تاثیر تغییرات اجتماعی و فرهنگی در الگوبرداری زن امروز از حضرت زهرا(س) + فیلم
کد خبر: 4104755
تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۷
عاطفه زرسازان در گفت‌وگو با ایکنا تبیین کرد:

تاثیر تغییرات اجتماعی و فرهنگی در الگوبرداری زن امروز از حضرت زهرا(س) + فیلم

عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی گفت: با همه تغییرات اجتماعی، زنان امروز می‌توانند باز هم از حضرت زهرا(س) الگو بگیرند چراکه اسوه در لسان قرآن به معنای الگوی نمونه عینی نیست بلکه الگو به شما چهارچوب می‌دهد و گاهی خط قرمزها را برای ما مشخص می‌کند.

ما معتقدیم حضرت زهرا(س) الگویی نه تنها برای زنان مسلمان بلکه برای همه بشریت است اما این الگوبرداری برای ما باید چگونه و در چه ابعادی باشد؟ زنان امروز پس از هزار و چهارصد سال و با تغییرات اجتماعی که صورت گرفته چگونه می‌توانند از حضرت زهرا(س) الگوبرداری کنند؟

به مناسبت ایام فاطمیه و برای بررسی بیشتر این موارد با عاطفه زرسازان، عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید؛

 

ایکنا ـ ما به زنان و دخترانمان توصیه می‌کنیم که الگوی‌تان حضرت زهرا(س) باشد اما آیا امروز و 1400 سال پس از دوران ائمه می‌توان به زنان و دختران توصیه کرد که الگوی زندگی خود را حضرت زهرا(س) قرار دهند؟

زرسازان: بهتر است ابتدا سؤالی مطرح کنم؛ سه بار کلمه اسوه در قرآن آمده که یکی درباره حضرت رسول اکرم و دو بار دیگر درباره حضرت ابراهیم(ع) است. درباره پیامبر اکرم در قرآن آمده است: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا؛ البته شما را به رسول خدا (چه در صبر و مقاومت با دشمن و چه دیگر اوصاف و افعال نیکو) اقتدایی نیکوست، برای آن کس که به (ثواب) خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند» (احزاب/ 21) آیا این اسوه حسنه فقط برای آن دوران بوده یا پیامبر(ص) و حضرت ابراهیم تا انتهای دنیا برای ما اسوه هستند؟ همان موقع مردم می‌توانستند بگویند سه هزار سال گذشته است پس چگونه حضرت ابراهیم می‌تواند برای ما اسوه باشد. نتیجه این است که در لسان قرآن، اسوه به معنای کسی است که رفتارهای ایشان شامل زمان و مکان، نژاد و فرهنگ خاصی نمی‌شود و ما همیشه می‌توانیم از وی الگوبرداری کنیم. در مورد صدیقه طاهره نیز همین حرف مصداق پیدا می‌کند لذا اینکه بگوییم طول زندگی حضرت زیر سی سال بوده است بنابراین چگونه می‌تواند برای ما الگو باشد سخن درستی نیست و در هر زمانی می‌توانیم از ایشان الگوبرداری کنیم.

مثلا در مورد غذا خوردن، ما باید خوب و حلال بخوریم اما اینکه چه غذایی بخوریم بستگی به خود ما دارد یا اینکه پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س) چگونه خانه خود را ساخته‌اند لازم نیست حتما مورد الگوبرداری ما قرار گیرد لذا نتیجه می‌گیریم منظور از اسوه این نیست که دقیقا جلوی چشم ما باشد و دقیقا مطابق با آن رفتار کنیم بلکه باید سعی کنیم در حد اعلی به آنها نزدیک شویم.

 

ایکنا ـ اساساً ما چقدر منابع مستند و صحیح درباره رفتار و زندگی حضرت زهرا(س) داریم و چقدر می‌توان به آنها رجوع کرد؟

زرسازان: اینها مباحث روایی است که به دست ما رسیده است. برای اینکه روایت اعتبارسنجی شود کارهای سندی و متنی صورت می‌‌گیرد. بحث سندی که بررسی رجالی است یک بحث تخصصی است و باید رشته شخص باشد که این کار را انجام دهد. بحث متنی هم در سطوح بالا تخصصی است اما در سطوح پائین‌تر می‌تواند شامل انسان‌های زیادی شود. به امام صادق(ع) گفتند که روایات زیادی به نقل از شما بیان شده آیا همگی از شما هستند که حضرت فرمودند به آیات قرآن عرضه کنید اگر با قرآن همخوانی داشت سخنان ماست وگرنه سخن ما نیست. این نشان می‌دهد که باید با مبانی قرآنی آشنایی داشته باشیم.

اگر قرآن را یک بار با معنی خوانده باشیم وقتی روایتی به ما عرضه می‌شود، می‌توانیم بفهمیم این روایت اعتبار دارد یا خیر. در مجموعه کتاب‌هایی هم که وجود دارد هیچ‌وقت نویسنده نگفته که صد درصد روایات درست است اما مفهوم روایت‌هایی که وجود دارد از مفاهیمی نیست که عقل آنها را کنار بگذارد و بگوید چنین چیزهایی محال است یا با عقل همخوانی ندارد. شاید مجموعه کاملی که بتوانم اسم ببرم کتاب «مسند فاطمه زهرا(س)» اثر مرحوم آیت‌الله عطاردی است که مجموعه روایات حضرت زهرا(س) را از همه کتاب‌های شیعه و سنی جمع کرده و رجال آنها را هم بررسی کرده‌اند.

 

ایکنا ـ در زمان فعلی بسیار درباره حجاب حضرت صدیقه(س) حرف زده می‌شود ولی غیر از حجاب حضرت، چه رفتارهای دیگری از ایشان قابلیت الگو‌سازی دارد؟

زرسازان: سؤالی که برای بنده وجود دارد این است که چرا حضرت زهرا(س) را فقط الگوی بانوان معرفی می‌‌کنیم در حالی که همانگونه که پیامبر(ص) برای همه انسان‌ها الگو هستند ایشان برای مردان هم الگو هستند. اگر به سیره فاطمی نگاه کنید یکی از نام‌های آن حضرت «صدیقه» است. صدیقه، صیغه مبالغه و به معنای بسیار راستگو است. در لسان قرآن صدیقه به کسی گفته می‌شود که عمل او با آنچه باور کرده است منطبق باشد. خصوصیت دیگر ایشان خوشرویی بود. در روایتی از حضرت آمده است اگر انسان مؤمن خوشرو باشد همین خوشرویی باعث می‌شود وارد بهشت شود و اگر فردی غیرمؤمن نیز خوشرو باشد باعث تخفیف در عذاب وی می‌شود. این‌ها هم از خصوصیاتی است که مغفول مانده و ما فقط حجاب را برجسته می‌کنیم.
تغییرات اجتماعی تأثیری بر الگوبرداری زن امروز از حضرت زهرا(س) ندارد + فیلم
ایثار آن حضرت خصوصیت دیگری است که قابلیت الگوبرداری است. بهداشت و نظافت حضرت زهرا(س) نیز می‌تواند مورد الگوبرداری قرار گیرد. فعالیت‌های اجتماعی ایشان نیز برای ما الگوست. حضرت در جنگ احد یکی از پرستارانی بودند که زخمی‌ها را در صحنه جنگ مداوا می‌کردند. همچنین کلاس‌های درس داشتند و در مسجد برای نماز جماعت شرکت می‌کردند. همه اینها از اقدامات اجتماعی هستند که می‌‌توانند الگویی برای تمام انسان‌ها و نه تنها خانم‌ها باشد. اینها از مواردی هستند که از آنها غفلت شده و لازم است در مورد آن کارهای بیشتری صورت بگیرد.

 

ایکنا‌ ـ زن امروز می‌خواهد در اجتماع فعال باشد، تحصیل کند و شغل داشته باشد، شاید تمایل به ازدواج یا حتی بچه‌دار شدن نداشته باشد، می‌خواهد در فضای مجازی حضور داشته باشد و حتی برخی علاقه‌مند هستند که به تنهایی به کشورهای غربی مهاجرت کنند. برای این زن چه چیزهایی در سیره حضرت زهرا(س) می‌تواند الگو و اسوه باشد؟ چون بسیاری از این موارد در آن زمان اصلا وجود نداشت.

زرسازان: با همه این تغییرات زنان امروز می‌توانند باز هم از حضرت زهرا(س) الگو بگیرند چراکه اسوه در لسان قرآن به معنای الگوی نمونه عینی نیست بلکه الگو به شما چهارچوب می‌دهد و گاهی خط قرمزها را برای ما مشخص می‌کند. قرآن کریم حضرت آسیه(س) را به عنوان الگو برای شما معرفی می‌کند که مظهر مبارزه با ظلم بوده است یا مادر حضرت موسی(ع) مظهر توکل و حضرت هاجر، مظهر صبر و همسر ایوب، مظهر وفاداری بوده‌اند. اینها مواردی هستند که برای امروز ما و تا ابد می‌توانند الگو باشند حتی اگر تغییرات اجتماعی رخ داده باشند.

 

ایکنا ـ در قرآن مواردی داریم که برخی با هر نیتی این عبارات و مسائل را به نوعی تضعیف زنان تلقی می‌کنند مانند عبارات اضربوهن یا قوامون و ... یا برخی مسائل شرعی مانند ارث و دیه و ...آیا این موارد صرفاً مربوط به زن 1400 سال قبل است یا امروزه تفسیر و تاویل دیگری نیاز دارد؟

زرسازان: اگر با زبان قرآن آشنایی نداشته باشیم این شبهات برای ما پیش می‌آید. ما می‌‌گوییم قرآن کلام خداست و هرچه در آن بررسی می‌کنیم بحث درباره انسان کامل در آن موج می‌زند و به همین دلیل فرموده است: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ؛ ای مردم، ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آن گاه شعبه‌های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شمایند، همانا خدا کاملا دانا و آگاه است» وقتی چنین تعاریفی در قرآن وجود دارد و پاداش‌های اخروی را می‌بینیم هیچ وقت گفته نشده که «جَنَّاتٌ تَجْرِي» یا «حور العین» برای مذکرهاست بلکه بسیاری از ما چون شناخت کامل نسبت به قرآن نداریم بنابراین برداشت‌های ناقصی از آن داریم و نظر خود را اشاعه می‌دهیم. وقتی قرآن هدف مشترک برای این دو جنس تعریف کرده پس برخی وظایف را برای مرد و برخی وظایف را براز زن تعیین کرده است. متناسب با وظایفی که برای جنس مذکر قرار داده حقی هم برای جنس مذکر قرار داده است و برعکس. این بحث حق و تکلیف دائماً در قرآن وجود دارد.

در قرآن کریم گفته شده اگر این وظایف را انجام دهید این حق تو بر مذکر است و به مردم هم گفته شده اگر این وظایف را انجام دهیم این حقوق را نسبت به مؤنث دارید. بنابراین اگر دچار شبهه‌ای شدیم باید تفسیری برای ما پررنگ باشد که با بقیه مبانی آیات قرآن و سیره نبوی همخوانی داشته باشد. مثلاً در زمینه ارث در آیه 11 سوره نساء آمده است: «يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ ۖ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ ۚ فَإِنْ كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ ۖ وَإِنْ كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ ۚ وَلِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كَانَ لَهُ وَلَدٌ ۚ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ ۚ فَإِنْ كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ ۗ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ لَا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعًا ۚ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا؛ حکم خدا در حق فرزندان شما این است که پسر دو برابر دختر ارث برد، پس اگر همه دختر و بیش از دو تن باشند فرض همه دو ثلث [فرض‌ها یعنی سهمیه‌های معیّن ارث، شش نوع است: نصف، رُبع (یک چهارم)، ثُمن (یک هشتم)، سُدس (یک ششم)، ثلث (یک سوم)، ثُلُثان (دو سوم).] ترکه است، و اگر یک دختر باشد نصف، و فرض هر یک از پدر و مادر یک سُدس تَرَکه است در صورتی که میّت را فرزند باشد و اگر فرزند نباشد و وارث منحصر به پدر و مادر بود، در این صورت مادر یک ثلث می‌برد (باقی را پدر)، و اگر میّت را برادرانی باشد در این فرض مادر یک سُدس خواهد برد، پس از آنکه حقّ وصیّت و بدهی که به مال میّت تعلق گرفته جدا شود. شما این را که پدران و فرزندان کدام یک به خیر و صلاح (و به ارث بردن) به شما نزدیکترند نمی‌دانید. (این احکام) فریضه‌ای است که خدا معیّن فرموده، که خدا به هر چیز دانا و آگاه است» در این آیه گفته شده که ارث یک مرد برابر با دو زن است. اما در انتهای آیه گفته شده است نه مرد و نه زن نمی‌دانند که نفع شما کدام است بلکه ما این را می‌دانیم. در همین آیه موردی بیان شده که سهم زن و مردم برابر با هم است؛ آنجا که گفته شده اگر شخصی از دنیا برود و وراث وی فرزند و پدر و مادر بودند در این شرایط سهم پدر و مادر یک ششم است یعنی سهم برابر دارند. پس اینگونه نیست که بگوییم در همه شرایط مرد بیشتر از زن ارث می‌‌برد اما قرآن می‌گوید نفع هر دوی شما در این است چراکه همین آقا که دو برابر ارث گرفته، آن ارث را در زندگی خود برای همسرش هم خرج می‌کند.

همچنین تصور برخی از «قوامون» این است که هرچه مرد بگوید باید زن انجام دهد اما مراد این است که مردها قیام کننده به امر زن هستند چون برتری جسمانی دارند و زن چنین برتری از لحاظ جسمانی ندارد بنابراین وظیفه مذکر است که نفقه هم بدهد اما زن هم نباید در ابعاد مختلف خیانت کند. لذا باید مبانی شارع را بدانیم چون در نگاه شارع تبعیضی نسبت به زنان وجود ندارد.

 

ایکنا ـ آیا می‌توان گفت به دلایلی و در طول قرن‌ها فقه اسلام، مردانه تدوین شده است و حقوق به روز زنان در آن کم رنگ است؟

زرسازان: گفته شده عرف جامعه و شرایط زمانی و مکانی در حکم و استنباط فقهی تأثیر دارد و قطعا جنسیت هم تأثیرگذار است اگر جامعه‌ای مردسالار بوده است در تدوین مردانه مسائل فقهی هم اثرگذار بوده است. شهید مطهری در همین راستا می‌گوید حکم فقیهی که در جای پر آب زندگی می‌کند با حکم فقیهی که در جای بی‌آب زندگی می‌کند در باب نجاسات تفاوت دارد بنابراین نمی‌توان گفت که جنسیت اثری در مسائل فقهی در طول تاریخ نداشته است ما امیدواریم به مرور زمان با آگاهی‌هایی که صورت می‌گیرد بازنگری‌هایی هم انجام شود.

گفت‌وگو از اکبر ابراهیمی

انتهای پیام
captcha