طبق روایت سلسلة الذهب، پذیرش توحید در گرو ولایت است
کد خبر: 3549765
تاریخ انتشار : ۰۹ آذر ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۳
رئیس انجمن تاریخ‌پژوهان حوزه:

طبق روایت سلسلة الذهب، پذیرش توحید در گرو ولایت است

گروه حوزه‌های علمیه: عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و رئیس انجمن تاریخ‌پژوهان حوزه با اشاره به روایت مشهور سلسلة الذهب تاکید کرد: در این روایت، نکته مهمی ذکر شده و آن اینکه امام، شرط قرار گرفتن در قلعه و دژ توحید را امامت معرفی کرده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا مطهری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) با تسلیت شهادت امام رضا(ع) گفت: زندگی امام رضا(ع) هم مانند ائمه(ع) دیگر دارای ابعاد و زوایای گوناگونی است که هر کدام برای نه تنها شیعه بلکه برای هر انسان منصفی که بخواهد سرمشقی برای سبک زندگی داشته باشد، الگوست.
وی با بیان اینکه زندگی این امام همانند امام حسین(ع) به دو مقطع قبل از پذیرش ولایتعهدی بعد از آن تقسیم می‌شود، تصریح کرد: آنچه در زندگی امام حسین(ع) بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، همین مقطع بعد از حرکت امام به سمت کربلا و ماجرای دعوت کوفیان و ... است و همین سبب شده تا در زوایای تاریخی، قبل از ماجرای کربلا کمتر مورد بحث قرار گرفته باشد، در صورتی که بررسی این مقطع نیز به نظر من بسیار مهم است.
مطهری بیان کرد: اگرچه در مورد قبل از قیام امام حسین(ع)، کمتر منابع تاریخی وجود دارد و دشواری کار تحقیقی در این زمینه حس می‌شود، ولی به نظر می‌آید این بعد در تحقیقات ما هم کمتر مورد اهمیت و توجه بوده است و همین وضع در مورد زندگی امام رضا(ع) نیز وجود دارد، در حالی که شناخت وضعیت دوره قبل در تحلیلِ درست‌تر دوره بعدی زندگانی این بزرگان حائز اهمیت است و می‌تواند تحلیل جامع‌نگرانه‌تری در اختیار ما قرار دهد.
این محقق و استاد حوزه علمیه عنوان کرد: ائمه(ع) در هر دوره‌ای از زندگی خود مطابق با شرایط و مصالح و براساس حکم الهی اقدامی را انجام داده‌اند، لذا پذیرش ولایتعهدی مامون از سوی امام رضا(ع) در سه سال آخر عمر شریف امام، کاملا متناسب با شرایط و حکمت بوده و آثار و نتایج آن نیز کاملا قابل بررسی است و این نتایج نشان می‌دهد که چه آثار و برکاتی در این مسئله وجود داشته است، همان طور که مقطع قبل از ولایتعهدی و حضور امام در مدینه بنابر شرایط خاص بوده است.
رئیس انجمن تاریخ‌پژوهان یکی از مسایل مهم دوره زندگی و امامت امام را بعد از شهادت امام کاظم(ع) برشمرد و عنوان کرد: یکی از چالش‌های بزرگ امت اسلامی و در زمانی که ایشان در مدینه به سر می‌بردند، رخداد واقفیه بود؛ واقفیه گروهی بودند که بر امام کاظم(ع) توقف کرده بودند و ایشان را امام قائم و موعود می‌دانستند و از پذیرش امامت امام رضا(ع) ابا داشتند، البته یکی از مهمترین دلایل این کار این بود که نمی‌خواستند پول‌های فراوانی که در نزد آنان به عنوان وکلای امام کاظم(ع) بود را به امام رضا برگردانند، لذا تحت پوشش اینکه امام هفتم آخرین امام و قائم آل محمد(ص) بوده است، به مقابله با امام رضا(ع) پرداختند.
وی ادامه داد: در چنین فضایی، جامعه شیعه دچار بحران شد، زیرا وکلای امام کاظم(ع) که از یاران نزدیک ایشان محسوب می‌شدند و دارای پایگاه و جایگاه اجتماعی و سیاسی بودند، از پذیرش امام بعدی سر باز زده بودند و همین عامل سبب شد تا عده‌ای فریب آنان را بخورند، لذا مهمترین اقدام امام رفع این توطئه بود و همه همت خویش را برای این کار گماردند.
روش برخورد امام با واقفیه
مطهری با بیان اینکه امام رضا(ع) از روش‌های مختلفی برای برخورد با واقفیه استفاده کردند، عنوان کرد: امام ابتدا نامه‌نگاری‌های متعددی به این وکلا داشتند و برای بازگرداندن وجوهات شرعی شیعیان مکاتبه کردند، از جمله نامه‌هایی به علی بن ابی حمزه بطائنی و زیادبن مروان به عنوان امینان امام کاظم(ع) نوشتند و از آنان خواستند که اموال دوره امام کاظم به امام رضا هم به عنوان جانشین و هم به عنوان فرزند امام بازگردانده شود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: مسئله دیگری که امام آن را برای شیعیان تبیین فرمودند تصریح بر شهادت امام کاظم(ع) و تاکید بر امامت خودشان بود؛ این صراحت تاکید بر امامت مسئله مهمی در دوره امام رضا(ع) است، زیرا در دوره بسیاری از ائمه(ع) آنان مجبور به تقیه بودند و از ابراز عمومی امامت خویش ابا داشتند، اما امام رضا(ع) با صراحت بر امامت خودشان تاکید می‌فرمودند.
وی افزود: کار دیگر امام برخورد با شبهاتی بود که واقفیه برای توجیه کارهای خود ایجاد کرده بودند که این کار در قالب نامه‌نگاری و مناظرات انجام شد. البته مناظرات چون از شفافیت بیشتر برخوردار بود، ارزش و اهمیت بیشتری هم داشت و امام از این قالب بیشتر بهره می‌برد که از جمله مهمترین شبهات، بحث قائم و موعود بودن امام کاظم(ع) بود، زیرا شیعه از دیرباز در انتظار ظهور موعود بوده و این عطش سبب شد تا واقفیه از آن سوء استفاده کنند و برخی نیز که به خصوص از مدینه دور بودند، گمراه شوند.
مطهری ادامه داد: البته برخی از امام کاظم(ع) هم مسئله قائم بودن را پرسش کرده و جواب خود را گرفته بودند ولی به هر حال این شبهه با توجه به فشار بسیار زیادی که از سوی خلفا بر شیعیان وارد می‌شد و عطش زیادی که به ظهور داشتند، سبب شد تا برخی آن را بپذیرند و شبهه تا حدی قوت گرفته بود. به همین دلیل، امام بر شهادت پدرشان تصریح و بر لزوم بازگشت اموال تاکید کردند.
معرفی واقفیه به عنوان کافر و زندیق
وی با تاکید مجدد بر اهتمام امام به معرفی خویش به عنوان امام بعدی، افزود: کار دیگر امام در مرحله بعد معرفی ماهیت وکلای منحرف امام هفتم بود و امام رضا(ع) ایشان را حتی مشرک و زندیق معرفی کردند تا مرز آنان با جامعه شیعی کاملا متمایز شود؛ در روایات متعددی وجود دارد که امام این فرقه را مورد لعن و نفرین قرار دادند و رابطه با آنان را تحریم کردند تا منزوی شوند.
این محقق اظهار کرد: در روایت است که یکی از یاران امام رضا(ع) از ایشان سؤال کرد که آیا در نماز می‌توان واقفیه را مورد لعن قرار داد و امام فرمود حتی می‌توانید در قنوت نماز این افراد را مورد لعن و نفرین قرار دهید که این مسئله نشان می‌دهد خطر این جریان انحرافی کم نبوده و امام اقدام قاطعی برای ریشه کنی آن انجام دادند.
مطهری عنوان کرد: روایت دیگری نقل شده است که یکی از افراد از پرداخت زکات به واقفیه سؤال می‌کند و امام فرمودند که «لا تعطهم فانهم کفار مشرکون زنادقه»؛ یعنی آنها کافر، مشرک و زندیق هستند و نباید زکاتی به آنان پرداخت شود؛ لذا امام با چنین تعابیری به شدت با این گروه برخورد کرده و از همنشینی و مجالست با آنان نهی کردند و حتی آنان را هم‌ردیف کسانی معرفی کردند که آیات خدا را به سخره گرفته‌اند.
حدیث سلسلة الذهب
وی با اشاره به مقطع سفر امام رضا(ع) به مرو که براساس بسیاری از منابع تاریخی به اجبار مامون صورت گرفت، بیان کرد: امام در حالی که در مدینه بودند، مامون به اجبار از ایشان خواست که به مرو برود و ولایت‌عهدی را بپذیرد، ولی امام از آن اکراه داشتند و در نهایت نیز با شروطی آن را پذیرفتند؛ در میانه راه در نیشابور توقفی فرمودند و روایت مشهوری از ایشان نقل شده و خمیرمایه دین در امامت و ولایت معرفی شده است، روایتی که به سلسلة الذهب معروف است.
رئیس انجمن تاریخ‌پژوهان حوزه اظهار کرد: ترجمه این روایت امام این است که «هنگامی که ابوالحسن الرضا(ع) به نیشابور رسید و خواست که آن جا را به قصد رفتن نزد مأمون ترک گوید، راویان حدیث، گردش را گرفتند و عرض کردند: ای پسر پیامبر خدا، از پیش ما می‌روی و برایمان حدیثی که از محضرتان فیضی بریم، نمی‌گویی؟! حضرت که در کجاوه نشسته بود سرش را بیرون آورد و فرمود: از پدرم، موسی بن جعفر شنیدم که می فرماید: از پدرم، جعفر بن محمّد شنیدم که می فرماید: از پدرم، محمّد بن علی شنیدم که می‌فرماید: از پدرم، علی بن الحسین شنیدم که می فرماید: از پدرم، حسین بن علی بن ابی طالب شنیدم که می فرماید: از پدرم، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب شنیدم که می فرماید: از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرماید: از جبرئیل شنیدم که می فرماید: از خداوند جلّ جلاله شنیدم که می‌فرماید: (کلمه) لا اله الا اللّه حصار من است و هرکس وارد حصار من شود از عذابم در امان است. اسحاق می گوید: چون شتر به راه افتاد حضرت با صدای بلند به ما فرمود: اما این شرط‌هایی دارد و من از شرط‌های آن هستم»؛ موخره این روایت بسیار مهم است؛ امام فرمود من از شروط آن هستم؛ امام بحث شخصی را در اینجا مطرح نکرده‌اند که از مردم ولایت خود را بخواهند، بلکه امام بر جایگاه ولایت و امامت که عرض شد در این دوره با صراحت به مردم گوشزد می‌شد تاکید فرمودند و شرط موحد بودن را ولایت ائمه(ع) بیان کردند و این قاعده تا پایان تاریخ نیز وجود دارد و کسی معتقد به توحید است که ولایت را پذیرا باشد.
توجه بیشتر به سبک زندگی ائمه(ع)
مطهری در بخش دیگری از سخنانش به سیره اخلاقی و خانوادگی امام رضا(ع) اشاره کرد و با بیان اینکه متاسفانه این زوایا در بررسی تاریخ زندگانی ائمه(ع) کمتر مورد توجه بوده است گفت: البته ما در چند سال اخیر در انجمن تاریخ‌پژوهان در قالب نشر آثار و یا برپایی همایشاتی تلاش کرده‌ایم تا به زندگانی ائمه‌ای که کمتر مورد توجه محققان بوده‌اند بپردازیم و تاکنون همایشی برای امام کاظم(ع) برگزار کرده‌ایم و همایشاتی نیز برای امام جواد(ع) و امام هادی(ع) با عنوان ابناء الرضا(ع) در دستور کار داریم و در مورد امام رضا(ع) نیز چون مراکز مختلفی از جمله آستان قدس متولی این مسئله است ورودی نداشته‌ایم اما معتقدیم این ابعاد هم خوب است بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
این محقق به ذکر روایاتی از آن امام در برخورد با فرزند و لزوم میانه‌روی در اقتصاد پرداخت و گفت: در روایتی از امام نقل شده است که فردی از اینکه فرزندش بسیار او را اذیت می‌کند در نزد امام گلایه کرد و امام فرمود او را کتک نزن بلکه با او قهر کن ولی قهر کردن هم طولانی نباشد.
وی افزود: همچنین روایتی از امام در مورد لزوم میانه‌روی در معیشت ذکر شده و ایشان با استناد به آیه شریفه «وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا»(67 فرقان) فرموده‌اند که خداوند نه اسراف و نه سخت‌گیری را دوست ندارد و فرموده راه میانه را در معیشت دنبال کنید.
captcha