نقش قیامت‌باوری در تحول اخلاقی
کد خبر: 3967352
تاریخ انتشار : ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۷:۴۹
فرآیند قرآنی تحول اخلاقی/ 13

نقش قیامت‌باوری در تحول اخلاقی

استاد حوزه و دانشگاه گفت: قرآن به این مسئله که روزی زندگی در جهان خاکی پایان می‌یابد و همه انسان‌ها به زندگی جاودانه م‌‌روند نیز با رویکرد تربیتی می‌پردازد و معتقد است، قیامت‎باوری بیشترین اثر را در تحول انسان و پایبندی به الزامات اخلاقی دارد.

نقش قیامت‌باوری در تحول اخلاقیحجت‌الاسلام والمسلمین سید علی‌اکبر حسینی در سیزدهمین یادداشت خود به خبرگزاری ایکنا از قم در خصوص نقش قیامت‌باوری در تحول اخلاقی سخن گفت؛ در این یادداشت آمده است:

پس از بررسی تأثیر شناخت‌ها، گرایش‌ها و رفتارهای انسان، در تحولات اخلاقی در یادداشت‌های پیشین و یادآوری این نکته که در گفتمان اخلاقی قرآن این سه مرحله همواره مورد توجه و تأکید است. در این یادداشت به مسئله غایت‎‌شناسی و قیامت باوری در قرآن با توجه به آثار این مسئله در تحول اخلاقی می‌پردازیم.

در آیات فراوانی از قرآن به این مسئله پرداخته شده که روزی جهان مادی پایان می‌یابد و همه انسان‌ها در جهان آخرت، گروهی در بهشت و گروهی نیز در دوزخ، زندگی جاودانه‎ای را آغاز می‎کنند. آیات مربوط به قیامت و رخدادهای آن روز عظیم، نزدیک به 1500 آیه است؛ یعنی حدود یک‌پنجم کل آیات قرآن.

 در قرآن برای قیامت بیش از 70 نام ذکرشده است؛ که هریک از این اسامی به بُعدی از ابعاد قیامت اشاره می‎کند. تغابن، حسرت، عظیم، یوم علی الکافرین عسیر (سخت) و ... که این اسم‌ها هریک از منظری خاص مخاطب قرآن را با این رخداد عظیم و سخت روبرو می‌کند.

با توجه به هدف اصلی قرآن که همانا تربیت اخلاقی است، فراوانی آیات درباره قیامت و تنوع اعجاب‌انگیز و هولناکِ بعضی نام‏های قیامت، بازگوکننده نقش یگانه‎ای است که معاد باروی در هدایت و تربیت اخلاقی انسان‎ها دارد.

 در آموزه‎های قرآنی بارها این نکته تکرار شده است که اعتقاد به قیامت و یقین به برپایی روزِ حساب‎رسی، بیشترین تأثیر را در تحول اخلاقی دارد. برای نمونه در آیه ۱۱۰ سوره کهف می‏خوانیم: «فَمَن كاَنَ يَرْجُواْ لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَ لَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدَا؛ هر كس به لقاى پروردگارش اميد دارد، بايد كارهای شايسته انجام دهد.» در این آیه به نقش قیامت‌باوری در تربیت اخلاقی تصریح‌شده است.

 یکی دیگر از دلایل تکرار و تأکید موضوع قیامت، در قرآن آن است که بر اساس مبانی و اصول اخلاقی قرآن، حذف قیامت، حساب‎رسی، پاداش و مجازات در آن روز، موجب بی‌معنایی زندگی خواهد شد. شهید مطهری به نقل از داستایوفسکی نویسنده شهیر روسی می‎نویسند: اخلاق بدون خدا و قیامت مانند اسکناس بی‌پشتوانه فاقد ارزش خواهد بود.

علامه طباطبایی در فرازی از تفسیر المیزان به بررسی خرافات جهان مدرن می‌پردازد و به نمونه‎هایی از این خرافات اشاره می‎کند. علامه طباطبایی بزرگداشت کسانی که برای دفاع از کشور به جنگ با دشمن وطن و ملیت خود می‌روند و جان‌فشانی می‌کنند و برای ستایش آنان تندیسی را در شهر نصب می‎کنند؛ یکی از موارد خرافات می‎داند که هیچ توجیه خردپذیری نخواهد داشت. علامه طباطبایی با الهام از قرآن، بر این باور است که تنها زمانی ایثار و جان‌فشانی در میدان جنگ، خردپذیر و توجیه‎پذیر است که باور داشته باشیم خدایی وجود دارد و قیامتی برپا خواهد شد.

در ارزش داوری‌های قرآن درباره رفتارهای خوب و بد انسان همواره به وجود قیامت و باور داشت آن نیز اشاره می‌شود. درباره آیه 110 سوره کهف نیز می‎توان چنین برداشتی کرد که با فرض انکار خدا و قیامت؛ انگیزه‎ای برای انجام اعمال صالح وجود ندارد و یا اساساً عمل صالح معنایی نخواهد داشت. این نکته در آیه ۱۰۴ سوره نساء نیز بیان‌شده است: «وَ لَا تَهِنُواْ فىِ ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِن تَكُونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ وَ كاَنَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا» در این آیه برای بیان تفاوت رنج‌هایی که دشمنان اسلام در جنگ‎ها متحمل می‌شوند با رنج‎های مسلمانان، می‎فرماید: شما امید دارید به‌سوی خدا بازخواهید گشت و پاداشی الهی در انتظار شما است؛ در حالیکه دشمنان شما چنین امیدی ندارد. بر اساس مضمون سخنِ خداوند در این آیه نیز می‌توان گفت: بدون اعتقاد به قیامت و پاداش الهی، جنگیدن با هر انگیزه‎ای که باشد، توهمی بیش نیست.

در قرآن از سه جهان سخن به میان آمده است: دنیا، آخرت و برزخ؛ با توجه به وسعت و عظمت پایداری جهان آخرت در کاربردهای قرآنی، خداوند، حیات حقیقی را تنها به آخرت نسبت می‌دهد و از حیات دنیایی با عناوین حقارت آمیزی مانند سرگرمی، بازیچه و کم‌ارزش یاد می‌کند «وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ؛ اين زندگى دنيا چيزى جز سرگرمى و بازى نيست و زندگى واقعى سراى آخرت است، اگر مى‏دانستند!» (عنکبوت: 64).

در عبارت پایانی آیه یادشده «لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ» نوعی تأسف وجود دارد؛ گویی خداوند می‌فرماید: کاش مردم این حقیقت را درک می‎کردند که زندگی حقیقی و لذت و سعادت پایدار را باید در جهان آخرت جست‌وجو کنند!

این موضوع بار دیگر در سوره یونس آیه ۱۱ تکرار می‌شود. در این سوره نیز می‎خوانیم، کسانی که خدا را باور دارند باید به عمل صالح روی بیاورند.

از دیگر نکات حائز اهمیت در مبحث غایت‎شناسی قرآن این است که برای پیروی از دستورات اخلاقی وحیانی، گمان و احتمال وجود خدا کافی است؛ بنابراین برای پایبندی به الزامات اخلاقی، انجام خوبی‎ها و پرهیز از بدی‌ها، نیازمند دلیل قطعی و یقینی برای اثبات خدا و برپایی آخرت نیستیم.

 بر اساس روایتی از امام صادق (ع) می‎خوانیم که ابن ابی‌العوجا شخص مادی‎گرا و از منکران خدا و قیامت، نزد آن حضرت آمده و می‎گوید، شما به دلیل وجود خدا زندگی سختی را بر خود تحمیل کرده‎اید و خود را از بسیاری از لذت‎‎ها محروم ساخته‏اید؛ درحالی که دلیل قطعی برای وجود خدا ارائه نشده است. آن حضرت در جواب وی می‌فرماید: ممکن است سخن شما درست باشد و دنیای دیگری وجود نداشته باشد؛ اما هیچ‌کس نمی‎تواند احتمال وجود خدا و قیامت را نیز انکار کند.

 با این فرض، اگر وعده‏های پیامبران صادق بود و پس از مرگ قیامتی برپا گردد، در آن روز شما چه پاسخی خواهید داشت؟ آن هم در شرایطی که هیچ راهی برای جبران وجود ندارد! پس از استدلال امام (ع) چهره ابوالعوجا سخت دگرگون می‎شود و راهی برای گریز از استدلال امام پیدا نمی‌کند.

پاسکال یکی از متفکران، غربی در کتابی با نام قمار پاسکال به تبیین استدلال و توجیهی همانند استدلالی پرداخته است که امام صادق ع برای لزوم پای‌بندی به اخلاق با فرض احتمال وجود خدا و قیامت بیان کرده‌اند.

قمار پاسکال که به شرط‌بندی پاسکال نیز مشهور است از موضع ندانم‎گرایی بحث شده است؛ یعنی از موضع کسانی که نسبت به وجود خدا اطمینان ندارند. این برهان قصد دارد این افراد را قانع سازد که بهترین تصمیم برای آنان، باور به وجود خداست. از شرط‌بندی پاسکال با نام‌های دیگری مانند «برهان شرط‌بندی، برهان دفع خطر احتمالی و برهان معقولیت» یادشده است.

 

 

 

انتهای پیام
captcha