آنچه باع درد و دغدغه حضرت فاطمه(س) بود، این بود که افرادی به دنبال این بودند تا انسانها را در تاریکی محض فرو ببرند و آگاهی و دفاع از امامِ زمان را برای همیشه تاریخ خاموش کنند. فریاد فاطمه(س) بهخاطر شکستن در خانهاش و سقط فرزندش نبود، بلکه گریهها و اشکهای شبانهروزی او بهخاطر این تاریکی و ظلمتی بود که در جامعه ایجاد کردند و نگذاشتند که این نور هستی و نور الهی بر قلوب آدمها بتابد.
حضرت زهرا(س) در خطبههایش، در صحبتهایش، در برخوردهایش به دنبال آگاهی دادن به مردم است تا ما را به این بینش و آگاهی و بصیرت برساند که اگر از ولی خدا و از دین واقعی خدا محروم شدیم، قطعاً در بنبست خواهیم رفت و قطعاً استعدادهای ما به پوچی خواهد رسید.
خبرنگار ایکنا از قم برای کاوش از نسبت انسان امروز با حضرت زهرا(س) و جامعیت شخصیت حضرت زهرا(س) و تلاشش در جامعه آن روز برای دفاع از ولایت و آگاهیبخشی به مردم روزگارش با مسعود شکوهی، استاد دانشگاه و کارشناس دینی گفتوگو کرده است. کسی که سالهای سال در زمینه فعالیتهای حضرت زهرا(س)، تاریخپژوهی سقیفه و شرح خطبه فدکیه تحقیق و تفحص کرده است.
این استاد دانشگاه علاوه بر تدریس دروس دانشگاهی تاکنون چندین جلد کتاب و مقاله به رشته تحریر درآورده است. «قصه معراج»، «گواه نبوت آنکه علم کتاب نزد اوست»، «امیرالمؤمنین علی در شأن نزول آیات»، «برگزیدگان الهی در کلام رضوی»، «بازخوانی سوره مائده به دنبال چهره نفاق»، «علی مصداق بارز خیر البریة» و «نیم قرن تلاش در راه احیای تراث شیعه» برخی از این آثار است؛ حاصل گفتوگو با این استاد گرانقدر را در ادامه میخوانیم:
موقعیت خاص حضرت زهرا(س) او را فرازمانی کرده است البته منظورم آن فرازمانی که در فلسفه و کلام مطرح است، نیست بلکه منظورم آن است که حضرت زهرا(س) به زمان خاصی تعلق ندارد، انسان امروز و دیروز ندارد، مفاهیمی که ما باید از حضرت زهرا(س) درس بگیریم در همه زمانها وجود دارند؛ حضرت زهرا(س) به ما درس زندگی میدهد، درس رشد، درس کمال، در تمام ابعاد زندگی شخصیت بانوی دو سرا الگودهنده است.
وقتی میخواهیم از عفاف صحبت کنیم الگوی زنان ما در عفاف حضرت فاطمه(س) است که میفرماید: «ما من شیء خیر للمرأة من أن لا ترى رجلا و لا یراها؛ برای چیزی بهتر از آن نیست که مردی را نبیند و مردی او را نبیند» و وقتی برای دفاع از امامش و ایراد آن خطبه آتشین به سمت مسجد حرکت میکند کاملاً پوشیده است و خمار و جلباب بر سر دارد.
وقتی از همسرداری و زندگی خانوادگی صحبت میکنیم باز بانوی دوسرا الگوست، فردای عروسی پيامبر خدا از على(ع) پرسيد: «همسرت را چگونه يافتى؟» آن حضرت فرمود: «نِعمَ العَونُ عَلى طاعَةِ اللّهِ؛ نيكو كمكى بر طاعت خداوند و وقتی همين سؤال را از فاطمه(س) پرسيد، فرمود: «خَيرُ بَعلٍ؛ بهترين شوهر»، زن و شوهری که بهترین همسران هستند در آخرین لحظات کنار هم بودن چه میگویند: حضرت زهرا(س) در آخرین ساعتهای عمرش به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «یا ابن عم ما عهدتنی کاذبه ولا خائنه ولا خلفتک منذ عاشرتنی؛ پسر عمو، در طول عمر هرگز به تو دروغ نگفتم و خیانت نکردم و هیچگاه با تو مخالفت نکردم» و حضرت علی(ع) فرمود: «معاذ الله انت اعلم الله و ابرّواتقی و اکرم واشد خوفاً من الله من ان اوبخک بمخالفتنی قد عز علی مفارقتک؛ آری ای دختر پیامبر، معاذالله که تو خلافی را مرتکب شده باشی مرتبه خداشناسی و نیکوکاری و تقوا و خداترسی تو بالاتر از آن است که با من مخالفت کرده باشی مفارقت از تو بسیار بر من سخت است.»
وقتی از زندگی اجتماعی صحبت میکنیم میبینیم آن بانو همسایگان را در دعا بر اهل خانه مقدم میدارد وقتی علت را میپرسند جمله معروف: «الجار ثم الدار؛ اول همسایه بعد خانه» را میگوید، راستی کدام همسایه؟ همان همسایگانی که سوختن خانهاش را دیدند و سکوت کردند.
وقتی از شجاعت یک زن میخواهیم صحبت کنیم باز حضرت صدیقه طاهره(س) الگو هستند؛ ایشان ارتش تک نفره است هنگامی که همه از شدت ترس راه سازش و تسلیم و سکوت پیشه کردهاند، ایشان یک تنه در برابر حکومت کودتای سقیفه میایستد و با شجاعت تمام سخن میراند و مبانی فکری آنان را ویران میکند و آنان را برای همیشه تاریخ رسوا میکند.
حضرت صدیقه طاهره(س) در دفاع از ولایت هم اوج رشادت است، آتش و تازیانه را به جان میخرد، فرزندش سقط میشود و به شهادت میرسد و خودش شدیدترین جراحات را برمیدارد و بر اثر همین جراحات از دنیا میرود ولی در دفاع از ولایت کوتاه نمیآید، بسیاری از مفاهیم با گذشت زمان کهنه نمیشوند، همه مفاهیم بلند را ما در شخصیت صدیقه طاهره(س) میبینیم و از آن باید درس بگیریم، کلاً نسبت معصومین(ع) به انسان مثل نسبت سر است به بدن، اگر بدن از سر جدا شود حیاتی نخواهد داشت؛ انسانها هم اگر از معصومین(ع) جدا شوند حیاتی نخواهند داشت، به نظر من انسانی که در مسیر معصومین(ع) و در مسیر صدیقه طاهره(س) نیست حیات و هویتی ندارد، باید توجه داشت که الگو گرفتن از صدیقه طاهره(س) اختصاصی به زنان ندارد و مردان هم باید از ایشان الگو بگیرند.
برای پاسخ به این سؤال باید به واقعه هجوم و احراق توجه کنیم؛ همان زمانی که خانه حضرت صدیقه طاهره(س) مورد هجوم قرار گرفت، هدف مهاجمان چه بود؟ آیا صرفا بیعت گرفتن منظور بود؟ وقتی که عمر بن خطاب میگوید: خانه را با هر که در آن است بسوزانید منظورش چیست؟ آیا او نمیداند آنجا خانه چه کسی است و چه کسانی در آن خانه هستند؟ آنها میخواستند ولایت را از بین ببرند، میخواستند علی(ع) و فرزندان او را در آتش بسوزاند و بکشند، میخواستند نسل رسول خدا(ص) را منقرض کنند، یعنی دیگر نه نامی از علی(ع) میماند و نه نامی از تشیع و نه نامی از اسلام، و برای همیشه تشیع و پیروی از اهل بیت(ع) از بین میرفتند و اندکی بعد هم اسلام از بین میرفت. حضرت فاطمه زهرا(س) با شجاعتی که به خرج میدهد و خود را سپر ولایت در این هجوم قرار میدهد و با این کار درواقع تشیع را نجات میدهد و اسلام را ماندگار میکند، به نظر من این بزرگترین اعجاز فاطمه زهرا(س) است.
در پاسخ به سؤال اول عرض کردم که شخصیت ایشان فرازمانی است این زمان و آن زمان ندارد در هر زمانی میتوان ایشان درس گرفت.
مسائل امروز ما چیست؟ بحران هویت؟ معنویت؟ امنیت اخلاقی؟ اختلاف طبقاتی؟ عدالت؟ شاید مسائل زمان ما در اقشار مختلف جامعه متفاوت باشد، مسئله یک جوان با مسئله یک فرد مسن فرق دارد، مسئله یک زن با مرد فرق دارد، مسئله انسان مدرن با مسئله انسان سنتی فرق دارد، قبول دارم شناخت حضرت فاطمه(س) و سیره او و جایگاه واقعی او میتواند به همه مسائل انسان امروز با هر جایگاه و دیدگاه پاسخ دهد، خطبه طوفانی آن حضرت شناخت خوبی به انسان میدهد جهانبینی انسان را تصحیح میکند، درس دینشناسی و امامشناسی به انسان میدهد.
حضرت زهرا(س) از حجتهای الهی است انسیةالحور است، آسمانیترین زن زمینی است، اینکه ما از ایشان الگو بگیریم کمترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم، در زندگی روزمره بسیاری از مشکلات ما با درس گرفتن از شخصیت او، کارهای او، سخنان او و اقدامات او، حل میشود. از عفت او، از شجاعت او، از حکمت او، از زندگی خانوادگی او، از دفاع او از ولایت، و نکات فراوان دیگری از زندگی او در مسائل امروز میتوان درس گرفت.
در یک کلام حضرت زهرا(س) به همه شرایط و اوضاع ایجاد شده بعد از پیامبر(ص) اعتراض داشتند؛ ایشان به دستگاه خلافت و شخص خلیفه و یاران و حامیان او، شیوه برخورد با مسلمانان، بازگشت به جاهلیت، کجفهمی مسلمانان، سکوت و خیانت مسلمانان، رفتارهای منافقانه و پیمانشکنی اصحاب و سایر اقدامات دستگاه حاکم و مدعیان اسلام معترض بودند.
اگر منظور شما این است که ما در مصیبتهای اهل بیت(ع) بیش از حد گریه میکنیم، این حرف قابل قبولی نیست چون این مصیبتها آنقدر بزرگ هستند که هر چقدر بر آنها گریه و سوگواری داشته باشیم باز هم کم است. در جایی که مولایمان امام زمان(عج) میگوید: صبح و شام گریه میکنم، به جای اشک خون گریه میکنم این عزاداریهای ما که چیزی نیستند، پس ما در این جهت ابداً زیادهروی نکردهایم، اما اینکه ما در مناسبتهای جشن و شادی به اندازه مناسبتهای عزاداری با گستردگی وارد میدان نمیشویم، بله قصور داریم ولی این به معنای آن نیست که حال که در این مورد قصور داریم پس از عزاداریها هم کم کنیم تا تعادل برقرار شود، این هرگز یک رفتار منطقی نیست. اما قسمت سوم سؤال که ما در گرفتن درسهای اخلاقی و انسانی از اهل بیت(ع) کوتاهی کردهایم بله کاملاً موافقم در این بُعد ما کمکاری داریم و باز برای جبران این کمکاری حق نداریم از حجم عزاداریها بکاهیم.
در مرحله اول باید خطبه فدکیه رو کامل به مردم معرفی کنیم و ریزموضوعهای این خطبه رو بیان کنیم و توضیح بدهیم، اصلاً عنوان «خطبه فدکیه» باید تصحیح شود وقتی که گفته میشود «خطبه فدکیه» ناخودآگاه شنونده فکر میکند موضوع اصلی این خطبه مطالبه فدک است، در حالی که هرگز چنین نیست. ما باید به مردم توضیح دهیم که مطالبه فدک بهانهای بود برای صحبت و سخنرانی و اعتراض علیه غاصبان خلافت؛ از نظر حجمی هم جملاتی که حضرت صدیقه طاهره(س) در این خطبه درباره فدک دارد شاید حدوداً یک تا دو صفحه بیشتر نشود اما بقیه خطبه چی؟ در این خطبه از توحید و خداشناسی، از رسالت و نبوت، از امامت، از فلسفه احکام، از قیامت و نتیجه اعمال انسان، و بسیاری از موضوعات دیگر صحبت میشود. پس باید کرسیهای تدریس و تبیین این خطبه ایجاد شود، سخنرانان در سخنرانیهایشان به همه ابعاد این خطبه توجه کنند، در کتابهای درسی و در مقاطع مختلف فرازهایی از این خطبه باید گنجانده شود تا فرزندانمان با این خطبه و مفاهیم آن آشنا شوند.
انقلابیترین رفتار حضرت زهرا(س)، دفاع ایشان از امام زمانش بود تا جایی که بر اثر صدمات، زخمها، و جراحاتی که ز این دفاع برمیدارند به شهادت میرسد.
فکر میکنم جواب این سؤال را در سؤال قبل داده باشم راهی که حضرت صدیقه طاهره(س) روی ما باز و معرفی میکند دفاع از امام زمان و پیروی از امام زمان است. راستی ما چقدر امام زمانمان را میشناسیم؟ چقدر در راه او تلاش میکنیم؟ چقدر جانفشانی میکنیم؟ چقدر از او دفاع میکنیم؟ آیا تاکنون در دفاع از او زخمی برداشتهایم؟ مجروح شدهایم؟ سختی کشیدیم؟ گریستهایم؟ خداوند هرچه زودتر امام زمانمان را ظاهر کند.
گفتوگو از مژگان فرهنگیان
انتهای پیام