حجتالاسلام والمسلمین عیسی عیسیزاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن طی یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داده است، نوشت:
خداوند متعال، رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) او را برای اهل عالم، بهویژه پیروانشان، بهعنوان الگو آفریده است. مسلمانان جهان وظیفه دارند در تمام شئونات زندگی اعم از فردی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی به آنان اقتدا کنند زیرا رسالت اولیای الهی برای ساختن جامعه آرمانی و ایدهآل، مبتنی بر فردسازی و خانوادهسازی است.
اساس و زیربنای خودسازی در خانواده شکل میگیرد. خانواده مطلوب از منظر اسلام، خانواده متعادلی است که در آن روابط گرم و صمیمی، موجب پیوند افراد خانواده به یکدیگر میشود. تعاملات در خانواده متعادل، زمینهساز جامعه سالم و رو به رشد و متعالی میشود. نمونه بارز چنین خانوادهای خانواده عاشورایی است. ماه محرم میتواند الگوی خوبی در زمینههای مختلف از جمله برای خانوادهها باشد تا با پیروی از امام حسین(ع) و خانوادهاش، خانواده عاشورایی را شکل دهند. از آنجا که حق طرفینی است، تمامی ویژگیهای خانواده متعادل همه اعضای خانواده را در بر میگیرد.
در آیین شخصیتپرور اسلام، همه مؤمنان محترمند و باید حرمت آنان حفظ شود. این امر بهویژه در به وجود آوردن صفا در محیط خانه، نقش مهمی دارد. احترام در روابط خانوادگی، نقش بسیار مهمی در سلامت خانواده دارد. هر چه احترام بیشتر باشد، زندگی خانوادگی از آرامش و لذت بیشتری برخوردار خواهد بود. از این روست که احترام متقابل میان زن و شوهر در روایات بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
چنانکه امام صادق(ع) درباره احترام زن به شوهر میفرماید: «هر زنی که به شوهرش احترام بگذارد و او را آزار ندهد، خوشبخت خواهد شد.» همچنین درباره احترام مرد به زن میفرماید: «مردی که همسر اختیار کرد، باید او را گرامی و محترم بشمارد.»
احترام به همسر، از عواملی است که تأثیر بسزایی در تربیت فرزندان دارد. مادری که در خانه، عزیز باشد و مورد تکریم شوهرش قرار بگیرد، با روحی سرشار از عاطفه و آرامش و احساس شخصیت، فرزندان را به خوبی تربیت خواهد کرد. در حالیکه آزار و اذیت همسر در خانه و تحقیر او در مقابل فرزندان، موجب از دسترفتن آرامش او میشود. اضطراب و نگرانی او که حاصل از این رفتار است، در فرزندان تأثیر خواهد گذاشت.
در طرف مقابل مرد نیز باید مورد تکریم و احترام همسرش قرار گیرد تا جایگاه پدری وی نزد فرزندان حفظ شود. رعایت احترام و تکریم متقابل همسران، موجب شکلگیری خانواده متعادل میشود. امام علی(ع) درباره چگونگی برخورد با حضرت زهرا(س) میفرماید: «به خدا سوگند! هرگز کاری نکردم که فاطمه خشمگین شود و او را به هیچ کاری مجبور نکردم، او نیز هرگز مرا خشمگین نکرد و برخلاف میل باطنی من، قدمی برنداشت.»
احترام به همسر از عواملی است که در تربیت فرزندان، تأثیر فراوانی دارد. مادری که در خانه، عزیز باشد و مورد تکریم شوهرش قرار گیرد، با روحی سرشار از عاطفه و آرامش و احساس شخصیت، فرزندان را تربیت میکند. به عکس اگر همسر در خانه مورد آزار و اذیت روحی و جسمی قرار گیرد و شخصیتش در خانه و پیش فرزندان تحقیر شود، بدیهی است که از روان سالمی برخوردار نخواهد بود و در نتیجه، آرامش خود را از دست داده و اضطراب و نگرانی او در فرزندان نیز تأثیر خواهد گذاشت.
امام حسین(ع) بالاترین حد تکریم را نسبت به همسر و فرزندان داشت؛ برای مثال فرمود: «من خانهای را دوست دارم که در آن سکینه دخترم و رباب همسرم هستند. آنان را دوست دارم و عمده اموالم را به آنان میبخشم و به سرزنش کسی توجه نمیکنم.» این احترام متقابل، میان امام خمینی(ره) و همسرشان نیز برقرار بود. خانم صدیقه مصطفوی، دختر امام(ره) میگوید: «امام به همسرشان احترام خاصی میگذاشتند. رفتار ایشان با خانمشان، بسیار محترمانه بود. ما که اولادشان بودیم، کوچکترین بیاحترامی یا تندی از امام ندیدیم. کوچکترین دستوری به مادرمان نمیدادند.»
امام حسین(ع) میفرماید: «هرکسی با زن و بچه خود خوش رفتار باشد عمرش با برکت میشود.» امام با کلام و رفتار بر این موضوع تأکید داشتهاند، برای اینکه آرامش در خانواده برقرار باشد باید مهارتهایی کسب کنیم و دائماً در حال به روزرسانی این مهارتها باشیم.
حرکت امام حسین(ع) در مقابل حضرت سکینه قبل از شروع جنگ دو درس برای ما دارد، امام حسین(ع) در شرایطی که خود را برای جنگ آماده کرده است وقتی بیتابی حضرت سکینه(س) را میبینند از اسب پیاده میشوند و سر فرزندش را در آغوش میگیرد و این درس را برای ما دارد که نیازهای احساسی اعضای خانواده تحت هر شرایطی باید در درون خانواده ارضا شود.
درس دیگر، اولویت اول قراردادن خانواده است و بعد از آرامکردن خانواده به جنگ میرود، آنقدر این خانواده برای امام حسین(ع) اولویت دارد که وسط میدان جنگ روی بلندی میایستد و میگوید: «لا حول و لا قوه الا باالله علی العظیم» که باعث میشود خانواده این را بشوند و خیالش از زندهبودن امام راحت بشود و آرامش پیدا کنند.
امام حسین(ع) در جواب رخصت طلبیدن حضرت عباس(ع) برای جنگ ایشان را میفرستند که برای خانواده آب بیاورند، این یک الگوی دیگر از رفتار درست در قالب خانواده است، توجه به رفاه و رفع نیازهای مادی و معنوی افراد خانواده باید در اولویت قرار بگیرد.
امام حسین(ع) هیچجا به روی دشمن زبان باز نمیکند اما وقتی متوجه میشود که شش ماههاش سه روز است که آب نخورده است از دشمن درخواست آب میکند چرا که نیاز افراد خانوادهاش اولویت دارد. روز عاشورا هنگامی که هلال بن نافع عازم میدان جنگ بود، همسر جوانش از رفتن او ناراحت شده و به شدت میگریست.
امام حسین(ع) وقتی بیتابیهای همسر هلال را قبل از جنگ میبیند به او میگوید که تو آزادی و میتوانی رضایت همسرت را بر حضور در جنگ اولویت بدهی، این خیلی پیام بزرگی برای ما دارد، ما شیعه امام حسین(ع) هستیم، اما باید در زندگیمان ببینیم در چه موقعیتهایی از الگوهای عملی ایشان استفاده میکنیم. اینکه شادی و منافع دیگران را به شادی و منافع خود را اولویت بدهیم باید در خانواده تمرین شود، اینکه امروز خودخواهیها را در سطح جامعه میبینیم به این خاطر است که ما در خانواده به این امر عمل نکردهایم و بچهها یاد نگرفتهاند.
روانشناسی کودک امروز میگوید برای اعتماد به نفس بالای فرزند او را با اسم خوب صدا کنید، این را علم امروز میگوید اما قرنها قبل، در حدیث کساء آماده است که حضرت زهرا(س) به فرزندانش میگوید: «نور دیدگانم، میوه دلم»؛ ما نمونه عملی رفتار درست با خانواده را داریم و نیاز به فاکتورهای غربی نداریم.
امام حسین(ع) نیز زمانی که حضرت علیاکبر(ع) برای جنگ آماده میشوند، ایشان را با زیباترین کلامها معرفی میکنند، میگویند شبیهترین مردم در تاریخ به پیامبر(ص) از نظر خلق و خو به جنگ شما میآیند که به حضرت علیاکبر(ع) نیز اعتماد به نفس میدهند. امام حسین(ع) در موقعیتهای مختلف تربیت را در سایه تکریم و احترام و محبت اعمال میکنند. خطابهایی مثل (یا بُنیّ)، (یا وَلَدی) و (یا قُرة عینی) از سوی امام حسین(ع) نسبت به علیاکبر(ع) به وفور یافت میشود و این بیانگر سبک تربیتی حضرت و اکرام و احترام به فرزند در رویه ایشان است.
انتهای پیام