تصویر زن انقلاب اسلامی بازنمایی نشده است
کد خبر: 4114507
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۲
در برنامه تلویزیونی «تفاوط» مطرح شد

تصویر زن انقلاب اسلامی بازنمایی نشده است

یک پژوهشگر مطالعات زنان با بیان اینکه گفتمان انقلاب اسلامی در عمل راه سومی برای زنان تعریف کرد و زنان ایرانی امروز در حال تجربه زیستن این راه هستند، گفت: اگر امروز تصویری از زن انقلاب اسلامی نمی‌بینیم، با وجود فراهم بودن صحنه و انجام کنشگری، به این دلیل است که از زوایای گوناگون یا همان تکثر تصویربرداری نمی‌شود.

نقش‌آفرینی زنان در انقلاب اسلامی

به گزارش ایکنا از اصفهان، برنامه تلویزیونی «تفاوط» با موضوع «زن ایرانی و جهان جدید؛ چالش‌های بازنمایی زنانگی در جدال جهان سنتی و جهان مدرن»، شب گذشته، 23 دی‌ماه از سیمای مرکز اصفهان پخش شد.

صفوراسادات امین‌جواهری، پژوهشگر علوم اجتماعی و مطالعات زنان در پاسخ به پرسش مجری برنامه مبنی بر اینکه آیا ساختار رسمی در کشور ما می‌تواند تفسیر واحدی از زن ارائه دهد یا همچنان این مفهوم محل مناقشه و مبهم است و به درستی تبیین نشده، اظهار کرد: هر صحبتی درباره زن و مسئله زنانگی و چالش‌های آن از همین موضوع تعریف و بازنمایی تصویر زن آغاز می‌شود. ترجیح می‌دهم به جای تعریف ساختار از زن، به این مسئله بپردازم که آیا زنان ایرانی تعریف و تصویرشان از خود را می‌دانند و بعد از آن، به سراغ تعریف ساختار بروم.

وی افزود: در بهترین حالت، تعریفی که ملت و ساختار از هر پدیده و هویتی دارند، باید همگرا باشد، ولی وقتی در شرایط بحران هویت به‌مثابه یک بافت کلان اجتماعی به سر می‌بریم، چنانکه در کل با بحران هویت ایرانی مواجهیم و در این بافت کلان، تعریف زن نیز محل چالش است، شکاف‌هایی وجود دارد. اگر بخواهم از منظر ساختار صحبت کنم و اینکه آیا ساختار رسمی ما تعریفی از زن ارائه می‌دهد، کار دشوار می‌شود، چون با نظریه انقلاب اسلامی مواجهیم که این نظریه تعریف خود از زن را ارائه داده است. این تعریف با عنوانی که این روزها کلیشه شده و البته به‌درستی فهم نشده، الگوی سوم نامیده می‌شود و دارای چارچوب نظری است، اما اینکه آیا ساختارهای امروز ما می‌تواند تصویر زن ایرانی را بازنمایی کند یا نه، محل مناقشه است و چالش‌ها نشان می‌دهد که نتوانسته این کار را انجام دهد.

این پژوهشگر مطالعات زنان به تعریف و تصویر زنان از خود اشاره کرد و گفت: معتقدم زن ایرانی امروز نمونه‌ای از زنانگی متفاوت را زندگی می‌کند و این زیست را دارد، ولی اینکه آیا می‌تواند تعریف، تصویر یا قرائتی از آن ارائه دهد، باید گفت با خلأ این تعریف و تصویر از سوی خود زنان مواجهیم، هر چند آن را زندگی می‌کنند. دلیل این امر این است که واژه‌ای برای آن ندارند، چون فاقد جهان واژگانی و معنایی زنانه برای آن هستند. کنفوسیوس معتقد است ظلم‌های بزرگ تاریخ از ظلم به واژگان آغاز می‌شود و این نشان می‌دهد که در همه مکاتب، کلمه حرمت دارد و معناآفرین، زندگی‌آفرین و قاعده‌آفرین است. بنابراین، وقتی زنان برای بیان تجربه زیسته خود واژه‌های زنانه ندارند و فاقد قدرت تعریف و بازنمایی آن هستند، به این معناست که هنوز مابه‌ازای آن، جهان معنایی، ساختارها و سپهری برای آنها ترسیم نشده است.

شکست نظریه ابر زن

راحله‌سادات کاردوانی، دکترای مطالعات زنان و پژوهشگر اندیشکده زن و خانواده نیز در پاسخ به این پرسش که آیا در جدال میان گفتمان رسمی و مدرن بر سر تعریف زن، راه سومی می‌توان ساخت، اظهار کرد: جنبش حقوق زن در دنیا از همین نقطه آغاز شد که زن می‌تواند همه چیز باشد. نسل اول فمینیست‌ها این نسخه را برای زن پیچیدند که او در عین تأهل و صاحب فرزند بودن، می‌تواند آموزش و اشتغال را نیز دنبال کند تا به هدف برابری جنسیتی برسد، ولی در مراحل و نسل‌های بعدی، این جنبش به‌طور شفاف به سمت نفی مسئله «ابر زن» حرکت کرد. ابر زن کسی است که می‌تواند همه چیز باشد و در عین حال، نشاط و حس زنانگی را نیز حفظ کند. این نظریه، شکست‌خورده است.

وی افزود: آنچه امام راحل در خصوص زن دنبال می‌کرد، یک زن قدرتمند است، هر جا که باشد و همین قرائت را در بیانات رهبری نیز به‌طور جدی مشاهده می‌کنیم. در واقع، الگوی سوم به این معنا نیست که زن همه چیز است، سنت و مدرنیته را پس می‌زند و چیز دیگری برای خود می‌سازد. الگوی سوم یعنی اینکه کسی، زن را تعریف نکند و زن آن‌قدر می‌تواند اهل تفکر و اندیشه باشد که تعریفی از خود ارائه دهد. اگر بخواهم گفتمان مقام معظم رهبری به‌عنوان گفتمان مطلوب اندیشه‌ای را تصویر کنم، بر اساس این گفتمان، زن موجودی سرزنده و قدرتمند است، چه در خانه باشد و چه در محیط کار و بر خودش تسلط دارد و منفعل نیست، چه مادری را انتخاب کند و چه در مسیر تجرد قرار گیرد. در واقع، در گفتمان رهبری، تکثر نقش دارد.

این مدرس دانشگاه با اشاره به دیوارنگاره اخیر میدان ولی‌عصر(عج) تهران به‌مناسبت روز مادر و ولادت حضرت فاطمه(س) گفت: فراتر از بحث گفتمان، کسانی هستند که زن را به‌صورت پررنگ در نقش مادر نشان می‌دهند. وقتی در آستانه میلاد حضرت زهرا(س) قرار است نمادی برای یک شهر تعریف شود، باید مهم‌ترین بخش زندگی آن حضرت باشد و هیچ شکی نیست که مهم‌ترین بخش زندگی ایشان، در خانواده و مادری بود. این به این معنا نیست که زن در جای دیگری نباید دیده شود و تصویر مذکور، مادر را محور قرار داده است. زنی که در محور و مرکز قرار دارد، دقیقا همان زن قدرتمند و صاحب تفکر و سوژه است، چنانکه قاب اصلی زندگی حضرت زهرا(س)، مادری بود، ولی ممکن است در بخشی از این قاب، شاهد حماسه سیاسی ایشان نیز باشیم که بسیار پررنگ است. بنابراین، در این قاب، بخش‌های دیگر نیز وجود دارد، ولی ما در حال ترسیم اولویت‌ها هستیم.

زندگی زن دربرگیرنده تکثر است 

وی تأکید کرد: اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که آیا ساختار رسمی ما توانسته تصویر زن را آن‌گونه که در گفتمان آن مطرح است، نمایش دهد، باید گفت قطعا این اتفاق رخ نداده و بسیار سخت رخ می‌دهد، به این دلیل که اصلا زندگی زن دربرگیرنده تکثر است و آن‌قدر این تکثر زیاد است که در ارائه تصویری از این زندگی دچار سردرگمی می‌شویم و نمونه آن را دقیقا زندگی خود حضرت زهرا(س) می‌دانم. ایشان در حوزه علم، خانواده و مسائل سیاسی و اجتماعی حضوری فعلانه داشت، چگونه می‌توان همه این ابعاد را در یک قاب گنجاند و در عین حال، حق مطلب را ادا کرد، از این نظر که زن به لحاظ روانی در کشمکش این عرصه‌ها با یکدیگر دچار خدشه نشود.

کاردوانی ادامه داد: من بخشی از ماجرای تصویر زن را ناشی از پیچیدگی و سختی خود این مسئله می‌دانم، رشته مطالعات زنان در اصل از همین بابت شکل گرفت و هر چه پیش رفت، سنگین‌تر شد، از این لحاظ که با موجودی روبرو هستیم که نمی‌توان نقش واحدی برای او قائل شد و معتقد بود که صرفا می‌تواند همین نقش واحد را ایفا کند. اینکه آیا بخش‌های دیگر طیف وسیع زنان مثل زنان مطلقه، مجرد، سیاستمدار و... در این تصویر دیده شده‌اند یا نه، به نظر می‌رسد در دوره‌های مختلف دیده شده‌اند، کمااینکه تصویر قبل از این دیوارنگاره، همین تکثر را نشان می‌داد، ولی وقتی به‌مناسبت میلاد حضرت زهرا(س) می‌خواهید تصویری به نمایش بگذارید، باید دید محور اصلی زندگی ایشان چیست که همان مادری و خانواده است، از این لحاظ که می‌خواهیم آن حضرت را به‌عنوان یک الگو نمایش دهیم.

وی در پاسخ به این سؤال که برنامه ما برای آن دسته از زنانی که امکان تشکیل خانواده یا فرزندآوری ندارند، چه می‌تواند باشد، گفت: نباید تمام مسئله زن را در بعضی از فعالیت‌ها خلاصه کرد. به مسائل گوناگونی درباره زنان پرداخته شده، ولی چون سیاست‌های کلی ما بر پررنگ کردن نقش خانه‌داری زن متمرکز بوده، مادری بخش اعظم این تصویر را دربر می‌گیرد و نقش‌های دیگر آن‌قدر ریز می‌شوند که گاهی نادیده گرفته می‌شوند، ولی در سیاست‌های اجرایی و در میدان عمل، این اتفاق رخ نداده و در خصوص خانواده شکاف جدی وجود دارد. در حوزه اشتغال، به‌ویژه در بخش خصوصی، با زنان شرط می‌شود که نباید به فکر تشکیل خانواده باشند. در واقع، در میدان عمل، با خانه‌داری و مادری به‌عنوان تصویر زن ایرانی مواجه نیستیم و همچنان بعد از 20 سال از زمان طرح بیمه زنان خانه‌دار، چیزی با این عنوان نداریم. زنی که به لحاظ پرداخت مهریه و نفقه با همسر خود مشکل دارد و نمی‌خواهد مسیر اشتغال را دنبال کند، بلکه می‌خواهد به مادری کردن بپردازد، هیچ جایی برای حمایت از او تعریف نشده است. بنابراین، با وجود گفتمان امام و رهبری مبنی بر اهمیت نقش مادری، در حوزه اجرا آنچه کمتر در نظر گرفته شده، نقش زن در خانواده است و گروه‌های گوناگون توانسته‌اند در قاب این تصویر قرار بگیرند.

الگوی سوم با جریان تحجر مرزبندی نکرده است 

در ادامه، امین‌جواهری در پاسخ به پرسش مجری برنامه مبنی بر اینکه چرا تفاوت و تمایز الگوی سوم با روایت‌های متحجرانه نظیر قرائت طالبان از زن به درستی مشخص نشده است، بیان کرد: پاسخ این پرسش را در دو ساحت می‌توان دنبال کرد؛ یکی ساحت اجتماعی زن ایرانی که در این سال‌ها تلاش کرده با جریان غربی مرزبندی کند، ولی کمتر تلاش کرده با جریانی که برخی عنوان قرائت متحجرانه از اسلام به آن اطلاق می‌کنند، مرزبندی قائل شود، چون از جانب آن احساس خطر نمی‌کرده و بیشترین خطر را از جانب گفتمان غربی احساس و تلاش می‌کرده تا با آن مرزبندی کند. در واقع، دچار درهم‌آمیزی نمادها و تعریف‌ها با جریان متحجر شده و آنچه در تصویر مهم محسوب می‌شود، دقیقا نماد است. نماد حجاب ممکن است این دو را در کنار هم قرار دهد.

وی افزود: بنا به ضرورت بازنمایی تصویر که امروز برای ما اهمیت پیدا کرده است، متوجه شده‌ایم که گفتمان زن در انقلاب اسلامی مرز خود را با جریان متحجر روشن نکرده و اتفاقا یکی از دلایلی که اجازه بازنمایی تصویر زن ایرانی و زن انقلابی را نداده، همین درهم‌آمیزی آن با جریان تحجر بوده و اینکه مرز خود را با آن مشخص نکرده است. به محض اینکه از زن مسلمان ایرانی صحبت می‌کنیم، همان تصویر زن خانه‌نشین بازنمایی می‌شود و نتوانسته آن زنی را که به واقع، مسیر سومی برای خود ایجاد کرده و در این مسیر، هم زندگی خانوادگی‌اش جریان دارد، البته نه به معنای زندگی متأهلی، بلکه به معنای اتکای زن به خانواده در هر قالبی که برای او فراهم بوده، هم درخشش اجتماعی و هم تفکر آگاهانه دارد، بازنمایی کند. اینکه زن در این مسیر سوم چگونه این کار را انجام داده، بازنمایی نشده و این همان مرز زن انقلاب اسلامی با زن سنتی یا متحجر است.

این پژوهشگر مطالعات زنان ادامه داد: نماد زن سنتی یا شرقی به‌طور خاص این است که در حاشیه قرار دارد، ولی زن انقلاب اسلامی به متن آمده و اینکه این تصویر بازنمایی نشده، بحث دیگری است. این اتفاق در زیست زنان در بحبوحه پیروزی انقلاب و بعدا تا حدودی در دوران دفاع مقدس رخ داد، حتی همان زمانی که زن از حاشیه تاریخ‌سازی و بی‌نقشی در سیاست و اجتماع به میدان آمد و نقش‌آفرینی کرد، همین تصویر نیز بازنمایی و مرزبندی نشد. اینکه امروز این نماد را نداریم، به این معنا نیست که نمی‌توانیم داشته باشیم، بلکه در این سال‌ها برای ساختن آن تلاش نکرده‌ایم. مقام معظم رهبری چادر زن ایرانی را نماد ملی می‌دانند، شاید تا قبل از اهمیت یافتن بازنمایی تصویر، کسی به نماد ملی بودن چادر زن ایرانی دقت نکرده بود. زمانی، این چادر به نماد تبدیل شد و البته زن امروز نماد خاص خودش را ندارد و به همین دلیل، فاقد تصویر است، ولی باید این خودآگاهی را به زن ایرانی بدهیم که اگر سبک متفاوتی از بودن و زندگی را تجربه می‌کند، باید به بازنمایی آن نیز فکر کند و یکی از الزامات آن، داشتن نماد و مرزبندی با جریان تحجر است.

زن انقلاب اسلامی در برابر ابر زن غربی 

وی بیان کرد: در مسیر سوم، کاری که زن انقلاب اسلامی در همان زمان و نیز امروز انجام داد، شبیه چیزی است که به بحث ابر زن مربوط می‌شود، اینکه چند عرصه را با هم آمیخته می‌کند. زن انقلاب اسلامی نمی‌خواهد مانند ابر زن چند عرصه را کنار هم قرار دهد، به هر کدام جداگانه بپردازد و در هر عرصه بدرخشد، بلکه آنچه او را متمایز کرد و در متن تاریخ‌سازی قرار داد، بدون اینکه او را از زن بودن خود جدا و خانواده را تهدید کند و در عین حال، باعث درخشش او شود، همان درهم‌آمیزی ساحت‌های گوناگون است. یعنی ساحت‌ها را با هم جمع نکرد و مشخص است که کنار هم بودن این‌ها، زن را دچار تشتت می‌کند. اگر این تشتت ذیل یک وحدانیت قرار گیرد و نخ تسبیحی این‌ها را به هم وصل کند، دقیقا به فاروق زن انقلاب اسلامی از ابر زن غربی تبدیل می‌شود.

امین‌جواهری تصریح کرد: چگونه می‌توان زن فعالی داشت که هم تحصیل کند، به معنای کسب آگاهی، نه صرفا در ساختار دانشگاهی، هم زندگی خانوادگی داشته باشد، در سبک‌های پذیرفته شده در جامعه ایران، هم فعالیت سیاسی و اجتماعی انجام دهد، هم نمادآفرینی کند، یعنی فعالیت و فرهیختگی او نمود بیرونی داشته باشد و هم به ابر زن تبدیل نشود؟ به این صورت که بتواند ساحت‌های گوناگون را مثل چرخ‌دنده‌های یک ساعت با هم تنظیم کند، هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ فرم. این‌ها باید با هم همخوانی داشته باشد. اینکه اکنون این همخوانی وجود ندارد، به این دلیل است که بسیاری از این چرخ‌دنده‌ها را خود زن نساخته و این‌ها، او را آزار می‌دهند. لذا، این چرخ‌دنده‌ها نمی‌تواند ساعت را بچرخاند.

وی تأکید کرد: اتفاقا در گفتمان انقلاب اسلامی، زن جامع‌الاطراف، ذوابعاد و همه‌فن‌حریف داریم. ابر زن غربی شکست خورد، ولی زن جامع‌الاطراف ایرانی شکست نخورد. در مسیر سوم، آنچه می‌تواند بازنمایی تصویر زن را رقم بزند، این است که خود زن باید این چرخ‌دنده‌ها را تعریف کند. اگر امروز تصویری از زن انقلاب اسلامی نمی‌بینیم، با وجود فراهم بودن صحنه و انجام کنشگری، به این دلیل است که از زوایای گوناگون یا همان تکثر تصویربرداری نمی‌شود. وقتی فقط از یک قرائت تصویربرداری می‌شود و آن قرائت نیز به تحجر نزدیک است، این دو با هم آمیخته و اشتباه می‌شوند.

ناآرامی‌های اخیر و گزاره آزادی 

کاردوانی در پاسخ به مجری برنامه در خصوص ماهیت زنانه بودن یا نبودن ناآرامی‌های اخیر با محوریت شعار زن، زندگی، آزادی گفت: واشنگتن پست در مهرماه امسال که آغاز ناآرامی‌های اخیر بود، مطلبی با عنوان زنان در حال رهبری انقلاب در ایران منتشر کرد و این تصویر را ارائه داد که زنان بعد از انقلاب آن‌قدر نادیده گرفته شده‌اند که می‌خواهند انقلابی ورای آن انقلاب برای احقاق حقوق خود پدید آورند و گزاره‌ای که این مطلب دنبال می‌کرد، آزادی بود، یعنی گزاره‌ای که طی این سال‌ها نقطه مقابل برابری جنسیتی در ایران تصویر می‌شده است. در واقع، هر گاه می‌خواستند آسیب‌شناسی کنند، اعلام می‌کردند که چون زنان آزادی ندارند، برابری جنسیتی نیز امکان ندارد، ولی آنچه در عمل اتفاق افتاد، این بود که بهانه‌ای به‌دست آمد تا از یک نقطه‌ ضعف استفاده شود.

وی افزود: ما این بهانه را در روش و مواجهه خود با مسئله بنیادین و مهم پوشش و به‌طور خاص، حجاب ایجاد کردیم. در واقع، این زمینه را به‌وجود آوردیم تا گروه‌هایی که نمی‌خواهند سبک پوشش برتر را بپذیرند، احساس نادیده گرفته شدن کنند و با فرایند حرکت در جهت خلاف همراه شوند. با وجود اینکه قطعا چادر حجاب برتر است، ولی همگان اذعان دارند که تنها شکل حجاب نیست و مدل‌های متعددی از پوشش وجود دارد که حجاب را معنا می‌کند. بنابراین، بخشی از این اتفاق به عملکرد خود ما برمی‌گردد و در همه حوزه‌ها، این نادیده‌انگاری اتفاق افتاد. بخش دیگر نیز به این موضوع برمی‌گردد که در طول تاریخ، همواره مسئله زن می‌توانسته انقلاب ایجاد کند، چون پیرامون این مسئله، مسائل و تحولات دیگری وجود دارد که می‌تواند باعث نارضایتی شود.

امین‌جواهری نیز در پاسخ به این بحث اظهار کرد: آسیب‌شناسی مطالبات اخیر زنان باید در فرصت دیگری انجام شود، ولی این‌طور به نظر می‌رسید که فقط یک دسته از زنان مطالبه مشخصی داشتند که آن هم ریشه‌های عمیقی دارد و از جریان سوم هیچ صدایی به گوش نرسید، گویی اصلا وجود ندارند، در صورتی که این جریان دارد زندگی می‌کند و اتفاقا مطالبه‌گر اصلی است، چون می‌خواهد چرخ‌دنده‌های زندگی‌اش را خود به‌صورت زنانه بچیند و این الگو را به بهترین شکل و همراه با لذت و نه رنج محقق کند. بنابراین، به مطالبه‌گری نیاز دارد، ولی ابزار مطالبه‌گری ندارد که یکی، واژه و دیگری، صداست. صدای تک تک این زنان به جایی نمی‌رسد و برای اینکه در غیاب تصویر، حداقل صدای آنها به گوش جهانیان برسد، باید در کنار هم قرار گیرند، متحد شوند و تشکل‌ها و حرکت‌های جمعی زنانه به‌وجود آورند.

محبوبه فرهنگ 

انتهای پیام
captcha