دنیا در بحرانی که دست و پا میزند: بحران محیط زیست، بحران اخلاقی و نیز بحران سیاسی -که نشانهاش در 11 سپتامبر بروز کرد - چه راهی برای خروج از بنبست میتواند در پیش بگیرد؟
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن با آن قلم خواندنی و آن وسعت دانشی خویش در این کتاب «خرد جهانی» را به مخاطب ایرانی خود پیشنهاد میکند؛ «یعنی جوهره و وجه مشترک همه تمدنها»؛ با این توضیح که: «دیگر امروز بی كمك علم و فن نمیتوان به زندگی ادامه داد و علم هم دامنه نامحدود و توقفناپذیر دارد. از سوی دیگر نمیتوان از قواعد بنیادی آفرینش سرپیچی كرد، پس راه سوم تنظیم ممكنات است، نه جستن غیرممكن.»
این سؤال نیز مطرح شده است: «آیا تمدنهای باستانی هنوز میتوانند رهنمودی برای دنیای پرتب و تاب و دگرگون شده امروز داشته باشند یا تنها زینت تاریخ و شیئی موزهای هستند؟» و در پاسخ آن میآید: «یک فرد نمیتواند از پیری به نوجوانی باز گردد، ولی یک ملت برایش ناممكن نیست، زیرا سرچشمه یک نیروی نوشونده در اوست كه از طریق آثار ماندگار میتواند از نسلی به نسلی انتقال پیدا كند. باید آنقدر مایه حیاتی در یک ملت باشد كه بتواند اكسیر نوشوندگی را در خود بزایاند. نوشوندگی، با اقتضای زمان همآهنگ شدن است.»
مطالب كتاب كوششی در پاسخ به این سؤالهاست. مقاله «هویت ایران در دوران بعد از اسلام» به اختصار، به تكوین شخصیت ایرانی در سایه جغرافیا و تاریخ میپردازد. «حرف آخر با سرشت انسان است» میخواهد بگوید كه نمیتوانیم از دایره سرشت خود خارج شویم، كوشش بیهوده در این راه نشود. تنها میتوانیم گرایشهای متعارض این سرشت را تنظیم كنیم، كه در راه معقولتر به كار افتند.
مقاله «دنیا به كجا میرود؟» ناظر به علامتهای نگرانیآوری است كه عصر حاضر از خود نشان میدهد. این مقاله با آنكه در اردیبهشت 1377، یعنی سه سال قبل از واقعه 11 سپتامبر آمریكا نوشته شد، حاوی مطالبی بود كه مینمود كه بروز یک فاجعه چندان دور از انتظار نخواهد بود.
مقاله «جوانان، توسعه، اقتصاد، تمدن» بار دیگر موضوع جوانان را پیش میآورد كه «حادّترین» مسئلۀ دوران ماست. ایران كه این چهل میلیون جوان را بر سر دست گرفته است به كجا خواهد برد؟ «سرّوپند افسانهها» ما را به قرون گذشته میبرد. از مثنوی مولوی كمک گرفته میشود تا بنماید كه در عصر معجزهآسای علم، مسائل اصلی بشری تغییر رنگ دادهاند، اما نه تغییر ماهیت و عجیب آنكه انسان ابزارگر، به كمک فن، مضحكههای خود را از طریق ارتباطها و رسانهها به حجم كوه پیكری ارتقا داده است.
در طبع جدید هم چند مطلب به این مجموعه اضافه شده است؛ از جمله مقالههای «آیا شرق و غرب روزی به هم میرسند»؟ این موضوع پیش آورده شده، برای آنکه در این آغاز قرن بیست و یکم، عدم موازنه در کار جهان، مردم گیتی را به یک ناآرامی خطرناک تهدید میکند. در میان شرق و غرب کمیت در مقابل کیفیت، فقر در مقابل غنا و کمعلمی در مقابل علم قرار گرفته است. در داخل کشورهای مشرقزمین هم همین عدم موازنه در میان مردمشان مسئله آفرین است. از سوی دیگر غرب نیز غرور ماده او را درگیر تناقضهای خاص خود کرده است.
فهرست مطالب کتاب:
سرآغاز
غزلی از حافظ: خیز تا خرقۀ صوفی به خرابات بریم ....
ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟
ایرانیان و یونانیان به گواهی شاهنامه و ایلیاد
هویت ایرانی در دوران بعد از اسلام
حرف آخر با سرشت انسان است
از باز خواست تاریخ غافل نمانیم
جوانان، توسعه، اقتصاد، تمدّن
دنیا به كجا میرود؟
سرّ و پند افسانهها
جوانان و نقش كتاب
افزودگیها:
آیا شرق و غرب روزی به هم میرسند؟
رستاخیز اروپا چگونه پا گرفت؟
پیشرفت و استعمار، دو همزاد
رشتهای كه سر دراز دارد
چه تفاوتهایی میان شرق و غرب است؟
اكنون چه میتوان كرد؟
لزوم یک بازبینی بزرگ
یکرنگی و تربیت اجتماعی
ماندن یا بازگشتن؟