پیامبر اکرم (ص) در ذیقعده سال دهم قمری همراه هزاران نفر برای انجام مناسک حج از مدینه به طرف مکه حرکت کردند. این سفر رسول خدا(ص)، حجةالوداع، حجةالاسلام و حجةالبلاغ نامیده میشود. در آن ماه حضرت علی(ع) برای تبلیغ اسلام در یمن بودند و هنگامی که از تصمیم پیامبر(ص) برای سفر حج آگاه شدند، همراه عدهای به سمت مکه حرکت کردند و پیش از آغاز مناسک، به رسول خدا(ص) پیوست. مسلمانان حجگزار 18 ذی الحجه به غدیر خم رسیدند و پیش از جدایی اهالی شام، مصر و عراق از جمعیت، جبرئیل آیه تبلیغ را بر پیامبر اکرم(ص) نازل کرد و از جانب خداوند، به رسول خدا(ص) امر نمود تا علی(ع) را به عنوان ولی و وصی پس از خود، به مردم معرفی کنند. پس از نزول این آیه، پیامبر(ص) دستور توقف کاروان را صادر کردند و فرمودند آنانی که پیشاپیش حرکت میکنند، به محل غدیر بازگردند و کسانی که عقب ماندهاند، به کاروان در غدیر خم ملحق شوند.
واقعه غدیر در تاریخ اسلام از وقایع مهم و سرنوشت ساز برای مسلمانان به شمار می رود و همواره محل بحث و تأمل اهل اندیشه بوده و خواهد بود. خبرنگار ایکنا به منظور بررسی بازخوانی تاریخی این واقعه به گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدطباطبایییزدی، مدرس حوزه علمیه و پژوهشگر تاریخ اسلام پرداخته است. این محقق دینی در این گفتوگو به تبیین تاریخی واقعه غدیر از قرن اول تا چهارم پرداخت. در ذیل مشروح سخنان او را میخوانیم و میبینیم:
در آغاز ضمن تبریک ایام عید غدیر خم و امامت مولی الموحدین علی(ع) درباره فضایل حضرت بسیار بسیار نوشتهاند و خواندهایم. پیامبر(ص) در این خصوص فرمودند: «اگر تمام درختان قلم شوند و درياها مركب شوند و تمام جن نويسنده شوند و تمام بشر حسابگر شوند، باز هم نمیتوانند فضائل علی را بشمارند.» اظهار کرد: با این فرمایش رسول اکرم(ص) میبینیم که چه جفایی در حق امیرالمؤمنین(ع) شده و طبق برخی گزارشهای تاریخی، بعنوان نمونه عبدالله بن علقمة از صحابی رسول الله ص ابو سعید خدری میپرسد که آیا علی منقبت و فضیلتی هم دارد؟ یعنی ملاحظه کنید چه جوّی بر عالم اسلامی حاکم شد که با وجود کثرت فضائل علی(ع)، باز یک نفر پیدا شود که چنین سؤالی را بپرسد.
به تعبیر علامه سیدمرتضی عسکری: «کار ما به عنوان پژوهشگر تاریخ اسلام شبیه کار یک باستانشناس است، باستانشناس سعی دارد از لابهلای شواهد و منابع در دسترس حقیقت را در رشته خودش بیابید محقق رشته تاریخ نیز از لابهلای متون حقایق تاریخی را باید بیرون بکشد» که بر مسلمین و تاریخ پر فراز و نشیب اسلام چه گذشت.
به عنوان مثال شنیدهاید که بعد از رسیدن خبر ضربت خوردن حضرت علی(ع) در محراب نماز یکی در شامات میپرسد مگر علی نماز هم میخوانده؟! نباید به آسانی از کنار چنین گزارشهایی عبور کنیم و این همان جفای در حق علی(ع) است، باید دقت کنیم که قضاوت درخصوص واقعه مهم غدیر خم و این عید شریف باید مبتنی بر مقدماتی باشد و شبهاتی که وارد میشود از این جهات است که مقدمات را لحاظ نمیکنیم.
برخی از محققان اهل سنت میگویند حدیث غدیر خبر واحد است و متواتر نیست که علامه امینی در کتاب «الغدیر» سعی و تلاش وافری به کار بردند و اسناد حدیث را جمع کردند و نشان دادند طبق شواهد و ادله خود اهل سنت، واقعه غدیر متواتر است، شمس الدین ذهبی مورخ و سیرهنویس اهل سنت در قرن هشتم است، وقتی با رسالهای که محمدبن جریر طبری درباره غدیر نگاشته است و طرق حدیثی آن را بیان کره است روبرو میشود میگوید: «فاندهشت له و لکثرة تلک الطرق؛ من شگفت زده شدم از این همه طریق و (راوی) که این حدیث از آن برخوردار است.»
ابن تیمیه فرازهای اول خطبه غدیر وهمچنین ذیل حدیث را که دعای پیامبر در حق مولی است را زیر سوال میبرد و میگوید به اتفاق اهل معرفت اینکه پیامبر(ص) در حق علی(ع) میفرماید: «اَللَّهُمَ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»،به اتفاق اهل معرفت این یک دروغ جعلی است؛ جالب است که یکی از شاگردان مکتب ابن تیمه در عصر اخیرکه متبحر در حدیث است جناب ناصرالدین البانی دمشقی در خصوص روایت حدیث غدیر به مصاف ابن تیمیه و استاد خویش رفته که او بر حق نیست و روایت غدیر را در شمار مجموعه احادیث صحیحه خودش درج کرده است. این اقرار شخصیتی چون البانی که پیش اهل سنت شخصیت معتبری است حائز اهمیت است خصوصا با گرایشات خاصی که دارد این شخص.
علامه امینی میفرماید: «110 راوی از صحابی، ۸۴ راوی از تابعین و ۳۶۰ محدث، حدیث غدیر را از پیامبر(ص) نقل کردند»؛ این جای شک و شبههای باقی نمیگذارد. اما عدهای مدام انحراف و تحریف ایجاد میکنند و میگویند علی(ع) اصلا مکه و همراه پیامبر(ص) نبود، یعنی اصل واقعه را زیر سؤال میبرند.
رساله طرق حدیث غدیر که شمس ذهبی از علمای برجسته اهل سنت نوشته تا چند قرن مفقود بود و مرحوم محقق طباطبایی در میان مجموعهای در نسخههای خطی کتابخانه دانشگاه تهران آن را یافته و منتشر کردند که مورد توجه اهل سنت هم واقع شد. عدهای با این وضعیت دیدند که جای انکار در اصل واقعه نیست، پس در مفاد و دلالت آن تشکیک کرده و میگویند مفاد آن به معنای ولایت علی(ع) نیست، تنها توصیه به دوست داشتن حضرت علی(ع) است؛ اما علمای ما از زمان شیخ مفید در اوایل قرن پنجم تا امروزه علمای برجستهای مانند قاضی نورالله شوشتری و علامه امینی مطالب گستردهای در این خصوص نوشتند و اثبات کردند مفاد حدیث اثبات خلافت مولا علی(ع) است.
باید توجه کنیم که «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ» جزئی از خطبه پیامبر(ص) است، همچنین ایشان فرمودند: «فلیبلغ الشاهد الغایب»، یعنی حاضرین به غایبین اطلاع دهند، با وجود اینکه جمع کثیری سخنان پیامبر(ص) را شنیدند و خیلی از مسلمانان و قبائل مشتاقانه همراه و در رکاب پیامبر(ص) در حجه الوداع بودند و یک حج معمولی نبود، با وجود این جمع کثیر و جمعیت فراوان باز هم حضرت تاکید دارند به غایبین اطلاع دهند و این رسالت امروز ما در دنیای کنونی است.
پرسشی مطرح است که آیا حضرت علی(ع) بعد از اینکه خودشان به خلافت رسیدند؟ با اشاره به مفاد غدیر، دوران کوتاه خلافت ظاهر مولا علی(ع) پر از فراز و نشیب بود و حضرت درگیر جنگ صفین، جمل و نهروان بودند و دوران پر آشوبی بود، اما با این وجود باز گزارشهای تاریخی داریم که حضرت علی(ع) از غدیر سخن گفتند به عنوان مثال احادیث «مناشده» یعنی قسم دادن یعنی فردی به دنبال انکار در خصوص موضوعی است، حضرت علی(ع) اصحاب خودشان را جمع کردند و حضار را خطاب قرار دادند که آیاشما شاهد نبودید که پیامبر (ص) دست مرا بالا برد؟ طبق روایات باز شاهدان عینی این رویداد مهم همچون انس بن مالک و زید بن ارقم منکر شدند و بیان داشتند که خاطرمان نیست و تحاشی کردند، اما ۱۲ نفر در یکی از این گزارشها (رحبه کوفه) گواهی دادند که یا علی(ع) چنین مطلبی درست است.
36 احتجاج از قول حضرت علی(ع) در جلد اول کتاب الغدیر علامه امینی آمده است، در مسئله شورا نیز این احتجاج بود که وقتی شورای 6 نفره تعیین میشود که خلیفه از میان آنان انتخاب شود، امیرالمؤمنین(ع) باز هم به حدیث غدیر استناد میکند، کتمان فضایل حضرت علی(ع) به صورت حاد انجام شده است، به عنوان مثال حتی کسی سئوال می کند که آیا علی(ع) در جنگ بدر شرکت کردند؟ در حالیکه امام علی(ع) سردار جنگ بدر بود و رشادتهای علی(ع) باعث پیروزی جنگ بدر شد، اما متأسفانه سعی دارند که به هر شکلی شده شبهه ایجاد کنند.
در سده اول هجری منع کتابت حدیث بود و خلیفه دوم دستوری صادر کرد که مردم جز قرآن نخوانند و حدیث را نقل و کتابت نکنند و این ضربه مهمی به آثار حدیثی زد که سپس در سده دوم مجالی برای نگاشتن حدیث فراهم شد، سعید بن مسیب بزرگ تابعین است و از ابن شهاب زهری میپرسد که کاتب صلح حدیبیه چه کسی بوده؟ او در پاسخ میگوید کاتب علی بن ابی طالب بود، اما از بنی امیه بپرسی میگویند کاتب عثمان است وببینید حتی جرأت نداشتند از علی به عنوان کاتب یک صلح نامه نام ببرند.
ابن عساکر از محدثین بزرگی است که ۷۰ جلد تاریخ اسلام دارد در تاریخش روایت می کند که شخصی آمده بود از ابن شهاب زهری استماع حدیث کند که خواهر ابن شهاب به ان شخص گفت ابن شهاب جیره خور بنی امیه است از او حدیث استماع نکن! جالب ایت که خود این خانم حدیث غدیر را با سند نقل میکند؛ این فشار و خفقان و بی مهری راویان و محدثان را نسبت به واقعه غدیر و امام علی(ع) شاهد هستیم.
سلیمان بن مهران اعمش از محدثین بزرگ و جلیل القدر است که بیمحابا فضائل علی(ع) را روایت میکرد، او میگوید: «نصفه شب خواب بودم که در منزل را زدند در را باز کردم که مأمور از جانب خلیفه عباسی آمده بود و مرا احضار کرد، من ترسیدم و با خودم گفتم با من چه کاری دارد، رفتم غسل کردم و آماده مرگ شدم و آداب کفن و دفن را به جا آوردم، وقتی وارد مجلس خلیفه عباسی شدم گفت سلیمان بن مهران نزدیک بیا. وقتی نزدیک رفتم گفت سلیمان این بوی چیست گفتم که من آماده مرگ شدم و حنوط کردم و این بوی کافور است.» ببینید که نقل فضایل علی(ع) چه وضعیتی داشته است که راوی اشهد خود را خوانده است به تعبیر امروزی.
گفتوگو از مژگان فرهنگیان
فیلم و عکس حسین شاهبداغی
انتهای پیام