پذیرش پایین جامعه در تغییر باورها/ برای اعتمادسازی واکسیناسیون به‌ فرصت نیاز داریم
کد خبر: 4012757
تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱۴۰۰ - ۰۷:۴۵
واکسن‌هراسی؛ از فریب تا واقعیت/ 5

پذیرش پایین جامعه در تغییر باورها/ برای اعتمادسازی واکسیناسیون به‌ فرصت نیاز داریم

عضو شورای استانی سازمان روان‌شناسی و مشاوره قم گفت: باید پذیرفت در امر واکسیناسیون درصدی از مردم بینش ندارند و پذیرش‌شان پایین است و بعضی افراد با طیف‌های مختلف به دلیل هویت و تفاوت‌های فردی و سیستم روانی مستقل همیشه تشخیص خودشان را دارند، خصوصا وقتی یک تکنولوژی در حوزه‌ای ورود کند؛ این افراد لزوما آدم بد یا خوبی نیستند بلکه در تغییرباور، پذیرش‌جویی پایینی دارند که به مرور حل خواهد شد چراکه اعتمادسازی زمان‌بر است.

 مبین صالحی، عضو شورای استانی سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره قمبه گزارش ایکنا از قم، سازمان روانی ما عقده‌ها، توانمندی‌ها، تنش‌ها و کاستی‌هایمان را کنترل می‌کند که این موارد در تجمیع با هم در نهایت ما انسان‌ها را تحت کنترل خود در می‌آورد و روی انتخاب‌ها، ارتباطات، افکار، ذهن و تحلیل و بررسی ما حاکمیت پیدا می‌کند.

براساس این نظر برخی از افراد جامعه همیشه مخالفند که شامل چهار گروه هستند: دسته اول افرادی که با توجیهاتی قصد ابراز وجود دارند و خاصیتی جز مخالفت ندارند و در پی هر اثبات، خواستار اثباتی دیگر هستند، شاید همان گروهی که هیچ‌گاه ایمان نمی‌آورند و در قرآن به آن‌ها اشاره شده است؛ دسته دوم افرادی که تحت‌الشعاع توجیهات گروه شماره یک هستند و به نوعی پیرو هستند.

دسته سوم افرادی که قدرت‌طلب هستند و گاهی حتی تا دم مرگ هم قبول نمی‌کنند به بیماری خطرناکی همچون کرونا مبتلا شدند برای اینکه به همه ثابت کنند متفاوت و صاحب قدرت‌های مافوق هستند و دسته چهارم افرادی که جاهل هستند.

البته این قشر افراد صرفا خاص اینجا و امروز نیستند بلکه در اروپا و از قدیم هم بودند؛ مثلا زمان امیرکبیر از آبله‌کوبی فراری بودند و امروز نیز عده‌ای از واکسن کرونا فراری هستند، لذا تا زمانی که فکر، ذهن و درک ثابت باشد و تغییر نکند وضعیت‌شان ثابت خواهد بود.

با توجه به اینکه قول داده بودیم در سلسله گفت‌وگوهایی به بررسی موضوع واکسیناسیون بپردازیم تا شبهات مردمی کاهش بیابد و قلم به ستایش زندگی و حفظ آن جوهر خالی کند امروز تصمیم گرفتیم حساسیت‌هایی که هنوز در جامعه طنین دارد و به نوعی پررنگ است را با مبین صالحی، عضو شورای استانی سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره قم و مدیرگروه روان‌شناسی مؤسسه آموزش عالی طلوع مهر در میان بگذاریم تا شبهات مردمی از منظر روان‌شناسی بررسی و تحلیل شود، متن گفت‌وگو با وی به شرح ذیل است:

ایکنا_ موضوع پاندمی کووید 19 و واکسیناسیون همچنان در صدر اخبار دنیا قرار دارد، با توجه به این موضوع چه تدابیر فرهنگی، تشویقی و تبلیغی را برای گسترش امر خطیر واکسیناسیون پیشنهاد می‌کنید؟

اگر از لحاظ فرهنگی بخواهیم بررسی کنیم، ابتدا لازم است در مورد واکسیناسیون یک اعتمادسازی اتفاق بیفتد؛ البته خوشبختانه هرچه تعداد افراد واکسینه شده افزایش می‌یابد این خود یک اعتباربخشی محسوب می‌شود.

به نظر می‌آید برای افزایش سرعت واکسیناسیون و بیان مؤثر بودن این واکسن یا ضرورتش از افرادی که برای مردم از اعتبار بیشتری برخوردار هستند و مردم آن‌ها را وابسته به فضا و قشری خاص نمی‌دانند کمک گرفته شود تا از مردم دعوت به عمل آورند؛ در میان برنامه‌های صداوسیما، فضاهای مجازی و حتی برنامه کودک وارد شوند و در حد یک دعوت از مردم بخواهند که برای واکسینه شدن همراهی کنند.

این افراد می‌توانند از قشر هنرمندان، ورزشکاران و یا اهل علم باشند که مردم آن‌ها را دوست دارند و در موردشان تردید نمی‌کنند، صرف اینکه فقط پزشکان در مورد حوزه سلامت مردم را تشویق کنند این جوابگو نخواهد بود چون ممکن است افرادی باورهایی منفی داشته باشند و مثلا بگویند این افراد به فکر منافع خودشان هستند.


بیشتر بخوانید:


ما معمولا از مشوق‌های مادی استفاده نمی‌کنیم و توصیه نمی‌کنیم ولی در شرایط خاص مثلا همین واکسیناسیون که از آن طرف سوءتبلیغ‌هایی صورت گرفته است این نیاز دیده می‌شود که  در بعضی جاها نیز امتیازهایی برای افراد در نظر می‌گیرند تا استفاده از بعضی امکانات خاص به افراد واکسینه شده تعلق بگیرد.

مشوق‌های مادی نیز می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد، ما معمولا این تشویق‌های مادی را توصیه نمی‌کنیم ولی وقتی امر واکسیناسیون خیلی ضرورت دارد این را توصیه می‌کنیم؛ چون یک حالت اورژانسی پیش آمده؛ ولی اینکه ما بگوییم این سبک تشویق برای هر واکسیناسیون و هر اقدام سلامت روانی توصیه شود، خیر توصیه نمی‌شود.

ایکنا_ در میان افرادی که هنوز میل و رغبتی به امر واکسینه شدن ندارند گاهی شنیده می‌شود که می‌گویند: «به ما چه که برویم واکسن بزنیم، به ما چه کار دارید» در حالی که به تمامی امور اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و حتی امور خارجه اظهارنظر می‌کنند و خودشان را صاحب‌نظر می‌دانند، آیا این درست است که بگوییم این شهروندان دچار تناقض‌گویی هستند؟

این سبک رفتار نوعی دخالت در تصمیم‌گیری‌هاست، مثلا سیستم سلامت یا بالاتر از آن براساس مصالح مردم تصمیمی می‌گیرند ولی این گروه از افراد خودشان را جدا می‌کنند و می‌گویند که این تصمیم ما را دربر نمی‌گیرد؛ این افراد در واقع تشخیص خودشان را دارند حالا از آن طرف هم مثلا حکومت عنوان می‌کند فلان واکسن نباشد و این افراد نظر خودشان را دارند.

این دخالت است نه تناقض و این «به ما چه» یعنی «به شما چه و ما نظر خودمان را داریم» البته این افراد طیف‌های مختلفی دارند و تبیین‌های متعددی دارند و ممکن است اگر با هر کدام که صحبت کنیم هر کدام مطلب خاص خودشان را بگویند، مثلا بگویند که واکسن آسیب‌زننده است؛ دیگری بگوید که این افراد دنبال پول هستند و یا ممکن است افرادی اعتقادی به این برنامه‌ها و شیوه‌ها نداشته باشند و روش‌های جایگزین داشته باشند و این «به ما چه» یعنی «من نمی‌خواهم» ولی در ادامه حتما دلایلی برای خودشان دارند.

به هر شخصی که واکسن نمی‌زند برچسب مسئولیت‌ناپذیری نزنیم

آدم‌هایی هستند که به‌طور کلی به هیچ‌ شخصی کاری ندارند مثل آدم‌های بی‌هویت که هیچ‌ چیزی برایشان مهم نیست؛ ماشین‌شان هم هوا را آلوده کند برایشان مهم نیست و صرفا علاقه دارند کار خودشان را انجام دهند و الان در مورد کووید 19 و واکسیناسیون هم همین‌طورند؛ هر چقدر هم بگوییم با عدم واکسینه شدن شما جان بقیه در خطر است. این افراد کاری به این کارها ندارند و چه بسا حتی هویت شخصی ‌آن‌ها درست شکل نگرفته باشد مگر یک نفر با دلایل علمی عنوان کند که واکسن بدن را ضعیف می‌کند که در این صورت هویت این فرد با آدم‌های دیگر تفاوت دارد و این غیرعادی نیست؛ این یک تفاوت فردی است که بعضی سریع تحت نفوذ اجتماعی قرار می‌گیرند ولی بعضی سیستم روانی مستقلی دارند و به این زودی پذیرش‌جویی ندارند و این افراد لزوما آدم‌های بد و یا خوبی نیستند.

فرض کنید شخصی که اختلال شخصیت دارد نسبت به تغییر باور، پذیرش پایینی دارد و ممکن است فردی اصلا این اختلال را نداشته باشد ولی ذهن بسته‌ای داشته باشد هر چند در زندگی خود آدم موفقی است که مشکل اینجاست، ما به هر شخصی که واکسن نزند برچسب مسئولیت‌ناپذیری می‌زنیم و ما علت اینکه چرا واکسن نمی‌زنند را نمی‌دانیم.

ایکنا_ در گفت‌وگوهایی که با مردم داشتیم و نگرش‌های مختلف مردم را شنوا بودیم؛ عده‌ای از افراد معتقد بودند اگر متخصصان پژوهشی در امر واکسن داشته چرا با سند و مدرک آن را عنوان نمی‌کنند؛ بعضی افراد هم معتقد بودند کل مبحث کرونا دروغی بیش نیست و یک توطئه جهانی است که افرادی هم نگرش‌شان این بود دکترها خدا نیستند و عمر دست خداست، تحلیل شما از این جملات چیست؟ 

ببینید گاهی در فضای خانواده علیه واکسن و واکسینه شدن صحبت می‌شود و اگر هزاران دلیل هم که از طریق سیستم‌ها و رسانه‌ها برایشان بیاورید، تأثیر نخواهد داشت و لازم است با این افراد به‌صورت فردی صحبت شود و این دلایل مطرح شده خیلی کلی‌گویی نباشد. به‌طور مثال ما در بحث مشاوره گاهی افرادی مراجعه می‌کنند که هرچند حرف‌هایی را قبلا شنیدند ولی در فضای چهره به چهره و اتاق مشاوره، همان حرف را بیشتر می‌پذیرند.

با مردم نمی‌شود جنگید

یک مشکل ما این است که مسئولان و پزشکان خیلی همدلی نمی‌کنند، اینکه یک نفر التماس و یک نفر گریه کند این موارد تنها بی‌اعتباری می‌آورد؛ لازم است این افراد اشکالات و مخصوصا عملکرد بد خودشان را در تأخیرها، بی‌توجهی‌ها و ساده‌انگاری‌ها بپذیرند تا مردم راحت‌تر با آن‌ها همراهی کنند؛ ولی مشکل اینجاست که معمولا ترسو هستند، جرئت‌مندی پایینی دارند، تفکر نقاد ندارند و البته سبک ارتباطی پایینی دارند و به نوعی سبک ارتباطی بلد نیستند که در واقع مشکل از خودشان است.

باید بدانند با مردم نمی‌شود جنگید و بالاخره مردم توقعاتی دارند و مردم را که یکی‌یکی نمی‌شود تغییر داد ولی در بعد اجتماعی، آن‌ها می‌توانند مؤثر باشند که مسئولیت‌پذیری پایینی دارند و اخیرا هم با یک عذرخواهی مسخره، فکر می‌کنند مسئولیت‌پذیری یعنی عذرخواهی کردن و این فایده ندارد.

ایکنا_ پیشنهاد شما برای مسئولان و پزشکان برای بهبود رویه واکسیناسیون چیست؟

یاد گرفتن برخی مهارت‌ها؛ عمدتا باید خیلی مسائل را به عهده مردم بسپارند، مثلا گاهی اوقات مردم اگر بسیج شوند خیلی مؤثرتر عمل می‌کنند و مردم هم احساس می‌کنند که کار دست خودشان است، ولی وقتی مردم احساس می‌کنند کنترلی روی کارها ندارند احساس بدی پیدا کرده، چراکه فکر می‌کنند کنترل همه چیز دست خودشان است.

همچنین باید واقعیت‌های علمی را بگویند و باز هم می‌گویم هرچه همه واقعیت‌های علمی را بگویند در نهایت بعضی مردم نمی‌پذیرند، چراکه مثلا من هرچند هم با یک نفر صحبت می‌کنم و می‌گویم به علت این رفتارها این اتفاق می‌افتد و پشت حرف من هم صد تا پژوهش علمی است ولی آن فرد می‌گوید: ما این‌ها رو قبول نداریم و باید پذیرفت درصدی از مردم بینش ندارند و پذیرششان پایین است و اگر همه مردم هم بسیج شوند، عده‌ای هستند که واکسن نمی‌زنند و حتی واکسنی که همه دنیا پذیرفتند هنوز افرادی واکسن کودکان را نمی‌زنند(واکسن‌هایی که تا قبل از مدرسه باید به کودکان تزریق شود).

تهدید عدم ارائه خدمت در صورت واکسینه نشدن بی‌اعتمادی به بار می‌آورد

این تهدید کردن‌ عدم ارائه خدمات به افرادی که واکسن تزریق نکردند اصلا خوب نیست و بی‌اعتمادی می‌آورد؛ این افراد اغلب با یک سری ادعاهایی از افرادی دیگر به این دلیل که ادعاها به نگرششان نزدیک‌تر است همان را می‌پذیرند و مثلا پژوهشی در رابطه با اینکه واکسن هوش را کم می‌کند، ندارند و به این موضوع هم که مرگ و میر در افرادی که واکسینه شدند کاهش یافته است کار ندارند، البته این خاص ایران نیست و کشورهای دیگر را هم که در نظر بگیریم مثلا خود آمریکا هنوز نیمی از مردمانش با درصدی بالا و پایین، حاضر نیستند از واکسن استفاده کنند. آدم‌ها با هم فرق زیادی نمی‌کنند و ممکن است صرفا در یک فرهنگ این مورد کمتر یا بیشتر باشد که وقتی یک تکنولوژی در حوزه‌ای ورود می‌کند برخی مخالفت می‌کنند.

مثلا مدارس جدید که در کنار مکتب‌خانه‌ها آمد افرادی مقاومت کردند و معمولا این در همه کشورهای اروپا و آمریکا هم هست و یک اختراع جدید را در ابتدا قبول نمی‌کنند، مثلا در اروپا وقتی به جای سکه اسکناس آمد هر چقدر هم استدلال آوردند که ارزش این اسکناس و مطابق با آن در بانک طلا وجود دارد و پشتوانه است افرادی هنوز سکه را قبول داشتند و این قبیل موارد همیشه بوده است؛ باید منتظر روزی باشیم که واکسن کرونا همگانی شده تا این مسئله حل شود، چراکه اعتمادسازی زمان‌بر است و فرصت می‌خواهد.

ایکنا_ عده‌ای معترضند که چرا با توجه به اینکه مشاهده می‌شود بعد از فرایند واکسن عده‌ای به دلایل مختلف فوت می‌کنند چرا غربالگری صورت نمی‌گیرد. نظر تحلیلی ـ روان‌شناسی شما چیست؟ آیا این افراد هم جزو همان قشری قرار می‌گیرند که عمدتا مخالف هستند یا خیر؟

اگر بخواهیم آزمایش و غربالگری قبل از انجام واکسیناسیون انجام بگیرد مراحل طولانی خواهد شد و زمانی که کار سخت شود همراهی کمتر شده و در این موقعیت اولویت این است که کار ساده‌تر شود.

مثلا می‌گویند داخل ماشین واکسن می‌زنیم یا می‌گویند با یک تماس خودمان می‌آییم، لذا در شرایط خاص ممکن است پروتکل‌ها رعایت نشود و اگر بخواهیم خیلی ایده‌آل حرکت کنیم کار مشکل خواهد شد؛ لازم است خود عوامل این را بپذیرند که این کار غیرعلمی است ولی در عین‌حال دلیلش را برای مردم بگویند چراکه روراستی و صداقت اگر باشد مردم می‌پذیرند و مشکل همین است که توضیح نمی‌دهند.

ایکنا_ از جمله سؤالات افرادی که برای واکسن هنوز مراجعه نکردند این است که وقتی کرونا قدمت ندارد و دارویی برایش نیست پس چطور واکسن برایش ساخته شده؛ آیا این سؤال زیرمجموعه بدبینی است یا مخالفت؟

ما دقیقا نمی‌دانیم این واکسن‌ها چطور ساخته می‌شود، مردم باید بدانند واکسن برکت چگونه ساخته می‌شود و بقیه واکسن‌ها چگونه؛ یا اینکه اصلا چرا همه همزمان با هم کار نمی‌کنند تا یک نوع واکسن ساخته شود و کار سریعتر پیش برود و سریعتر گسترش پیدا کرده و این موارد برای همه مردم سؤال است که چرا اصلا خود کادر بهداشت نظرات متفاوتی دارند با توجه به اینکه آنجا کانون اطلاعات است و این‌ها مشکلات عمده‌ای است که باید مردم توجیه شوند.

ایکنا_ بعضی سؤال می‌کنند که اگر مسئولان نگران سلامت ما هستند چرا فقط برای کرونا کارت صادر می‌کنند در حالی که در مورد بیماری‌های مقاربتی در این همه سال با این همه آمار مرگ و میر و ترویج بیماری هیچ تدبیری نشده و هیچ کارتی به‌صورت رندوم در بازه زمانی مشخص صادر نمی‌شود؟ آیا این هم همان مخالفت است و به نوعی عذر تراشیدن یا خیر. نظر شما در مورد این قبیل سؤالات چیست؟

مردم باید بدانند بخشی از این اهمیت دادن به امر واکسیناسیون به دلیل مرگ و میر بالا و انتقال بالای ویروس کووید 19 است که به مرور وقتی این بیماری هم حالت بومی به خود بگیرد این حساسیت‌ها کاهش پیدا کرده و اینجا هم همان توجیه نکردن مردم مطرح است، مثلا نمی‌گویند در زمان پاندمی و اپیدمی فلج اطفال، سل، آبله هم کنترل تهاجمی‌تر بود که البته خیلی از این سؤالات برگرفته از جهل است؛ یعنی اگر شما حتی توضیح هم بدهید افرادی نمی‌پذیرند.

اگر ابتدا طبق تصمیمات اتخاذ شده کادر درمان واکسن بزنند تا اعتمادسازی صورت بگیرد و بعد مردم واکسینه شود باز هم قبول نمی‌کنند و می‌خواهند فقط بحث کنند نه اینکه ما برچسب بزنیم بلکه افرادی هستند که ویژگی بدبینانه و ذهن بسته دارند، سنتی فکر می‌کنند، تغییر فکرشان ضعیف است و مثل خیلی از قدیمی‌ها با تکنولوژی کنار نمی‌آیند.

گفت‌وگو از هدی‌سادات چاوشی

انتهای پیام
captcha