حجتالاسلام والمسلمین محمد غفورینژاد،عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در گفتوگو با ایکنا از قم، درخصوص پدیده استبصار بیان کرد: با وجود اینکه مستبصران و محققان، آثار متعددی در زمینه استبصار پدید آوردهاند اما مطالعات آکادمیک پیرامون این مساله انجام نگرفته است.
غفورینژاد افزود: استبصار به این معنی است که یک سنی به مذهب تشیع گرایش پیدا کند و پیرو مذهب اهل بیت(ع) شود که سابقه استبصار از همان ابتدای حضور ائمه اطهار(ع) وجود داشته است، اما شواهد تاریخی آن در دوران امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بیشتر بوده است
وی اظهار کرد: درباره جمعیت شیعه در صدر اسلام بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) و مقایسه آن با جمعیت اهل سنت، روایات متعددی در مصادر شیعه آمده است که دلالت میکند تعداد وفاداران به پیمان غدیر کمتر از ۱۰ نفر بوده است.
بیشتر بخوانید:
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: در برخی از صحابهنگاریهای مهم مانند «الإصابة فی تمییز الصحابة» که توسط ابن حجر عسقلانى تدوین شده است، بیشترین تعداد صحابه معرفی شده بیش از ۱۲ هزار نفر است. در نتیجه نسبت جمعیت شیعه پس از رحلت پیامبر(ص) در مقایسه با پیروان مکتب خلافت ۱۰ به ۱۲ هزار یا یک به هزار و دویست بوده است، حال با بررسی جمعیت شیعه در عصر حاضر با اکثریت اهل سنت که تقریبا یک به پنج است، درمییابیم که تشیع در طول این قرنها رشد جمعیتی سریع و قابل توجهی داشته که عوامل مختلفی در آن دخیل است.
وی ابراز کرد: مهمترین علت پدیده استبصار، روشن شدن حق برای تعداد زیادی از پیروان مذهب اهل سنت و گرویدن آنها به مذهب تشیع است، زیرا مقولات اعتقادی با زور شمشیر و بخشنامه حکومتی تغییر نمیکند و تا شخصی به لحاظ اعتقادی مجاب نشود تغییر مذهب نمیدهد، گاهی کراماتی از ائمه اهل بیت(ع) برای افرادی بروز میکرد یا اخلاق و منش ائمه(ع) آنها را تحت تاثیر قرار میداد و باعث جذب آنان به مکتب امامت میشد.
غفورینژاد گفت: در قرن سوم و چهارم شاهد پدیده معتزلیان شیعه شده هستیم که در آن تعداد قابل توجهی از عالمان مذهب اعتزال به تشیع گرایش پیدا کردند که از میان آنها به شخصیتهایی مثل ابن قبه رازی، ابو عیسی وراق و ابن راوندی میتوان اشاره کرد.
وی بیان کرد: حسن فرحان المالکی، دانشمند شناختهشده سعودی که یک سلفی آزاداندیش محسوب میشود، در مقالهای درخصوص گرایش اهل سنت به مذهب تشیع در دوره معاصر نقاط ضعف مذهب اهل سنت را بر اساس دادههایی که محمد تیجانی، اسلامپژوه اهل تونس به دست داده بررسی کرده است. از دیدگاه مالکی علل گرایش اهل سنت به مذهب تشیع چند مورد است. نخست اینکه برخی عالمان اهل سنت، دانسته یا نادانسته، اتهامات زیادی به شیعیان زدهاند و وقتی برای جوان اهل سنت دروغ بودن این اتهامات روشن میشود موجب بیاعتمادی او به عالمان مکتب خود و گرایش به مذهب تشیع میشود، مالکی همچنین معتقد است که اهل تسنن در مورد صحابه بسیار غلو کردهاند، عالمان اهل سنت عموما به آیات و روایاتی که در مدح صحابه است، بسیار پرداختهاند اما از کنار مواردی که قرآن صحابه را مورد عتاب قرار میدهد، عبور کردهاند؛ بخش قابل توجه قرآن کریم در مورد ذم صحابهای است که اهل سنت آنها را در هالهای از قداست قرار دادند و آنها را تقدیس میکنند.
وی بیان کرد: تعدادی از مستبصران از برکت امام حسین (ع) به تشیع گرویدهاند، ابراهیم وتری، مالکی مذهب و اهل ساحل عاج از آن جمله است. ابراهیم در سخنانی میگوید که در سن ۱۳ سالگی بودم که معلم تاریخ ما در مدرسه از جریان خلافت امویان سخن میگفت تا به جریان کربلا رسید و اشاره کرد که امام حسین (ع) با شیعیان در این واقعه کشته شد، من بعد از کلاس خدمت استاد رفتم و پرسیدم شیعه کیست؟ و استادم پاسخ داد که یک فرقه انحرافی در اسلام است و اگر میخواهی بهتر آن را بشناسی سراغ شخصی از قبیله خودتان که به تشیع گراییده است، برو. وقتی نزد وی رفتم، در مورد جریان کربلا و شخصیت یزید برای من سخن گفت و به این نکته اشاره کرد که حتی منابع اهل سنت شخصیتی کاملا منفی و پلید از یزید ارائه میکنند.
غفورینژاد افزود: بلاذری در مورد یزید مینویسد که او هر کاری میخواست انجام میداد و در قید و بند هیچ چیزی نبود، ابراهیم وتری میگوید من دیدم چنین شخصی صلاحیت خلافت مسلمین را ندارد پس معاویه که او را بدین منصب نصب کرد نیز فاقد صلاحیت خلافت بوده است، نیز کسی که معاویه را به امارت شام گماشت و مقدمات خلافت او را فراهم ساخت، بنابراین کم کم حقیقت بر من روشن شد و مستبصر شدم، بدین سان آگاهی از تاریخ حادثه کربلا موجب هدایت ابراهیم وتری به مذهب اهل بیت (ع) شد.
دانشیار گروه شیعهشناسی دانشگاه ادیان و مذاهب افزود: مورد دیگر خانم لمیا حماده از کشور سوریه و فارغالتحصیل دانشکده الهیات دانشگاه دمشق است، وی دوستی به نام بتول از شیعیان عراق داشت که زمینه تشیع را برای او فراهم ساخت. لمیا میگوید: روزی دوستم بتول را دیدم که اندوهگین است، گفتم چرا در چهرهات حزن و اندوه هویداست که پاسخ داد امروز روز عاشوراست و ما از امام صادق (ع) دستور داریم که در این روز خوشحالی نکنیم، با هم به مجالس روضه امام حسین (ع) رفتیم و بر مصیبتهای امام حسین (ع) گریه کردم که این روز نخستین حرکت شیعه شدن من بود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: حافظ سیف الله حفیظ الله که وابسته به مکتب دیوبند و اهل هند است از دیگر کسانی است که به برکت امام حسین(ع) به مذهب تشیع گرویده است، وی برای تحصیل علوم دینی به پاکستان میرود و در آنجا ملاحظه میکند که اهل سنت به مجالس شیعیان رفت و آمد زیادی دارند و در بزرگداشت عاشورا مشارکت میکنند، او میگوید که من، به عنوان یک عالم و امام جماعت سنی از این مسئله ناراحت بودم، چون شیعه را منحرف میدانستم. تعدادی از مریدانم به من گفتند «مگر تو محبت اهل بیت(ع) را حرام میدانی؟ ما که در مجالس شیعیان شرکت میکنیم تنها به این دلیل است که فضائل و مصائب اهل بیت(ع) گفته میشود.»
وی ادامه داد: سیفالله میگوید من نیز تصمیم گرفتم فضائل و مصائب اهل بیت(ع) را بگویم و این خلأ را در جامعه اهل سنت پر کنم تا دیگر سنیان به مجالس شیعه نروند. کم کم متهم به تشیع شدم، درحالیکه در بیان فضائل اهل بیت(ع) تماما از منابع اهل سنت استفاده میکردم، وهابیانی که در آن شهر زندگی میکردند، در مناظره با من شرکت کردند و در یکی از مناظرات تنها در مورد کربلا بحث کردیم. من پرسیدم نظر شما نسبت به فاجعه کربلا چیست؟ گفتند: ما فاجعه کربلا را محکوم میکنیم، گفتم یزید را چه کسی منصوب کرد؟ گفتند: معاویه، گفتم معاویه را چه کسی والی شام قرار داد و زمینه ادعای خلافت توسط او را پدید آورد؟ پاسخی نداشتند. به آنان گفتم بنابراین فاجعه کربلا ریشه در سقیفه دارد و اگر سقیفه اتفاق نمیافتاد فاجعه کربلا رقم نمیخورد. بدین سان امام حسین(ع) موجب شد که کم کم حقیقت بر من روشن شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در پایان افزود: تعداد کسانی که به نور امام حسین (ع) به مذهب تشیع گرویدهاند بسیار زیاد است و علاقمندان میتوانند برای مطالعه بیشتر به کتاب موسوعة من حیاة المستبصرین مراجعه نمایند.
گفتوگو از الهام حلاجیان
انتهای پیام