به گزارش ایکنا از قم، حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در ششمین جلسه از نهمین دوره کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «گفتمان انقلاب اسلامی» که به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد اظهار کرد: گفتمان انقلاب اسلامی یک نقطه مرکزی به نام «اسلام ناب» دارد و یک سری مفاهیم و آموزههای پیرامونی به عنوان «دالهای شناور» که تحقق بخش دال مرکزی هستند. «آزادی» و«عدالت» از آن مفاهیم و دالهای شناور مهم است.
وی با اشاره به اینکه قرار دادن آزادی در مقابل عدالت خطای تاریخی و ناشیانه جریانهای سیاسی در جامعه ما است، گفت: جناحهای سیاسی با مسئولیتنشناسی هم آزادی و هم عدالت را دچار کجفهمی کردند، یک جناح به آزادی آویزان شد و جناح دیگر به عدالت چسبید. آنقدر با هم دعوا کردند که شعارهای یکدیگر را زیرسؤال بردند. کاستیهای این جناح به اسم «عدالت» ثبت شد و کاستی آن جناح به اسم «آزادی» در حالیکه به تعبیر مقام معظم رهبری آزادی و عدالت بهعنوان دو شعار فطری و جهانی، بار انقلاب اسلامی بر دوش آنها است.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه با طرح این پرسش که الان عدالت در جامعه چگونه معنا میشود؟ افزود: عدالت مفهومی ذومراتب است هم جزئیات مادی زندگی را شامل میشود و هم بنیان خلقت و نظامات تکوینی آفرینش است. از اسماء و صفات الهی میباشد که هم هدف رسالت همه انبیاء و از ارزشهای انسانی، اخلاقی و شرعی مهم و هم روش بهزیستی و همزیستی در جامعه انسانی است.
مهاجرنیا بیان کرد: در ادبیات ائمه(ع) عدالت مفهومی استعلایی دارد و بشارت به آن جزء رهآورد رسولان الهی و از «بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّماواتُ وَ الاَرْضُ» آنها خبر میدهند که آسمانها و زمين، بر بنیادعدالت استوار ماندهاند. آنها در تفسیر آیه قرآن که میفرماید: «وضع المیزان» میزان را به معنای عدالت میدانند، یعنی همه چیز در ترازوی دقیق عدالت قرار دارد و همه خلقت و کار خدا عادلانه است. مکتب اهلالبیت(ع) را با این نگاه بلند به نام «عدلیه» معرفی کردهاند. ما این نگاه بلند را رها کردیم، عدالت را آوردیم تبدیل کردیم به همین تلقی پیش پا افتاده که در دنیای غرب و شرق مطرح است.
وی گفت: در گفتمان انقلاب اسلامی، عدالت مفهوم بسیط و سادهای نیست. ابعاد روشی، ارزشی، هنجاری، آرمانی، بنیادی، عملی و ساختاری دارد. گستره عدالت از سایر مفاهیم سیال و دالهای شناور انقلاب اسلامی بسیار گستردهتر است. مفاهیمی مانند استقلال و آزادی و ارزشهای اخلاقی و معنویت، اختصاص به انسان و حیات انسانی دارد در حالیکه «عدالت» فراتر از انسان و کیهان و تکوین و تشریع میباشد و ربوبیّت الهی بر مبنای «عدالت» نظام عالم را تدبیر میکند.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با اشاره به عدالت امیرالمؤمنین(ع) افزود: آن حضرت به قاضی عصر خویش میفرماید اگر شاکی و متهمی پیش تو آمدند، مساوی به آنها نگاه کن، نه اینکه فقط عادلانه قضاوت کن بلکه نگاهت هم عادلانه باشد، مگر نگاه چه تأثیری در قضاوت عادلانه دارد؟ میگوید نگاهت را عادلانه تقسیم کن، طرفین دعوا مهم نیست مسلمان باشند یا غیرمسلمان. این عدالت مکتب اهل بیت(ع) ما است.
مهاجرنیا ادامه داد: امام سجاد(ع) فرمود اگر آن شمشیری را که با آن امام حسین(ع) را شهید کردند و سرش را از بدن مبارکش جدا کردند را نزد من به امانت بگذارند من در امانت خیانت نمیکنم و شمشیر را به صاحبش بر میگردانم. این مصداق عدالت و اخلاق و منش انسانی در مکتب ما است.
وی گفت: در دنیای غرب یک چیزی دارند به اسم «عدالت توزیعی» یعنی اینکه کالاها وامکانات اجتماعی برابر تقسیم شود. آنها معتقدند انسانها آزادند هرطوری میخواهند زندگی کنند. اما میان انسانها رقابتی برای رسیدن به نیازهایشان ایجاد کردهاند که مبنای آن بر بیعدالتی است. مسابقه میان یک دونده حرفهای و آماتور است. نتیجه آن جنبش ۹۹ درصدی وال استریت در امریکا است.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به آنکه در آستانه ظهورانقلاب، سه تلقی از عدالت در دنیا مطرح بود، تصریح کرد: یک تلقی این بود که عدالت یک مسأله طبیعی است، یعنی نیاز به دستور و قانون و شرع و خدا و پیغمبر ندارد، بر اساس قانون طبیعت نوعی عدالت وجود دارد، این همه حیوانات دارند در طبیعت زندگی میکنند.
مهاجرنیا ابراز کرد: بر مبنای زور، یعنی هر موجودی زورش بیشتر است در طبیعت قدرت بیشتری دارد، امکانات بیشتری به دست میآورد، میگویند این قانون طبیعت، عین عدالت و عامل زندگی است. تلقی دیگر عدالت را فطری میدانست و فطرت بالاتر از طبیعت است. فطرت اختصاص به انسان دارد و شامل حیوانات نمیشود، «فطره الله التی فطر الناس علیها» یعنی آن سرشت الهی که انسانها را بر اساس آن آفریده است.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: تلقی سوم که ابتدا دنیای غرب به آن رسید، این بود که عدالت نه طبیعی است و نه فطری بلکه قراردادی پسینی است که در هر جامعه و کشوری جعل و قرارداد میشود. عدالت یعنی رعایت قوانین و مقررات پذیرفته شده در جامعه که امری اعتباری و قراردادی است.
وی افزود: مبنای قراردادی و حقوقی بودن عدالت، فضای زندگی اجتماعی را ملک مشاع شهروندان میداند که بر اساس قانون، بهرهمندی از آن برای همه آزاد است. ظاهر این عدالت خوب است. اما چون با شایستگیها، صلاحیتها و فضیلتهای انسانها و با درون آنها رکاری ندارد و حقایق ذاتی و جوهری انسان را نادیده میگیرد و امتیازها، اولویتها و تحصیل منصبها و کالاهای اجتماعی و همه برخورداریها در محدوده ملک مشاء به موقعیتهای اجتماعی افراد وابسته است، این مبنا نیز عدالت را محقق نمیکرد.
نویسنده کتاب نظریه فرایندی انقلاب اسلامی بیان کرد: گفتمان انقلاب اسلامی مبنای جدیدی مطرح کرد، نه صرفاً طبیعتگرایی فلسفه یونان و نه فطرتگرایی به سبک مسیحیت قرون وسطایی و نه قراردادگرایی مدرنیته مغرب زمین، چیزی فراتر از اینها را مبنای عدالت قرار داد. ابتدا به عدالت اصالت داد و آن را از نسبیّتگرایی مصلحتاندیشانه و سودانگارانه غربی خارج کرد. دوم ریشه عدالت را در فطرت تکوینی انسانی دانست. سوم آموزههای تشریعی و همسوی با تکوین و فطرت و طبیعت را اساس عدالت قرار داد و اعلام کرد که عدالت بر پایه حق و صلاحیتها است و برای همه این مراحل الگوی عملی عدل علی(ع) را شعار اساسی خود قرار داد.
مهاجرنیا افزود: بر اساس این عدالت در همه مسائل مادی و معنوی جامعه، همین حقانیت، اهلیّت و صلاحیتها باید مراعات شوند «إِنَّ اللَّهَ يَأمُرُكُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلىٰ أَهلِها»، یعنی همه چیز امانت الهی است، همه مسئولیتهای اجتماعی، همه پستها، مقامها، همه کالاهای اجتماعی امانت الهی هستند، خود ما هم امانت الهی هستیم و طبق «عدالت» امانت را باید به اهلش داد.
وی در ادامه با اشاره به مسائل حقوق اجتماعی گفت: انقلاب اسلامی یک شاهکار جدیدی ابتکار کرد اینکه مبنای عقلایی در توزیع کالاهای اجتماعی با روش انتخابات سیاسی اکثریتی را تلقی به قبول کرد و قضیه «هر کس یک رأی دارد» را پذیرفت.
مهاجرنیا اظهار کرد: اما بر خلاف دنیای غرب آن را مشروط به صلاحیتها، اهلیّتها و شرایطی کرد. قانون اساسی جمهوری اسلامی میگوید در انتخابات همه کسانی که توانایی دارند به میدان بیایند، همه رأی بدهند، ولی از این طرف آمده گفته که به صلاحیتها، شایستگیها، معیارها و اهلیّتها و به اصلح رأی بدهید.
وی گفت:هر کسی در رأی دادن نزد خداوند مسئول است. این مبنای عدالت برای سامان دادن به زندگی اجتماعی در محدوده ملک مشاع، به صلاحیتها ،شایستگیها، فضیلتها توجه دارد، بر اساس مبانی قرآنی دراین عدالت، طبیعت انسانها برابر است «إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي» خداوند شما را از زن و مرد خلق کرد، خلقت طبیعی هیچ فضیلت و برتری ایجاب نمیکند. فضیلت به علم و تقوا و مجاهدت در راه حق است.
استاد مهاجرنیا در ادامه ویژگیهای عدالت انقلاب اسلامی را در ارائه ارزشها و روشهای درست در سبک زندگی دانست و گفت: ارزشها فراتر از قوانین و هنجارهای اجتماعی هستند. ضمانت اجرایی آنها به وجدان اخلاقی انسانها واگذار شده است. انقلاب اسلامی برای تحقق عدالت که یک ارزش والا است در بسیاری از موارد آن را به هنجار و قانون تبدیل کرد تا ضمانت اجرایی هم برای آن ایجاد کند. حکومت اسلامی، قانون اساسی و کارگزار مسلمان، ضمانتهای اجرای عدالت هستند.
وی افزود: گفتمان انقلاب اسلامی بر این پیش فرض استوار شده است که خداوند یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر را فرستاده است تا «لیقوم الناسُ بالقسط» تا همه انسانها قیام به قسط کنند نه اینکه فقط انبیاء قسط وعدل را رعایت کنند بلکه همه انسان قائم بالقسط بشوند.اهمیت عدالت به گونهای در قرآن بیان شده است که گویا هیچ هدف دیگری غیر از عدالت مطرح نبوده است.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر سپس گفت: عدالت در گفتمان انقلاب اسلامی از مفاهیمی است که اختصاصی نیست، قوانین عدالت قوانین عام هستند، جهانشمول و فرازمانی هستند، یعنی نمیشود یک چیزی دیروز عدالت بوده، امروز عدالت نباشد. اگر عدالت یک قانونی گذاشته همیشه عدالت و آرمان است، فراروایتی است که هیچ وقت از آرمان بودنش نمیافتد، تا روز قیامت یک حقیقت آرمانی است که افقش به قدری وسیع است که در دنیا انتها ندارد، پیغمبر اکرم(ص) و امیرالمومنین(ع) که اوج انسان کامل هستند هم آرمانشان تأسیس یک جامعه عدالتمحور است.
وی در پایان یادآور شد: این عدالتی که هم آرمان و هم پایه و اساس جمهوری اسلامی است، هم روش زندگی و اداره مملکتداری و مدیریت و اداره جامعه اسلامی است، هم مفصل بندی همه مفاهیم دینی است، بسیار مهم هست و این عدالت آموختنی است باید آن را آموزش داد، باید تبیین کرد. در همه حقوق اجتماعی، در امور مادی و معنوی، در سیاست و اقتصاد و اجتماع باید به آن توجه کرد، در صلاحیتها، در شایستگیها، در معنویتها، درفضیلتهای جامعه، اینها را باید دید، قوانین باید عادلانه باشند، مجریان باید عادلانه باشند، هدفشان باید عادلانه باشد.
مهاجرنیا گفت: باورهای عادلانه باید پشت همه کارها باشد که با تاسف ما خوب نتوانستیم این را در جامعه عملی کنیم، باید برگردیم به آموزههای دینی و ارزشهایی که مبنای گفتمان انقلاب اسلامی بود و مردم برای آنها انقلاب کردند. از روز اول مردم به عشق عدالت علی(ع) و برای رسیدن به آن قیام کردند، برای همین ارزشها به قانون اساسی رأی دادند و این نشان میدهد که عدالت هنوز هم آرمان است و ما باید به شعارهای اصیل و دالهای تبیینکننده نقطه گفتمانی انقلاب اسلامی برگردیم.
انتهای پیام