موکب در کنار معنای معنویاش، یک «کانون فرهنگی سیار» است؛ جایی که خدمترسانی با هویتسازی و مهماننوازی با ترویج ارزشها درهم میآمیزد. موکب نه فقط محل استراحت زائر، بلکه فضایی برای گفتوگو، آموزش غیررسمی و تجربه زیست جمعی است.
اینجا، خدمترسانی در کنار فعالیت فرهنگی معنا پیدا میکند. موکب، فضای آشنایی است برای چای داغ، غذای ساده، لبخند گرم و گفتوگوهای کوتاه اما در کنار آن، برنامههای کوچک فرهنگی، نمایشهای سنتی، تلاوتها، سرودهای گروهی و حتی فعالیتهای ویژه نوجوانان، این فضا را از یک محل پذیرایی فراتر میبرد و آن را به یک پاتوق فرهنگی و اجتماعی تبدیل میکند.
در مسیر تندروی بلوار پیامبر اعظم قم موسوم به «طریقالمهدی»، هر سهشنبه میعادگاه موکبهایی میشود که هرکدام بخشی از یک زیست جمعی هستند؛ جایی که مردم داوطلبانه گردهم میآیند تا باورهای مهدوی، فرهنگ همیاری و روحیه احترام و همدلی را در عمل نشان دهند. همین ویژگیها باعث شد موکب، نه صرفاً نقطهای برای استراحت، بلکه آیینهای از هویت مذهبی و اجتماعی قم باشد؛ هویتی که ترکیبی از ادب، مهماننوازی، مشارکت مردمی و ارزشهای مهدوی است.
این موکب، در نهایت، نوعی «پلتفرم فرهنگی» در دل یک مسیر زیارتی است؛ جایی که زائر، نهفقط راه را، بلکه مردم، فرهنگ و حالوهوای شهر قم را نیز تجربه میکند.
حال در میان موکبها، این موکب «انصارالمهدی(عج)» است که نهتنها در اندیشه تغذیه جسم بلکه درصدد تغذیه روح زائران و مجاوران خود نیز است. این موکب واقع در عمود ۶۰ در طریقالمهدی واقع شده است.
از اینرو، خبرنگار ایکنا از قم با عدنانی، مسئول فرهنگی موکب «انصارالمهدی(عج)» درباره چگونگی عملکرد و اثرگذاری این موکب گفتوگویی کرده است که متن آن در ادامه از نظر میگذرد:
موکب انصارالمهدی(عج) چهار سالی است که بنیان گرفته؛ اما پس از سه سال، این خلأ بهوضوح احساس شد که پذیرایی جسم، بهتنهایی کفایت نمیکند و شایسته است در کنار سیر کردن شکم زائران، اندیشه و دل آنان نیز از غذای فکری بهرهمند شود.
بر همین اساس بنا نهادیم که افزونبر پذیرایی هفتگی، فعالیتهای فرهنگی و رسانهای، غرفه کودک، بخش پاسخگویی و احکام، سرود و دیگر برنامههای همخانواده با این مسیر را نیز برقرار کنیم و هر هفته متناسب با مناسبتها، طرحی فرهنگی دراندازیم.
بیگمان «منتظر بودن» تنها یک شعار یا یک الگوی رفتاری سطحی نیست؛ شاخصها و ویژگیهای خاصی دارد که باید در جان نسل جوان و نوجوان ما ریشه بدواند. ما باید از همان کودکی، چه در غرفه کودک موکب و چه در بخش نوجوان، به آنان بیاموزیم که امام زمان(عج)، تنها کسی نیست که منتظر بنشینیم و برای آمدنش دعا کنیم، بلکه سربازی میخواهد که نخست خود را بسازد و سپس دیگران را تربیت کند.
کودک و نوجوان ابتدا باید بر ویژگیهای خویش کار کند و بعد بر دوستان، اطرافیان و آشنایانش اثر بگذارد تا نسلی واقعی و سربازانی حقیقی برای حضرت تربیت شوند. ما نیز این مهم را در قالب فعالیتهای فرهنگی هفتگی دنبال میکنیم تا این پرورش به شکل طبیعی رشد کند.
مفهوم «انتظار» را در کودکان با برگههای نقاشی جا میاندازیم؛ برگههایی که هر هفته با توجه به مناسبتها تازهسازی و تجدید چاپ میشوند تا تکراری و کماثر نشوند. در این نقاشیها الگوهای رفتاری و نکاتی که کودک منتظر باید رعایت کند گنجانده میشود مانند احترام به پدر و مادر که شرط ضروری منتظر حقیقی بودن است.
مربی، این مفاهیم را برایشان بازگو میکند، سپس از آنان میخواهد نقاشی را رنگ کنند. یا اینگونه برایشان تبیین میکنیم که امام زمان(عج) تنها نیازمند دعای آنان نیست؛ برگههایی با عنوان «دلنوشته» به کودکان داده میشود تا در آنها بنویسند که برای آمدن حضرت چه کاری خواهند کرد. این خود، زمینهسازی یک سبک زندگی است.
برای نوجوانان نیز چنین روشی را دنبال میکنیم. بارها شده برگههایی روی میز فرهنگی گذاشتهایم و نوشتهایم: «قول بده!»؛ نوجوان باید برای هفته آینده قولی به امام زمان(عج) بدهد که چه کاری انجام خواهد داد تا دل حضرت را شاد و مسیر ظهور را نزدیکتر کند. مثلاً میگوید: «قول میدهم تا هفته آینده آنقدر خوب درس بخوانم که روزی دانشمندی شوم در خدمت حکومت امام زمان(عج).»
به باور من، رسانه و هنر نهتنها مفاهیم مهدوی را سطحی نمیکنند، بلکه چهبسا عمق آن را افزونتر نیز میکنند. زیرا امروز آنچه بیشترین مخاطب را دارد رسانه است، نه کتابهای قدیمی مهدوی که شاید برای نسل جدید جذابیت کافی نداشته باشند، اما تولیدات هنری و رسانهای میتوانند مفاهیم بلند مهدویت را به زبانی شیرین و ماندگار به کودکان منتقل کنند؛ همان مفاهیمی که در کتابهای درسی نیاموختهاند، اما با هنر و بازی و رسانه بهسادگی در جانشان مینشیند.
تکنیکهای ارتباطی ما در موکب با بانوان، دختران نوجوان و کودکان، بر صمیمیت و خوشخلقی استوار است. آنان را با مهربانی دعوت میکنیم، کودکان را به غرفه کودک میرسانیم تا مربی، مفاهیم عمیق دینی را همراه با نقاشی برایشان توضیح دهد. هدف از نقاشیها را بازگو میکنیم، برای امام زمان(عج) دعا مینویسیم و دعای سلامتی حضرت را به کودک میآموزیم.
پیشتر نیز دانشجویانی به غرفه میآمدند، با هدایا و گیفتهای ویژه نوجوانان را جذب میکردند و برگههای حاوی سؤالات مهدوی میانشان پخش میشد. اگر نوجوان تا شب پاسخها را مییافت، از جوایز خوب بهرهمند میشد. این یکی از کارهای عینی و مؤثر بود. در هفته عفاف و حجاب نیز هدیههایی زیبا طراحی کردیم. نوجوانان و حتی بانوان بزرگسال بهطور ناخودآگاه جذب میز میشدند. با آنان گفتوگو میکردیم: «اگر امام زمان(عج) را دوست داری، حجاب را درست حفظ کن.» اجازه میگرفتیم تا روسریشان را مرتب کنیم و گیره مخصوص بزنیم.
جوانان، نوجوانان و حتی کودکان در ایدهپردازی، برنامهریزی و اجرا نقش داشتهاند. برای نمونه، در بخش نوجوان، خود نوجوان نقشه غزه را روی بنر میکشد و برای مراجعهکنندگان توضیح میدهد. در غرفه کودک نیز مسئول غرفه، کودکی کوچک است که خود برگهها، مدادهای رنگی، پاککن و تراشه را میان کودکان تقسیم میکند؛ مربی تنها از دور مراقب است. حتی کودک ۱۰سالهای داریم که خودش غرفه را برپا میکند.
در هفته اکتبر، دختران نوجوان نقشه اسرائیل را کشیدند تا هرکس از روی پرچم عبور کند؛ ایده و اجرای خودشان بود، مسابقهای طراحی کردند و دانشجویان به دختران نوجوان دادند تا پاسخ دهند و به برگزیدگان جوایزی ارزنده اهدا شد. همه این کارها به دست جوانان انجام شد.
در شهر قم که شهری مذهبی است، بزرگترین مانع ارتباط با نسل جوان این است که اگر دختری کمی مویش پیداست، یا پسری سیگار به دست دارد، بسیاری از مذهبیها اصلاً سراغشان نمیروند. در حالیکه مهم این نیست که فقط افراد شبیه خود را گرد آوریم؛ هنر آن است که بتوانیم نسل خاکستری را جذب و به جمع مذهبیها وارد کنیم.
بنده با این موضوع مواجه شدم. بانویی که حجاب کاملی نداشت، با آرایش میآمد و قصد داشت خادم شود. دیگران نمیپذیرفتند، اما من با او رابطهای صمیمی و عاطفی برقرار کردم و او را مسئول بخش عفاف و حجاب گذاشتم با بیان این نکته که اگر میخواهد خادم اینجا باشد و در این بخش غرفه خدمت کند، باید خود نیز حجاب خوبی داشته باشد تا بتواند اثرگذار باشد. او پس از ماهها چادری شد و حتی از مذهبیترین خادمان نیز زودتر به موکب میرسید.
بله، موافقم که نسل امروز درگیر شبهات مهدوی است و ما برای این مسئله چاره اندیشیدهایم. پس از برنامههای فرهنگی، هیئت انصارالمهدی نماز مغرب را برپا میکند و پس از آن سخنران، خصوصاً در مناسبتها درباره موضوعات مرتبط یا پاسخ به شبهات سخن میگوید. جمعیت فراوانی گرد میآیند و این رویکرد تنها احساسی نیست بلکه عقلانی و پرسشمحور است.
نگاه متفاوتی که در مدیریت فرهنگی موکب داشتهام، به دختران و بانوان میدان بیشتری بخشیده؛ گاه مدیران طریقالمهدی اذعان دارند که از زمانی که یک خانم وارد کار فرهنگی این موکب شده، فعالیتهای فرهنگی بسیار پیشرفت کرده، نوجوانان بیشتری جذب شدهاند. این نگاه البته به معنای نفی نقش مردان نیست؛ همانگونه که ۳۱۳ یار خاص امام زمان(عج)، 50 نفرشان خانم هستند.
یعنی مرد و زن، دوشادوش هم باید کارهای حضرت را پیش ببرند. مسئول موکب نیز که آقاست، تشخیص داد که بانوان در برخی امور سرعت و درخشش بیشتری دارند و بر همین اساس با هم آغاز بهکار کردیم.
به باور من، کار فرهنگی باید بهروز، اثرگذار و جذاب باشد؛ نه فقط برای کودکان یا نوجوانان بلکه برای بزرگسالان و حتی زائرانی از دیگر کشورها. از اینرو، هر هفته با تیم خود میاندیشیم که با توجه به وقایع روز و رخدادهای آینده چه برنامهای باید اجرا کنیم.
ما میکوشیم فعالیتهایمان روزآمد و در عین حال آیندهساز باشد. بهطور نمونه، توصیه رهبری درباره فرزندآوری را نیز در موکب بهطور مستمر مطرح میکنیم و هر هفته آن را مقابل دید مخاطبان قرار میدهیم؛ این خود در آینده تأثیری مبارک خواهد گذاشت.
انتهای پیام