به گزارش ایکنا از قم، حامد پوررستمی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در نشست هفتم از سلسله نشستهای جنگ روایتها، با عنوان «قواعد رسانهای در جنگ روایتها» که شامگاه ۱۴ مردادماه، بهصورت مجازی به همت جهاددانشگاهی قم با همکاری دانشگاههای استان برگزار شد، در بحث سیستمهای رسانهای و جنگ روایت، ایران را بهعنوان یک کشور پررسانه و فعال در فضای مجازی دانست و گفت: ایران در بحث سیستمهای رسانهای و جنگ روایت در رتبه دوم جهان از نظر تعداد بلاگرها قرار دارد و این نشاندهنده سرمایهگذاری قابل توجه در حوزه رسانه است که هر چند بخش مثبت دارد اما باید از آن با دیدی هوشمندانه بهره برد.
وی افزود: در مقابل، دشمنان، بهویژه اسرائیل، با شناخت عمیق از قدرت رسانه، از آن در عرصههای جنگ شناختی و جنگ روایت بهره میگیرند، آنها میدانند که رسانه میتواند جادوی سیاه و سفید باشد، همانطور که در قرآن و داستان ساحران فرعون بهخوبی نشان داده شده است؛ جادویی که تخیل و باور مردم را تغییر میدهد و میتواند عقلانیت را کنار بگذارد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: در این میدان، نقش بازیگران، لحنها، تیترها و پوششها اهمیت زیادی دارند، نحوه بیان، تیتری که انتخاب میشود و پوششی که درباره وقایع ارائه میشود، همگی عوامل کلیدی در شکلگیری و تغییر روایتها هستند.
وی با اشاره به اهمیت و کارکردهای رسانه و نقش آن در شکلدهی به بحرانها و تعاریف فرهنگی و سیاسی تأکید کرد: رسانهها نقش اساسی در تبیین، قالبسازی و حتی تعیین خطوط قرمز و خطوط حرکت در حوزه روایتسازی دارند؛ از اینرو، یکی از محورهای اصلی در جنگ روایت، شناخت و فهم قواعد و سیاستهایی است که در جهتگیری محتوا و شکل روایتها تأثیر میگذارند.
پوررستمی این قواعد را در قالب دو دسته کلی تقسیم و اظهار کرد: قواعد سلبی یکی از این قواعد سلبی است. این دسته عمدتاً از سوی طرف مقابل و دشمنان بهکار گرفته میشود تا جبهه حق و نیروهای بیداری و مقاومت را ناتوان و ضعیف نشان دهند و نمونههای آن، محدود کردن منابع، سانسور و عملیات روانی متمرکز بر ایجاد خوف و تردید است.
وی با معرفی دسته دوم که قواعد ایجابی است، ادامه داد: قواعد ایجابی اصولی هستند که بر مبنای اخلاق، صداقت و منشور انسانی استوارند و در جامعه اسلامی و نظام ملتساز میتوان از آن بهره گرفت، این قواعد بر شفافیت، صداقت، اطلاعرسانی دقیق و ارتقای اعتماد عمومی تأکید دارند.
این استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه شفافیت، سلاح راهبردی در جنگ روایتهاست، بیان کرد: شفافیت، اعتمادسازی و درک متقابل را تقویت میکند و در مقابل، کمشفاف بودن، بیاعتمادی و سوءظن را تشدید میکند، براساس آموزههای نهجالبلاغه، نقض اصل شفافیت و صداقت، سیاستی است که دشمنان اموی و بعدها صهیونیستی برای تضعیف اراده و وحدت ملتها طراحی کردهاند. همانگونه که در جریان صفین، حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) با تأکید بر صداقت و شفافیت به مردم اقدام میکرد، امروز نیز باید این اصل را سرلوحه قرار داد چراکه سیاست سانسور و پنهانکاری، همان سیاستهای اموی و در تقابل با ایمان و حقیقت است.
وی تصریح کرد: یکی از نکات مهم در این راستا، لزوم بهرهگیری از آموزههای نهجالبلاغه است، امام امیرالمؤمنین علی(ع) تصریح میکند که نباید در رسانهها و روایتها با سیاستهای بازیهای پنهانی و خیانتآمیز، اعتماد مردم را سلب کرد بلکه باید بر مبنای تعلیل، استدلال و شفافیت، حقیقت را بیان داشت چراکه این رویکرد، موجب ایجاد حسنظن، اعتماد و تقویت روحیه مقاومت ملت میشود.
پوررستمی با استناد به بیانات امام علی(ع) ابراز کرد: همچنین امام(ع)، در قیاسات و روایتهای خود، نشان میدهد که سیاستهای اموی و استعمارگرانه همچون قطع آب، محاصره و دیگر روشهای جنگ نرم، همان سیاستهای قدیمی است که در زمان صفین مورد استفاده قرار گرفته است.
وی ادامه داد: این قصه تلخ و تاریک صفین که امروز به اینجا کشیده شده، نتیجه جنگ روایتها و سیاستهای معاویه است. او با بهرهگیری از سیاستهای نادرست، توانست حجم زیادی از ناصحیحترین روایتها را در میان بنیامیه و مردم شام پخش کند؛ روایتهایی که معنای حقیقی آیات و سخنان پیامبر(ص) را تحریف کردند و مردم را از حقیقت دور نگه داشتند. معاویه کارش را از همان ابتدا با جعل، تحریف و قطع ارتباط صحیح با منابع اصلی آغاز کرد و هرگز اجازه نداد حق به خوبی رسوخ کند.
پوررستمی با معرفی دو قاعده اساسی در میدان جنگ روایتها، بیان کرد: قاعده غلظت (شدت و وضوح روایت) که ادبیات روایت مهم است؛ باید در بیان واقعیتها غلظت و شدت حفظ کرد، چراکه در مقابل گرگهای جنگ نرم، ضعیف صحبت کردن و کماثر بودن، نتیجهای جز ناپدیدشدن در فضای سرد و بیرونق ندارد. همانطور که قرآن کریم در سوره مبارکه توبه میفرماید: «وَ لَیجدو فِیکم غلظهً؛ در دل و زبان باید غلظت و قوت داشت»(سوره توبه/آیه 123)، زیرا در میدان نبرد، صداقت و قدرت در روایت، همچون سلاحی کارساز است.
وی افزود: قاعده سبقت دومین قاعده اساسی در جنگ روایتهاست، در جنگ روایتها، باید از همان ابتدا پیشدستی کرد و روایت اول را در دست داشت چون روایت اولیه، مهمترین و اثرگذارترین است و در مذاکرات و رخدادهای بینالمللی، شاهدیم که روایت اولیه، بر فضای عمومی تأثیر عمیقی میگذارد و روایتهای بعدی، در پی تأثیرگذاری بر ذهنها، باید عقبماندگی نداشته باشند تا بتوانند بر افکار مسلط شوند؛ برای نمونه، در جنگ ۱۲ روزه اخیر، ایران با ارائه روایت سریع و قدرتمند، افکار عمومی را هدایت کرد و اسرائیل را شکست داد؛ چیزی که نشان میدهد صورتبندی روایت، چقدر در نتیجه جنگ روانی مؤثر است.
وی تمرکز بر ۴ اصل را در میدان روایات مهم دانست و ابراز کرد: در مجموع، باید در میدان روایت، بر چهار اصل تمرکز کرد؛ اینکه چه کسی میگوید، به چه کسی میگوید، چه میگوید و چگونه میگوید و این چهار عامل، نقش کلیدی در شکلدهی به ذهن و افکار عمومی دارند و در نهایت، هر چه روایت بنیادیتر و سریعتر باشد، تأثیر آن بیشتر است و نقش مهمی در محاسبات و تصمیمسازیها ایفا میکند، پس، در مبارزه با جنگ روایتها، توجه به این قاعدهها و بهرهگیری از اصول قرآن و آموزههای وحیانی، کلید غلبه بر دشمن است.
دانشیار دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه یکی دیگر از زیرمجموعههای مهم جنگ روایتها، جهتدهی به گفتمان عمومی است، گفت: روایت اولیه، ساخت واقعیت اجتماعی است که جامعه براساس آن باور میکند، در این روند، حقیقت ممکن است با واقعیت متفاوت باشد زیرا در میدان جنگ روایتها، واقعیتها غالباً بر مبنای همان روایت اول شکل میگیرند و تفاوت اصلی میان حقیقت و واقعیت در همین تضاد است.
وی افزود: در موضوع سبقت، نکتهای دیگر وجود دارد که زمان را محدود میکند و باید آن را ذکر کرد اما مهمترین نتیجه، این است که در جنگ مدرن، سلطه روایتی بر سلطه نظامی ارجح است، یعنی روایت اول بهعنوان یک دارو عمل میکند و پشتوانه واقعی است.
پوررستمی ادامه داد: قاعده دیگری که نقش بسزایی دارد، اصطلاحسازی است و یعنی ساختن اصطلاحات، تیترها و تیفگذاریهای خاص در راستای دست برتر یافتن در میدان روایتها؛ برخی از نشریات معتبر، در تیترهایشان از اصطلاحات و تیترهای خاص بهره میگیرند، تیترهایی که خود تصویرسازی، شناختسازی و گرایشسازی میکنند و این تیترها، میتوانند در شکلگیری ذائقه و گرایش عمومی تأثیر قابلتوجهی داشته باشند.
وی با بیان اینکه در فضای پرتلاطم اطلاعرسانی امروز، کسانی در میدان برنده هستند که بتوانند در تیتر و روایت اولیه، عناصر کلیدی را بهدرستی و مؤثر جای دهند، ابراز کرد: اگر بتوانید در همان تیتر عناصر کلیدی را بگنجانید، برنده این میدان خواهید بود؛ چراکه مردم امروزه بیشتر محتوا را در تیترها میخوانند و براساس آن قضاوت میکنند.
این استاد دانشگاه، یکی دیگر از قاعدههای مهم را تخاطب برشمرد و افزود: شناخت دقیق مخاطب و نحوه خطاب قرار دادن او مضمون قاعده تخاطب است. نمونه بارز این رویکرد، اقدامات زینب کبری(س) است، ایشان براساس شناخت عمیق از مخاطب، راهبرد و روایت صحیح را انتخاب میکردند چه یزیدیان، چه عوام کوفیان و چه اهل بیت(ع)، هرکدام را براساس نیاز و شناخت مخاطب، روایتی متفاوت میدادند و امروزه، جبهه حق باید همان راه و شیوه را بیاموزد و براساس مجموعه شناختهای دقیق، خطاب و روایتسازی کند.
وی الگوی پیروی از قاعده تخاطب را حضرت زینب(س) معرفی کرد و اظهار کرد: در میدان جنگ روایتها، شناخت دقیق و کامل مخاطب اهمیت فوقالعادهای دارد، همانطور که ایشان در هنگام روایتهایش، بر اساس نوع مخاطب، راهبرد و زبان مناسب را انتخاب میکردند، امروز هم باید همین مسیر را دنبال کنیم.
پوررستمی با بیان اینکه وقتی که مخاطب مشخص است، راهبرد مشخص میشود، گفت: حضرت زینب(س) برای یزیدیان، راهبرد تخریبی و تضعیف جایگاه آنان، به زبان تند و تنبیهی را پیش گرفت اما برای عوام و کوفیان، راهبرد تنزیهی، تنبیهی و هشداردهنده، برای بیداری و توجه، برای اهل بیت(ع) و جامعه مؤمنین، راهبرد تسکین، امیدواری و تقویت روحیه، برای حفظ اتحاد و روحیه مقاومت را پیش گرفتند.
وی ادامه داد: روایتی که زینب کبری(س) در جنگ روایتها انجام داد، هم برای تسکین و هم برای هشدار بود؛ یعنی هم تنبیه و هم تحریک اما در قالبی درست، محکم و حکیمانه. امروز نیز اگر میخواهیم نقش زینبی را ایفا کنیم، باید بدانیم مخاطب ما چه کسی است، چه میخواهد و چه نیاز دارد زیرا نادیده گرفتن این نکات، همانند ریختن آب در لانه خود است، یعنی باعث آسیب رساندن به خودمان میشود.
دانشیار دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه یکی از مشکلات بزرگ امروز این است که بسیاری از افراد یا روایت درستی ندارند یا مخاطب خود را نمیشناسند، یا راهبرد مناسب در حوزههای مختلف را نمیدانند، تصریح کرد: درباره مسائل اقتصادی، سیاسی یا اجتماعی، راهِ صحیح، شناختن کامل مسیر، شناختن فضای جامعه و مخاطبین است و وقتی این شناخت نباشد، روایتسازی، فقط آب در آسیاب دشمن ریختن است.
وی در پایان مخاطبشناسی را اهم مسائل دانست و گفت: بنابراین، باید دریابیم چه کسی مخاطب یزیدی است و چه راهبردی باید برای او در نظر گرفت؛ چگونه زبان و روایت خود را آزاد و امیدبخش کنیم، بدون آنکه مأیوسشان کنیم یا آنها را کافر بدانیم و مهمتر اینکه، روایتها باید مایه سکینه، قوت و امید باشند، نه ضعف و یأس.
پور رستمی ادامه داد: در این روند، قاعده اظهار نقش کلیدی دارد یعنی باید در انتخاب روایت، زبان، و نحوه گفتوگو، دقیقا بدانیم چه بگوییم و چگونه بگوییم تا بر جامعه تأثیرگذار باشیم، همانطور که زینب کبری (س) بر اساس شناخت دقیق، راهبرد درست و زبان مناسب پیروز جنگ روایتها بود، ما هم باید همین مسیر را در جنگ روایتها طی کنیم، تا با قدرت و بصیرت، مقابل دشمنان واقعی اسلام ایستادگی کنیم و پیروز میدان باشیم.
هانیه محمدنژاد
انتهای پیام