تجدد اسیر منطق اجتهاد نمی‌شود
کد خبر: 4107402
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۱
عضو هیئت‌علمی پژوهشکده زن و خانواده:

تجدد اسیر منطق اجتهاد نمی‌شود

حجت‌الاسلام‌ امیر مهاجرمیلانی، عضو هیئت‌علمی پژوهشکده زن و خانواده، گفت: منطق تجدد چنان قدرتی دارد که اگر اقتضاء کند، به‌راحتی می‌تواند تمامی امور دینی را به خدمت خود درآورد. یک غفلت عظیم از تجدد همین است.

امیر مهاجر میلانیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام‌ والمسلمین امیر مهاجرمیلانی، عضو هیئت‌علمی پژوهشکده زن و خانواده در نشست «مسئله‌شناسی اندیشه دینی و تحولات جنسیتی دوره معاصر» که با همکاری دانشکده زن و خانواده و دانشگاه ادیان و مذاهب، برگزار شد با اشاره به بازشناسی مواجهه نظام اندیشه دینی در برابر تجدد و مدرنیته بیان کرد: در کشاکش میان دین و تجدد، تحولات بسیار متعددی رخ‌ داده است. در این مسیر ما ناچار هستیم ابتدا به شناخت منطق امر دینی و زیست جهان اندیشه تجدد بپردازیم.

مهاجر میلانی ادامه داد: امروزه خرده نظام‌های تجدد به کلیت ساختار اندیشه دینی هجوم آورده است. منطق تجدد چنان قدرتی دارد که اگر اقتضاء کند، به‌ راحتی می‌تواند تمامی امور دینی را به خدمت خود درآورد. یک غفلت عظیم از تجدد همین است؛ چراکه اندیشه دینی در ایران با توهم مضاعفی همراه است. بنابراین همواره در زمین‌بازی تجدد حضور داشته است. بازی در زمین تجدد تمام شئون دینی را دربر می‌گیرد و اجازه حضور را از اندیشه دینی سلب می‌کند.

عضو هیئت‌ علمی پژوهشکده زن و خانواده در ادامه با وام‌گیری از اندیشه داریوش شایگان فقید، اظهار کرد: انسان دینی در اندیشه نوین از زیست جهان تجدد، غول بی‌شاخ‌و‌دمی را ساخته است که این غول امروز گریبان این انسان را فشرده است. به بیانی دیگر، در تقابل اندیشه دینی با تجدد این پیش‌فرض وجود دارد که می‌توان با مدرنیته بازی کرد. اما غافل از آنکه این غول خودساخته بر تمام شئون انسان شرقی مسلط شده است.

میلانی با طرح پرسش مهمی که در اندیشه سیاسی غرب وجود دارد، اظهار کرد: چگونه زیست جهان یک زن یا مرد مسلمان دگرگون‌شده است؟ در پاسخ اولیه به این موضوع می‌توان با چنین نتیجه گرفت که زن مسلمان با دوگانه شگرفی مواجه است، از طرفی می‌خواهد اندیشه دینی خویش را در تمام شئون و زیست اجتماعی حفظ کند و در دیگر سو، اندیشه نوگرایانه و تجددخواهانه هم داشته باشد. این دوگانه بسیار مهمی است. چراکه بایست متوجه بود که این دو اندیشه با یکدیگر قابل‌جمع نخواهند بود.

تجدد اسیر منطق اجتهاد نمی‌شود

این پژوهشگر حوزه زن و خانواده با اشاره به تقابل روایت‌های دوگانه دین و تجدد تأکید کرد: مدرنیته مهمان ناخوانده‌ای بود که توانسته با منطق خویش اندیشه دینی و غیر شیفته به تجدد در ایران را به خدمت خود درآورد. در این بازی، حتی «منطق اجتهاد» نیز اسیر منطق تجدد شده است. بنابراین مداخله ژن مدرنیته گریبان اندیشه دینی را خواهد گرفت. انتخاب گزینشی از زیست جهان تجدد و دخالت آن در امور دینی، تنها اندیشه دینی را اسیر بازی خود خواهد کرد.

وی ادامه داد: غفلت از این موضوع تاریخ حیات دینی در ایران را گرفتار خودساخته است. لذا در تاریخ 150 ساله مواجهه اندیشه ایرانی با مدرنیته، خطایی بزرگ‌تر و ویرانگرتر از «پذیرش روایت تجدد گونه از سنت و پوشانیدن لباس دینی و سنتی بر اندام امور مدرن» وجود نداشته است. حتی متفکرین غربی نیز به این موضوع اشاره‌کرده‌اند که دغل‌بازی‌های تجدد و مدرنیته، خانه‌مان سوز و بلای جان اندیشه دینی و انسان شرقی خواهد بود.

پشتیبانی و حمایت نظری از تجدد

عضو هیئت‌ علمی پژوهشکده زن و خانواده بیان کرد: اگرچه روایت روشنگرانه از تجدد در فرانسه این روایت را مسلط کرد. اما تقدس بخشی به مفهوم علم در ایران و پشتیبانی اندیشه دینی از مفاهیم تجدد این برساخت را پدید آورد، چراکه مقولات مدرنیته ذاتاً دنیوی هستند، و اگر اموری که ذاتاً دنیوی هستند را لباسی از امور اخروی بپوشانیم، نهایتاً تمام آن مفاهیم خود کارگزاران مدرنیته و تجدد خواهند بود. به‌طوری‌که منطق تجدد می‌آید و منطق امور اخروی را در خدمت خود می‌گیرد و این‌ یکی از نابسامانی‌های اندیشه دینی محسوب می‌شود. ناتوانی در روایت اندیشه‌های دینی و ارائه آن در فرمت‌های تجددمابانه منجر به شکست اندیشه دینی خواهد شد.

مهاجر مبلانی مطرح کرد: امروزه اگر از بیشتر علما و کارشناسان دینی در حوزه جنسیت و امر جنسی سؤال کنیم، با این پاسخ مواجه خواهیم شد که؛ از اندیشه دینی شهید مطهری فراتر نرفته‌اند و در ارجاعات خویش به ماقبل از مطهری شناختی ندارند! لذا مجموعه این عوامل باعث پدیدار شدن گسستی بر پیکر اندیشه دینی شده است.

وی یادآوری کرد: تحولات امر جنسی و جنسیتی در عصر معاصر با نقش اندیشه تجدد همراه است. و الگوهای اندیشه دینی را به خدمت خود درآورده است. مثلاً در مسئله: ازدواج، نکاح، طلاق، مفهوم مادر و روابط زناشویی ما با حمله اندیشه تجدد مواجه هستیم. به فرض؛ تجدد می‌گوید نکاح برده‌داری است و اندیشه دینی منفعلانه پاسخ می‌دهد، نخیر، نکاح برده‌داری نیست. آنگاه شما ناخودآگاه به تفاسیر این‌چنینی «ازدواج یعنی تشریک‌مساعی، نکاح یعنی یافتن نیمه پنهان خود و...» پناه می‌برید. غافل از آنکه این همان بازی در زمین تجدد است و مفاهیمی که اندیشه دینی با الهیات تجدد تلفیق و همراه می‌شود.

انتهای پیام
captcha