورت عقلی امامت از دیدگاه امام هادی(ع)
در چکیده مقاله «بررسی ضرورت عقلی امامت از دیدگاه امام هادی(ع)» میخوانیم «امام هادی(ع) با تشکیل براهین عقلی و با استناد به حجیت قرآن و حجیت اخباری که مورد تأیید قرآن است، مانند حدیث ثقلین، به بیان ضرورت امامت پرداخته است. حضرت با استناد به اجماع امت بر حقانیت قرآن و با ذکر آیه ولایت بهعنوان نمونهای از شواهد قرآنی و شأن نزول آن از کلام اهل سنت، به اثبات حقانیت حدیث ثقلین میپردازد. در ادامه، امام(ع) شواهد روایی معروف و مورد اتفاقی چون حدیث غدیر، حدیث منزلت و حدیث وفای به عهد، که دال بر انتصاب علی(ع) به خلافت از سوی نبی مکرم اسلام(ص) است را برگرفته از حدیث ثقلین میداند و بدین وسیله، حقانیت آنها را اثبات میکند؛ به دنبال این مطلب، حضرت با استناد به اینکه فرمایشات اهل بیت:، بیان مصدَّقاتی به نقل از رسول خدا(ص) است، وجوب اطاعت از فرامین آن بزرگواران را شرط ایمان میشمارد و متعدیان از آن را با استناد به آیه دیگری از قرآن کریم، اهل عناد و گرفتار لعن و عذاب الهی معرفی میکند. در نهایت، امام (ع) برای تأکید بر این مدعا، به ذکر نظایری دیگر از کلمات رسول خدا(ص) درباره حقیقت و جایگاه علی(ع)میپردازد. برخی براهین عقلی بر اثبات ضرورت امامت، که از دیدگاه امام هادی(ع) میتوان از حدیث ثقلین استنباط کرد، عبارتند از: برهان واسطه فیض، برهان لطف، برهان نیاز جامعه به امام، برهان نیاز شرع به حافظ، برهان هدایت عمومی، برهان اتمام حجت و برهان حب ولایت».
دینپژوهی غزالی در احیاء علومالدین
در طلیعه نوشتار «دینپژوهی غزالی در احیاء علومالدین» آمده است « هرچند دینپژوهی عنوانی جدید در حوزه مطالعات دینی است، اما میتوان مسائل آن را از دیدگاه سنتی مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش مسائلی درباره دین با رویکرد دینپژوهانه غزالی مورد بررسی قرار گرفته است. غزالی هرچند با پیشفرضهایی درباره دین رویکردی سنتی به دین داشت، اما به هرحال درصدد بازسازی و احیای دین در روزگار خود بود. در منظرغزالی، دین هم به ساحت نظر و هم به ساحت عمل دیندار توجه میکند. دین تنها، مناسک ظاهری و بیرونی نیست، بلکه مجالی برای تزکیه آدمی بهشمار میرود. گوهر دین در علوم مکاشفه است، اما راه رسیدن آن از مسیر علوم معامله میگذرد. هرچند سعادت اخروی غایت قلمروی دین شمرده میشود، اما این سعادت در گروی سعادت دنیوی به دست میآید. در این اندیشه، خداوند منشاء و خاستگاه نهایی دین است و رهبران دینی مرجعیت دارند».
تأملات روششناختی در کتاب «معرفۀ الله بالله لا بالاوهام الفلسفیۀ و العرفانیۀ
در چکیده مقاله «تأملات روششناختی در کتاب «معرفۀ الله بالله لا بالاوهام الفلسفیۀ و العرفانیۀ» میخوانیم «مسئله اصلی این تحقیق، شناختی اجمالی از روششناسی کتاب «معرفۀ الله بالله لا بالاوهام الفلسفیۀ و العرفانیۀ» است. مدعای این کتاب «انحراف تام افکار فلسفی و عرفانی» است؛ به همین جهت بررسی روش آن برای قضاوت این ادعا، هدف مهمی است که در این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی پیجویی شده است. بهنظر میرسد بزرگترین معضل این کتاب «فقدان روش تحقیق مقبول»، است؛ نویسنده کتاب، اولاً در مقام نقد دیدگاههای فلسفی، متدولوژی صحیحی ندارد و به چالشهایی مانند «برداشتهای غیر روشمند و واضحالبطلان از عبارات فلاسفه و عرفا»، «عدم توجه به اصطلاحات این دو علم» و «تحریف در عبارات صاحب نظران این دو علم» مبتلاست؛ ثانیاً نویسنده در مقام بناسازی نظام فکری جایگزین نیز توفیقی ندارد و معضل روششناختی او «ارائه استدلالهای ضعیف و عقیم» است».
تبیین عینیت مفهوم علیت تجربی بر اساس امکانات فلسفه صدرایی
نویسنده مقاله «تبیین عینیت مفهوم علیت تجربی بر اساس امکانات فلسفه صدرایی» در طلیعه نوشتار خود آورده است «یکی از روشهای ارتباط میان فلسفه اسلامی با فلسفه غرب، عرضه کردن پرسشهای هر کدام به دیگری و تلاش برای پاسخ دادن به آنها بر اساس امکانات موجود در آن فلسفههاست. بر این اساس، در این نوشته بر آنیم تا با مواجه کردن فلسفه ملاصدرا با پرسش و اشکال هیوم در مورد اصل و منشأ مفهوم علیت تجربی، به تبیین مفهوم علیت تجربی بپردازیم. هیوم بر اساس مبنای تجربهگرایی خود، با انکار ادراک و شناخت علیت توسط عقل، عینیت مفهوم علیت را انکار کرد. در پاسخ به پرسش هیوم، میتوان گفت بر اساس امکانات موجود در متون ملاصدرا در بحث ادراک و نیز ارتباط نفس و بدن، عقل انسان در همان موطن حس، علیت را بهنحو مستقیم ادراک کرده و در مرحله دیگر با تحلیل عقلی، مفهوم آن را انتزاع میکند. بهعبارت دیگر بر خلاف هیوم که شهود عقلی در مورد علیت را انکار میکرد، بر اساس امکانات فلسفه صدرا، شهود عقلی نسبت به علیت قابل تبیین است. بنابراین در پاسخ به اشکال هیوم در مورد تبیین عینیت علیت، در کنار تبیینهای ایدهآلیستی همچون ایدهآلیسم استعلائی کانت، میتوان تبیینی کاملاً رئالیستی از مفهوم علیت عرضه کرد».
رابطه اختیار و شرور اخلاقی از دیدگاه ملاصدرا و آگوستین
در چکیده مقاله «رابطه اختیار و شرور اخلاقی از دیدگاه ملاصدرا و آگوستین» میخوانیم «مسئله شر از چالش برانگیزترین مباحث فلسفه و کلام بهشمار میرود. عدهای از متفکران در طول تاریخ با این اشکال درصدد نفی وجود و صفات کمالیه خداوند برآمدند. در مقابل اندیشمندان بسیاری نیز برای پاسخ به اشکال شرور کوشیدند. در این مقاله به مهمترین پاسخ کلامی به مسئله شرور، یعنی شرور لازمه اختیار، از دیدگاه ملاصدرا و آگوستین پرداختهایم. این دو فیلسوف در این مسئله اشتراکات و اختلافاتی دارند، البته بهخاطر اعتقاد به توحید و توجه آنان به آثار افلاطون، نقاط مشترک آراء آنان بسیار بیشتر از اختلافاتشان است. آنان انسان را موجودی مختار میدانند و بالطبع از این موجود مختار، گاهی خیر و گاهی شرّ صادر میشود. هرچند پاسخ اختیار لازمه وجود شرور، تنها پاسخ مسئله شرور نیست، اما قسمت قابل توجهی از شرور یعنی شرور اخلاقی با آن توجیه میشود».
یادآور میشود، علاقهمندان برای دریافت اصل مقالات میتوانند به نشانی اینترنتی http://pwq.bou.ac.ir/ مراجعه کنند.
انتهای پیام