مرضیه نفری، نویسنده و کتابدار در گفتوگو با ایکنا از قم، درباره عوامل کاهش و ریزش مخاطبان کتابهای حوزه دینی و مذهبی، بیان کرد: در وهله اول باید توجه داشته باشیم چه کتابی را دینی و چه داستانی را مذهبی میدانیم. یک داستان زمانی دینی تلقی میشود که در راستای هدایتگری قرار میگیرد و الزاما یک قصه دینی و مذهبی نباید بهطور مستقیم به آیات قرآن کریم اشاره کند.
وی با اشاره به اینکه امروز پس از گذشت 21 سال سابقه و فعالیت در حوزه کتابداری نسبت به سلیقه مخاطبان آگاهی پیدا کردم، افزود: امروزه، کتاب حاوی متون عربی دیگر موردپسند مخاطب بهویژه قشر جوان واقع نمیشود، اما مخاطب با مفاهیم عالی مانند انسانیت، گذشت، صبر، فداکاری و مفاهیم قرآنی بیگانه نیست و آنها را میپذیرد. بنابراین، هنوز هم کتابی که مفاهیم انسانی و قرآنی داشته باشد، موردپسند مخاطبان واقع میشود.
نویسنده کتاب «شبهای بیستاره» تصریح کرد: برخی اذعان دارند که کتابها و قصههایی با مفاهیم قرآنی مخاطب ندارد، اما این مسئله را نمیپذیرم، چراکه ماهیت پرداخت به مفاهیم درست و متعالی انسان در قصههای ایرانی در برخی موارد تغییر پیدا کرده است که مورد پسند مخاطب واقع نمیشود در غیر این صورت همه انسانها، عالیترین مفاهیم انسانی را فارغ از اینکه پرداخت دینی داشته باشد یا نداشته باشد، میپذیرند.
وی در رابطه با عوامل کاهش تمایل داستاننویسان ایرانی به نوشتن داستانهای دینی و مذهبی ادامه داد: امروزه بیشترین برداشت و پرداخت نویسندگان جوان از تجربههای زیستی خودشان است. بنابراین، اگر یک نویسنده با قرآن و مفاهیم قرآنی مأنوس باشد، آثار و نتایج آن در قلم او جاری و ساری میشود؛ در واقع با هر آن چیزی که در زیست فردی و اجتماعی خود در تعامل باشد خواه یا ناخواه به دغدغهای در فکر او تبدیل میشود و در قلم او به رشته تحریر درمیآید.
نفری بیان کرد: مفاهیم قرآنی که مُبیّن عالیترین مفاهیم انسانی است در هیچ برههای از زمان تکراری، قدیمی و منسوخ نمیشود و انسان در زندگی روزمره خود مدام با آن سر و کار دارد. بنابراین، اگر ما بهعنوان نویسنده بتوانیم این مفاهیم را به زیبایی و در خور شأن مخاطب در قالب روایت و داستانی تأثیرگذار بیان کنیم، مخاطب خودش را پیدا میکند.
نویسنده کتاب «جا مانده از پسر» اظهار کرد: اگر برای نگارش کتابهای دینی و مذهبی از تکنیک ضعیف و غیر حرفهای و مستقیمگویی استفاده شود، موردپسند مخاطب نیست؛ در واقع اگر مخاطب بخواهد با مفهوم یکتاپرستی، شرک و کفر آشنایی پیدا کند، کتاب «توحید» اثر شهید مطهری را میخواند، اما زمانی که تصمیم میگیرد یک داستان را مطالعه کند دیگر اشارههای مستقیم به آیات و مفاهیم قرآن را نمیپذیرد.
وی تصریح کرد: نویسندهای که دغدغه دین و یکتاپرستی داشته باشد، میتواند همین مفاهیم را به شکل حرفهای در داستانش بهکار بگیرد، بهگونهای که مخاطب علاوه بر مطالعه یک روایت جذاب و دلنشین بتواند محتوا و پیامهای دینی و قرآنی را هم دریافت کند.
نفری با اشاره به اینکه شکل ارائه به مخاطب باعث تضعیف حوزه کتب دینی و مذهبی شده است، افزود: در حوزه نگارش کتب دینی، در بسیاری از مواقع نتوانستیم با ساختن شخصیتهای مذهبی و مؤمن در داستان و رمانهایمان آنها را برای مخاطبان باورپذیر کنیم، زیرا هنوز اغلب رماننویسان و داستاننویسان ایرانی از مفاهیم قرآنی و آموزههای دینی سرشار نشدند.
این نویسنده و کتابدار ادامه داد: یکی از راهکارهایی که میتوان نویسندگان را با مفاهیم و ارزشهای دینی مأنوس کرد، برگزاری دورههای آموزشی تدبر و پژوهش در قرآن کریم ویژه نویسندگان و داستاننویسان ایرانی است؛ در واقع متولیان امر میتوانند موضوعات و مفاهیم دینی و مذهبی مبتلابه جامعه را در این کارگاههای آموزشی به نویسندگان ارائه بدهند.
نفری ضمن ارائه یکی دیگر از راهکارهای ارتقای حوزه داستاننویسی دینی افزود: اگر امروز طلاب دینی در حوزه داستاننویسی صاحب سبک و ایده باشند، بهدرستی مفاهیم دینی در قلم آنان جاری میشود؛ در واقع یکی از اتفاقات مثبت عرصه داستاننویسی دینی که در سالهای اخیر به وقوع پیوست برگزاری دورههای داستاننویسی ویژه طلاب توسط حوزه هنری انقلاب اسلامی بود که بهواسطه آن برخی از طلاب وارد حوزه داستاننویسی شدند.
وی تصریح کرد: در ادبیات روس، در کتاب «برادران کارامازوف» رمانی از فیودور داستایوفسکی بهطور مستقیم و غیرمستقیم از کتب مقدس و دینی صحبت میکند، اما شخصیتپردازی قوی و حرفهای این نویسنده سبب ماندگاری این اثر شده است، مگر میتوان این کتاب را دینی و مذهبی ندانست؟ نویسنده سالها بهواسطه حضور در کلیسا و سپس فاصله گرفتن از آن بهدرستی مفاهیم دینی و مذهبی را درک کرده و با آن مأنوس شده است و به همین خاطر شخصیتهای زنده و تأثیرگذاری را خلق میکند.
این داستاننویس ایرانی با اشاره به اینکه بازار نشر در ایران هنوز به صنعت تبدیل نشده است، گفت: متأسفانه در کشور ما همچنان در حوزه کتابخوانی، مخاطب حرف اول را نمیزند؛ در واقع در بسیاری از موارد شاهد توزیع نامناسب و غیرقابل در دسترس بودن کتابهای فاخر و تولیدات ایرانی ارزشمند بودیم و در چنین شرایطی حق انتخاب برای خریدن کتاب از مخاطب سلب میشود.
وی در پایان به معرفی برخی داستانها با موضوعات دینی و مذهبی پرداخت و گفت: «مثل نهنگ نفس تازه میکنم» به نویسندگی معصومه امیرزاده، «سنگی که نیفتاد» به قلم محمدعلی رُکنی، «غمسوزی» به قلم اعظم عظیمی و «تشریف» به نویسندگی علیاصغر عزتیپاک از مجموعه داستانهای ایرانی فاخر با درونمایه دینی و مذهبی است که برای ذائقه مخاطب ارزش ویژهای قائل شده و با روایتهای صادقانه، جذاب و دلنشین حاوی عالیترین ارزشهای انسانی است و آنها را به مخاطبانش هدیه میدهد.
انتهای پیام