مبعث حضرت محمد(ص)، روزی است که آن حضرت از سوی خدا بهعنوان آخرین پیامبر الهی برای هدایت و راهنمایی همیشگی انسانها برانگیخته شد و مطابق با نظر شیعه، بعثت پیامبر اسلام(ص) در ۲۷ رجب سال چهلم عامالفیل و در 40 سالگی ایشان واقع شد و این عید یادآور روزی است که نخستین آیات الهی بر رسول مهربانی پیامبر اکرم(ص) در غار حرا نازل شد و یکی از اعیاد بزرگ مسلمانان نیز بهشمار میرود.
از این رو خبرنگار ایکنا از قم برای واکاوی چگونگی تحقق بعثت و رسیدن پیامبر(ص) به مقام مبعوث شدن با حجتالاسلام والمسلمین محمود امیریان، استاد حوزه و دانشگاه و دبیر گروه کلام مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه گفتوگویی کرده است که شرح آن را در ادامه میخوانیم و میبینیم.:
طبق آیه 36 سوره نحل «وَلَقَد بَعَثنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسولًا أَنِ اعبُدُوا اللَّهَ وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ» بعثت به معنای برانگیختگی و تحرکی بعد از یک رخوت ایجاد میشود. بهطور نمونه در رابطه با زنده شدن مردگان نیز از کلمه بعث استفاده میشود «قالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ؛ میگویند: ای وای بر ما، چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟ این واقعیتی است که خدای رحمان وعده داده بود و پیامبران راست گفته بودند.»
با توجه به معنای بعثت نمیتوان پیامبران را مانند عالمانی دانست که برای تبلیغ دین به یک شهر میروند، در واقع پیامبران دو نوع از برانگیختگی را ابتدا در خود ایجاد کردند، اولین برانگیختگی مربوط به درون پیامبر است این تغییر درونی ابتدا فرد را شعلهور میکند و پس از رستاخیز باطنی بعثت اتفاق میافتد و قبل از به وجود آمدن این رستاخیز شاید پیامبر انسانی معمولی باشد، اما به وضعیت موجود راضی نیست و هنوز برانگیختگی درونی در وی اتفاق نیفتاده است.
تا زمانی که پیامبر از لحاظ درونی برانگیخته نشود نمیتواند به بعد دوم برانگیختگی که مربوط به جامعه و مردم است، فعالیت کند؛ بعد از مرحله مبعث درونی، پیامبر یک منشأ برای دستگیری مردم میشود؛ در واقع مبعث اجتماعی رخ میدهد و با وجود این مرحله پیامبر به تربیت افراد میپردازد و نتیجه این دو بعد از بعثت، پرورش سلمان، مقداد، ابوذر و عمار انجام میشود.
امام خمینی(ره) به دو بعد درونی و اجتماعی بعثت دست پیدا کرده بود که توانست باعث بهوجود آمدن جریان انقلاب جمهوری اسلامی بشود، امام با پرورش ابعاد معنوی، فلسفی و عرفانی خود به جایی رسیده بود که دیگر نتوانست وضعیت موجود را تحمل کند؛ در واقع تحول درونی وی منجر به خودساختگی شد، در کتابهای متفاوت امام خمینی(ره) اثر این خودساختگی بهخوبی قابل مشاهده میباشد.
پس از خودساختگی درونی، امام خمینی(ره) بر روی مردم تأثیر گذاشت، پس از بعثت درونی که پیشزمینه بعثت اجتماعی است؛ توانست در قلبهای مردم نفوذ کند، بهگونهای که با یک کلام «خرمشهر باید آزاد شود» مردم در جبهههای جنگ صف میکشند، پشتیبانی از ولایت فقیه در وصایای شهدا دیده میشود در واقع نوعی برانگیختگی در مردم نیز مشاهده میشود که تاکنون این انقلاب باقی مانده است.
یکسری اهداف میان تمامی انبیا مشترک بودند و با رجوع به قرآن میتوان این اهداف را تشریح کرد؛ یکی از اهداف مشترک بعثت پیامبران، دعوت مردم به خداپرستی و دوری از طاغوت بود «وَلَقَد بَعَثنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسولًا أَنِ اعبُدُوا اللَّهَ وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ؛ ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید.»
دومین هدف مشترک بر پایه عدل و قسط است «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ؛ همانا ما پيامبران خود را با دلايلى روشن فرستاديم و همراه آنها كتاب و ميزان (وسيله سنجش) فرو فرستاديم تا مردم به قسط و عدل برخيزند.»
سومین هدف نیز تعلیم کتاب و آموزش حکمت است «رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ ۚ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛ پروردگارا، در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیز، که آیات تو را بر آنان بخواند و آنان را کتاب و حکمت بیاموزد و از آلودگیهای ظاهری و باطنی پاکشان کند؛ زیرا تو توانای شکستناپذیر و حکیمی.»
داوری و اختلاف مردم نیز از دیگر اهداف مشترک است «كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيه؛ مردم در ابتدای تشکیل اجتماع گروهی واحد و یک دست بودند، پس از پدید آمدن اختلاف و تضاد خدا پیامبرانی را مژدهدهنده و بیمرسان برانگیخت، و با آنان بهدرستی و راستی کتاب را نازل کرد، تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند» و از دیگر اهداف تکامل عقول مردم، نجات بشریت از ظلمت و تاریکی و اتمام حجت بر مردم میتواند باشد.
اما هدف اصلی انبیا(ع) تربیت انسانها، هدایت آنها برای رسیدن به کمال و تکامل نهایی است، انسان استعدادها، انرژیها و قوای فوقالعادهای دارد و انبیا(ع) نقش راهنما برای به فعلیت رساندن این استعدادها را دارند. باید توجه داشت که سیر تکاملی انسان در دو بعد جسمی و روحانی حاصل میشود، مثال تکامل جسمی همان رشد انسان از بدو تولد تا زمان مرگ است که تغییرات متفاوت جسمی را در این مرحله میگذراند اما تکامل در بعد روحانی همان تربیت بشری است که از ملائکه جایگاه بالاتری دارد اما برای به فعلیت رساندن این استعداد بالقوه بشر نیازمند هدایت و راهنمایی انبیا است و نمونههای این هدایت در تاریخ بسیارند، اما تبدیل سلمان فارسی به سلمان محمدی مثال بارزی از تکامل انسانی به دست نبی اکرم(ص) است.
بله زیرا نبوت به تنهایی به سرانجام نخواهد رسید، در نبود پیامبران راه دین بهواسطه امامان ادامه پیدا میکند، انتخاب جانشین بعد از پیامبر(ص) امر مهمی است و در این مورد روایت حدیثالدار که در اثبات خلافت امام علی(ع) بعد از پیامبر(ص) قابل توجه است.
رسول اکرم(ص) در میان عشیره خود اینچنین فرمود که «من شما را با دو کلمه میخوانم که بر زبان آسان است و در ترازو سنگین و گران است که شما بر عرب و عجم مالک شوی، و امتها شما را منقاد شوند و به بهشت رسی و از دوزخ نجات یابی و آن است که گواهی دهی خدا یگانه است و من رسول اویم، هر که او مرا اجابت کند و معاونت کند مرا بر این کار، برادر من باشد و وصی من باشد، وزیر من باشد و پس از من خلیفه باشد.»
پس از اتمام سخن پیامبر(ص) کسی دعوت ایشان را اجابت نکرد به جز علی(ع) که حضرت سه بار به دعوت پیامبر(ص) لبیک گفت و در آخر حضرت امام علی(ع) را نشان دادند و بیان کردند بعد از من علی(ع) خلیفه و جانشین است، این روایت دلیل اهمیت امامت را بعد از نبوت اثبات میکند.
گفتوگو و فیلم از حانیهسادات حسینیکیا
انتهای پیام