کد خبر: 2708604
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۰
فاضل لنکرانی:

انتساب ذوالقرنین به کوروش و اسکندر ازنظر روایی و تاریخی درست نیست

گروه اندیشه: آیت‎الله فاضل لنکرانی انتساب ذوالقرنین به کوروش و اسکندرمقدونی را خلاف روایات در این حوزه دانست.

به گزارش خبرگزاری بین‎المللی قرآن(ایکنا) از قم، آیت‎الله محمد فاضل لنکرانی 24 دی در درس تفسیر گفت: در قرآن کریم نسبت به قضیه یاجوج و ماجوج اشاره شده است و در سوره کهف در خصوص ذوالقرنین مطالبی بیان شده است که دلالت از آن دارد که وقتی ذوالقرنین سدی را برای در امان ماندن مردم از آزارهای یاجوج و ماجوج ساخته بود، ایشان آن سد را با کمک مردم ساخت و به شکلی این سد را ساخت که آن قوم ظالم نتوانستند به مردم آزار برسانند.
وی افزود: در قرآن بیان شده است ذوالقرنین وقتی آن سد را ساخت بیان کرد که این سد رحمتی از رب من است و زمان قیامت و یا در زمان ظهور این سد از بین می رود.
این استاد حوزه تصریح کرد: بحث در خصوص کیستی ذوالقرنین متفاوت است ولی از میان احتمالات دو احتمال قوی ترین احتمالات است؛ عمده بزرگان اهل سنت ذوالقرنین را همان اسکندر مقدونی می دانند ولی برخی مثل آلوسی نیز به فخر رازی این اشکال مهم را وارد کردند که اسکندر اصلا مومن نبوده است و ستاره پرست بوده است در حالیکه ذوالقرنین مومن بوده است.
وی گفت: قول دوم با حضور بزرگانی چون علامه و برخی از بزرگان مطرح شده است که آن شخص را به کوروش منتسب می دانند؛ علامه بیان می کند که کوروش بر اساس آنچه که در کتب اهل قدیم آمده است موصوف به تدین است و پادشاه عادلی بوده و ظالم نبوده است و بسیاری از صفات ذوالقرنین را دارا بوده است.
وی افزود: شاهد دوم همان قضیه مجسمه است که مجسمه ای از کوروش بدست آمده است و در آنجا خصوصیات ظاهری آن مجسمه با ذوالقرنین مطابقت دارد.
لنکرانی خاطرنشان کرد: مرحوم علامه می فرمایند که در کتب عهد عتیق بیان شده است در حالی که این کتب برای ما اعتبار استدلالی ندارد؛ البته این نکته اصولی را نباید از یاد برد که در بحث استصحاب شرایع سابقه نظرات مختلفی از سوی مراجع گذشته بیان شده است؛ مرحوم شیخ و آخوند خراسانی استصحاب شرایع سابقه را درست می دانند ولی بزرگانی چون مرحوم امام راحل و مرحوم آیت الله العظمی خویی به آن معتقد نیستند.
وی گفت: هر دو گروه با این سوال مواجه می شوند که اگر بخواهیم حکمی را از شرایع سابقه بگیریم باید مطمن شویم که این حکم در آن کتب اصیل وجود داشته است.
وی اظهارکرد: در اینجا اول باید موضوع را روشن کرد و سپس به بحث حکمی برسیم؛ یعنی چطور باید ابتدا یقین پیدا کنیم که این حکم در شرایع سابقه وجود داشته است.
این استاد حوزه گفت: قرآن گاهی اوقات برخی از احکام موجود در شرایع سابقه را بیان کرده است که برای ما یقین می آورد؛ در سوره بقره بیان می کند که وقتی حضرت موسی باز گشت و دید که قومش گوساله پرست شده اند، از جانب خداوند حکمی آمد مردم توبه کنند و باید خودشان را هم بکشند؛ یعنی در این آیه بر می آید که حکم مرتد در شریعت حضرت موسی قتل بوده است.
وی اظهارکرد: مرحوم علامه مهمترین دلیل خود را به کتب اهل عتیق خصوصا در کتاب دانیال، عذری و اشعیا ارجاع می دهد؛ بخصوص در کتاب دانیال نبی(ع) و قضیه خواب ایشان و پاسخ جبرییل به وی که علامه به آنها ارجاع داده است را نیز باید مطالعه کرد.
فاضل لنکرانی خاطرنشان کرد: وقتی که با مطالعه دقیق این کتب را بررسی می کنیم به این نتیجه می رسیم که به هیچ کدام از این کتب نمی تواند اعتبار سندی کرد.
وی گفت: محققان یهودی اغرار کرده اند که بر اثر حوادث تاریخی تورات اصلی از بین رفته است و آنچه که امروز وجود دارد، از سوی دیگران نوشته شده است؛ تورات که مشتمل بر اسفار خمسه است در برخی از قسمت ها، سخن از مسایل پس از رحلت حضرت موسی می کند.
این استاد حوزه بیان کرد: مرحوم مبلغی آبادانی در سه جلد به تاریخ ادیان جهان می پردازد؛ ایشان در این کتاب به خوبی کتب عهد قدیم را معرفی می کند؛ این کتب عهد قدیم یک بخش تورات است و بقیه، کتب دیگر؛ سپس ایشان بیان می کند که تورات ساخته ادوار پس از حضرت موسی(ع) است و در  این راستا شواهدی بیان می کند.
فاضل لنکرانی خاطرنشان کرد: از جمله این شواهد می توان به بیان موت حضرت موسی است؛ این کتاب چند سفر دارد که اولین آن شامل پیدایش انسان است و هر سفری باب های مختلفی دارد از جمله اعداد و تسنیه و... است؛ ایشان بیان می کند که بیان موت حضرت موسوی در این سفر است.
وی گفت: ایشان بیان می کند که شیوه نگارش عهد عتیق بیشتر به شکل تاریخ نویسی و رمان نویسی است و به یک سبک کتاب آسمانی نگارش نشده است؛ از اشکالات دیگر آن است که در سفر پیدایش از خدا به نام خدا نام می برد و در جای دیگر به یحوه آن را مسمی می کند؛ تورات به زبان عبری بوده است و سپس به زبان های دیگر ترجمه شده است و این ترجمه سبب شده است که مترجمین مطالب دیگری را داخل این کتاب می کند.
این استاد حوزه خاطرنشان کرد: در خصوص آن دوازده نفری که حضرت به کنعان فرستاد و بسیاری از نکات دیگر به همین دلیل آخر تناقضاتی واقع شده است.
وی گفت: عهد عتیق مجموعا از بیست و پنج کتاب و سه فصل تشکیل شده است؛ یک فصل مرتبط به تورات است که شامل اسفار پنج گان است؛ فصل دوم نویم است که مرتبط به قضایای پیامبران است.
وی افزود: محققان یهود معتقد هستند که فرامین ده گانه حضرت موسی(ع) نیز به خاطر جنگ ها و حوادث روزگار باقی نمانده است؛ از هر نسلی چیزی باقی می ماند و نسل بعدی روی محفوظات خود تورات را می نوشتند.
این استاد حوزه خاطرنشان کرد: در قضیه ذوالقرنین به دو کتاب یکی در خصوص اشعیای نبی اشاره شده است که مشخص نیست که این کتاب را چند نفر نوشتند؛ این کتاب در حالی در خصوص کوروش آمده است در حالی که کوروش 160سال پس از ایشان به دنیا آمده است؛ کتاب اشعیای دوم هم مشخص نیست که اصلا چیست؟ ویل دورانت بیان می کنند که فصل های چهل تا  پنجاه و پنج اشعیای نبی از یک نویسنده مشهوری است که تمام کردن این کتاب را به عهده گرفته است و این کتاب را کمی قبل یا بعد از آزادی یهود به دست کوروش نوشته هاست.
وی گفت: کتاب عذری در سده سوم پیش از میلاد نوشته شده است در حالی که ولادت عذری قرن پنجم پیش از میلاد بوده است؛ کتاب جامعه منسوب به حضرت سلیمان(ع) مشمول آثار عجیب فرهنگ یونانی است.
فاضل لنکرانی خاطرنشان کرد: برخی محققان در خصوص وجود دانیال نیز تشکیک دارند؛ بیان هم شده است که یونانیان این کتاب ها را از جمله زبور فعلی و کتاب دانیال را نوشته اند؛ ادوارد براون هم این مساله را تایید می کند.
وی گفت: با وجود چنین مطالبی تعجب است که مرحوم علامه به این حدس گمان پیدا می کنند؛ راجع به مجسمه هم محققین زمان ما بیان می کنند که این مجسمه متعلق به کوروش نیست؛ در این مجسمه اختلاطی از فرهنگ های مختلف بیان شده است؛ لوح کوروش نیز ربطی به این مجسمه ندارد.
این استاد حوزه اظهارکرد: با مذاق دین سازگاری ندارد که این پادشاه همه امورش به حق بوده است و خداوند برای این پادشاه این هم خصال ذکر کرده است؛ البته حقیقت آن است که قرائن کوروش نسبت به اسکندر بیشتر است؛ در روایات بیان شده از علی ابن ابراهیم قمی می توانیم بفهمیم که ذوالقرنین یک فرد الهی بوده ولی پیامبر و فرشته هم نبوده است.
وی گفت: از ظاهر آیات قرآن استفاده می‎شود که یاجوج و ماجوج زنده هستند؛ امام صادق(ع) بیان می‎کند که هر کدامشان نمی میرد تا اینکه هزار پشت خود را می بیند.
وی گفت: این روایات بیان می کند که ذوالقرنین یک انسان معمولی نبوده است؛ این ذوالقرنین دوبار کشته شده و زنده شده است و دفعه بعد قدرتی از خدا گرفت که برای همیشه زنده شد؛ حال با این روایات این ذوالقرنین نه بر اسکندر و نه بر کوروش قابل ارایه است.
فاضل لنکرانی خاطرنشان کرد: حال سوال اینجاست که این یاجوج و ماجوج تا چه سالی زنده هستند و چه زمانی خروج می شوند؛ این بحث را هم باید در قرآن و هم باید در روایات دنبال کرد؛ روایات عامه و اهل سنت(ع) این قوم را یک شکل معرفی می کند و روایات خاصه این قوم را به شکل دیگری معرفی می کند.

captcha