هر رویداد و پدیده اجتماعی در بستر جامعهشناسی نیاز به شناخت، بررسی و رفع آسیبها دارد. از آنجا که با گذشت زمان آیین سنتی و دینی پیادهروی اربعین به یک پدیده بزرگ اجتماعی تبدیل شده است و هر ساله شاهد افزایش حضور زائران ایرانی و غیرایرانی در این مراسم هستیم احتمال پررنگتر شدن آسیبها وجود دارد که ضروری است پیامدهای مثبت و منفی این رویداد عظیم را یافته و پس از بررسی درصدد رفع پیامدهای منفی و آسیبهای آن باشیم. از اینرو، خبرنگار ایکنا از قم با حسین حجتپناه، جامعهشناس و استاد دانشگاه به گفتوگو پرداخته است که متن آن از نظر میگذرد.
اربعین مانند هر پدیده دیگری دارای ابعاد و ساحات متنوعی است و آسیبشناسی یکی از ابعاد آن بهشمار میرود. درباره آسیبشناسی اربعین کمتر صحبت شده است، در حالی که نپرداختن به آسیبها و چالشهای اربعین، هزینهها و خسارات بسیاری را به جامعه و مفهوم نهضت اربعین و عاشورا وارد میکند. آسیبشناسی به معنای نفی یا زیر سؤال بردن فلسفه نهضت اربعین نیست بلکه به معنای تحقیق، تأمل و تفکر درباره آن است که بیشتر برای زندگی امروز و آینده ما مفید واقع میشود.
در بررسی پدیده اربعین از منظر جامعهشناسی باید به عینیات و پیامدها توجه ویژه داشته باشیم و نباید پیشفرضهای ذهنیمان را در تحلیل دخالت بدهیم. زمانی که از آسیب سخن میگوییم یعنی برای ما مسئلهای بهوجود آمده است و امروز اربعین مسائل اجتماعی مختلفی را بهوجود آورده است که باید به آن بپردازیم.
یکی از مهمترین ارکان نهضت اربعین، رکن تربیتی است که در روند فرهنگپذیری و جامعهپذیری کنشگرانی که به این نهضت اعتقاد دارند باید درونی و نهادینه شود. همچنین، پیادهروی اربعین مانند تمام پدیدههای فرهنگی جنبه نمادین نیز دارد و اتفاقاً نمادها در زندگی انسانها مهم، مؤثر و نقشآفرین هستند.
درباره نمادین بودن پیادهروی اربعین مسائلی مانند اینکه آیا ما الزاماً نماد اربعین را باید به پیادهروی تبدیل کنیم؟ مطرح است، قطعاً و یقیناً پیادهروی اربعین، در نگاه اول، نشانگان و استعارههایی از یک جریان عاشقانه، اتحاد و همبستگی به سوی امام حسین(ع) را یادآوری میکند، اما در جهانی زندگی میکنیم که کلیت آن، یک مبنای نابرابری دارد و از آنجا که مفاهیم اقتصادی عینیتر و ملموستر است، برای همگان بیشتر موردقبول است، بنابراین یکی از موارد نابرابری در جهان امروز توزیع ثروت اقتصادی در جهان است که به شدت ناعادلانه است.
این نابرابری اقتصادی صرفاً در محدوده اقتصاد باقی نمیماند، راهپیمایی اربعین یک نماد و تمثیلی است از اینکه مردم میخواهند با عشق و فهم نهضت حسینی بهدنبال پیدا کردن راهی برای رهایی و برونداد از شرایط وخیم و فاجعهبار جهانی که در آن زندگی میکنیم، چراکه همگی در یک شرایط و بستر یکسان در این مسیر قدم میزنند. انسان برای رهایی از فرومایگی نیازمند درک مفهوم «کُلُّ یَومٍ عاشُوراءُ وَ کُلُّ أرْضٍ کَرْبَلا» است که بداند شرایط وخیم و دشوار جهان، خاص امروز نیست و همواره بوده و خواهد بود و تشویق، یادآوری و تذکر به این درک، یکی از کارکردهای پیادهروی اربعین بهشمار میرود.
راهپیمایی اربعین اگر چنانچه آسیبشناسی نشود به مناسکگرایی تبدیل میشود که بنابر شواهد موجود، اربعین در سالهای اخیر در جامعه ایران به شکلی که از رسانه رسمی دولتی تبلیغ میشود سویه مناسکگرایانه به خود گرفته است.
مناسکگرایی به معنای فراهم آوردن امکانات و لوازم انجام مناسک بدون در نظر گرفتن هدف غایی و فراموش کردن آن است. همانطور که پیشتر گفتیم، پیادهروی اربعین، تذکر به فهم و درک درست از شرایط امروز جهان برای رهایی از آن تلقی میشود که نیازمند ملزومات و امکانات مادی است.
گفتمان غالب رسانههای داخلی توجه و تمرکز بر امکانات و ملزومات پیادهروی اربعین بدون درنظر گرفتن هدف غایی و اصلی آن است. یکی از شاخصههای این ادعا، ترویج و فربه کردن مداحی در ایران است، مداحی احساسات انسان را برمیانگیزد که مانند برانگیخته شدن عقل انسانها، امری لازم است، اما توجه بیش از اندازه به یکسو(احساسات و عواطف انسانی) و غفلت از سوی دیگر(عقلانیت انسان) آسیبزاست. با تحلیل محتوای برنامههای رسانه ملی به این نکته خواهیم رسید که حجم و فراوانی برنامههای مداحی بیشتر از برنامههای بیانات تفکر و تأملانگیز است.
شاخصه دوم آن است که راه امام حسین(ع) یعنی گفتمان را گم کردیم، امام حسین(ع) حتی در روز عاشورا هم گفتوگویی بر مبنای استدلال و استتاج داشت که در متدها و روشهای پژوهشی امروزه هم مورد تأیید است، اما متأسفانه در جامعه امروزمان برای پاسخ به پرسشها وارد استدلال عقلایی نمیشویم و مونولوگ را جایگزین دیالوگ کردیم.
با بررسی پیشینه تاریخی منبر در امت اسلامی و ایران درمییابیم که منبر محل مونولوگ سخنران نبوده و محلی برای پرسش و پاسخ و مطرح کردن انتقادات بوده است، اما در دهههای اخیر، منبر این ویژگی مثبت خود را از دست داده است.
توجه به مناسکگرایی در راهپیمایی اربعین آسیبزاست، سوءاستفاده از راهپیمایی اربعین برای ارتقا و کسب جایگاه در یک سازمان و اداره دولتی ازجمله این آسیبهاست. برخی از افراد برای معرفی خود به کابینه دولت برای وزارت، راهپیمایی اربعین را در سوابق شغلی خویش قید کرده بودند، متأسفانه برخی از افراد که از سمت ادارات به پیادهروی اربعین میروند پس از بازگشت، مدعی پست و مقام شده و ترفیع درجه میگیرند.
نباید اجازه بدهیم تا اراده و ایمان قلبی افراد بین خود و خدای خویش باقی بماند و به ابزاری برای رسیدن به منافع مادی تبدیل نشود زمانی که افراد بهواسطه ایمان قلبی خود صاحب نعمات دنیوی و جایگاه میشود، اصالت ایمانی خود را از دست میدهند.
دومین آسیب مناسکگرایی پیادهروی اربعین، ضعف مدیریتی مسئولان است. امام حسین(ع) برای کرامت و عزت انسانی قیام کردند، اما متأسفانه چند سال است که ضعف مدیریتی مسئولان کشوری باعث شده تا در مبادی مرزی بهدلیل کمبود امکانات و تراکم جمعیت در گرمای هوا بیماریهای جسمی بیشماری برای زائران بهوجود آید، بنابراین مسئولان کشورمان که در رأس امور تصمیمگیری برای برگزاری باشکوه زیارت پیادهروی اربعین هستند، باید از سطح مناسکگرایی فراتر رفته و مدیران ارشد، باید نسبت به آسیبهای پیش رو در پیادهروی اربعین توجه لازم را داشته باشند.
سومین آسیب، مسائل زیستمحیطی است. اولویتها برای مسئولان فراموش شده است. سلامتی و بیماری مهمترین مسئله در این اجتماع عظیم انسانی است. زمینه برای انتقال انواع و اقسام باکتریها و ویروسها از جمله ویروس آبله میمونی فراهم میشود.
درباره پیادهروی اربعین و اینکه چه گروه سنی و افرادی با چه نوع بیماریهای جسمی امکان مشارکت در این اجتماع عظیم انسانی را دارند باید آگاهیبخشی شود. آیا همگان میتوانند به راهپیمایی اربعین بروند؟ مسلماً افراد مسن و دارای بیماریهای زمینهای یا آسیبپذیر تحمل سختی مسیر پیادهروی اربعین را ندارند.
یکی دیگر از راهکارهای برطرف شدن یا کاهش آسیبها و حوادث ناشی از پیادهروی اربعین و توجه به مناسکگرایی آن، دعوت به تفکر صحیح و بازگشت به عقلانیت است. امام حسین(ع) ادلههای محکمهپسند برای دشمنان خود آوردند، اما آنان پاسخ شفاف و عقلایی نداشته زیرا تفکر نمیکردند و برای اینکه ادله درستی نمیآوردند دستور میدادند تا هنگام سخنرانی امام(ع) هلهله و ولوله برپا کنند تا صدای ایشان به گوش لشکریان دشمن نرسد.
گفتوگو از محدثه نعیمیفرد