کد خبر: 4294236
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۴۰۴ - ۰۷:۰۹
در مکتب امام حسین (ع)/ ۲۱

آنچه عاشورا به ما آموخت + فیلم

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده گفت: عاشورا به ما می‌آموخت که انسان باید در کنار اهداف معقول، اهداف غایی و بلندمدت نیز داشته باشد، اهدافی عمیق و والاتر که نظم زندگی عادی را ممکن است به هم بزند، اما ارزش تلاش در راستای رسیدن به آن‌ها را دارد.

زهرا شریف، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانوادهواقعه عظیم عاشورا، نه‌تنها یک واقعه تاریخی بلکه درسی بزرگ و همیشگی و پیام‌ها و آموزه‌های آن فراتر از زمان و مکان است. این حادثه خونین، محملی است برای تبیین اهداف والا، اصول بنیادی اخلاقی و ارزش‌های انسانی در مواجهه با ظلم و ستم. 

درس‌هایی که از عاشورا می‌آموزیم، به ما کمک می‌کند تا در زندگی فردی و اجتماعی‌مان، همواره هدفی معنوی و بلندمدت را در کنار اهداف روزمره برگزینیم و در برابر بی‌عدالتی و ناپسندی‌های زمانه‌ بایستیم. این رویداد عظیم، اهمیت توجه به بدیهیات اخلاقی، اصول انسانی و مرز‌های اخلاق را برجسته می‌کند و ما را دعوت می‌کند که در مسیر حفظ حرمت انسانیت، با آگاهی و بیداری حرکت کنیم. 

از همین‌رو، خبرنگار ایکنا از قم در گفت‌و‌گو با زهرا شریف، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده به بررسی مهم‌ترین درس‌های عاشورا برای زندگی فردی و اجتماعی، و نقش آن در تقویت روحیه عدالت‌خواهی و اخلاق‌مداری پرداخته است که متن آن را در ادامه با هم می‌خوانیم و می‌بینیم:

ایکنا- مهم‌ترین درس‌های عاشورا برای زندگی فردی و اجتماعی چیست؟

بخش اول این است که عاشورا و درسی که از آن می‌آموزیم شاید بتوان در نخستین مرحله، داشتن هدفی والا و عالی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین درس‌ها برشمرد و تعریف کرد. عاشورا به ما می‌آموزد که انسان باید در کنار اهداف معقول، اهداف غایی و بلندمدت نیز داشته باشد، اهدافی عمیق و والاتر که نظم زندگی عادی را ممکن است به هم بزند، اما ارزش تلاش در راستای رسیدن به آن‌ها را دارد.


بیشتر بخوانید:


هنگامی که حضرت اباعبدالله(ع) برای انجام حج ناتمام و تغییر مسیر به سمت هدفی عظیم‌تر حرکت می‌کند، نشان می‌دهد که در مسیر زندگی، ممکن است نیاز باشد که برنامه‌ها و اهداف خود را طبق اولویتی که دارد، انجام دهیم. همچنین برای مثال، شخصیت حر نمونه‌ای است که در این مسیر، تصمیم می‌گیرد از مسیر قبلی بازگشته و راهی تازه را در پیش گیرد، چراکه هدفی والاتر در پیش روی اوست.

یکی از دروس مهم عاشورا این است که هر انسانی باید علاوه‌ بر اهداف روزمره و معمولی و نظم عادی زندگی، همواره هدفی عمیق و والاتر را درنظر داشته باشد که در راستای نصرت دین خدا، یاری اهل‌ بیت(ع) و مبارزه با ظلم است. این مسئله در زندگی روزمره به علت اینکه ممکن است در زندگی روزمره گم شویم یا اهداف مادی و دنیایی‌مان ما را از مسیر اصلی دور کند، اهمیت پیدا می‌کند، اما باید همیشگی به یاد داشته باشیم که ما خلق شده‌ایم تا دین خدا را یاری کرده و توحید را در سراسر جهان گسترانده و این اهداف عالی باید در زندگی ما جاری باشد.

این پیام، ما را به روح متفکر و بیدار و سنجش دائمی رابطه‌مان با هدف غایی‌مان دعوت می‌کند، چه در فعالیت‌های فردی، چه در نقش‌های اجتماعی و خانوادگی‌مان. سؤال اساسی این است که هدف اصلی ما در زندگی چیست؟ هدفی که در نهایت، نصرت دین و جاری کردن توحید است. این درس بزرگی است که از عاشورا می‌توان گرفت و در مسیر زندگی روزمره خود، آن را پیاده کرد.

ایکنا- عاشورا چگونه مسئله بدیهیات اخلاقی مانند مبارزه با ظلم را به چالش می‌کشد؟

عاشورا نشان داد که انسان باید به بدیهیات اخلاقی مانند مبارزه با ظلم و ناپسند شمردن ساکت ماندن در برابر بی‌عدالتی‌ها توجه کند. در واقعه کربلا، فردی برای اقامه دین خدا وارد میدان می‌شود و این قیام و ایستادگی، بر پایه باور‌های پایه و بدیهی و اصول انسانی است. حتی کودک شش ماهه و ظلم‌هایی که نسبت به خانواده بی‌دفاع امام حسین(ع) وارد شد، همه در کنار هم، بیانگر آن است که انسان باید نسبت به این حداقل‌ها و ضروریات، هوشیار باشد و راضی و بی‌تفاوت نباشد.

با استناد به سخن گوهربار امام حسین(ع) که می‌فرماید: «اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید.» درمی‌یابیم که توجه به بدیهیات اخلاقی امری ضروری است. در حقیقت، عاشورا این رسالت را برای ما روشن کرد که انسان‌ها گاهی به درجه‌ای می‌رسند که ضروریات اولیه و بدیهیات حیاتی، حتی آن‌هایی که مربوط به انسانیت و اخلاق است، برایشان ناپیدا می‌شود و باید با این دروس عبرت‌آموز، هوشیاری و بیداری خود را حفظ کنیم.

در جهان معاصر نیز شاهد همین وقایع هستیم که هنوز افرادی وجود دارند که به بدیهیات نه تنها توجهی ندارند، بلکه ظلم و جنایت را به نهایت خود رسانده‌اند. در همه ادیان توجه به مرز‌های اخلاقی، توصیه شده و منحصر به دین مبین اسلام نیست. زمانی که در غزه و لبنان به مردم بی‌دفاع و کودکان حمله نظامی می‌شود، همچنین در جنگ تحمیلی که اخیراً اسرائیل بر خاک پاک میهن اسلامی ایران وارد کرد، شاهد بی‌توجهی به بدیهی‌ترین نکات اخلاقی بودیم که به خانه‌های مسکونی و غیرنظامی حمله شد. هدف از این بیان، تأکید بر این نیست که یک انسان فقط باید به مقصد نهایی برسد، بلکه نسبت به ارزش‌ها، حرمت‌ها و اصول انسانی و خانوادگی باید توجه ویژه داشت.

پس از ۱۴ قرن، هنوز این سؤال مطرح می‌شود که چرا مردم نتوانستند حضرت اباعبدالله(ع) را یاری کنند، در حالی که این واقعاً روشن و واضح برای همگان بود. این حساسیت باید در ما زنده باشد تا در کنش‌های امروزمان، بتوانیم در سمت درست تاریخ بایستیم؛ یعنی اصول اولیه و بدیهی‌های انسانی و اخلاقی را بشناسیم و در کنار آن بایستیم.

همان‌طور که قرآن کریم در سوره‌های مختلف، هشدار می‌دهد که عدم شناخت این مرزها، می‌تواند منجر به انحراف و گمراهی شود، به‌طور نمونه در آیات 5 تا 9 سوره مبارکه لیل آمده است: «فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى* وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى* فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى* وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى* وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى؛ اما آنكه حق خدا را داد و پروا داشت و پاداش نيكوتر را تصديق كرد به‌زودى راه آسانى پيش پاى او خواهيم گذاشت و اما آنكه بخل ورزيد و خود را بى‌نياز ديد و پاداش نيكوتر را به دروغ گرفت.»

ایکنا- چرا عاشورا فقط یک رویداد تاریخی نیست، بلکه یک مکتب فکری و اخلاقی است؟

عاشورا، نه تنها یک حادثه تاریخی، بلکه یک تابلوی بی‌نظیر از ابعاد معرفتی، معنوی، انسانی و اخلاقی است و در پرتوی این واقعه، تأکید بر نقش زنان، اهمیت بسزایی دارد.

عاشورا و واقعه‌ای که امام حسین(ع) در یاران حضرت رقم زدند به‌عنوان معیار خلوص ایمان است، این مفهوم را به‌ویژه در قید «ایمان» در این روایت که هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه ماجرای امام حسین(ع) را می‌شنود و می‌گرید. مؤمن نسبت دادن به گریه‌کنان امام حسین(ع) در این روایت به آدمی بیانگر آن است که کجای سطح ایمان ایستادیم. گریه و تأثر صرفاً ظاهر عاطفی نیست بلکه این حالت، علامت و نشانه‌ای است بر عمق و پایه‌های سخت و استوار ایمان در قلب انسان.

این نگاه، درس عمیقی برای ما دارد که هر مصیبت و هر حادثه‌ای، جز در سایه ایمان و باور‌های قلبی راه به کمال ندارد. وقتی برای امام حسین(ع) گریه می‌کنیم، در حقیقت، نشان می‌دهد که ما آن اصل و اصل‌ هدف‌داری را درک می‌کنیم که نماد آن مبارزه با ظلم، آزادگی و قیام در مقابل ستم و فساد است. این می‌گوید که عاشورا و پیامش فقط یک واقعه تاریخی نیست بلکه یک معیار برای سطح ایمان و باور‌های ماست؛ معیار برای اینکه بدانیم در کجای مسیر ایستاده‌ایم و چقدر از اصول اولیه و بدیهی انسانیت فاصله داریم.

درواقع، هر عملی که ظلم را بازتولید یا آن را تکرار کند، فاصله گرفتن از پیام و راه امام حسین(ع) است. بنابراین، فهم صحیح از ماجرای عاشورا و پیام آن، به ما هشدار می‌دهد که در هر زمان و هر شرایطی، باید معیار‌های انسانی و اخلاقی را محفوظ نگه داریم و در برابر هرگونه نقض این اصول، واکنش نشان دهیم.

در نتیجه، شناخت و باور عمیق به اصول اولیه و بدیهیات انسانیت، یکی از مهم‌ترین راه‌هایی است که ما را به سمت معنویت، عدالت‌طلبی و ظلم‌ستیزی راهنمایی می‌کند، اصل اساسی این است که پیروان عاشورا، آن‌هایی هستند که در عمل و قلب، این اصول را باور دارند و در میدان‌های مختلف، به اجتناب و مقابله با هرگونه خیانت و ظلم بپردازند و رسالت ما در پیروی از راه امام حسین(ع) و انتقال پیام آن به نسل‌های بعد، برای ساختن جامعه‌ای عادل‌تر و انسانی‌تر همین موضوع است.

ایکنا- در الگوپذیری از سیره یاران امام حسین(ع) در واقعه عاشورا، نقش زنان چگونه تبیین می‌شود؟

یکی از ظرفیت‌های مهم عاشورا و درواقع پویایی و افق بی‌نظیر این واقعه، نقش زنانی است که هم جلال الهی را در وجودشان حمل می‌کنند و هم جمال و رحمت خداوند را نمایان می‌کنند. در دنیای معاصر، نقش زنان در فداکاری، معرفت، مشارکت اجتماعی و تربیت، نماد‌های بارزی است که از ما می‌خواهد آن ابعاد عظیم معرفتی و تربیتی را درک کرده و مورد توجه قرار دهیم. نقش حضرت زینب(س) نمونه‌ای بی‌نظیر است که نشان می‌دهد زنان می‌توانند در همه این عرصه‌ها، نقش‌آفرین و تأثیرگذار باشند؛ همچنان که در عاشورا، بانوانی مانند‌ ام وهب، پشتیبان و پیام‌آور حقیقت و عزت اسلام بودند و بر عظمت نهضت حسینی افزودند.

پرسش و تأمل‌های عمیقی درباره ظرفیت زنان، تأثیرگذاری آنان در دوره‌های مختلف تاریخ و پیام‌های قیام عاشورا وجود دارد. بی‌تردید، یکی از درس‌های مهم این واقعه عظیم، توجه دادن به نقش و جایگاه زنان در جریان‌های تاریخی و اجتماعی است و اینکه این نقش‌ها نه تنها محدود به عرصه‌های داخلی خانواده نیست، بلکه تأثیرات گسترده‌ای در عرصه‌های فرهنگی، معرفتی و انسانی دارند.

در طول تاریخ، زنان همواره در عرصه‌های مختلف تأثیرگذار بوده‌اند؛ چه در زمان‌های سخت و چه در دوران‌های آرام، نقش آنان نشان داده است که همیشه و در همه جا، ظرفیت‌های عظیم انسانی و معرفتی در وجود بانوان وجود دارد. حضرت زینب(س)، نمونه بی‌نظیر این تأثیرگذاری است؛ او در بحبوحه مظلومیت امام حسین(ع) و پس از آن، نقش بی‌بدیلی ایفا کرد. سخنرانی‌های او، بازتاب‌های معرفتی و تربیتی او، نمونه‌هایی از این ظرفیت عظیم زنان است. زمانی که در مجلس یزید با خطاب دادن «یابن طلقا» به او یادآوری کرد که او کیست و از نسل چه کسانی است. همچنین حضرت زینب(س) با بیان این جمله «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا» ذوابعاد بودن واقعه عاشورا را ثابت می‌کند.

در بحران‌های جاری جهان، مانند جنایات و ظلم‌هایی که بر خانواده‌های غزه، لبنان و دیگر ملت‌های مظلوم وارد می‌شود، وقتی مادران و زنان این اقوام و ملت‌ها اثرگذار و در عین حال، صبور دیده می‌شوند، حقیقتاً این همان پیامی است که عاشورا برای نسل‌ها دارد. زنان، عطر و بوی جلال و جمال الهی را در وجودشان حمل می‌کنند و می‌توانند در مسیر‌های سخت، منشأ اثر بوده و فضا را تغییر دهند.

عاشورا، به ما نشان می‌دهد که این معرفت عمیق، در کنار غم و اندوه، شادی‌های بزرگ و پیروزی‌های واقعی را نیز معنا می‌کند. 

در این دیدگاه، حقیقت نجات و راهبری عمیق، که در روایات آمده است، براساس درک عمیق و جامع از معرفت، بصیرت و اخلاص استوار است. آن‌ که پیرو این راه باشد، می‌داند که حتی در سخت‌ترین لحظه‌ها و در عمیق‌ترین غم‌ها، رضایت خداوند را در پیش دارد و این، کلید اصلی زندگی امام حسین(ع) و پیروان آن حضرت است.

گفت‌وگو و فیلم از هانیه محمدنژاد

انتهای پیام
captcha