به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، درهای رحمت خداوند همواره به روی خواهندگان باز است و دست عطایش گشاده، بندگان هر زمان که صدایش کنند، پاسخ میدهد و اگر خالصانه آرزو کنند، میبخشد؛ دیشب اما لحظاتی ناب بود در شب آرزوها.
در این شب، خالق بی کران منتظر شنیدن آرزوهایت، خنده هایت، گریه هایت، استغفارهایت، ندبه هایت، ابراز عشق و ایمان و اظهار بندگی تو بود به درگاهش و اینگونه بار دیگر بهانه ای برای پناه به آستان دوست فراهم شد.
عاشقان زیادی با ترنم اشک ها و ندبه هایشان به پناهگاه آهوان رمیده دلها آمدند، اینجا در قطعه ای از بهشت کره خاکی ندای «أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ» لحظه ای قطع نمی شد؛ هر کس در گوشه ای با خود و خالقش خلوت کرده بود، یکی زمزمه عشق سر داده و دیگری با خدایش عشق بازی می کرد، کمی آن طرف تر دلباخته ای سر بر سجده نهاده و در گوش زمین پچ پچ می کرد تا خدا در آسمان ها صدایش را بشنود.
حرم امام رضا(ع) ملجأ دلدادگان است، زائر و مجاور به اینجا پناه آورده بودند تا واسطه فیض خدا این بار هم وساطت کند، چشم ها بر زمین دوخته و ندای «استغفر الله ربی و اتوب الیه» در هوای بغض پیچیده است، شاید که روی نظر بر آسمان را ندارند و شاید بار گناه، نگاه را سنگین کرده است اما همه در این شب با امیدی دوباره با معبود خویش به گفت وگو نشسته اند.
دعای کمیل آمیخته با اشک آغاز شد، همه ندای اَللّـهُمَّ اغْفِرْ لی الذُّنُوبَ الَّتی تَحْبِسُ الدُّعاءَ سر می دهند. آخر امشب، شب آرزوهاست، دستهای خالی را رو به آسمان بلند می کنند و با امید به رحمت الهی، آمین بر آرزوهایشان می طلبند.
گوشه گوشه صحن را که بنگری، دل شکسته ای می بینی و هر لحظه صدای ناله و نجوای عاشقانه ای به گوش می رسد و حتی نسیم خنک بهاری هم نتوانست آتش دل عاشقان را خاموش کند؛ و توای ضامن آهو! ای قبله حاجات دل های به شوق نشسته! تو زائرانت را به استطاعت مال نمی طلبی؛ حاجیان حرم تو، با معیار عشق و توفیق و طلبْ مستطیع می شوند.
اینها همه مهمان تو هستند و تو چه خوب میزبانی هستی، ای واسطه فیض خدا! در ملکوت آستان تو ملائک طواف می کنند، زائران تو رو به پنجره فولاد دخیل می بندند و زمزم حاجاتشان را در سقاخانه اسماعیل طلا مینوشند، پس این بار هم تو ضامن لبیک بر آرزوهایشان شو.
ندای یا رب، یا ربشان به عرش می رسد و همه در دلها به یاد آرزوها و حاجاتشان خدای را بلند فریاد می زنند که ای منتهای خواهش دلها، نگاه بر اعمال زشت و قبیح ما مکن، ما رعیت های درگاه تو هستیم و تو چه خوب بنده نوازی می کنی؛ ای خالق بی مدد به بزرگی گناهانمان منگر، امشب دست دعا بسوی تو برمیداریم و چشم امید به تو می بندیم، که تویی ستارالعیوب و غفارالذنوب.
به عنایت نظری کن که من دلشده را نرود بی مدد لطف تو کاری از پیش
شب عاشقان بی دل چه شبی دراز باشد، و ما در دل کوچک خود، آرزویی بزرگ داریم، آرزویی از جنس فرج و ظهور دوزادهمین نور، او که ناله های «أَمَّن یُجِیبُ»ش در شب ظهور تا سحر قطع نمی شود، پس تو ای فریادرس فریادخواهان، از تو نگاهی و از ما به آهی ...
به امید فرجش...
سعیده حیهدر