کد خبر: 4296279
تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۳
در مکتب امام حسین(ع)/ ۳۵

پیاده‌روی اربعین صحنه تمرین زیست توحیدی است

رئیس کمیته فرهنگی آموزشی اربعین گفت: صحنه چندروزه اربعین برای شرکت‌کنندگان و اهل ایمان تمرین زیست توحیدی است که با تهذیب و تحمل سختی‌ها، انجام اعمال نیک، عبادات، ذکر و دعا همراه می‌شود، بنابراین مولد معنویت و باعث تقویت ایمان می‌شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین حمید احمدی، رئیس کمیته فرهنگی آموزشی اربعیندر جهان پرهیاهوی امروز که جوامع گوناگون با چالش‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هویتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، گاه یک حرکت مردمی، دینی و فرهنگی چنان عظمت و شکوهی می‌آفریند که تفسیر آن تنها در چارچوب نظریات رایج بشری نمی‌گنجد.

راهپیمایی میلیونی اربعین حسینی، یکی از بی‌نظیرترین نمود‌های این پدیده است، حرکتی که از دل‌های مشتاق، گام‌های خالصانه و ایمان راسخ میلیون‌ها انسان از ملیت‌ها، زبان‌ها و مذاهب گوناگون برخاسته و در یک نقطه مشترک و آن هم در سرزمین عشق به امام حسین(ع)، نماد آزادگی، کرامت و مقاومت متجلی می‌شود.

برگزاری گردهمایی بزرگ اربعین حسینی پس از 40 روز عزاداری و سیر و سلوک معرفتی، نشانگر ارادت شیفتگان حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) به سرور و سالار شهیدان و نمایش اقتدار، شکوه و عظمت جهان اسلام است؛ اربعین تنها یک زیارت نیست، بلکه نمایشگاه زنده‌ای از عزت و شکوه امت اسلامی است. حضور میلیونی ملیت‌ها در گردهمایی بزرگ اربعین حسینی، جلوه‌ای پرفروغ از اتحاد و همبستگی مسلمانان آزادی‌خواه جهان برای پاسداشت قیام عاشورا و تداوم مکتب حسینی است.

در گفت‌و‌گو با حجت‌الاسلام والمسلمین حمید احمدی، رئیس کمیته فرهنگی آموزشی اربعین به بررسی این حقیقت می‌پردازیم که چگونه اربعین به‌عنوان یک رخداد عظیم دینی، نماد اقتدار امت اسلام و جامعه شیعی است و چگونه قرآن کریم ابعاد گوناگون این اقتدار را تبیین کرده است؛ اقتداری که بر ایمان، رهبری صالح، اتحاد اجتماعی و مقاومت در برابر ظلم بنا شده و در مسیر کربلا، با هر گام زائر، معنا و حیات می‌یابد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه با هم می‌خوانیم:

ایکنا- در ابتدا بفرمایید مفهوم اقتدار به چه معناست؟

ابتدا لازم است بیان شود که اقتدار غیر از قدرت است و به معنای شوکت و هیبت جمع، فرد، گروه و یا حکومت و دولت است و در اینجا اقتدار جامعه و و دولت موردنظر است. اقتدار از منظر جامعه‌شناسی به معنای حق اعمال قدرت همراه با پذیرش و همراهی مردم مبتنی بر رضایت و میل درونی است که مبتنی بر عوامل مشروعیت اعمال‌کنندگان و حکومت است، بنابراین لازمه اقتدار مفاهمه، همدلی و پیوستگی حکومت و مردم و پذیرش و مقبولیت حکومت و یا عاملان اعمال قدرت از سوی مردم است.


بیشتر بخوانید:


از این‌رو، عامل پیوند و همدلی و همراهی مردم و پذیرندگان فرمان و اوامر و درخواست‌های حکمرانان عاملی مهم است که عواملی همانند ارزش‌ها و آرمان‌های مشترک، قوانین و سنت‌ها، دین و فرهنگ نقش بسزایی در این عرصه دارند.

ایکنا- اقتدار از منظر قرآن به چه مفاهیمی اطلاق می‌شود؟

در قرآن کریم مسئله اقتدار از نگاه وحیانی مبتنی بر ایمان است، بنابراین عزت که همان شوکت جامعه باشد را اولاً از آن خداوند و پیامبرش و بعد، از آنِ مؤمنان می‌داند و می‌فرماید: «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ؛عزت از آن خدا و از آن پيامبر او و از آن مؤمنان است.» (سوره منافقون/ ۸) و برتری و استعلای جمعیت و جامعه را در گرو ایمان معرفی می‌کند و می‌فرماید: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ و اگر مؤمنيد سستى مكنيد و غمگين مشويد كه شما برتريد.» (سوره آل‌عمران/ آیه۱۳۹)؛ لازمه ایمان توکل به خداوند و انگیزه خالص و باور به قدرت و نصرت خداوند است، بنابراین قرآن کریم در بحران‌های سخت توصیه می‌کند که توکل و ایمان به خداوند گره‌گشا و تضمین‌کننده نصرت و بیرون رفت از آن خواهد بود و بیان می‌دارد که خداوند پشتیبان و کفایت‌کننده اهل ایمان است.

در فرهنگ اسلامی از این به‌عنوان اقتدار معنوی و اقتدار ایمانی یاد می‌شود که اساس و بن‌مایه اقتدار جامعه و ملت‌هاست؛ چنان‌که مقام معظم رهبری در سخنان‌شان مکرر بر این امر تأکید و توصیه دارند و می‌فرمایند: «ما تکیه می‌کنیم بر روی عناصر معنوی اقتدار. اصلی‌ترین عنصر اقتدار معنوی، ایمان است که شامل ایمان به خدا، توکل به خدا، حسن‌ظن به خدا می‌شود. این است که دل را برای ورود در میدان‌های دشوار آماده می‌کند، این است که گام‌ها را برای پیمودن جاده‌های سخت استوار می‌کند، این است که مشکلات را در چشم‌ها کوچک می‌کند، هدف‌های بزرگ را در اختیار انسان می‌گذارد و موردنظر او و نگاه او قرار می‌دهد، ایمان به خدا. بدون این ایمان، انسان یک قالب مادی است، دل‌ها از عشق به خدا و عشق به معنویت و فضیلت، در مجموعه‌هایی که ایمان به خدا ندارند، نمی‌تپد و اقتدار هم به معنای حقیقی کلمه به دست نمی‌آید.»

ایکنا- عوامل اقتدارآفرینی از منظر قرآن کریم چیست؟

عامل مهم دیگر از نگاه قرآن کریم در تولید اقتدار و شوکت جامعه اسلامی رهبری است. جامعه اگر از رهبری شجاع، عالم، امین، آگاه، متعهد، مردم‌گرا و دشمن‌شناس برخوردار باشد، یکی از ارکان اصلی اقتدار را داراست، رهبری که توانایی تولید قدرت انبوه و متراکم و قابل اعمال از راه‌های مشروع را دارا باشد، می‌تواند قدرت واقعی که در مردم منتشر و پخش است را ساماندهی و هم‌افزا کند.

رهبر خردمند، مؤمن و معتمد مردم می‌تواند در مواقع حساس و بحرانی در راستای مصالح، اعتلا و صیانت از جامعه و کشور قدرت‌های پراکنده را مجتمع کند و علیه دشمن و حفظ کشور و منافع آن به‌کار بگیرد؛ چنان‌که قرآن کریم در داستان حضرت یوسف(ع) از اقتدار و عامل برگزیدن او به فرمانروایی جامعه و هدایت آن در سخت‌ترین بحران را علم، امامت‌داری و توانایی معرفی می‌کند و می‌فرماید: «وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مَکِینٌ أَمِینٌ؛ و پادشاه گفت: یوسف را نزد من آورید تا او را برای کار‌های خود برگزینم. پس هنگامی که با یوسف سخن گفت به او اعلام کرد: تو امروز نزد ما دارای منزلت و مقامی و در همه امور امینی.» (سوره یوسف/ آیه ۵۴) و در ادامه فرمود: «قَالَ اجْعَلْنِی عَلَىٰ خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ؛ یوسف گفت: مرا سرپرست خزانه‌های این سرزمین قرار ده؛ زیرا من نگهبان دانایی هستم.» (سوره یوسف/ آیه ۵۵)

قرآن کریم در داستان حضرت موسی(ع)، حضرت ابراهیم(ع) و پیامبر خاتم(ص) نیز اقتدار جامعه را در درایت، دانش، آگاهی، ایمان، ایجاد وحدت و الفت بین مردم از سوی این رهبران الهی به‌خوبی ترسیم و به نمایش می‌گذارد. ایمان قوی و خلل‌ناپذیری که با عشق و باوری عمیق می‌فرماید: «قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ؛ گفت چنين نيست زيرا پروردگارم با من است و به‌زودى مرا راهنمايى خواهد كرد.» (سوره شعراء/ آیه 62) رابطه رهبری در جامعه اسلامی از نوع رابطه مودت و پیوند قلبی است.

عامل دیگر در تولید اقتدار از نگاه قرآن اتحاد مبتنی بر الفت قلبی است. خداوند از جمله نعمت‌هایی که به جامعه نبوی اعطا کردند را تألیف قلوب بین مردم می‌داند. مردم متفرق و متخاصم با تدبیر الهی و رهبری پیامبر خدا در پناه ارزش‌ها و آرمان‌های مشترک با هم الفت و انس گرفته و در راه اعتلای ملک و ملت همدلانه ساعی و در جهاد با دشمن متحد شدند. در قرآن می‌فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ‌إِخْوَانًا؛ همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت‏ خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که دشمنان یکدیگر بودید پس میان دل‌هاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شدید.» (سوره آل‌عمران/ آیه ۱۰۳)

همچنین عدم اعتماد و تکیه به بیگانگان و دشمن که در آیات ۱۱۳ سوره هود و ۱۲۰ سوره آل‌عمران به آن اشاره شده است، از نگاه مکتب وحیانی اسلام از لوازم اقتدار جامعه به‌شمار می‌رود و نیز تلاش در ارتقای دانش و کسب آمادگی‌های لازم مادی و معنوی از عوامل اقتدار معرفی شده است، در مقابل دشمن باید علاوه‌بر سلاح ایمان و همدلی، رهبری بصیر و مدبر، کشور را به توانایی‌های رزمی، علمی، انسانی، تجهیزات و امکانات روزآمد مجهز و آماده کند.

«وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ؛ و هر چه در توان داريد از نيرو و اسب‌هاى آماده بسيج كنيد تا با اين تداركات دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان ديگرى را جز ايشان كه شما نمى‌‌شناسيدشان و خدا آنان را مى‌شناسد بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد.» (سوره انفال/ آیه ۶۰) این شعار برجسته قرآن کریم در ایجاد بازدارندگی، شوکت و اقتدار جامعه و دولت است.

استقامت جمعی از دیگر عوامل مهم و مؤثر در خلق اقتدار و حفظ آن است. اگر حاکمان و مردم در کنار هم در مواجهه با خطرات، تهدیدات و هجوم فرهنگی و نظامی دشمن ایستادگی کنند، شوکت، عزت و اقتدار حفظ و ارتقا یافته و پیروزی بهره‌شان خواهد بود؛ چنان‌که خداوند در قرآن کریم به پیامبرش امر می‌کند: «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ؛ پس همان‌گونه كه دستور يافته‏‌اى ايستادگى كن و هر كه با تو توبه كرده نيز چنين كند و طغيان مكنيد كه او به آنچه انجام مى‏‌دهيد بيناست.» (سوره هود/ آیه 112) هم خودت و هم کسانی که با تو هستند، پایداری و استقامت کنید، استقامت مردم بدون پایداری حکمرانان و نظامیان و استقامت رهبران و نیرو‌های مسلح بدون پایداری مردم نمی‌تواند مولد و تضمین‌کننده اقتدار باشد و راه به جایی نخواهد برد، این منطق روشن قرآن و مؤید به تجربه بشری است.

در قرآن کریم عوامل دیگری همانند انتخاب افراد صالح برای مسئولیت‌های مختلف در جامعه، رازداری و حفظ اسرار جامعه، تعاون، ایثار، مشاوره و مشارکت مردم در امور جامعه و وفاداری مردم و حکومت از عوامل اقتدار جامعه معرفی شده‌اند.

ایکنا- چگونه عوامل اقتدارآفرینی در اربعین حسینی متجلی می‌شود؟

حرکت بزرگ فرهنگی اربعین اولاً اجتماعی است بر حول یک رهبر بزرگ، آزاده و الهی که در همه فضائل انسانی در فرازین قله فضائل قرار دارد. رهبری که در تدبیر و شجاعت، ایمان شورانگیزش به آرمان‌های الهی، مبارزه با ظلم و ستم، استقامت و فداکاری‌اش در راه آرمان‌های دین ستودنی است، بنابراین از سوی همه آزادی‌خواهان و اهل معنا، دیانت، مدافعان حقوق انسانی و الهی که این شخصیت بی‌نظیر ملکوتی محور و کانون این اجتماع و حرکت بی‌بدیل قرار دارد، مقبول و به‌عنوان اسوه و الگو پذیرفته‌ شده و به او ارادت و عشق می‌ورزند.

دوم، اجتماع اربعین یک تجمع همدلانه و مؤمنانه بر پایه ایمان و اخلاص است. سوم، اجتماعی است که در آن فضائل اخلاقی همانند تعاون، گذشت، دگرخواهی، عشق‌ برادرانه، مودت و کرامت انسانی به نحو بارزی تجلی پیدا می‌کند، آن هم از سوی مردمی که در مکنت و توانمندی مالی در حد بالایی نیستند، اما عشق به امام حسین(ع) و اعتقاد و ایمان زائران و محبان امام حسین(ع) و شهدای نهضت عاشورا به تکریم میهمان از سوی اربابشان، عامل این همه کرامت‌، ابراز و تجلی فضائل اخلاقی است.

چهارم، هویت‌یابی پیروان اهل بیت(ع) و اقلیت‌های پراکنده شیعیان در جهان در این محیط و فضا با معارفه و شناخت یکدیگر، توانمندی‌های جهان اسلام و تشیع از وجوه دیگر این اجتماع بزرگ الهی است و همچنین تقویت‌کننده تعاملات میان فرهنگی بین اقوام، ملل و فرهنگ‌های مختلف است که این امر باعث حذف چالش‌های قومی، نژادی، طایفه‌ای و تبدیل گسل‌ها به فرصت‌هاست.

پنجم، صحنه چندروزه اربعین برای شرکت‌کنندگان و اهل ایمان تمرین زیست توحیدی است که با تهذیب و تحمل سختی‌ها، انجام اعمال نیک، عبادات، ذکر و دعا همراه می‌شود، بنابراین مولد معنویت و باعث تقویت ایمان می‌شود.

ششم، اربعین فرصت ارزنده‌ای برای انسجام ملی و همگرایی بین طوایف و اقوام و پیروان مذاهب اسلامی در سطح ملی و فراملی است که همگی با محبت به امام حسین(ع) در مراسم اربعین در قالب‌ها و اشکال مختلف حضور دارند و شامل زائر و برپایی موکب و ارائه خدمات درمانی، حمل و نقل، اسکان، تغذیه و خدمات فرهنگی می‌شود.

هفتم، تأمین امنیت این اجتماع بزرگ میلیونی و فراهم ساختن امکانات جابه‌جایی و انتقال، بهداشت و درمان آن و درنهایت تشکیل یک اجتماع صلح‌آمیز و سرشار از نشاط معنوی، اقتدار و شکوه یک فرهنگ، ملت، مکتب و دولت را به رخ جهانیان می‌کشد. همه این عوامل و ابعاد متعدد دیگر آن برای ملت و دولت مردمی که توانایی خلق چنین اجتماعی را دارند، عزت‌آفرین و مولد اقتدار و شوکت است.

گفت‌وگو از الهام حلاجیان

انتهای پیام
captcha