مرتضی شیرودی، دانشیار گروه سیاست مرکز پژوهشی تمدن اسلامی پیامبر اعظم(ص) طی یادداشتی که بهمناسبت فرارسیدن سیوششمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)، در اختیار ایکنای قم قرار داده است، نوشت: امام خمینى(ره) در خمین به دنیا آمد، پدرش را در پنج ماهگی از دست داد و تحصیلات دینی را در خمین، اراک و قم گذراند؛ در دهه ۲۰ از اساتید حوزه و در دهه ۳۰ از چهرههای سیاسی حوزه و از مشاوران آیتالله بروجردی بود، پس از رحلت آیتالله بروجردی به مبارزه آشکارتر و وسیعتر علیه رژیم شاه دست زد، پس از سخنرانى شدیدالحن علیه لایحه کاپیتولاسیون و دولت آمریکا از ایران تبعید شد، اما از مبارزه دست نکشید که حاصل آن بازگشت به ایران در بهمنماه ۱۳۵۷ و ساقط کردن نظام سلطنتى و پیروزی انقلاب اسلامی بود.
امام خمینى(ره) با تأسى از قیام عاشورا به مقایسه محمدرضا پهلوى با یزید بن معاویه پرداخت؛ البته شباهتهاى فراوان موجود بین آن دو، مقایسه فرزند رضاخان و فرزند معاویه بن ابوسفیان را هم آسانتر و هم براى مردم قابل درکتر میکرد، به نمونهاى از این شباهتها توجه کنید، یزید در سه سال پادشاهى خود، سه جنایت بزرگ را مرتکب شد، در سال ۶۱ هجرى، امام حسین(ع) و یارانش را به شهادت رساند، در سال ۶۲ هجرى به مدینه حمله کرد و به مدت سه روز، مردم شهر را کشت، اموال آنها را به غارت برد و زنان آنان را غاصبانه به ملک خود و سربازانش درآورد، در سال ۶۴ هجرى، به بهانه سرکوب عبدالله بن زبیر که در خانه خدا پناه گرفته بود، به مکه حمله برد و خانه خدا را با منجنیق به سنگ و آتش بست.
از خیانتهاى بزرگ شاه، جشن تاجگذارى وى در سال ۱۳۶۴ بود، بخشى از هزینههاى این جشن عبارت بود از تاج شاه با سه هزار و ۳۸۰ قطعه الماس، ۵۰ قطعه زمرد، ۳۶۸ حبه مروارید به وزن دو کیلو و ۸۰ گرم و از نظر قیمت، غیر قابل تخمین، تاج همسر شاه با هزار و ۶۴۶ قطعه الماس و تعداد مشابهى از جواهرات دیگر و طلا به قیمت تخمینى ۱۴ میلیون دلار ساخته شده بود، پیراهن همسر شاه مزین به ۴۰ هزار الماس، وان حمام وى بلورین و به ارزش ۷۵ هزار دلار و هزینه درشکه مخصوص او ۱۵۰ هزار دلار بود. به علاوه، حمله به مدرسه فیضیه قم، سرکوب قیام ۱۵ خرداد، قتلعام ۱۹ دی قم، کشتار ۱۷ شهریور و فاجعه سینما رکس آبادان و از دیگر جنایات رژیم پهلوی بود که با افشاگریهای امام خمینی(ره) و روحانیت مبارز، مردم را به مقایسه شاه با یزید میکشاند، همچنین شاه، چون یزید آشکارا مشروب میخورد و به جای میمون، سگبازی میکرد که حاصل آن، یزید دانستن شاه و ضرورت قیامی کربلایی علیه آن بود.
بىشک مقایسه یزید بن معاویه با محمدرضاشاه در شرکت و حضور مردم در براندازى رژیم پهلوى نقش ویژه داشته است، این واقعیت را میتوان در سندی از مجموعه اسناد منتشرشده سفارت آمریکا (لانه جاسوسى) تحت عنوان نخبگان و توزیع قدرت در ایران یافت. در این سند آمده است: «روحانیون مسلمان کشور از جمله جسورترین منتقدین شاه به حساب مىآیند، در وعظها، نشریات و مراسم مذهبى شاه را مورد انتقاد قرار مىدهند، در یکى از بحثهاى مرسوم احساسى، شاه را با یزید که مسئول قتل امام حسین(ع) در قرن هفتم بود، مقایسه مىکنند، این رویداد تاریخى شیعه، هسته اصلى اسلام مرسوم در ایران بود و هر ساله در صدها نقطه از کشور با برپایى نمایشهاى دراماتیک نحوه قتل امام حسین(ع) و خانوادهاش را در اذهان زنده مىکنند.»
چرا چنین مقایسهاى به پیروزى انقلاب اسلامى در ایران مدد رساند، به آن دلیل که حاصل این مقایسه آن بود که در یک سو، امام خمینى(ره) را به جاى امام حسین(ع) و محمدرضا پهلوى را به جاى یزید بن معاویه میدیدند؛ از اینرو، همانطورى که قیام امام حسین(ع) بر ضد یزید واجب بود، قیام بر ضد یزید زمان نیز واجب است، بهراستى قضاوت مردم درباره این شباهتها درست بود زیرا بین امام خمینى(ره) و امام حسین(ع) نیز همانند محمدرضا پهلوى و یزید بن معاویه، شباهتهاى زیادى وجود داشت.
قیام فی سبیل الله نمونهای از شباهت بین امام خمینی(ره) و امام حسین(ع) است. امام حسین(ع) در پاسخ به سخنان ضحاک بن عبدالله مشرقى که مىگفت کوفیان آماده جنگ با تو هستند، فرمود: «حَسبِىَ اللّهُ وَ نِعْمَ الوَکیل؛ خدا براى من، بس است و او خوب پشتیبان و تکیهگاهى است.» مقام معظم رهبرى در این مورد، درباره امام خمینى(ره) فرمود: «بزرگترین ستایش براى رهبر عزیز، همین است که او را عبدالله یعنى بنده خدا و تسلیم اراده پرورگار یاد کنیم.»
تکلیفگرایى نمونهای دیگر از شباهت بین امام خمینی(ره) و امام حسین(ع) است. هنگامى که دو نفر از سوى حاکم مکه براى امام حسین(ع) اماننامه آوردند تا به این وسیله مانع از ادامه سفر امام(ع) به عراق شوند، امام(ع) فرمود: در خواب، پیامبر خدا را دیدم، به چیزى فرمان یافتم که در پى آن خواهم رفت، به زیانم باشد، یا به سودم.
مشابه چنین برخوردهایى را قبل از انقلاب داشتهایم، امام خمینی(ره) با اشاره به اینکه «سیدالشهدا(ع) به تکلیف شرعی الهی میخواست عمل و غلبه بکند، تکلیف شرعی خود را عمل کرده، مغلوب هم بشود، تکلیف شرعیاش را عمل کرده، قضیه تکلیف است، میفرماید: ما که تابع حضرت سیدالشهدا(ع) هستیم، باید ببینیم که ایشان چه وضعی در زندگی داشت، قیام و انگیزهاش نهی از منکر بود که هر منکری باید از بین برود، من جمله قضیه حکومت جور که حکومت جور باید از بین برود.»، بدین سان بود که مردم امام خمینی(ره) را حسین زمان دانسته و خود تبدیل به انسانهایی عاشورایی شدند که برای انجام تکلیف و رضای خدا قیام کرده و انقلاب را به پیروزی رساند.
وجه اسطورهای، نمونهای دیگر از شباهت بین امام خمینی(ره) و امام حسین(ع) است. بهدلیل ویژگیهای موجود در امام خمینی(ره) تنها گفتمان ایشان به گفتمان مسلط تبدیل و بقیه آنها به حاشیه رانده شد، علت جذابیت گفتمان امام این بود که از اسلام اصیل سخن میگفت و به مبارزه ضدامپریالیستى مىپرداخت و بر خواستههاى مردم تهیدست و پابرهنه، تأکید مىکرد، وى جامعهاى عارى از سلسله مراتب اشرافى را نوید مىداد و بر اهمیت کار بهجاى سرمایه، پاى مىفشرد، مالکیت عمومى را بر مالکیت خصوصى برترى مىبخشید و بر آزادى و استقلال، اصرار مىورزید، حقوق انسانها را محترم مىشمرد و در جهت رهایى تمام ملت از قید و بندهاى طاغوتى، حرکت مىکرد، این ویژگىها، گفتمان امام خمینى(ره) را به گفتمانى مترقى، کاربردى و بومى تبدیل کرد و باعث شد که هیچ رئیس دولت و هیچ رهبرى نتواند ادعا کند که مانند خمینى(ره) از محبوبیت برخوردار است.
از دیگر شباهتهای بین امام خمینی(ره) و امام حسین(ع) میتوان به روحانیت انقلابی اشاره کرد. روحانیتی که به مبارزه علیه شاه پرداخت، تبلوری از رهبری امام خمینی(ره) بود و اگر امام نبود، چنین روحانیونی شکل نمیگرفتند، رهبران طبیعى مردم در انقلاب ۱۳۵۷ روحانیتی بودند که به تأسی از امام خمینی(ره) برخلاف پادشاهان و بدون کمترین هزینهاى، فرمانروایى واقعى جامعه را در دست گرفتند؛ روحانیون توانستند همانند رهبرشان با زبانى ساده و گویا، لایههاى مختلف مردم را بسیج کنند و از هزاران ناخرسندى مردم نسبت به رژیم و از فقر و بینوایى و سرخوردگى آنان، علیه شاه استفاده کنند، آنها اسلام را بهعنوان یک نیروى سیاسى و به شکل مسئلهاى ضرورى براى عصر حاضر و آینده درآوردند، ترسیم اسلام به این شکل، حتى آنانى را که مذهبى نبودند و به هیچ فرد و حزبى اعتماد نداشتند، ولى در پى برانداختن رژیمى دیکتاتور بودند، به حمایت از روحانیت و مرجعیت شیعى کشانید، البته روحانیت و مرجعیتى که انقلابى بودند.
توانایی در ارائه تصویر واقعی از اسلام از دیگر شباهتهای امام خمینی(ره) و امام حسین(ع) بهشمار میرود، آنچه امام خمینی(ره) مطرح کرد به اسلام سیاسی شهرت یافت که اراده جمعى مردم ایران که به تغییر هیئت حاکمه پهلوى و دگرگونسازى زندگى اجتماعى انجامید، ریشه در آن داشت و این مسئله به وضوح در سخنرانیهای امام خمینی(ره) دیده میشد، اسلام سیاسی یا همان اسلام واقعی عرضه شده از سوی امام خمینی(ره) یک نیرو و توان انقلابى براى تحرک و پویایى در تمام زندگى آنان ایجاد مىکرد؛ این ویژگى نشان مىداد که برخلاف تصور مارکس، دین، نهتنها افیون ملت نبود، بلکه وسیلهاى براى تحرک و پویایى محسوب میشد.
امام خمینی(ره) مذهب شیعى در ایران را به فرهنگی تبدیل کرد که توانایى ایجاد جبههاى واحد علیه حکومت و دفاع از حیات و هستى خویش را دارا شد، شیعه که در طول تاریخ به مبارزه علیه ظلم و ستم پرداخته بود، این بار، آنچنان ملت ایران را در مقابل رژیم شاه به صحنه آورد که مردم حاضر شدند حیات خود را در طبق اخلاص بنهند تا بلکه به قیمت جان خود هم که شده، آینده کشور و ملت را دگرگون کنند. بهطور خلاصه میتوان گفت که وجود ویژگیهای مختلف از دلایل موفقیت امام خمینی(ره) بود، مؤلف کتاب انقلاب اسلامی و انقلابهای جهان، قیام برای خدا، عشق به مردم، شناخت اسلام در همه ابعاد، آگاهی از دشمن و آشتیناپذیری در برابر آن، پایبندی به اصل نه شرقی و نه غربی را خصوصیات امام(ره) در به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی برشمرده است.
نویسنده مقاله اعتراف شیطان بزرگ، ویژگیهایی چون شخصیت جاذب، قاطعیت و سازشناپذیری و حمایت از محرومان را از دلایل کامیابی وی دانسته است؛ سعه صدر، بردباری، خدامحوری، آشتیناپذیری، محیطسازی، قدرت هماهنگی، توان بسیج، ثابتقدمی، مردمباوری، ایفای نقش ایدئولوگ، احراز فرماندهی کل عملیات انقلابی، معماری انقلاب، تئوریپردازی طرح ولایت فقیه، فرماندهی و مدیریت از دیگر خصوصیاتی است که وی را به رهبری موفق در نبرد علیه ظلم تبدیل کرد.
منابع
کتابنامه
اسحاقی، سیدحسین (۱۳۹۷)، ابعاد معنوی امام خمینی از دیدگاه مقام معظم رهبری، ق، سایت حوزه، ۱ شهریور.
امام خمینی (۱۳۷۹)، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج ۱، ۴ و ۷.
بهرامی، قدرتالله (۱۳۸۲)، انقلاب اسلامی و انقلابهای جهان، تهران، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح.
خارکوهی، غلامرضا (۱۳۷۲)، اعترافات شیطان بزرگ، مجله ۱۵ خرداد، شماره ۱۱.
روحانی، حمید (۱۳۷۲)، سخنی پیرامون ویژگیهای امام خمینی(ص)، مجله ۱۵ خرداد، شماره ۱۱.
زهیری، علیرضا (۱۳۷۹)، عصر پهلوی به روایت اسناد، قم، دفتر نشر معارف.
عمیدزنجانی، عباسعلی (۱۳۶۷)، انقلاب اسلامی و ریشههای آن، تهران، نشرکتاب سیاسی.
کدیور، جمیله (۱۳۷۴)، رویارویی؛ انقلاب اسلامی ایران با آمریکا، تهران، اطلاعات.
محدثی، جواد (۱۳۷۷)، پیامهاى عاشورا، قم، پژوهشکده تحقیقات اسلامى.
محمدی، منوچهر (۱۳۶۵)، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، تهران، امیرکبیر.
مؤمن، علی (۱۳۷۶)، فرهنگ حسینى و فرهنگ یزیدى، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى(ره).
هدایتی، فریفته (۱۳۹۵)، دیدگاه میشل فوکو درباره انقلاب اسلامی، خبرگزاری صداوسیما، ۱۳ بهمن.
انتهای پیام