خاطراتی از یاران خراسانی سردار سلیمانی

سردار سلیمانی علاوه بر تجربه حضور در سوریه و دفاع از حریم اهل بیت(ع)، در جنوب شرق ایران و برگرداندن امنیت به آن نیز حضور پررنگی داشت. یاران خراسانی سردار در آن سال‌ها روزهای خوبی را در کنار او گذراندند و این روزها مقدمه‌ای برای حضور آنان در سوریه شد.

خبرنگار ایکنا از خراسان‌جنوبی با تعدادی از همرزمان دهه 70 سردار سلیمانی در جنوب شرق ایران به گفت‌وگو نشسته است؛ آنان از آن روزها که طعم خاصی از جهاد را داشت، خاطراتی شنیدنی دارند؛ خاطراتی که به گفته خودشان با سال‌های دفاع مقدس بسیار تفاوت داشت و در واقع حضور سردار آن را زیباتر کرده بود.

علی احمدی، آزاده دفاع مقدس خراسان‌جنوبی که طی عملیات خیبر در سال ۶۲ به اسارت درآمده بود، اظهار کرد: همان‌گونه که حضرت زینب(س) در اسارت فرهنگی را بنا گذاشتند ما نیز در این دوران، از این تابلوی راهنما استفاده کردیم.

وی با بیان اینکه بعد از شش سال و نیم اسارت، آزاد شده و در اوایل سال ۷۰ به خدمت سردار شوشتری رسیدم و در ۱۵ فروردین این سال به تیپ ویژه شهدا معرفی شدم، افزود: در حوزه مقابله با اشرار در جنوب شرق ایران در این تیپ با سردار سلیمانی آشنا شدم؛ سردار سلیمانی به‌عنوان فرمانده سپاه قدس در منطقه جنوب شرق استقرار داشتند، چراکه در آن زمان جاده بیرجند به نهبندان و حتی زاهدان به‌صورت شبانه‌روزی ناامن بوده و قاعدتا اگر حضور سردار و سربازان همراه ایشان نبود شاید منطقه ما نیز جولانگاه اشرار و مواد مخدر بود.

احمدی با بیان اینکه به ناگاه روزی سردار سلیمانی بدون هیچ‌گونه محافظی و بسیار ساده وارد قرارگاه شدند، تصریح کرد: ابهت و اقتدار ایشان در دفاع از مرز و همچنین نیروها مثال‌زدنی بود؛ من تا آن زمان چنین فردی را در میدان مبارزه ندیده بودم.

وی ادامه داد: پس از توضیح شرایط منطقه و نیروها، سردار گفتند من اجازه نمی‌دهم یک قطره خون از بینی نیروها به راحتی بریزد. بنابراین، نیروها باید برای تیراندازی در مناطق حساس و گلوگاه‌ها مستقر شوند و فقط روی سر اشرار آتش بریزند.

احمدی با تأکید بر حفظ ارزش نیروها توسط سردار سلیمانی اظهار کرد: پس از دستور سردار، فرمول عملیات و با یک اشاره تغییر کرد، چراکه ایشان فردی بود که بهترین‌ها را برای نیروها و سربازان خود می‌خواست و چراغ راه بود.

تجربه‌ای که کارساز شد

سردار سیداسماعیل رضوی، معاون وقت قرار اه قدس و از مدافعان حرم در خراسان‌جنوبی نیز در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان‌جنوبی گفت: جمع کردن اوضاع توسط حاج قاسم در جنوب شرق ایران تجربه‌ای برای اقدامات آینده است.

وی با بیان اینکه تجربه کار در سیستان و بلوچستان باعث شد که حاج قاسم در مأموریت خود علیه داعش تجربه بیشتری داشته باشد، تصریح کرد: در شرق کشور با توجه به اوضاع افغانستان وارد صحنه کارزار دیگری شدیم و حدود ۹۰ درصد خاک افغانستان به دست طالبان افتاده بود.

این مدافع حرم با بیان اینکه کار سخت سردار سلیمانی عرصه جهاد در مقابله با وهابیونی بود که در مناطق مختلف به پشتیانی از طالبان پرداختند، ادامه داد: کار بزرگ سردار سلیمانی این بود که دستور داد فرماندهان افغانی در کوه‌های افغانستان مستقر شوند و به این ترتیب هسته‌های مقاومت در افعانستان تشکیل شد.

رضوی یادآور شد: تجربه سردار باعث شد تمام شهرهایی که به دست طالبان افتاده بود به دست مجاهدان بیفتد و اگر حاج قاسم نبود قطعا کسی نمی‌توانست این بحران را در  منطقه افغانستان مهار کند؛ در مناطقی شیعیان در افغانستان در محاصره طالبان بودند، حاج قاسم وارد صحنه شد و برنامه‌ریزی خود را از مناطق غیرشیعه‌نشین شروع کرد، چراکه معتقد بود همه ما انسانیم و تفاوت در مذهب نباید باعث عدم توجه به این انسان‌ها شود.

برای سربازان پدری کن

وی با بیان اینکه سردار هنوز من را نمی‌شناخت ولی برای اولین بار وقتی با او روبرو شدم به احترام نام سیدی از جای خود بلند شد و گفت: «آقاسید بفرما بنشین»، تصریح کرد: فروتنی و تواضع سردار بر کسی پوشیده نبود که علی‌رغم فرماندهی خود را در جایگاه خاصی نمی‌دید.

رضوی با بیان اینکه پس از تعیین مأموریتم توسط ایشان، به من توصیه کردند ارتباط خود را با نیروهای عشایر حفظ کن و برای ایشان نه فرماندهی که پدری کن، اظهار کرد: شبیه این توصیه را نیز در سوریه داشتند؛ شهید سلیمانی به من گفت که برای سربازان زینبیون نه فرماندهی که پدری کن، چراکه بچه‌های زینبیون مظلوم هستند؛ این توصیه‌ها هنوز در گوشم می‌پیچد؛ شهید سلیمانی به نیروها می‌گفت برای شهادت آمده‌ایم و تا به هدف نرسیم از راه برنمی‌گردیم.

از کار کردن دوشادوش سربازان ابایی نداشت

علی بینوایی، از رزمندگان و مدافعان در خراسان‌جنوبی نیز به خبرنگار ایکنا گفت: در سال 70 تا 74 به قرارگاه قدس سپاه مأمور بودم و فرمانده سپاه نیز سردار سلیمانی بود که توجه بسیاری به نیروها داشت.

وی که دوران دفاع مقدس را نیز درک کرده است، گفت: تفاوت حضور در منطقه جنوب شرق در آن سال‌ها با دفاع مقدس این بود که افراد مخل امنیت داخلی بودند و امکانات و تجهیزاتی که در جنگ هشت ساله برای سرکوب دشمن به کار می‌گرفتیم را نمی‌توانستیم استفاده کنیم.

بینوایی با بیان اینکه سردار سلیمانی با بررسی میدانی زمینی که مردم در آن مکان مستقر بودند را شناسایی کرد، افزود: ایشان از کار کردن کنار سربازان ابایی نداشت؛ به‌طور مثال حتی یک دفعه که خودرو خراب شده بود به سربازان در درست کردن آن کمک کرد.

وی با اشاره به اخلاق نیکوی ایشان در جهاد تصریح کرد: خستگی جهاد هیچ‌گاه باعث بداخلاقی حاج قاسم نشد و باید سربازان این اخلاق را حفظ کنند؛ ایشان حتی با اشرار دستگیر شده اخلاق حسنه‌ای داشتند؛ موقع استراحت در مأموریت‌ها مکان مجزایی نداشتند.

بینوایی از حس و حالش پس از شنیدن خبر شهادت گفت و ادامه داد: خبر شهادت حاج قاسم بسیار تلخ بود، اما از این لحاظ که او مشتاق شهادت بود خرسند بودیم که به آرزوی خود رسید، اما نبود او در میدان جهاد برای سربازانش بسیار سخت است.

وی با بیان اینکه ایشان در واقع جایزه خود را از دشمن گرفت؛ گرچه بسیار تلخ است اما شهادت یک هدیه الهی است، یادآور شد: سردار سلیمانی یک عارف بود و شناخت افراد و نیروها براساس همین عرفان بود؛ این عرفان باعث شد در میدان پیروز شود.

عرفان و آرامش درونی حاج قاسم از او فردی مبارز در روزهای سخت ساخته بود؛ فردی که هیچ‌گاه از یاد همرزمانش پاک نخواهد شد.