روابط عمومی، هنر ارتباط مؤثر و پلی میان سازمان و جامعه و تبلور دانایی و تعامل سازندهای است که بذر اعتماد را در دلها مینشاند و تصویری روشن از اهداف و خدمات ما را به جامعه عرضه میکند. در عصر تحول و بحرانهای فکری و رسانهای، آنچه بیش از پیش اهمیت یافته، توانمندی نهادهای فرهنگی در هدایت افکار عمومی، ارتقای آگاهی اجتماعی و بازسازی اعتماد مردم نسبت به نظام تصمیمگیری است. در این میان، روابط عمومی نهتنها یک ابزار ارتباطی، بلکه نهاد نقشآفرین در
توسعه فرهنگی جامعه بهشمار میآید.
روابط عمومی هوشمند و فعال، پیشران توسعه فرهنگی است؛ توسعهای که از مسیر مشارکت مردمی، اطلاعرسانی دقیق و شفافسازی عملکرد مدیران عبور میکند و نهایتاً به تولید سرمایه اجتماعی و تقویت حس تعلق جمعی منتهی میشود. روابط عمومیها با استفاده درست از رسانهها، روایتسازی واقعگرایانه از تلاشهای سازمانی، و ارتباط مستمر با اقشار مختلف میتوانند بهعنوان واسطان فرهنگی نقش تعیینکنندهای در ارتقای فرهنگ عمومی ایفا کنند؛ روابط عمومی دیگر صرفاً سخنگوی سازمان نیست بلکه کنشگری فعال در عرصه فرهنگی و اجتماعی است که نقشی بیبدیل در تولید معنا، هدایت افکار عمومی و ارتقای سطح آگاهی اجتماعی ایفا میکند.
روابط عمومیِ توسعهمحور با بهرهگیری از شیوههای نوین ارتباطی و رسانهای، میتواند فضای گفتوگو، اعتماد و مشارکت را در سطح جامعه تعمیق بخشد، سه مؤلفهای که هر کدام بهتنهایی یک پایه برای توسعه فرهنگی هستند. روابط عمومیها صرفاً بلندگو نیستند بلکه راویان خلاق و هنرمند حقیقتاند، همانطور که مقام معظم رهبری در بیاناتی فرمودند: «بهطور هنرمندانه اطلاعرسانی کنید تا مردم تا عمق جانشان قبول کنند. الان هم خیلی از کارهای شما را مردم نمیدانند، یعنی از کارهای بزرگ و کارهای ملی اطلاع پیدا نمیکنند، چه برسد به کارهای بخشی و استانی، چه برسد به کارهای ساختاری؛ این کارهای ساختاری که جزء خدمات مهم شماهاست و به آنها افتخار هم میکنید و جا هم دارد، مردم اصلاً به آنها توجه پیدا نمیکنند. اینها را باید تفهیم کرد و برای مردم بیان کرد. این کار برای مردم هم امیدزاست، هم روشنگر است، هم کمک و حمایت مردم را بهدنبال دارد، و هم روشنگر در مقابل انتقادهاست.» (4 شهریور 1386 بیانات رهبر انقلاب در دیدار رئیسجمهوری و اعضای هیئت دولت)؛ درواقع این سخن یک منشور علمی برای روابط عمومیهاست که هر کار خوب باید بهخوبی روایت شود.
در جهانی که از اطلاعات اشباع شده و مرز میان حقیقت و جعلیات در فضای مجازی روزبهروز مبهمتر میشود، مردم بیش از هر زمان دیگری نیازمند اطلاعرسانی دقیق، شفاف و بهموقع هستند و هیچ توسعه فرهنگی پایداری بدون اعتماد اجتماعی شکل نمیگیرد؛ و این اعتماد، نیازمند صداقت، حضور فعال و پاسخگویی بهموقع روابط عمومیهاست.
از سوی دیگر، دستیابی به آرمان بزرگ تمدن نوین اسلامی، بدون تکیه بر فرهنگ زنده، روزآمد و مردمی ممکن نیست، تمدنی که در آن روابط عمومیها بهمثابه پل ارتباطی مردم و حاکمیت فرهنگی عمل میکنند و گفتمانسازی، روایتسازی و کنشگری فرهنگی را به مسئولیتی حرفهای و اخلاقمحور تبدیل میکنند.
از سوی دیگر، توسعه فرهنگی به معنای توسعهای با ریشه در ارزشهاست؛ ارزشهایی که در دل فرهنگ اسلامی نهفتهاند. در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی، ما نیازمند روابط عمومیهایی هستیم که علاوه بر مهارت ارتباطی، به دغدغههای فرهنگی و ارزشی نیز متعهد باشند، روابط عمومی در این سطح، واسط فرهنگ و قدرت است؛ زبان روشن حاکمیت برای مردم، و پژواک صادقانه مردم برای مدیران.
ما اگر میخواهیم از مرحله شعار عبور کنیم و به گامهای عینی توسعه فرهنگی برسیم، باید روابط عمومیها را از حاشیه تصمیمسازی به مرکز راهبری ارتباطات فرهنگی منتقل کنیم. این نهادها میتوانند به سواد رسانهای عموم مردم کمک کنند، اعتماد اجتماعی را بازسازی کنند و از طریق روایتسازی واقعگرایانه، مردم را در فرآیند تصمیمسازی فرهنگی شریک کنند. روابط عمومیهای منفعل، ما را در برابر هجمه فرهنگی بیدفاع میگذارند، اما روابط عمومیهای آگاه و خلاق، مدافعان خط مقدم در جنگ نرم و مهندسان تمدنسازی رسانهای ما خواهند بود.
علی حسینی، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد قم
انتهای پیام