به گزارش ایکنا از قم، به نقل از روابط عمومی معاونت پژوهش مرکز پژوهشی تمدن اسلامی پیامبر اعظم(ص)، کارگاه یک روزه زنجیره تمدن نوین اسلامی به همت دانشگاه علوم اسلامی شهید محلاتی و با همکاری مرکز پژوهشی تمدن اسلامی پیامبر اعظم(ص) و در چارچوب همایش علمی «جنگ شناختی و تمدن نوین اسلامی»، چهارشنبه، 19 دیماه برگزار شد.
در ابتدای این کارگاه، مرتضی شیرودی، دانشیار گروه سیاست مرکز پژوهشی تمدن اسلامی پیامبر اعظم(ص) در تبیین رابطه بین جنگ شناختی و انقلاب اسلامی بیان کرد: جنگ شناختی بهمعنای هدف قرار دادن شناخت عموم مردم و نحبگان جامعه بهمنظور تغییر ارزشها، باورها، نگرشها و رفتارهای آنان است و این جنگ، جنگی است که پس از جنگ سخت، جنگ نیمه سخت، جنگ سرد و جنگ نرم روی میدهد و شکل تکامل یافتهتر، پیشرفتهتر و اثرگذار جنگ نرم است.
وی افزود: جنگ شناختی دارای ماهیت مؤذیانهای است لذا درک و واکنش معمولی ما را نسبت به حوادث مختل یا معکوس میکند و این فرایند به آهستگی روی میدهد، از این رو به آن جنگ موریانهای نیز گفته میشود و هدف جنگ شناختی، جنگ سخت و همانا از پای در آوردن حریف است اما با یک شیوه تهاجمی بسیار متفاوت که طی آن مشروعیتزدایی، اعتبارزدایی، اعتمادزدایی، قداست زدایی، ناامیدسازی و ناکارآمدنمایی اتفاق میافتد.
شیرودی با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی است و از این حیث با جنگ شناختی که با باورها، عقاید و ارزشها سر و کار دارد، هم سنخ است، اظهار کرد: حضرت امام خمینی(ره) براساس یک استراتژی فرهنگی سه گام، تربیت نیرو، ارائه تز حکومتی و ایده و اعتقاد «ما میتوانیم»، انقلاب را به پیروزی رساند و سیاستورزی امام در عبور از بحرانها و جنگ تحمیلی نیز، بر پایه افزایش ایمان و ارتقای اعتقاد مردم استوار بود.
وی گفت: امام در وصیت نامهاش اشاره کرد: «ضعف در آنچه انقلاب را بوجود آورده که همان باورهای فرهنگی (ملی و مذهبی) است، باعث فروپاشی انقلاب میشود.» ضرورت مقابله با تهاجم یا شبیخون یا ناتوی فرهنگی، آتش به اختیار و جهاد تبیینی که مقام معظم رهبری بارها مطرح کردهاند، نیز، بر فرهنگ، باور و ارزشها استوار است، بنابراین، جنگ شناختی با ابزارهای فرهنگی به جنگ انقلابی آمده که اساس و بنیادش فرهنگ است.
شیرودی بیان کرد: چنانچه انقلاب اسلامی در بعد تئوریک و هژمنونیک از جنگ شناختی آسیب ببیند به همان نسبت فرایند تحقق نظام، دولت، جامعه و تمدن نوین اسلامی را مختل میکند، به ظاهر از مرحله انقلاب اسلامی عبور کردهایم و تأسیس نظام اسلامی را پشت سر گذاشتهایم و اینک در مرحله دولت اسلامی هستیم اما هنوز برخی، تردیدهایی از گذشته مطرح میکنند که اگر بدانها پاسخ محکمی داده نشود، مراحل گذشته نمیتواند فندانسیون محکمی برای مرحله دولت اسلامی و پس از آن، پدید آورد از این رو باید گفت که برای دور نگاه داشتن نظام و دولت اسلامی و برای ورود به جامعه اسلامی و تمدن نوین ما نیازمند دو اتفاق، ارتقای هوشیاری نخبگانی و عمومی و تمهیدات لازم برای کسانی که خود را به خواب زدهاند، هستیم.
در ادامه این جلسه، محسن پوقلی، استادیار دانشگاه علوم اسلامی شهید محلاتی درباره جنگ شناختی و نظام اسلامی چنین گفت: مرحله نخست زنجیره تمدن نوین اسلامی، یعنی انقلاب اسلامی را تجربه کردیم، پس از آن، نظام سیاسی اسلامی با عنوان جمهوری اسلامی ایران، پایه گذاری شد، اما آنچه که نام سیاسی را بر آن مینهیم، به چه معنایی است؟ صاحب نظرانی مانند علامه مصباح یزدی(ره)، آیتالله حائری شیرازی(ره) و آیتالله عمید زنجانی (ره) تعاریفی از نظام سیاسی ارائه کردهاند، اما نباید از تفاوتهای بین نظام سیاسی، حکومت، دولت و کشور غافل بود چنانچه مراتب و سطح نظام سیاسی با سطح نهادهای حکومتی و دولت متفاوت است یعنی نظام سیاسی، شامل شکل و ساخت مجموعه نهادهای سیاسی، کار ویژهها، روابط و قوانین و نرمهای حاکم بر آنها است که در جهت نیل به اهداف و مقاصد تعیین شده جریان مییابد.
وی افزود: در چارچوب نظام سیاسی، دولت اسلامی بهعنوان سومین حلقه از زنجیره تمدن نوین اسلامی قابل تحقق است که کار ویژههای مشخصی را انجام میدهد و این کار ویژهها وقتی بر اساس تفکر راهبردی و در چارچوب راهبردهای مشخصی تعریف شود، بسترهای دولت اسلامی مهیا میشود، نهادهای حکومتی در درون نظام سیاسی، اسناد بالادستی و منابع مرجع را تدوین میکند که براساس آنها جهتگیری کلی و کلان جامعه به سمت اهداف، ارزشهای اساسی و آرمانها رقم میخورد.
پوقلی گفت: شکلگیری دولت اسلامی و جامعه اسلامی از جمله مقاصد و اهداف نظام سیاسی و نهادهای حکومتی است و این فرایند درنهایت، بهمعنای نزدیک شدن به افق تمدن نوین اسلامی خواهد بود، علاوهبر قانون اساسی، اسناد بالادستی مانند سند چشمانداز کشور در افق آینده، سیاستهای کلی نظام در ابعاد و مسائل مختلف کشور، برنامههای پیشرفت و توسعه کشور، سند راهبرد امنیت ملی و سایر اسناد راهبردی میتوانند به گونهای تدوین شوند که علایق و رفتار ملی و کنشهای ملت را به سمت دستابی به مراحل بعدی زنجیرههای تمدن نوین اسلامی سوق داده و جهتدهی کند.
وی ادامه داد: جنگ شناختی در حوزه نظامسازی همچنان فعال است، فقدان اصالت دینی نظام سیاسی جمهوری اسلامی، اولویت جمهوریت بر اسلامیت و برعکس، غیر دموکراتیک بودن نظام ولایت فقیه حاکم بر کشور، اخذ قانون اساسی در صورت و سیرت از غرب، موازی بودن نهادهای انقلاب و نهادهای حکومتی بر جای مانده از رژیم قبل، آخوندی بودن رژیم و ناتوانی آن در اداره کشور تنها بخشی از تهاجماتی است که دشمن در فرایند جنگ شناختی علیه نظام سیاسی مستقر ایجاد کرده و میکند و مقابله با این تردیدپراکنی تنها در گرو ارتقای کارآمدی نظام، جهاد فکری و رسانهای، افزایش بصیرت اجتماعی و نظایر آن است.
محسن محمدی الموتی استادیار دانشگاه علوم اسلامی شهید محلاتی نیز در ادامه این نشست، در تشریح رابطه جنگ شناختی و دولت اسلامی گفت: تمدن نوین اسلامی، نظم مدنی ممتاز و مبتنی بر آموزههای اسلامی است که زمینه پیشرفت همه جانبه مادی و معنوی مسلمانان را فراهم میآورد و از نگاه رهبر معظم انقلاب، تحقق تمدن نوین اسلامی امری فرایندی است و بر اساس ترتیب و توالی مراحل انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه یا کشور اسلامی و تمدن نوین اسلامی را شامل میشود، در سیر این فرایند آغاز هر مرحله به معنای پایان مرحله پیش نیست، بلکه هر مرحله پیوسته در حال تکامل است و این فرایندی بودن عامل تحول و پویایی آن است.
وی افزود: در فرایند تمدنسازی اصولاً سه مرحله، تولید الگو، بسط یا عینیت یافتن الگو و تکثیر الگو وجود دارد و آنچه درباره تمدن نوین اسلامی گفته میشود، ابتدا در مقیاس کوچکتر بابد در جامعه یا کشور اسلامی ایجاد و الگو شود تا بهطور طبیعی تکثیر شود و دولت اسلامی بخش اجرایی نظام اسلامی و موظف است در چارچوب نظام اسلامی مسئولیت اجرای قوانین و سیاستها را بر عهده گیرد و اهداف نظام اسلامی را عملی و محقق کند تا زمینه برای ایجاد جامعه اسلامی فراهم شود، اگر در مرحله نظام اسلامی نهادسازی و ساختارسازی اهمیت داشت، در مرحله دولتسازی کارگزاران و رفتارسازی مدیران نیز، مهم است.
محمدی الموتی درباره نسبت بین جنگ شناختی و دولت اسلامی بیان کرد: جنگ شناختی به عنوان یکی از اشکال نوین جنگ نرم، با تأثیرگذاری بر ادراک، شناخت و رفتار افراد و جوامع، میتواند دولتسازی اسلامی را با چالشهای جدی مواجه کند، این جنگ از طریق دستکاری در افکار عمومی، تضعیف اعتماد به نهادهای حکومتی و ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت، اهداف خود را پیش میبرد و در این جنگ، تلاش میشود تا با بزرگنمایی مسائل و مشکلات کشور و لاینحل تلقی کردن آنها زمینه تغییر باورها را برای مخاطب وطنی ایجاد کند، از این منظر بر اساس سه ضلعی ایده، ساختار و کارکرد، از طریق جنگ شناختی تلاش میشود، نتایج بدکارکردیهای دولت به ناکارآمدی ساختار و در نهایت به ناکارآمدی ایده پیوند بخورد.
وی ادامه داد: الزام مهم در مواجهه با جنگ شناختی دشمن، روشنگری و تبیین دقیق و درست واقعیتها است و نیز، مبتنی بر این نکته است که جهاد تبیین ضرورت مییابد و در این راستا تمرکز دشمن بر تحریف واقعیتهای مرتبط با ایران، بازگویی ضعفهای دشمن و توانمندیهای جبهه خودی برای جلوگیری از خطای تحلیلی، امیدآفرینی و امیدبخشی در فضای عمومی کشور، شکست تحریمها با توجه به وابستگی تحریم و تحریف از دلایل پرداختن به مقوله جهاد تبیین است.
در ادامه نشست، محمدتقی آقایی، استادیار دانشگاه شهید محلاتی در موضوع جنگ شناختی و جامعه اسلامی بیان کرد: براساس نگاه کلان و جامع مقام معظم رهبری، اهداف متعالی نهضت اسلامی مردم ایران در فرایند پنجگانه انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و نهایتاً تمدن اسلامی، محقق میشود، مرحله اول، زمینهسازی، مرحله دوم، ساختارسازی، مرحله سوم ابزارسازی، مرحله چهارم نمونهسازی و نهایتاً مرحله تمدن نوین اسلامی، مرحله آمادهسازی بشریت برای طلوع خورشید عظمای ولایت در قامت حجه ابن الحسن العسگری(عج) است.
وی افزود: در نگاه معظم له، جامعه اسلامی، جامعهای است که در آن آرمانها و اهداف الهی تحقق یافته و سبک زندگی مردم بر مبنای آموزههای اسلامی شکل میگیرد و نهادینه میشود، این جامعه با استقرار ولایت الهی، صیرورت مداوم به سمت خدا و حیات طیبهای همراه با ایمان، معنویت و عقلانیت تعریف میشود، سبک زندگی اسلامی در این جامعه شامل تمامی جنبههای حیات، از خانواده و ازدواج تا رفتارهای اجتماعی و سیاسی است و آن، محور اصلی تمدن نوین اسلامی را تشکیل میدهد.
آقایی اظهار کرد: شاخصههای اصلی جامعه اسلامی شامل ایمان و معنویت، عدالت، عقلانیت، علم و معرفت، حاکمیت توحید، نفی عبودیت غیرخدا و پایبندی به احکام اسلامی است، همچنین، پذیرش ولایت الهی، توجه به آخرت، خلاقیت، مجاهدت و مرزبندی با دشمن از دیگر ویژگیهای این جامعه بهشمار میرود البته تحقق جامعه اسلامی با موانع داخلی و خارجی متعددی مواجه است.
وی ادامه داد: موانع داخلی ازجمله شامل نشناختن معیارهای دینی، ضعف فکری و عملی و راحتطلبی است، موانع خارجی شامل تهاجم فرهنگی، تبلیغات گمراهکننده و تلاش دشمنان برای تحریف حقایق و تضعیف امید مردم به افقهای آیندهای است که انقلاب اسلامی ترسیم کرده و بخشی از آن در نظام اسلامی و دولت اسلامی متبلور گشته و مابقی آن با تحقق جامعه اسلامی راه را برای ظهور تمدن نوین اسلامی خواهد گشود.
آقایی تصریح کرد: راهکارهای مقابله با جنگ شناختی که آشکار و پنهان مانع از تحقق جامعه اسلامی است یا روند آن را کند میسازد، شامل تقویت هویت دینی، ارتقای سواد رسانهای و ترویج امید از طریق جهاد تبیین و ارتقای کارآیی و کارآمدی دولت اسلامی است، به دیگر بیان، هدف، بازنمایی واقعیتهای امیدبخش و مقابله با همه وجوه جنگ شناختی دشمن داخلی و خارجی است تا جامعه اسلامی به یک الگوی واقعی برای جهانیان تبدیل شود و این امر منوط به نگاه به داشتههای مراحل قبل (انقلاب اسلامی، نظام اسلامی و دولت اسلامی) و در نگاه به ساخت جامعه اسلامی و خلق تمدن نوین اسلامی است.
در ادامه، حبیب زمانی محجوب، دانشیار پژوهشگاه علوم اسلامی در تشریح جنگ شناختی و تمدن نوین اسلامی و تأثیر آن بر آخرین زنجیره تمدن سازی اسلامی جدید گفت: تمدن نوین اسلامی، اصطلاحی نوپدید اما پربسامد است که اقبال و توجه برخی پژوهشگران علوم انسانی، اسلامی و اندیشمندان جهان اسلام را همچنان در پی داشته و دارد، در این میان، اندیشههای امام خمینی(ره) و آیتالله خامنهای تأثیر انکارناپذیری در شکلگیری و رشد گفتمان تمدنی جدید در ایران و کشورهای اسلامی داشته و البته تحلیل و تبیین تمدن نوین اسلامی از سوی امامین انقلاب در رویکردی فراتر از شیعه و سنی، بر جذابیت آن در بین ملل اسلامی افزوده است.
وی افزود: تمدن امری فرایندی است، یعنی ما همواره یک نقطه آرمانی مطلوب در نظر داریم که باید بهسوی آن حرکت کنیم، تمدن نوین اسلامی نقشه راه انقلاب اسلامی ایران است که با گذر از نظام اسلامی، دولت اسلامی و جامعه اسلامی ما را به تمدن مهدوی میرساند که آن، نقطه وفاق شیعه و سنی است، این نوع تمدنسازی با چالشهای مختلف شناختی مواجه است که از سوی بانیان و حامیان جنگ شناختی مستمراً انجام میشود و یکی از چالشهای پیش روی تمدنسازی عدم فهم و ارائه تعریف درست و دقیقی از تمدن نوین اسلامی است.
زمانی محجوب اظهار کرد: باید با فاصلهگیری از آسیبهای جنگ شناختی هم گفتمانسازی و هم مفهومسازی دقیقی از تمدن نوین اسلامی ارائه داد در حالیکه هدف جنگ شناختی آن است تا تمدنسازی را امری انسانی و محصول حرکت جمعی نشان ندهد، بنابراین، تحقق اینکه تمدنسازی جدید نیازمند فاصلهگیری از فرهنگسازی غربی در چارچوب جنگ شناختی است، به یک ضرورت تبدیل میشود، بنابراین، یکی از نخستین اقدامها در این زمینه ارتقای بینش تمدنی جامعه است.
وی افزود: بینش تمدنی یعنی نگاه کردن به همه مسائل فرد و جامعه با نگاهی فرازمانی و فرامکانی در بالاترین حد ممکن زیست اجتماعی و نیز، از اصول مهم در بینش تمدنی، احساس مسئولیت است، بینش تمدنی احساسی معطوف به عمل و وظیفهآور برای همگان است، براین اساس، بینش تمدنی یعنی همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامی نوین بر دوش آنهاست، نکته دیگر در این زمینه، امیدآفرینی و خودباوری به ساخت تمدن نوین اسلامی است و یکی از شاخصهای تمدن خودباوری است، تمدن نوین اسلامی اصلاح گذشته و امید به آینده است یعنی اگر امید نباشد، یک ضلع تمدنسازی شکل نمیگیرد و امیدآفرینی تنها در پیروزی بر جنگ شناختی حاصل میشود.
مرتضی شیرودی، دانشیار گروه سیاست مرکز پژوهشی تمدن اسلامی پیامبر اعظم(ص)
انتهای پیام