ماه رمضان، ماه قرآن است و کرسیهای تلاوت و ختم قرآن در این ماه در مساجد برپا میشود. با این همه بسیار اتفاق میافتد که انسان قرآن را از ابتدا تا انتها تلاوت میکند ولی تاثیر مثبتی بر وی نمیگذارد چراکه استفاده بهینه از قرآن کریم نیازمند یادگیری روش مواجهه با قرآن و رعایت آداب تلاوت قرآن است.
در همین زمینه خبرنگار ایکنا با اسماعیل منصوری لاریجانی، استاد عرفان اسلامی گفتوگو کرده که مشروح آن را در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ پرسش این است که چه آداب و شرایطی را رعایت کنیم تا قرآن خواندنمان در این ماه اثر بهتری بر جان ما بگذرد و بهره بهتری از این کتاب آسمانی داشته باشیم؟
ما باید آداب تلاوت قرآن و بهرهمندی از آن را از خود قرآن استفاده کنیم. بنابراین شاید بحث جدیدی باشد که آداب تلاوت قرآن در قرآن چیست. وقتی از آداب تلاوت صحبت میکنیم تصور میشود همین که انسان صرف و نحو بداند، آیات را روان بخواند، صدای خوش داشته باشد کافی است در حالی که اینها لازم است ولی کافی نیست و جزء آداب محسوب نمیشود. خود قرآن درباره آداب تلاوت قرآن میفرماید: «إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا؛ هر گاه آيات [خداى] رحمن بر ايشان خوانده مىشد سجدهكنان و گريان به خاك مىافتادند». آیات رحمن هم شامل آیات قرآن میشود و هم شامل آیات برهان میشود و هم شامل آیات جهان آفاقی و انفسی میشود. «خروا» یعنی گریبان میدرند، خرقه میدرند، به سجده میافتند. کسانی که میخواهند تلاوت قرآن کنند و از قرآن بهره ببرند باید این کار را بکنند.
باز در آیه دیگری میخوانیم: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ؛ خدا زيباترين سخن را [به صورت] كتابى متشابه متضمن وعد و وعيد نازل كرده است آنان كه از پروردگارشان مىهراسند پوست بدنشان از آن به لرزه مىافتد سپس پوستشان و دلشان به ياد خدا نرم مىشود». «متشابه مثانی» یعنی در قرآن همه چیز زوج و جفت است، یعنی ظاهر قرآن را باید با باطن قرآن تطبیق دهیم و فقط به سطحینگری و ظاهرگرایی کفایت نکنیم. کسی که این رعایت را بکند و به حقیقت آیات قرآن توجه کند دچار رعشه میشود و زلزله در وجودش ایجاد میشود. این رعشه با رعشه بیولوژیک فرق میکند و جزء رشحات است یعنی توجهات الهی است. خداوند با خواندن قرآن در قلب انسان تجلی میکند و چون تجلی میکند انسان دچار رشحات میشود. بنابراین این یکی از شرایط تلاوت است که اگر انسان رعایت بکند بهره میبرد.
شرط دوم تدبر کردن در قرآن است. قرآن میفرماید: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا؛ آيا به آيات قرآن نمى انديشند يا [مگر] بر دلهايشان قفلهايى نهاده شده است». وقتی ما قرآن میخوانیم حتما باید به معنی آن توجه کنیم تا تدبر ایجاد شود. امام صادق(ع) ذیل آیه «أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ» فرمود حتی کسی که ظاهر قرآن را میخواند و به معنی آن توجه نکند دچار قساوت قلب میشود. بنابراین انسان باید به معانی و حقیقت قرآن توجه کند، حتی کسانی که سواد ندارند باید قلبشان را متوجه قرآن کنند تا حقیقت معانی قرآن در قلبشان منعقد شود و این نیاز به سواد کلاسیک ندارد.
شرط سوم تلاوت قرآن این است که امیرالمومنین(ع) فرمودند «تَالِينَ لاَجْزَاءِ الْقُرْآنِ يُرَتِّلُونَهَا تَرْتِيلاً يُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ» یعنی وقتی انسان مومن قرآن را تلاوت میکند درون خودش را با قران محزون میکند. این حزن به معنی غم نیست، بلکه این حزن دریچه غیب را به قلب انسان باز میکند، کما اینکه در روایت هست «الحُزنُ مِن شِعارِ العارِفينَ». بنابراین آوایی که انسان در حین تلاوت قرآن به آیات میدهد باید ضربآهنگی باشد که دریچه قلب او را باز کند. بهترین راه باز کردن دریچههای قلب تلاوت قرآن است.
پنجمین شرط این است که امیرالمومنین(ع) فرمودند «فانزلوهم باحسن منازل القرآن» یعنی با ما اهل بیت(ع) به باطنهای قرآن سفر کنید. ما باید به لایههای باطنی قرآن سفر کنیم والا به حقیقت قرآن دست پیدا نمیکنیم.
به قول مولوی:
کی کنم من از معیت فهم راز
جز که از بعد سفرهای دراز
دانش آن بود موقوف سفر
ناید آن دانش به تیزی فکر
ایکنا ـ ارتباط معنوی و قلبی انسان با قرآن چگونه باید باشد تا نتیجه بهتری حاصل شود؟
انسان باید در قرآن سفر کند. با چه کسی سفر کنیم؟ مولا فرمود با ما اهل بیت سفر کنید. به تعبیر سیدحیدر آملی ما با ولایت میتوانیم به همه حقایق قرآن دست پیدا کنیم و تفسیر ولایی یعنی با اهل بیت(ع) در لایههای باطنی قرآن سیر و سلوک کنیم. ما این همه در خانه اهل بیت میرویم، از جمله حوائجی که خصوصا در این ماه باید از ایشان بخواهیم این است که ما را به درون قرآن راه بدهند، ما را مسافر منزلهای باطنی قرآن قرار دهند. آنجا دیگر انسان از خواندن قرآن لذت میبرد و هرچه میخواند سیر نمیشود. بنابراین راه پنجم این است سلوک در قرآن کنیم. آن موقع است که قرآن به متن زندگی آدم میآید. تا قرآن بر قلب ننشیند و در مغز انسان حکومت نکند، هیچ موقع به عرصه زندگی سیاسی و اجتماعی نمیآید. این مشکل اصلی ما است. ما فقط به تعبیر امیرالمومنین(ع) به ظاهر و رسم الخط قرآن توجه میکنیم و این باعث میشود اسلام و قرآن در متن زندگی ما جریان پیدا نکند.
از دیگر آداب این است که قرآن میفرماید: «وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ؛ و چون قرآن خوانده شود گوش بدان فرا داريد و خاموش مانيد اميد كه بر شما رحمت آيد». این یکی از آداب است. «انصتوا» یعنی گوش هوشت را باز کن. قرآن دو گوش میخواهد؛ یک گوش ظاهری که گوش سر است و یک گوش باطن که هوش است. درک حقایق قرآن گوش هوش میخواهد. مولوی زیبا میگوید:
بهر گوشی میزنی دف گوش کو
هوش باید تا بداند هوش کو
ایکنا ـ به نظر میرسد این شرایطی که فرمودید یکسری پیشنیازها داشته باشد. اگر چند راهکار عملی برای دوستانی که در این ماه به تلاوت قرآن میپردازند ارائه بفرمایید ممنون میشوم.
همین چند آیهای که من خواندم را مورد توجه قرار دهند. از این دست مضامین در قرآن فراوان به چشم میخورد به عنوان مثال میفرماید: «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ؛ آيا براى كسانى كه ايمان آوردهاند هنگام آن نرسيده كه دلهايشان به ياد خدا و آن حقيقتى كه نازل شده نرم [و فروتن] گردد». خب این داستان فضیل بن عیاض، دزد معروف است که وقتی یک از دیوار کسی برای دزدی بالا رفت، دید صاحب منزل دارد این آیه را میخواند. فضیل با خودش گفت بله، وقت آن رسیده دست از همه چیز بردارم. لذا از دیوار پایین آمد و توبه کرد. پس انسان با یک آیه تکان میخورد. همین که روی یک آیه تامل کنیم اثر دارد. تامل در قرآن انسان را مست میکند و حجابها را کنار میزند.
متاسفانه این روشی که ما در محفلها داریم روش درستی نیست. البته من نمیگویم قرآن نخوانیم؛ انسان باید همواره قرآن تلاوت کند ولی مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با جامعه قرآنی فرمودند وقتی قرآن میخوانید سعی کنید صدای قرآن از حلقومتان بیرون بیاید، نه صدای خودتان. این حرف خیلی بزرگی است. کسی که فنای در قرآن نشوند میخواهد صدای خودش را نشان دهد. انسان اگر با قرآن انس بگیرد، حجابهای خودش را کنار بزند و با اهل بیت در دریای قرآن سفر کند به این جایگاه میرسد.
قرآن اینقدر جاذبه دارد، اینقدر لذت دارد که چه عامی و چه عالم وقتی به این قرآن مراجعه میکنند از آن بهرهمند میشوند. امیرالمومنین(ع) در مورد قرآن فرمود: «إِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِیقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِیقٌ» یعنی ظاهر قرآن زیبا است، باطنش هم عمیق است. برخی ظاهر زیبا دارند ولی باطنشان عمیق نیست ولی قرآن هم ظاهرش زیبا است و هم باطنش عمیق است. قرآن مثل آهنربایی است که آدم را جذب میکند و به سمت خودش میکشد، در عین حال تا سلوک در قرآن شروع نشود انسان به جایی نمیرسد. دنیا تمام میشود و عمر دنیا کوتاه است ولی حقایق قرآن برای انسان تا ابد میماند.
انتهای پیام