به گزارش ایکنا؛ مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، هفته گذشته خبر از تشکیل «گروه اقدام ایران» در این وزارتخانه داد و برایان هوک، مدیر سیاستگذاری وزارت خارجه آمریکا و مشاور پیشین جان بولتون، را به عنوان ریاست این گروه انتخاب کرد.
هماهنگی با سایر کشورها برای تلاش در جهت تغییر رفتار حکومت ایران هدف اصلی این گروه است که از سوی پمپئو و هوک اعلام گردیده است.
پمپئو، وزیر امورخارجه آمریکا، در زمان معرفی هوک گفت: این گروه کارش تغییر رفتار ایران است و هوک با کشورهای خارجی به خصوص اتحادیه اروپا مذاکره خواهد کرد و تنها به او گزارش خواهد داد.
بر طبق اظهارات هوک رفع تحریمها و ازسرگیری روابط کامل دیپلماتیک و تجاری با ایران منوط به تغییر رفتار جدی ایران است. همچنین هوک از مذاکره با حدود بیست کشور درباره ایران برای فشار بیشتر بر این کشور خبر داده است.
چرا امریکا این بار نتوانست علیه ایران اجماع جهانی ایجاد کند/ وجوه مختلف مخالفت اروپاییها با امریکا
سید جلال ساداتیان، دیپلمات باسابقه کشورمان و مدیرکل اسبق آسیای دور و اقیانوسیه وزارت امور خارجه، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره اهداف آمریکا از تشکیل «گروه اقدام ایران» گفت: امریکاییها به قصد اینکه هم شناخت خود را از ایران افزایش دهند و هم اینکه هماهنگی داخلی خود را برای مقابله با ایران توسعه دهند و هم با تمرکز بر نقاطی که نقطه قوت ایران تلقی میشود و میتواند در برابر سیاستها و اقدامات آنها مانعتراشی کند، مرتفع سازند.
وی افزود: امروز اروپاییها به لحاظ سیاسی سخنانی میگویند که نشاندهنده انزوای آمریکا و همکاری با ایران است. از طرفی روسیه و چین به تبع اروپاییها تا حدودی قوت بیشتری پیدا کردهاند که همکاری خود را با ایران ادامه داده و این برای امریکا پیام خوبی ندارد. امریکا از این جهت آنچه را که میخواسته، کسب نکرده است. در واقع تصور آمریکا این بوده که وقتی دستور میدهد و یکجانبهگرایی خود را بر دنیا تحمیل میکند، تابع قدرت اقتصادی او، همه دنیا آن دستور را اجرا خواهد کرد.
ساداتیان اظهار کرد: درست است که در عرصه عملی، اقدامت زیادی به نفع ایران صورت نگرفته اما در کلام، اروپاییها مقاومت جدی در برابر امریکا نشان دادند و هم رهبران آنها بیانیه صادر کردند و هم خانم موگرینی سخنان نسبتا تندی علیه امریکا بیان کرد و این موارد انعکاس وسیعی در دنیا داشته است به نحوی که زمانی که نتانیاهو به بریتانیا سفر کرد با جواب منفی آنها روبرو شد. حال اینکه در عمل، قدرت و میزان نفوذ دولتهای اروپایی بر شرکتها چقدر است، تاکنون شرکتهای بزرگ نشان دادند که به عنوان بازیگران مستقل در دنیا، تابع منافع اقتصادی خود، از امریکا تبعیت میکنند و از ایران خارج شدهاند و گفتهاند حاضر به انجام ریسک همکاری با ایران نیستند. چون بخش عمده منافع آنها با امریکا گره خورده است.
کاردار اسبق ایران در لندن عنوان کرد: در این شرایط دولتهای اروپایی وعده دادند شرکتهای کوچک و متوسط با ایران کار خواهند کرد اما هنوز جنبه عملیاتی این وعده مشاهده نشده است. البته واقعیت این است که برخی از این شرکتهای کوچک و متوسط هنوز دارند با ایران کار میکنند و در کلام هم گفتهاند که وقعی به امریکا نخواهند گذارد، زیرا یا اشتراک منافعی با امریکا ندارند یا اشتراک منافعشان با امریکا بسیار کمتر از آن چیزی است که با ایران کار میکنند.
وی یادآور شد: دولتهای اروپایی هم برای دلگرمی این شرکتها، بیان کردند اگر امریکا اینها را تحریم کند علاوه بر اینکه اروپا شرکتهای امریکایی را تحریم و جریمه خواهد کرد جریمه این شرکتهای اروپایی را هم جبران مینماید. اینها سخنان خوب و امیدوارکنندهای است اما در عمل طبق اظهارات وزیر امور خارجه کشورمان، اروپاییها چندان حاضر نشدهاند که میزان هزینه دادن خود را مشخص کنند.
ساداتیان با بیان اینکه امریکا با خروج از برجام، اروپاییها را مورد تحقیر قرار داد، گفت: این تحقیر در دو سطح اتفاق افتاد؛ هم به عنوان عناصر ملی مورد تحقیر واقع شدند و هم به عنوان اعضاء جامعه بینالملل و عضو شورای امنیت سازمان ملل. طبیعتا اروپاییها میخواهند از حیثیت بینالمللی، منطقهای و ملی خودشان دفاع کنند و دیگر اینکه در شرایط گذاری که دنیای امروز قرار دارد و نظم جدیدی در حال شکلگیری است تلاش میکنند وحدت، انسجام و همگرایی خود را به عنوان یک قدرت اروپایی بیشتر نشان دهند و این وجه دوم مخالفت اروپاییها با امریکاست.
این دیپلمات باسابقه کشور عنوان کرد: وجه سوم این است که بتوانند بر نفوذشان بر کشورهای منطقه غرب آسیا بیفزایند و به عنوان وجه چهارم اروپاییها میخواهند از منافع اقتصادی متصوری که در این منطقه است بهره ببرند و در نهایت بتوانند امنیتی را که از این محل به اروپا صادر میشود تقویت کنند. زیرا در دوران داعش، شاهد بودیم این گروههای تروریستی امنیت اروپا را خدشهدار کردند و نمونه آن انفجارهای تروریستی در فرانسه، بلژیک، آلمان، بریتانیا و ... اتفاق افتاد که باعث شده اروپاییها حس میکنند به دلیل همسایگی با منطقه غرب آسیا و ناامنی در این منطقه، به سمت آنها هم صادر خواهد شد.
وی یادآور شد: وجه آخر اینکه اگر خاورمیانه دچار بحران جدی شود قیمت نفت به طور سرسامآوری افزایش خواهد یافت لذا آنکه زیان میکند، امریکا نیست. زیرا امریکا هم تولید داخل دارد و هم به لحاظ منابع نفت «شیل» که در نقاط مختلف پیدا شده، اگر قیمتها افزایش کند، استخراج و مصرف نفت شیل مقرون به صرفه خواهد بود. اما اروپاییها و سایر متحدان امریکا مانند ژاپن، کره و کشورهای مستقلتر مانند چین و هند عمدتا واردکننده نفت هستند و اگر قیمت نفت از 100دلار بالاتر برود طبیعی است که اقتصاد همه این کشورها به هم خواهد ریخت.
این کارشناس مسائل بینالمللی ادامه داد: همه اینها وجوه و عواملی است که اروپاییها را وادار میسازد در مقابل آمریکاییها ایستادگی کنند؛ آن هم امریکای ترامپی که ابایی ندارد از اینکه با صدای بلند اعلام کند من تنها به دنبال منافع امریکا هستم و منافع امریکا را هم در این میبیند که از پیمان آب و هوای پاریس خارج شود، پیمان نفتا را ملغی کند، از برخی سازمانهای بینالمللی مانند شورای حقوق بشر خارج شود و تهدید کند هر کشوری بخواهد به منافع امریکا لطمه بزند مورد فشار و تهدید قرار دهد.
وی تصریح کرد: وقتی که چنین شرایطی حاکم است طبیعی است که اروپا، چین و روسیه به عنوان سایر اعضای شورای امنیت به فکر این باشند که منافع خودشان را حفظ کنند. منتهی مصلحتها و ملاحظاتی را هم دارند و ممکن است جاهایی قدری تندتر و یا کندتر حرکت کنند ولی در کل تابع منافع خود عمل میکنند و همین مسئله این رویاروییها را ایجاد کرده به نحوی که ایران یک طرف قضیه قرار گرفته و مجموعه اروپا به لحاظ سیاسی از ایران حمایت میکند و امریکا منزوی شده است.
قوت برجام خود را شکست سیاست متابعتسازی جهانی امریکا نشان داد
ساداتیان با تأکید بر اینکه «اینجاست که فایده برجام نمایان میشود»، گفت: در روزگار قبل از برجام این ایران بود که منزوی شده بود و تحت تحریمهای سازمان ملل و شورای امنیت قرار داشت و امریکا فشارهای لازم را بر ایران وارد میکرد. اما امروز این امریکاست که منزوی است و فشارهایی که وارد میکند برخی کشورها تابع منافع اقتصادی، از ان تبعیت میکنند و البته خیلی کشورها هم از آن متابعت نمیکنند و ممکن است روز به روز این دسته کشورهای غیرتابع قوت بیشتری پیدا کنند.
وی اضافه کرد: به همین دلیل امریکا تشکیلات خاصی با نام «گروه اقدام ایران» در وزارت خارجه تشکیل داده تا بتواند با این وضعیت مقابله کند. این مسائل قابل توجه دوستان و کسانی است که در داخل کشور هنوز در حال مخالفت با برجام هستند. به آنها میگویم چشمتان را باز کنید و ببینید که چه وضعیتی در دنیا حاکم شده و امریکا از چه نقاطی ضربه خورده و مصداق شعر سعدی که «یکی بر سر شاخه بن میبرید» نباشید که منافع ملی را تابع دوست داشتهها و منافع گروهی و شخصی خودتان قربانی میکنید.
مدیر کل اسبق آسیای دور و اقیانوسیه وزارت خارجه اظهار کرد: این همه واقعیت و وضعیت خاص در مقابل شماست پس بیایید در مقابل آن کاری که امریکا، اسرائیل و عربستان میکنند شما دیپلماسی کشور و وزارت خارجه را تقویت کنید. امریکاییها دستشان را در جیب عربستان کردهاند و از جیب عربستان همه تمهیدات امنیتی، سیاسی، دیپلماسی و تبلیغاتی خود را انجام میدهند. اما چگونه است که ما در داخل به یک وحدت و انسجام درونی نمیرسیم و هر کسی ساز خودش را میزند؟
ساداتیان با بیان اینکه من نمیگویم دولت اشکال ندارد، گفت: حتی وزارت خارجه قوی ما که برجام را حاصل کرد به خوبی نتوانست شرایط داخلی خود را سازماندهی کند و از مشاورهها به خوبی بهرهبرداری کند، مثلا از بسیاری از دیپلماتهای باتجربه و متخصص و مورد نیاز این مقطع کشور استفاده نکرد و تعدادی از افراد وزارت خارجه استفاده میکند که یا بلد نیستند و یا توان پاسخگویی به نیازهای این مقطع کشور را ندارند. اینها اشکالاتی است که در وزارت خارجه و دستگاههای دولتی وجود دارد، اما در این شرایط نباید چماق را آن چنان محکم بر سر وزارت خارجه بکوبیم که نتواند بلند شود. انتقادات باید در حدی باشد که منجر به اصلاح و تقویت دستگاه دیپلماسی شود.
وی تأکید کرد: وزارت خارجه باید مشاورههای متخصصان را اخذ کند و این وضعیت را ساماندهی کند و این دقیقا کاری است که امریکاییها در حال انجام آن هستند و تشکیلاتی را درست کرده که هماهنگیهای لازم را علیه ایران و منافع کشور فراهم سازد. امروز در مقطعی هستیم که این اقدام امریکا در تشکیل چنین گروهی نوعی اعتراف به شکست سیاستهایش علیه ایران است، اما نباید به این مسئله دلخوش کرد و سادهانگاری کنیم.
ساداتیان در پایان اظهار کرد: به هیچ وجه نباید اینگونه تصور کرد که فقط شخص وزیر خارجه با معاونان و دستیارانش به تنهایی میتوانند از پس همه این جریانات برآیند. امریکا به دنبال این است که همه مشکلات پیش روی سیاستهایش علیه ایران را شناسایی و اصلاح کند. ما هم در داخل کشور باید چنین کاری انجام دهیم و تشکیلاتی داشته باشیم که با رهبری انقلاب و دستگاههای مختلف تعاملات بهتری داشته باشد و هم از نیروهای کارآزموده قدیمی که در مجموعههای مختلف هستند استفاده کند. به عبارتی باید این نقطه قوتی که الان حائز آن هستیم تقویت شده و رها نشود.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام