حجتالاسلام والمسلمین مصطفی رضایی، پژوهشگر حوزه مهدویت در گفتوگو با ایکنا از قم، در چهاردهمین و آخرین شماره از سلسله گفتوگوهای «معرفتافزایی مهدوی» بیان کرد: متأسفانه در حال حاضر در مواجهه با فرقههای انحرافی مهدویت برای اینکه پیروان آنان را نسبت به آسیبهای خط مشی و تفکرات خویش آگاه کنند، گاهی اوقات از روشهایی استفاده میشود که بیشتر به جدل شباهت دارد و کمتر از روشهای اقناعی برخوردار است.
بیشتر بخوانید:
در حالی که این روش بحثی با فرقههای انحرافی، سبب افزایش لجاجت طرف مقابل میشود. بنابراین، بر این باور هستیم که برای مقابله و مواجهه مناسب با فرقههای انحرافی مهدویت بهترین روش معرفتافزایی از دالان فکری امامان معصوم است.
امام هادی(ع) در فرازی از زیارت جامعه کبیره میفرماید: «أَرْسَلَهُ بِالْهُدَي وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؛ خداوند رسول اکرم را با دین حق و کتاب آسمانی ارسال کردند تا این دین حق را بر تمام ادیان چیره کنند»، مفاهیمی که در این دعا برای رسول اکرم(ص) ذکر میشود، عیناً برای امام معصوم نیز بهکار گرفته میشود. امام هادی(ع) در این فراز به جنبه جهانی فراتر از مرزهای جغرافیایی و نژادی امام معصوم سلام میدهند؛ یعنی امام یک شخصیت کاملاً جهانی دارد که فراتر از قوم یا نژاد خاص یا منطقهای جغرافیایی است.
جذابیتهای فطری و کششهای درونی در مقام امامت و ولایت، از عوامل جهانی شدن گفتمان ولی عصر(عج) است، همانطور که امام رضا(ع) در کتاب عیون اخبارالرضا(ع) فرمود: «فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا؛ اگر مردم زیباییهای گفتار ما را میدانستند، از ما پیروی میکردند.»
امروزه در فرقههای انحرافی مهدویت مانند داعش مشاهده میکنیم با تکیه بر روایات اشراط الساعه، آنها مدعی رسیدن به دولت موعود هستند، اما نگرش آنان نسبت به دولت موعود حداقلی است؛ به این معنا که مقدمات فراهم آوردن دولت موعود و آمدن مهدی موعود را کشتار و نابودی مردم میپندارند در حالی که این نگاه سالارمآبانه فاقد رویکرد جهانی و کششهای حداکثری مهدویت است.
در گفتمان جهانی مهدویت بر این باور هستیم که دوران ظهور پس از یک اقناع نفوس و ارتقای سطح فکری و به خواست مردم رقم میخورد. دو ابزار کلیدی برای جهانی شدن یک گفتمان، کشش درونی شخصیت امام و جذابیت و ظرفیت جهانی آن گفتمان است. درواقع امام باید یک کشش بیبدیل در ذات خود داشته باشد تا همگان گرد او جمع شوند.
همانگونه که در سوره ابراهیم زمانی که حضرت(ع) خانواده خود را به سرزمین بیآب و علف مکه میآورند یکی از دعاهایشان این است: «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ؛ دلهاى برخى از مردم را بهسوى آنان گرايش ده.»(سوره ابراهیم/ آیه 37) زیرا هیچ گفتمانی بدون گرایش قلبی و کشش درونی جهانی نمیشود.
در روایتی آمده، هنگام وضو گرفتن پیامبر(ص)، اصحاب ایشان برای ریخته نشدن آب وضو بر زمین و تبرک به قطرات وضوی آن حضرت از یکدیگر سبقت میگرفتند؛ «و اذا توضأ کادوا یقتتلون علی وضوئه»، هر گفتمانی برای جهانی شدن باید از ظرفیت و سعه وجودی برخوردار باشد تا بتواند برای تمام عالم برنامهریزی کند.
در فرقه احمد اسماعیل بصری که یکی از بهروزترین و پویاترین نسخه انحرافی مهدویت است که تلاش کرده از نقاط قوت فرق پیشین، سبکی جدید و نوین از انحراف در مهدویت را ارائه دهد، این کشش مشاهده نمیشود؛ به طوری که اگر تریبون رسانهای در همه جای دنیا برای این فرقه وجود داشته باشد، باز گرایش نسبت به این گفتمان وجود نخواهد داشت، زیرا دارای نقاط انحرافی و باطل انبوهی است.
یکی از علتهای فراگیر شدن گفتمان امام عصر(عج) برداشتن انحراف و کجرویهای دین و اصلاح آن است، اگر قرار است مهدویت پایان تاریخ باشد و مردم به زندگی ایدهآل خویش در آن زمان برسند، گفتمان مهدویت باید بتواند تمدنساز و معناگرا باشد. بنابراین، اگر گفتمان در حوزه نظری و عملی از توان تمدنسازی و کارآمدی برخوردار نباشد، گفتمان فراگیر نمیشود. لذا دو ابزار جهانی شدن گفتمان یعنی کشش امام و گفتمان، ملاک تشخیص فرقه انحرافی مهدویت است که امام هادی در فراز ذکر شده از زیارت جامعه به این ظرفیت جهانی تکیه نمودند.
استعمار بهعنوان یکی از محرکهای فرقههای انحرافی مهدویت به دنبال حفظ انحراف در حوزه مهدویت است، مهمترین هدف استعمار از فرقهسازی مهدویت امتسازی یا جهانی شدن گفتمان آن فرقه نیست بلکه به تعویق انداختن ظهور موردنظر آنان است؛ زیرا خود آنان نیز براین باور هستند که فرقههای انحرافی هیچوقت نمیتواند گفتمان جهانی داشته باشند اما میتوانند بهعنوان مانع و دستاندازی در مسیر مهدویت و جهانی شدن گفتمان مهدویت و ظهور ایفای نقش کنند.
ظهور فرقههای انحرافی مهدویت و شکلگیری گرایشاتی هرچند محدود بدان ها، یکی از جنبههای گمراه شدن افرادی در جامعه است که محصول دور شدن بخشی از جامعه، از تمسک به دو اصل قرآن و عترت پیامبر(ص) است. این دو اصل که در حدیث ثقلین به آن اشاره شده است، این قاعده قطعی و تخلفناپذیر را تا پایان تاریخ به ما ارائه خواهد داد که هرگاه از پیوند بین قرآن و امام فاصله گرفتیم، به همان میزان درهای انحراف در سطوح مختلف بر روی جامعه ما باز خواهد شد.
پرسش اینجاست برای فهم آیات قرآن و آموزههای اهل بیت(ع)، خصوصاً زیاراتی چون زیارت جامعه کبیره و بازشناسی امام از مدعی باید چه کار کرد؟در پاسخ باید گفت یکی از نزدیکترین و عمومیترین راهها در این زمینه، راهکاری است که در آیه 282 از سوره مبارکه بقره ذکر شده است: «وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ..؛ از خدا پروا کنید و خدا [احکامش را] به شما میآموزد» یعنی همه افراد میتوانند فهم و درکی از آیات و شریعت را پیدا کنند که این امر تابع تحصیلات آکادمیک نیست بلکه تابعی از تقوای الهی است.