انرژی و نشاط مثالزدنی در چهره همیشه خندان او ناشی از انس و حشر و نشر با قرآن کریم است. بیدلیل نیست که او را استاد متخلق قرآنی مینامند. اگر ساعاتی کوتاه همنشین و همصحبت او باشید، این تزکیه نفس، پرهیزکاری و اخلاق قرآنی را در کلام استاد توأمان احساس میکنید. آنهایی که سالیان طولانی در محضر او تلمذ و شاگردی کردهاند، بر این باورند که اخلاق حسنه قرآنی در زیست او جریان دارد.
محمدعلی دهدشتی، متولد ۱۳۲۸ در نجف اشرف، مدرس و قاری قرآن و ساکن قم است. او در ۳۳ سالگی بهطور رسمی پا به عرصه فعالیتهای قرآنی گذاشت و سه سال بعد، در سال ۶۴ وارد صحنه قرائت فنی قرآن کریم شد. اگرچه شاید برای آغاز یک جریان حرفهای دیر بهنظر برسد اما در مدتزمان کوتاهی، مقامات و افتخارات گوناگونی در عرصه قرآنی برای جهان اسلام به ارمغان آورد.
در روزهای آغازین بهار طبیعت و قرآن میهمان استاد نامی قرآن شدیم. استاد دهدشتی در این گفتوگوی صمیمی با خبرنگار ایکنای قم، که بخش اول آن را که میتوانید در این مصاحبه بخوانید: «از حفظ قرآن در کارگاه خیاطی تا تبلیغ در 30 کشور جهان»، از فرصت بهار قرآن و بهار طبیعت، گذران ایام تعطیلات نوروزی، خاطرات سفرهای قرآنی در ماه مبارک رمضان و تأسیس هیئت حسینیه نجفیها در قم سخن گفت.
بخش دوم این گفتوگو از نظر میگذرد:
ایکنا ـ با توجه به مصادف شدن ماه رمضان و عید نوروز، چگونه این فرصت را برای بهره بردن از قرآن مغتنم بشماریم؟
مردم میتوانند همزمان با شرکت در تجمعات و دورهمیهای خانوادگی و دوستانه، محافل خود را به عطر قرآن متبرک کنند. بزرگان خانواده میتوانند الگو و پیشنهاددهنده برای سایر اعضای خانواده و اقوام باشند و از آنها بخواهند لحظاتی از میهمانی را به تلاوت جمعی قرآن اختصاص بدهند. در این تلاوت همگانی میتوانند کودکان و نوجوانان را به سمت قرائت قرآن تشویق و ترغیب کنند.
این اقدامی بود که در سالهای کرونا و ماندن در خانه، من همراه با اعضای خانوادهام انجام دادیم. فرزندان و نوههایم هریک چند آیه یا چند سوره از قرآن کریم تلاوت میکردند و آهسته آهسته خانه به محیط آموزش قرآن تبدیل شد که همگی با شور و اشتیاق در آن حضور پیدا میکردند. هرخانوادهای میتواند این فضا را در خانه خود بهوجود آورد اگر بزرگان آن خانواده در این راستا گام بردارند.
پیامبر(ص) فرمود: «خَيْرُكُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرآنَ وَ عَلَّمَهُ؛ بهترين شما كسى است كه قرآن بياموزد و آموزش دهد»، بنابراین هر انسانی ذاتاً دوست دارد، بهترین باشد و بهترین در نظر پیامبر(ص) چنین شخصی است. والدین میتوانند بهترین آموزگار قرآنی فرزندانشان باشند. تلاوتهای قرآنی در دیدوبازدیدهای نوروزی را جدی بگیریم زیرا فرزندانی که در این اتمسفر با قرآن مأنوس شوند، در بزرگسالی بااراده و علاقه بیشتری به سمت آموزش قرآن حرکت میکنند.
تصور نکنیم که آموزش قرآن باید صرفاً در محیط آکادمیک و مؤسسات قرآنی باشد و در خانه هم میتوانیم با قرآن انس بگیریم و فرزندانمان را هم در این مسیر هدایت کنیم.
مردم در خانه هم میتوانند قرآن حفظ کنند. من در مغازه خیاطی که آن زمان مشغول بودم، قرآن حفظ میکردم. همزمان با کار و فعالیت، با گوش کردن به تلاوتهای بزرگان و تقلید از آنان به حفظ قرآن پرداختم.
ایکنا ـ آیا قائل به این موضوع هستید که مطالعه کتب مختلف غیر از قرآن میتواند راهی برای تکامل روحی انسان باشد؟
توصیه نمیکنیم که مردم فقط قرآن بخوانند، کتابهای پرمحتوا در عرصه اعتقادات و دین اسلام و تاریخ جهان اسلام میتواند به انسان بینش و بصیرت بدهد. شاید اینطور بهنظر برسد که تمام مطالعه من در قرآن خلاصه میشود اما اینگونه نیست، بهویژه زمانی که مدرسه میرفتم، بسیار به کتابهای تاریخی علاقهمند بودم و درباره هر موضوعی که در کلاسهای درس صحبت میشد، تلاش میکردم تا مطالب بیشتری را در کتابهای مختلف و غیر درسی پیدا کنم و در کلاس با معلمان و دانشآموزان دیگر درمیان بگذارم.
قاریان و حافظان قرآن بسیاری در کنار انس با قرآن و با مطالعه کتب علمی و درسی مدارج علمی را پیموده و در عرصههای علمی هم خوش درخشیدند. بهطور مثال دکتر حسین کرمی، دارای فوق تخصص کلیه و هم قاری قرآن برجسته کشورمان هستند بنابراین این افراد تنها به مطالعه قرآن نپرداختند. اگرچه با تلاوت قرآن حافظه انسان قویتر شده و افقهای جدیدی پیشروی انسان گشوده میشود که میتوان به پشتوانه آن در عرصههای دیگر هم ورود کند.
ایکنا ـ با توجه به مطالبه رهبری مبنی بر تربیت 10 میلیون حافظ قرآن، آیا چنین امری امکانپذیر است؟
این مطالبه کار سخت اما شدنی است. پیش از انقلاب، قاری و حافظ قرآن کریم بهندرت در کشورمان بود اما در حال حاضر، بهدور از اغراق اعتقاد دارم که جلسات و هیئتهای قرآنی پس از انقلاب اسلامی، کشورمان دارای قویترین حافظان قرآن است. این مطالبه رهبری به ارگانهای ذیربط مانند سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان تبلیغات اسلامی، شورای عالی قرآن، دارالقرآنها و مؤسسات قرآنی مرتبط است که باید در کنار هم این مطالبه را محقق سازند. اینکه هر ارگان بهتنهایی یک گام در این عرصه بردارد راه به جایی نمیبرد و نیازمند همافزایی میان ارگانها هستیم.
تدبر و آشنایی با مفاهیم قرآنی در ادامه حفظ قرآن میسر میشود و امروزه حافظان قرآن تربیتشده به تأمل و تدبر نیز توجه میکنند بنابراین منظور از مطالبه تربیت 10 میلیون حافظ قرآن تنها حفظ کردن موردنظر نیست. مسابقات و جشنوارههای قرآنی میتواند سبب ایجاد انگیزه بین جوانان شود برای اینکه در عرصه قرآنی گام بردارند.
فعالیت همه ارگانها باید ذیل شورای عالی قرآن تجمیع و هدایت شود و برای رسیدن به مطالبه رهبری باید فعالیت مؤسسات و دارالقرآنها بهطور متمرکز رصد و هدایت شود تا همگی در یک راستا حرکت کنند.
ایکنا ـ چرا گاهی شاهد حضور چهرههای تکراری در مسابقات، جشنوارهها و جلسات قرآنی هستیم و چهرههای جدید کمتر به آن راه پیدا میکنند؟
این موضوع اجتنابناپذیر است و نمیتوان از حضور چهرههای قدیمی و برگزیدگان سالهای گذشته در مسابقات قرآن بهرهمند نشد، اما در این یک سال اخیر، شاهد حضور بیشتر و پررنگتر چهرههای قرآنی بودیم که رنگ و بوی تازهای به فضای جشنواره و مسابقات بخشیدند.
در سالهای گذشته مسابقات قرآن در سطحی محدودتر برگزار میشد و رتبههای اول تا سوم مسابقات در انحصار چند استان بود اما در چندسال اخیر، برگزیدگان مسابقات قرآن دیگر قابل پیشبینی نیستند و علاوه بر تهران، مشهد، قم و اصفهان شاهد درخشش حافظان و قاریان اقصی نقاط کشورمان در مسابقات و جشنوارههای قرآنی هستیم.
درباره جلسات قرآن موضوع متفاوت میشود. جلسات قرآن در سالهای گذشته پررونقتر و بهشکل عمومیتر برگزار میشد اما در حال حاضر حضور مردم در جلسات بهویژه جوانان کمرنگ شده است. یکی از دلایل این کمرونقی، گسترش فضای مجازی و جذابیتهای آن است بنابراین باید جذابیتهای جلسات قرآن با حضور اساتید مطرح افزایش بدهیم تا شاهد حضور پرشورتر در محافل قرآن باشیم.
ایکنا ـ آیا انس با قرآن شما از دوران کودکی آغاز شد؟ چه مسیری را طی کردید تا به اینجا رسیدید؟
متولد نجف هستم و پس از فشارهای رژیم بعث عراق به ایرانیان مقیم آنجا، خانوادهام تصمیم گرفتند که به ایران بازگردند. در سال 1350 به کشور بازگشتیم و در آبادان مستقر شدیم. برای سهولت امور کاری و اداری، نامخانوادگی را از «روحیپور» به «دهدشتی»، نام مرکز شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد، تغییر دادیم.
انس با قرآن من از دوران کودکی بود اما اجباری. هنوز به سن تکلیف نرسیده بودم که هر روز به اجبار پدرم که استاد قرآن بود، برای نماز صبح بیدار میشدم و پس از نماز از من درخواست میکرد که یک صفحه قرآن برای او بخوانم و سپس بخوابم. آنزمان برای من این کار بسیار سخت بود اما به خواست پدرم احترام میگذاشتم و قرآن قرائت میکردم. امروز خدا را شاکرم و قدردان پدر هستم که این توفیق اجباری من را به سمت تلاوت قرآن هدایت میکرد.
در آنزمان که هنوز در نجف ساکن بودیم، با شنیدن نوارهای مرحوم عبدالباسط که بهتازگی در نجف بسیار معروف شده بود، از او تقلید میکردم و در مدتزمان کوتاهی به پیشرفت خوبی رسیده بودم تا آنجا که در محله همه برای تلاوت قرآن از من درخواست میکردند.
یکی از همسایهها که هرسال 14 روز روضهخوانی داشت، از من درخواست کرد تا هرشب برای قرائت قرآن به منزل آنان بروم. این معروفیت نسبی در بین اهالی محله و شهر برای من در سن نوجوانی بسیار خوشایند بود. بسیار مورد تحسین و تشویق قرار میگرفتم.
پس از اینکه در دوران جوانی به ایران بازگشتیم، مدتی را در آبادان همراه با خانواده زندگی کردم اما پس از آن برای کار به تهران رفتم. در زمان حکومت پهلوی بخاطر عدم برگزاری جلسات و محافل قرآنی بهصورت عمومی، در مسیر تلاوت و قرائت قرآن من وقفه افتاد. پس از انقلاب، ساکن قم شدم و در آن زمان به صوت و لحن مسلط بودم و به تشویق یکی از دوستانم در جلسات قرآن مسجد محمدیه که بیرون از حرم مطهر بانوی کرامت واقع شده بود، شرکت کردم. امروز، مسجد محمدیه در طرح توسعه حرم در جوار شبستان امام خمینی حرم مطهر بانوی کرامت واقع شده است.
در جلسات قرآن مسجد محمدیه با مرحوم استاد رنجبر، استاد قاریان ممتاز کشورمان، آشنا شدم. بسیار شخصیت متواضع، انقلابی و متدین بود و تحت تأثیر ایشان بودم.
همچنین در محضر اساتیدی همچون، استاد عباس کعبی، استاد عمار بهبهانی، ابوالفضل علامی و مرحوم شهیدیپور و سایر عزیزان تلمذ کردم. یکسال از حضورم در این جلسات قرآن گذشت که در مسابقات قرآن مجمع قاریان حفاظ قم که در مسجد محمدیه برپا شد، رتبه اول رشته قرائت را کسب کردم. از کودکی با قران مأنوس بودم اما فعالیت قرآنی خود را به صورت حرفهای بسیار دیر و از ۳۳ سالگی آغاز کردم و از سال ۶۴ وارد صحنه قرائت شدم.
ایکنا ـ با توجه به اهمیت و تأثیر انس با قرآن در کودکی به نظر شما امروزه در این عرصه کمکاری نشده است؟
بدون شک اگر انس با قرآن در کودکی رقم بخورد، در وجود انسان نهادینه شده و با او رشد میکند. معتقدم اگر پدرم در کودکی مرا به سمت قرائت قرآن هدایت نمیکرد، شاید امروز نمیتوانستم فعالیتهای چندمنظوره در عرصه قرآن کریم داشته باشم. اگرچه با قاطعیت نمیگویم که افراد در بزرگسالی قادر به شروع یادگیری حفظ یا قرائت قرآن کریم نیستند اما این کار در بزرگسالی و باتوجه به مشقتها و سختیهای فراوان جانبی که وجود دارد، دشوارتر است و به استعداد خاص او بازمیگردد. بنابراین ذهن کودک آمادگی بهتری نسبت به یادگیری هرنوع علم و دانشی دارد و در همین راستا از امام علی(ع) نقل است که فرمود: «العِلمُ مِنَ الصِّغَرِ كالنَّقشِ في الحَجَرِ؛ آموختن دانش در خُردسالى، همچون نقشى است كه بر روى سنگ كنده شود».
یادگیری و آموزش قرآن در کودکی همانند دانهای است که در یک زمین حاصلخیز کاشته شود و پس از مدتها آبیاری و مراقبت به ثمر مینشیند. مسئولیت سنگین و دشواری برعهده آموزش و پرورش و خانوادهها نسبت به آموزش قرآن وجود دارد که باید به آن توجه کنند. آموزش اصولی قرآن کریم باید از مدارس و بهویژه از مقطع ابتدایی و زیرنظر اساتید مجرب از قاریان و حافظان برجسته قرآن آغاز شود.
همچنین والدین نقشی جدی در تربیت قرآنی فرزندانشان دارند اما متأسفانه، گاهی اوقات ملاحظه میکنیم که والدین هم نمیتوانند قرآن را بهدرستی و بدون اشتباه قرائت کنند. در قرآن آمده است که یکی از حقوق فرزندان بر والدین آموزش قرآن است. بنابراین اگر والدین هم صلاحیت آموزش قرآن به فرزندانشان را ندارند میتوانند از کلاسهای آموزشی مؤسسات و دارالقرآنها بهرهمند شوند و از این مسئله غفلت نکنند.
ایکنا ـ از گذشته و شکلگیری هیئت قرآن حسینیه نجفیها تا به امروز بگویید.
در سال 65 و همزمان با کسب اولین رتبه در مسابقات قرآن مجمع حفاظ و قاریان استان قم، اولین جلسه قرآن کریم را در حسینیه نجفیها برپا کردم و تا به امروز این جلسات بهطور منظم هر هفته بهجز در ایام محرم و صفر، برگزار شده است. این جلسات در طول سال هر دوشنبه پس از نماز مغرب و عشا در حسینیه نجفیها مقیم قم واقع در کوچه سوم چهارمردان برپا میشود.
به یاری خداوند تاکنون جلسات قرآن این حسینیه تعطیل نشده است و به برکت نور قرآن هرسال باشکوهتر از سال گذشته برگزار میشود. متولیان جلسات قرآن باید در برپایی آن استقامت و استمرار داشته باشند و نگاه ویژه و خاص خود را جذب جوانان در این محافل داشته باشند، چراکه محافل قرآنی با حضور جوانان رونق میگیرد.
این جلسات شامل آموزش تلاوت و قرائت، معارف و آموزههای قرآن است و فقط به قرائت بسنده نمیکند. اما تمرکز اصلی بر تلاوت و قرائت اکثر شرکتکنندگان در جلسه است و گاهی اوقات بهعلت کثرت حضور مردم فرصتی برای رفع اشکال باقی نمیماند.
بسیاری از افراد به بنده گفتند که جلسه قرآن خود را به ثبت برسان تا از این طریق به بودجه و درآمدی دست پیدا کنید، ولی هیچگاه این کار را انجام ندادم و همواره بر مردمیبودن جلسات قرآن تأکید داشتم. خداوند متعال نیز این توفیق را داده است که جلسات ما تاکنون خوب و عالی برگزار شده است.
پس از تشکیل جلسه قرآنی حسینیه نجفیها در قم، گروه تواشیح الغدیر را نیز از سال ۶۸ تشکیل دادیم که به حمد و توفیق الهی نیز توانستیم با این گروه مقامهای بسیاری را کسب کرده و در نقاط مختلف نیز به اجرای برنامه بپردازیم.
ایکنا ـ از خاطرات قرآنی در ماه رمضان برایمان بگویید.
از آنجایی که با علاقه و اشتیاق فراوان پا به عرصه قرآن گذاشتم، بهسرعت پیشرفت کردم و 4سال پس از حضور در این عرصه، عضو قاریان انتخابی برای اعزام به خارج از کشور شدم بههمین علت از حضور در محافل و مسابقات قرآن خارج از کشور خاطرات بسیاری دارم.
در سال 1368 در مسابقات قرآن مالدیو در جنوب غرب سریلانکا حضور پیدا کردیم. در آن زمان به قاریان اعزامی به عنوان قاری ویزا نمیدادند و ما به ناچار برای سفر به مالدیو ویزای توریستی گرفتیم. در آن زمان، رئیسجمهور مالدیو، شخصی هنرمند و خطاط بود که هرساله در ماه مبارک رمضان یکی از قاریان برجسته کشور مصر را برای قرائت در حاشیه مسابقات قرآن دعوت میکرد و در آن سال، شحات محمد انور، از قاریان برجسته قرآن کریم که بهتازگی شهرتی خاص در مصر پیدا کرده بود به این مسابقات دعوت شد. من به همراه سه تن از قاریان اعزامی به مسابقات با شحات انور دیدار کرده و در محضر او تلاوت کردیم. از تلاوت ما لذت برد و بسیار تحسین کرد.
پس از این ملاقات، همان افرادی که در دادن ویزا به قاریان ایرانی سختگیری میکردند، با هتل محل اسکان ما، تماس گرفتند و برای تلاوت در مجلسی با حضور رئیسجمهور و جمعی از وزیران و سفیران مالدیو از ما دعوت کردند. من بهعنوان نماینده قاریان اعزامی به مالدیو، برای تلاوت در این مجلس قرآنی حضور پیدا کردم. این محفل، شب ولادت امام حسن مجتبی(ع) در 15 ماه مبارک رمضان برپا شد. زمانی که در جایگاه تلاوت نشستم به درگاه خداوند متوسل شدم تا بتوانم بهخوبی عهدهدار مسئولیت و نمایندگی قاریان شیعه و ایرانی باشم. از استقبال و تحسین وزیران و سفیرانی که برای معرفی سمت من آمدند، متوجه شدم که خداوند در این امر من را بهخوبی یاری کرده و تلاوت تحسینبرانگیزی اجرا شده است. پس از آن، برای حضور و تلاوت در مساجد، نماز جمعه و محافل قرآنی مالدیو از ما دعوت کردند.
در همین سفر، یک فرد از فرقه وهابیت حاضر در مسابقات، به یکی از قاریان ایرانی گفته بود: «قرآن شما با قرآن ما متفاوت است و قرآن چاپ جمهوری اسلامی ایران 31 جزء است». زمانی که متوجه این مسئله شدم دو قرآن یکی چاپ جمهوری اسلامی ایران و دیگری چاپ عربستان سعودی را برداشتم و به سراغ شخصی که این سخن را مطرح کرد، رفتم. او را به لبخند و آرامش دعوت کردم و از او خواستم تا تحتتأثیر تبلیغات ضدشیعی قرار نگیرد و سپس هر دو قرآن را به او نشان دادم. زمانیکه این شبهه و ابهام برای او مرتقع شد به او گفتم «شما شرعاً مسئول هستید که هرجا سخنی درباره این موضوع علیه شیعیان شنیدید، از شیعیان دفاع کنید» پذیرفت و عبور کرد.
ایکنا ـ استاد در پایان، یک آرزو و دعا برای ملت ایران در سال جدید داشته باشید.
آرزو میکنم برای شما و ملت عزیز ایران که در سال جدید در بهار طبیعت و در بهار قرآن کریم هرآنچه از خداوند میخواهید، هر آرزوی خوبی که به صلاح شما هست، اعطا کند. صحت، سلامت و عافیت شما و حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران تا قیام منجی عالم بشریت، امام زمان(عج) را از خداوند خواستارم. والسلام علیکم والرحمهالله وبرکاته.
گفتوگو از محدثه نعیمیفرد
انتهای پیام