قرآن می‌تواند میزان و معیار برای نظریات علمی باشد
کد خبر: 4111629
تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۰
حجت‌الاسلام سبحانی:

قرآن می‌تواند میزان و معیار برای نظریات علمی باشد

رئیس قطب تعمیق ایمان و باورهای دینی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با بیان اینکه قرآن می‌تواند میزان برای نظریات علمی باشد، گفت: ما در علوم وقتی فرضیه‌ای مطرح می‌کنیم آن را به آزمون عقل و تجربه می‌گذاریم، در مورد قرآن هم می‌توان گفت قرآن کریم میزان برای درستی و یا نادرستی یک فرضیه است.

محمدتقی سبحانیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، رئیس بنیاد بین‌المللی امامت، 12 دی‌ماه در نشست علمی «مرجعیت علمی قرآن کریم» که از سوی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن برگزار شد، گفت: مرجیعت علمی قرآن موضوعی بنیادی است و شاید با اصل شکل‌گیری قرآن و تشکیل امت اسلامی ایجاد شده و از سویی جدید است زیرا نقطه تمرکز این نظریه بر عرصه‌های علمی است که ما با آن سر و کار داریم و همین تازه بودن از یکسو و باسابقه بودن از سوی دیگر ابهاماتی را ایجاد می‌کند و چیزی نیست که با ارائه یک منشور بتوان ابعاد آن را مورد بررسی قرار داد.

حجت‌الاسلام سبحانی بیان کرد: اولین نکته این است که آیا مرجعیت علمی قرآن، نظریه است یا رویکرد و یا چارچوب نظری، اگر نظریه باشد باید مختصات یک نظریه را داشته باشد که هنوز در این حد از بحث قرار نداریم و نمی‌توان از تعبیر نظریه برای آن استفاده کرد؛ رویکردی به فهم قرآن و پیاده‌سازی قرآن و رویکردی به علم و دانش است و می‌تواند چارچوب نظری هم باشد.

رئیس قطب تعمیق ایمان و باورهای دینی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با بیان اینکه می‌توان مرجعیت علمی قرآن را در قالب یک ابرنظریه و کلان‌نظریه قلمداد کنیم، تصریح کرد: جامعه‌شناس آشنا با اندیشه قرآنی می‌تواند نظریه‌ای در باب جامعه‌شناسی و قرآن ارائه کند که تحت پوشش مرجعیت علمی قرآن است و این ابرنظریه اجازه می‌دهد نظریات مختلف در رشته‌های مختلف تولید شود. ما در مفروضات مرجعیت علمی قرآن، اصولی را می‌پذیریم که بسیاری از قرآن‌پژوهان می‌توانند با آن همراهی کنند.

رقبای مرجعیت علمی قرآن

وی با بیان اینکه نظریه مرجعیت علمی قرآن دو رقیب جدی دارد، گفت: رقیب اول، کسانی هستند که معتقدند ساحت قرآن از ساحت علم دور است و این ادعا هم از طرف سکولارها و هم از طرف اسلام‌شناسان مطرح شده است؛  ادعای ایشان آن است که غرض و محدوده حضور قرآن کریم، طوری است که ارتباطی با دانش ندارد زیرا علم دنبال یکسری حقایق است و قرآن برای هدایت انسان آمده است و این دو مکمل هم هستند ولی متداخل یکدیگر نیستند.  رقیب دوم این نظریه هم کسانی هستند که می‌گویند اساساً ما باید علوم را از قرآن بگیریم و راهی جز آن نیست زیرا قرآن تبیان برای همه چیز است و رطب و یابس عالم در آن وجود دارد.

رئیس قطب تعمیق ایمان و باورهای دینی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم اظهار کرد: نظریه مرجعیت علمی قرآن کریم معتقد است قرآن کریم ورود جدی دارد ولی این به معنای آن نیست که دانش بشری به طور کلی مدیون و مرهون قرآن کریم است. قرآن سهمی در تولید دانش بشری دارد اما دانش بشری غیر از قرآن، منابع دیگری هم در اختیار دارد.

وی بیان کرد: از جهت روش‌شناسی هم روش‌شناسی پیشنهادی این نظریه طوری است که می‌تواند میان رویکردهای مختلف جمع کند و نوعی نقطه هم‌جوشی باشد زیرا هم در حوزه علوم انسانی و هم تجربی رویکردهای مختلف روش‌شناسی داریم؛ محقق عرصه مرجعیت علمی قرآن می‌تواند با ترکیب‌کردن و خلاقیت و تولید روش‌شناسی جدید به هدف این نظریه کمک کند.

استاد درس خارج حوزه علمیه افزود: باز در اینجا دو رقیب جدی داریم، در مقابل این رویکرد روش‌شناسی، دو رویکرد وجود دارد؛ رویکرد اول معقتد است علم در مفهوم جدید حاوی یک روش‌شناسی عینی و واقعی و مرهون آزمون و تجربه و دخالت‌های جزئی در واقعیات است و قرآن، اساساً چنین چیزی را برنمی‌تابد و صرفاً حقایق کلی را می‌گوید و روش آن فهم معارف عام از شیوه‌های استنباطی و اجتهادی است؛ پس چگونه می‌توان میان روش‌شناسی علم با روش قرآن که فهم امور ثابت و ازلی است ترکیب کنیم. این گروه می‌گویند اختلاط روش‌شناسی قرآن و علوم به التقاط خواهد انجامید و علم را از پیشرفت باز خواهد داشت و پژوهشگر قرآنی مجبور است دائماً با تغییر در داده‌های علوم، سراغ قرآن برود.

وی اضافه کرد: نظریه رقیب دیگر در بحث روش‌شناسی، این نظریه است که به صراحت می‌گوید ما در علم نیازمند تجربه نیستیم و کسانی که علم را براساس آزمون و تجربه دنبال می‌کنند، انحراف در معرفت دارند زیرا ما می‌توانیم دانش اقتصاد و روان‌شناسی و ... بسازیم بدون آن که تجربه را در آن دخالت دهیم. می‌گویند علم بر اساس منابع تولید می‌شود و یا منبع آن وحی است و یا منبع آن عقل و یا حداکثر تجارب مشترک بشر است.

قرآن و تولید دانش به مفهوم جدید

حجت‌الاسلام سبحانی افزود: براساس این نظر، ما می‌توانیم به راحتی مدعی شویم که قرآن کریم تولید دانش در مفهوم جدید می‌کند بدون آن که نگران تجربه و آزمون باشد. ما در روش‌شناسی مرجعیت علمی هیچکدام از این دو رویکرد یعنی نفی تجربه و آزمون و انحصار در تجربه را نمی‌پذیریم. یعنی اینکه گفته شود هیچ روشی از قرآن را نمی‌توان در فهم علم داخل کرد نمی‌پذیریم. در روش‌شناسی علمی چنان چه می‌توان از عقل و تجربه بهره گرفت از وحی هم می‌توان در روش‌شناسی علمی استفاده کرد و هیچ مشکلی هم ایجاد نمی‌کند. از سوی دیگر ما نمی‌گوییم علم بدون تجربه می‌تواند به پیش برود.

وی با بیان اینکه برخی می‌گویند ما قرآن را به عنوان منبع قبول داریم ولی قرآن واقع و در لوح محفوظ، منبع است نه قرآنی که در دست ما هست، افزود: مراد ما قرآن در دسترس است که البته تفسیر و تأویل هم دارد و با روش‌شناسی صحیح قابل فهم است و البته این فهم قابل تکامل است.

رئیس بنیاد بین‌المللی امامت با بیان اینکه امروز با دو اصطلاح علم و معرفت مواجهیم که معرفت، عام و علم به معنای خاص است، اضافه کرد: مراد از علم در کلان‌نظریه مرجعیت، علم به معنای خاص آن و دانش است. دانش هم مجموعه آگاهی و داده‌هایی است که در یک ساختار مفهومی و براساس قاعده ریخته می‌شود. ما بسیاری از پدیده‌های جهان را می‌توانیم از طریق عقل و قرآن و تجربه کشف کنیم ولی اینها معرفت‌اند نه علم. امروز یک فیزیکدان از شتاب و نیرو حرف می‌زند و این‌ها مفاهیمی هستند که دانش را ساخت‌مند می‌کند.

مفهوم مرجعیت

وی گفت: در نظریه مرجعیت علمی قرآن، ادعا بر این است که قرآن می‌تواند در دانش ساخت‌یافته مانند جامعه‌شناسی و روان‌شناسی و .. دخالت کند و همین ساختار دانش را به رسمیت می‌شناسد.  مرجعیت هم در این نظریه یعنی اثرگذاری معنادار است. گاهی می‌گوییم قرآن، حقایقی را گفته است که در عالم وجود دارد، طبیعتاً این به معنای مرجعیت نیست بلکه مرجعیت، زمانی است که مداخله قرآن در یک علم برآیند جدیدی ایجاد کند.

مراد از جامعیت قرآن

استاد درس خارج حوزه علمیه با اشاره به پیش‌فرض‌های مرجعیت علمی قرآن و بیان اینکه اکثر قرآن‌پژوهان با این مفروضات همراهی دارند، اظهار کرد: اولین پیش‌فرض این است که قرآن دارای دلالت‌های معنایی است برعکس نظری که قرآن را صامت می‌داند؛ دوم اینکه قرآن در منابع تفسیری و به خصوص تفاسیر اهل بیت(ع) امتداد دارد. فرض دیگر اینکه قرآن، جامعیت دارد و منظور از جامعیت هم معنای میانه یعنی هدایت است نه افراط و تفریط در آن. هدف قرآن، هدایت است که هم هدایت فرد و هم جامعه را در برمی‌گیرد.

وی افزود: مفروض دیگر، هدایت علمی است به این معنا که بشر در حیات خود برای رسیدن به هدایت، نیازمند ابزارهای دانشی در علوم مختلف است که حتی اگر بخواهد به سعادت آخرت هم برسد، نیازمند هدایت علمی مثلاً در سیر و سلوک و ... است. پیش‌فرض دیگر ما هم این است که حضور قرآن در علوم به معنای حذف منابع اصیل و صحیح دیگر نیست.

حجت‌الاسلام سبحانی بیان کرد: این مفروضات، عام هستند و اگر کسی نپذیرد نظریه مرجعیت با چالش روبرو می‌شود ولی پذیرفتن آن هم سنگین نیست که بگویند نظریه خاصی است. بنابراین ما دو مشخصه مهم برای نظریه مرجعیت می‌توانیم داشته باشیم و در منشور هم آمده است و فتح باب جدیدی برای مطالعات علمی قرآن است. یکی اینکه نشان دهیم کدام ساحات علم از قرآن بهره‌مند و متأثر می‌شود زیرا تلقی اولیه این است که یکسری گزاره‌های علمی را از قرآن استخراج و به علم عرضه کنیم. 

تأثیر در مبانی و راهبری علم از سوی قرآن

وی اضافه کرد: گاهی دانش از طریق اصول و مبانی از قرآن متأثر می‌شود یعنی قرآن، حرفی از یک علم نزده ولی یک راهبرد تعریف کرده که هدف و روح دانش را تغییر می‌دهد یا یک افق روش‌شناسی را باز می‌کند یعنی نگاه و زاویه دید بشر را به سمت نقطه‌ای پیش می‌برد که بشر آن را ندیده است. قرآن منابع و معیارهای داوری در مورد نظریات علمی را تغییر می‌دهد و به توسعه دامنه فرضیه‌سازی علمی کمک می‌کند. 

استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: نظریه مرجعیت علمی قرآن برخی مباحث را در بر نمی‌گیرد، مثلاً بحث اعجاز علمی قرآن به معنای سنتی؛ برخی فکر کرده‌اند مرجعیت همان اعجاز علمی قرآن در معنای سنتی است یعنی بگوییم گزاره‌هایی که بشر کشف کرده، قرآن هزار و 400 سال قبل گفته است؛ اعجاز علمی نشان می‌دهد ساحت علمی در قرآن وجود دارد ولی مرجعیت علمی به دنبال تولید دانش با استفاده از قرآن است نه کشف دانش و گزاره‌های بشری.

وی با بیان اینکه ما معمولاً به بحث راهبری علم در مفهوم جدید توجه نداریم، اظهار کرد: قرآن می‌تواند در مدیریت دانش‌ها اثر بگذارد و نظام مدیریت یک دانش را تغییر دهد، مثلاً در حوزه کاوش روان انسان، طبقه‌بندی ساحت‌های وجودی انسان را به ما معرفی می‌کند یا اینکه اولویت نیازهای روان‌شناختی انسان در زندگی را تعیین می‌کند و همین امر، سبب تحول در سرمایه‌گذاری‌ها می‌شود. 

استاد درس خارج حوزه علمیه افزود: همه علوم، مفروضاتی دارند و تنها علوم عقلی عام، بدیهیاتی دارند؛ آیا قرآن نمی‌تواند مفروضات یک دانشمند و یک علم را تغییر دهد؟ یا آیا قرآن نمی‌‎تواند قواعد و گزاره‌های عام علوم را تغییر دهد؟ فرضیات و نظریات هم همینطور. فرضیه از کجا آمده است؟ خود دانشمندان علوم می‌گویند اینکه فرضیه از کجا آمده محل پرسش و مهم نیست و اگر بتواند به آزمون برسد و تأیید شود می‌پذیریم. آیا قرآن در مورد جهان‌شناسی و انسان‌شناسی نمی‌تواند به فرضیه‌سازی کمک کند؟ الان فرضیاتی که دانشمندان علوم اجتماعی دارند از کجا آورده شده است؟

قرآن؛ میزان برای نظریات علمی

وی تصریح کرد: قرآن می‌تواند میزان برای نظریات علمی باشد، ما در علوم وقتی فرضیه‌ای مطرح می‌کنیم آن را به آزمون عقل و تجربه می‌گذاریم، در مورد قرآن هم می‌توان گفت قرآن کریم میزان برای درستی و یا نادرستی یک فرضیه است و می‌تواند آن را تثبیت و یا رد کند. البته مهم‌ترین اثر قرآن هم تغییر نگرش و بینش یک دانشمند و یک علم است. 

انتهای پیام
captcha