حجتالاسلام یوسفی مقدم عنوان کرد:
لزوم تفکیک میان اختلاف قرائت و اختیار قرائت/ تاکید بر نقد روشمند آراء اهل سنت
گروه حوزههای علمیه: محقق و قرآنپژوه حوزه با بیان اینکه نقد آراء دانشمندان اهل سنت در حوزه علوم قرآن باید با مبانی مورد قبول آنان صورت بگیرد، گفت: بسیاری از ایشان برخلاف مدعای ما در پذیرفتن اختلاف قرائت معتقد به اختیار قرائت مستند به سنت بودهاند.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) حجتالاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفی مقدم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم امروز چهارم مهر، در کرسی نقد «اجتهاد و اختلاف قرائت» که در این مرکز برگزار شد با بیان اینکه دوره آیت الله خویی نقطه عطفی در این موضوع قرار گرفته است، گفت: آیتالله خویی در اینباره آورده است که قراء بر صحت قرائت خود احتجاج کردهاند که این استدلال قاریان دلیل بر این است که قرائات مستند به اجتهاد است.
وی با بیان اینکه در دوره معاصر عمده تحقیقات با رجوع به دیدگاه ایشان صوررت گرفته است، افزود: سبب اختلاف قرائت طبق برخی نقلهای تاریخی این است که وقتی مصاحف یکسانسازی شد به همراه آن مصاحف، قاریانی اعزام شد و چون قرآن خالی از نقطه و شکل بود هر قاری براساس برداشت خودش کلمات را قرائت میکرد و در این زمینه اجتهاد میکردند.
یوسفی مقدم بیان کرد: بعد از آیت الله خویی، آیت الله معرفت نیز این مسئله را مورد بررسی قرار دادند و نمونه آن قرائات ابن شنبوذ بوده که ایشان ذکر میکند.
وی با اشاره به اینکه گفته میشود عالمان اهل سنت علت اختلاف قرائات را اجتهاد قراء میدانند، اظهار کرد: ما در بحث خودمان این ادعا را به چند بیان نقد کردهایم؛ اولا خود کسانی که عالمان قرائت هستند هیچکدام این حرف را نزدهاند که قرائت مستند به اجتهاد بوده است.
وی افزود: این افراد معتقدند که پیشینیان قواعدی تاسیس کرده و گفتهاند قرائتشان مستند به سنت است یعنی ما گاهی کسانی را در این مسئله متهم به اجتهاد قراء میکنیم در حالی که خودشان آن را مستند به سنت میدانند.
یوسفی مقدم با بیان اینکه بزرگان علم قرائت قاعده قرائت را ذکر و شرایط آن را بیان کردهاند، ادامه داد: از جمله آن شرایط داشتن سند صحیح قرائت است. ابن جزری گفته است که از قرائت قرآن مستند به رای به خدا پناه میبریم و آیا حلال است که قاری مسلمان بدون استناد به نقل، قرائت کند همچنین سیوطی می گوید قاریان به قرائتی که در سنت ثابت و صحیحتر باشد عمل میکنند زیرا نقل با ظهور لغوی لغو نمیشود.
وی تاکید کرد: دومین شرایط صحت قرائت موافقت با خط مصحف ذکر شده است؛ میگویند اگر قرائتی مطابق بر خط مصحف بود ولی باز هم مستند به سنت نبود قابل قبول نیست؛ مکی گفته است وقتی عثمان امر به وانهادن قرائات مختلف کرد مردم خود را با قرائت ارسالی از مصحف عثمانی تنظیم کردند.
یوسفی مقدم اظهار کرد: سومین شرط نیز موافقت با قرائت عربی و لفظ اعراب، ذکر شده البته باز هم قرائتی در اینجا قابل قبول است که منطبق بر قرائت مستند به سنت باشد.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن افزود: بزرگان اهل سنت به طور جد تابع این دیدگاه هستند که «القرائة سنة» بنابراین استناد ما در اتهام به آنان مبنی بر اجتهاد قرائت از سوی قراء، علمی نیست.
وی اظهار کرد: به نظر میآید در مسئله قرائات خلط مبحث به وجود آمده است و آن انتخاب قرائت از بیان قرائات منطبق بر سنت است که خود آنان نیز تعبیر به اختیار قرائت کرده و برخی نیز آن را تعریف کردهاند.
رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم عنوان کرد: طبق برخی تعاریف ایشان، اختیار قرائت همان اجتهاد در انتخاب قرائت منطبق بر سنت است؛ یعنی تصریح می کنند که اختلاف قرائت به شخصیتهایی مانند امام علی(ع) و مقداد و ابوموسی اشعری و ابن مسعود و ... که هر کدام صاحب مکتب قرائات بودند باز میگردد.
تفکیک میان اختیار قرائت و اجتهادی بودن قرائت
وی تاکید کرد: باید میان اختیار قرائت و اجتهادی بودن قرائت تفکیک قایل شویم زیرا آنان نیز براساس سنت، حرف میزنند بنابراین ما باید با اصول و مبانی پذیرفته شده آنان نه براساس مبانی و اصول و قواعد خودمان وارد بحث و گفت و گو شویم.
رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن در جمعبندی بحث خود تصریح کرد: براساس دیدگاه اهل سنت، قرائت براساس سنت بوده و نه اجتهاد قراء همچنین ایشان با اجتهاد در قرائت در مواردی که در تاریخ ذکر شده مخالفت و مقابله کردهاند.
وی اظهار کرد: همچنین بزرگان اهل سنت معتقدند که ریشه اختلاف قرائات در صدر اسلام بوده و اگر قرائتی متواتر نبود دلیل بر اجتهادی بودن آن قرائت نیست همچنین فتوا و جواز اختلاف قرائات در نماز، دلیل بر این مسئله است که اختلاف قرائات به تقریر امام معصوم(ع) رسیده است و اگر چیزی به تقریر معصوم رسید نمی تواند قرآن نباشد زیرا ائمه(ع) مدافع قرآن هستند و ایشان چیزی که قرآن نیست را تقریر نمی کنند.
وی افزود: راه حل مشکل اختلاف قرائات این نیست که آن را مستند به اجتهاد قراء بکنیم و این مشکل را در میانه راه رها کنیم البته بحث اختلاف لهجات در این مسئله نیز وجود دارد که پیامبر(ص) اجازه داده بودند که قرآن با لهجههای مختلف قرائت شود.
وی همچنین در دفاع از نقدهای وارده ناقدان کرسی بیان کرد: سخن بنده ناظر به بحث روشی است یعنی معتقدم باید با مبانی مورد پذیرش بزرگان قرائت اهل سنت به نقد آنان بپردازیم.
یوسفی مقدم اظهار کرد: عالمان اهل سنت حرفشان در قرائت این است که خیلی از خود آنان نیز به اختلاف قرائات ایراد گرفته و میگیرند و بنده نیز عرضم این است که آنان میگویند قرائت براساس سنت پیامبر(ص) است ولو اینکه از سوی یک تابعی نقل شده باشد بنابراین چون ما نگاه آنان را به سنت درست نمیدانیم نمی توانیم بگوییم هر چه در بحث قرائت می گویند مؤید اجتهاد در قرائات است.
این قرآنپژوه تصریح کرد: تفکیک میان قرائات سبعه و قرائت مستند به سنت باید وجود داشته باشد به همین دلیل برخی از اهل سنت هم در محصور کردن قرائات به سبعه ایراد گرفته و می گیرند.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن در پاسخ به این سؤال که چرا واژه قرائت تعریف نشده است، گفت: مقصود از قرائت روشن است و مراد اختلاف در لفظ است و با اختلاف در علم تجوید تفاوت دارد لذا یکی از موارد مورد تاکید اهل سنت این است که قرائت تنها نباید مکتوب باشد بلکه باید به صورت سماعی از قاری استاد صورت گرفته باشد در این صورت قرائت غیرمستند به سماع، معتبر نیست.
وی افزود: برخی قراء مصری سلسله سند قرائت دارند و هر فرد قاری از استاد خود قرائت را استماع کرده است.
یوسفی مقدم اظهار کرد: اولین عامل در محافظت از قرآن، حفظ بوده و کتابت و سماع و استماع در درجه بعدی قرار دارد به همین دلیل در روایت داریم که در هر دوره ای باید به اندازه تواتر افرادی وجود داشته باشند که قرآن را حفظ کنند.