به گزارش ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین مهدی عابدی، استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، پنجم آذرماه در کرسی «نقش لذتطلبی فطری در کمال انسان با تأکید بر اندیشه آیتالله مصباح یزدی»، گفت: در میان سه بعد علم، قدرت و حبّ نفس، تکیه اصلی آیتالله مصباح یزدی بر حبّ نفس و لذتطلبی بوده است لذا بحثی ریشهای در اندیشه ایشان محسوب میشود.
وی افزود: برداشت بنده از مباحث آیتالله مصباح یزدی، این بود که فطرت را به معنای عام در نظر گرفتهاند؛ بر اساس نظر ایشان، فطرت شامل اصطلاح خاص انسانشناسی و غریزه که بین انسانها مشترک است، میشود یعنی تمام آن چیزی که خدا در آفرینش برای انسان قرار داده است.
حجتالاسلام عابدی بیان کرد: وقتی که تعریف لذت، تعریف ادراکی شد، جایگاه لذتطلبی هم مرتبط با فطرت و گرایشات و امیال انسان است و در بین اینها گرایش انسان به لذت هم نمود عینی و ملموس دارد زیرا انسان همه کارهای خود را برای رسیدن به لذت انجام میدهد و لذت، یک اصل در انگیزه و رفتار او هست.
این پژوهشگر با بیان اینکه باید این مسئله واضح شود که لذتطلبی چه جایگاه و اثری دارد، گفت: ایشان لذت را یک حالت نفسانی و غریزه که مشترک بین انسان و حیوان است، میدانند. وقتی تعریف لذت یک تعریف ادارکی شود، به این نتیجه میرسیم که لذت بر اساس مجاری ادراک قابل تقسیم است. در جستجوی خودم به این نتیجه رسیدم که علامه مصباح، 5 نوع لذت را قائل هستند: حسی، خیالی، عقلی، وهمی و معنوی و روحی.
وی اضافه کرد: در لذت حسی ما به دو نقش رسیدیم؛ یکی مثبت و دیگری منفی؛ بخش مثبت این است که انسان با این لذت حسی که خدا به او داده است، میتواند تجدید قوا و کسب آرامش کند و خستگیهایی که در افعال روزانه او هست برطرف شود؛ آیات زیادی از قرآن مؤید این مسئله است از جمله اینکه فرموده است ما خواب را برای شما قرار دادیم تا به آرامش روح و جسم برسید.
عابدی تصریح کرد: روح تصرفاتی در بدن دارد که وقتی انسان به خواب رفت تصرفات روح کمتر شده و بدن استراحت کرده و توان ادامه حیات را خواهد داشت. البته آیات قرآن اصل لذت را تأیید و وجود آن را نعمت میداند ولی از اینکه انسان صرفاً به این میل توجه کند، او را مذمت کرده است.
این پژوهشگر تصریح کرد: اگر انسان متمرکز بر لذّات حسی شود، مانعیت برای کمال او ایجاد خواهد کرد و سبب میشود تا انسان اکثر وقت خودش را صرف برآورده کردن این میل بکند و قرآن هم به این دلیل آن را مذمت کرده است. لذت سبب میشود انسان دنبال علم و کشف حقیقت و آگاهی برود و همین علم و آگاهی زمینه کمال انسان را فراهم خواهد کرد.
وی افزود: در ماجرای موسی و خضر، حضرت موسی(ع) درخواست علم از خضر کرد و خضر هم فرمود: قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا. صبر در جایی است که رنج و سختی و ناملایماتی وجود داشته باشد و موسی(ع) هم پاسخ داد: قَالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا؛ یعنی اینکه من این سختی را تحمل میکنم، به خاطر لذتی که ایشان از کسب علم میبردند.
وی ادامه داد: لذت عقلی نقش مدیریتی دارد و انسان را به سمت حیات طبیه و زندگی پرلذت انسانی رهنمون خواهد کرد کما اینکه قرآن فرموده است: وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ. افلا تعقلون روی همان مدیریت عقلی و لذت عقلی انسان دست گذاشته است. انسان چون ظرفیت محدودی دارد و نمیتواند همه لذائذ را در این دنیا کسب کند، عقل انسان سبب میشود تا او لذت مادی را فدای لذا عقلی و معنوی کند.
وی گفت: اگر انسان بتواند به شهود الهی برسد و یکی از تجلیات الهی را شهود کند، قوه واهمه با حفظ صور شهودی حضوری، زمینه را برای کمالات بیشتر انسان فراهم خواهد کرد که علامه مصباح، بخشهایی از مناجات محبین امام سجاد(ع) را مؤید بحث خودشان گرفتهاند.
حجتالاسلام عابدی گفت: لذت روحی هم حالتی از ادراک است که وقتی انسان به امور معنوی و روحی دلخواه رسید مانند لذت عبّاد و گفتوگو با معشوق و کمال برتر به آن دست مییابد، کما اینکه موسی(ع) وقتی با خدا حرف میزد، حتی به تکیه بر عصا و اینکه آن را به برگ درختان میزند و گوسفندان را با آن به چرا میبرد، اشاره کرده است؛ مفسرین گفتهاند لذت گفتوگوی با خدا سبب شد تا موسی وارد جزئیات شود بنابراین یکسری لذات اصیل انسانی داریم که قابل مقایسه با دیگر لذائذ نیستند.
این پژوهشگر اظهار کرد: بنابراین اگر لذات انسان به درستی مدیریت شوند، مقدمه لذات روحی و معنوی هستند که یک بعد انگیزشی هم دارد و بحث بهشت و همنشینی با اولیاء و تکلم با خداوند هم در این راستا در قرآن کریم تکرار شده است زیرا این لذت روحی باعث انگیزه انسان برای پشت پا زدن به لذات زودگذر و ناپایدار است.
وی افزود: در برخی روایات داریم که برخی اولیاء الهی به خاطر لذت توجه به خدا و معنویات از لذت توجه به نعمتهای بهشتی هم غافل بودند، همچنین لذت عقلی باعث شکوفایی گرایشات انسان میشود و انسان برای رسیدن به این لذت دنبال شکوفایی استعدادهای فطری خود خواهد رفت.
در ادامه این نشست، حجتالاسلام والمسلمین اسماعیل سلطانی، مدیر گروه تفسیر و علوم قرآنی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) به عنوان ناقد در سخنانی بیان کرد: اولین بحث بنده در مورد واژه نقش است، نقش معنای روشنی دارد زیرا کلمهای فارسی است ولی در ارائه شما مجدداً «به بررسی دقیق و تلاش کامل برای کشف تأثیر...» معنا شده است؛ به نظر بنده بهتر است نقش را از عنوان مقاله خود بردارید و در واقع همان معنا را به جای آن بگذارید.
وی با اشاره به مفهوم لذت، افزود: مقصود نویسنده از لذت، لذتطلبی بوده و در مقاله، لذت را معنا کردهاند چون معنای طلب روشن بوده است. نکتهای که به ذهن میرسد اینکه تفاوت لذت با سعادت بیان نشده است در حالی که علامه مصباح وقتی لذتطلبی را بیان میکنند، مرادشان همان سعادتطلبی است.
حجتالاسلام سلطانی اظهار کرد: ادعا شده که لذتطلبی یکی از گرایشات فطری انسان است بنابراین باید تعریفی از فطرت ارائه دهیم که لذتطلبی در ذیل آن جا بگیرد ولی این تعریف اصطلاحی از فطرت ارائه نشده است.
مدیر گروه تفسیر مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، اضافه کرد: شهید مطهری و علامه مصباح، فطرت را شکلی خاص از آفرینش در انسان میدانند که دلالتگر بر بینشها، گرایشات و رفتارهاست؛ بنابراین معتقدم رابطه فطرت و لذت باید به خوبی تبیین شود وگرنه مشکلاتی در مفهومشناسی بحث خواهیم داشت.
سلطانی بیان کرد: موضوع دیگر رابطه لذتطلبی و کمال است؛ معنایی که الان از کمال آمده است، به فعلیت رسیدن همه استعدادهای انسان است ولی مصادیق کمال باید کاملا روشن شود تا نقش لذتطلبی هم قابل تبیین باشد. مثلاً میتوان کمال انسان را در بینش و گرایش یا توانایی و افعال انسان تعریف کنیم.
وی افزود: علامه مصباح، کمال را قرب انسان به خدا میداند و شما هم باید رابطه بین قرب و لذتطلبی را تبیین میفرمودید و میگفتید که لذت وهمی، روحی و جسمی و ... در کدام مرتبه کمال و یا در چه فرایندی از قرب به خدا مؤثر است.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: علامه مصباح در ذیل بحث انوع لذت فرمودهاند: لذت دارای سه شعبه است که یک بخش آن به بدن انسانی مرتبط است، بخش دیگر بین روح و بدن و پیوند این دو و بخش سوم هم مربوط به روح و روان آدمی است و در مقاله شما هم باید مشخص میشد که دستهبندی شما از لذت، مرتبط با کدام یک از این سه مقوله بود.
وی افزود: هدف ما از این مباحث، تحقق اسلامیسازی است و این نشست هم در ذیل همایش اسلامیسازی در حال برگزاری است لذا طراحی بحث باید به گونهای باشد که متخصصان رشتههای دیگر هم بتوانند از آن استفاده کنند بنابراین مطالب باید به زبان علمی ارائه شود وگرنه ما را به این متهم خواهند کرد که زبان شما علمی نیست و آن وقت دانشگاهیان و صاحبان علم از ما فاصله خواهند گرفت.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین سیداسماعیل علوی، به عنوان ناقد دیگر اظهار کرد: در زمینه لذت از افلاطون و ارسطو گرفته تا جان لاک، هیوم و فروید و ... همه در مورد آن سخن گفتهاند و مکاتب فکری در این زمینه تشکیل شده است؛ ابنسینا کمال و خیر را لذت میداند و از نظر او انسان وقتی لذت واقعی دارد که اول کمال و خیر را درک کند و دوم به آن برسد. علامه مصباح نه لذتطلبی صرف بلکه لذتطلبی سعادتطلب و سعادتنگر را مدنظر دارد.
وی اضافه کرد: برخی نعمتهای دنیا تنها موجب سعادت روحی برای انسان است و برخی مانند مال و فرزند اگر او را از یاد خدا بازندارند، موجب سعادت جسمی و روحی میشود و دسته دیگر هم موجب نقص آدمی است. از دیدگاه علامه مصباح، در سعادت، لذتی پایدار نهفته است و اگر ممکن بود کسی در زندگی همیشه لذت ببرد، کاملاً سعادتمند بود ولی از آنجا که زندگی خالی از درد و رنج وجود ندارد، سعادتمند در جهان کسی است که لذات او از نظر کمی و کیفی نسبت به رنجهای او برتری و فزونی دارد و واجد دو ویژگی است یعنی از جهت کیفی، برتر و از جهت کمی هم دوام دارد.
حجتالاسلام علوی افزود: ابن سینا خیر و برتری را آورده ولی به دوام اشاره نکرده است ولی علامه مصباح، با تکیه بر آیه «و الاخره خیر و ابقی» این دو ویژگی را لازم میداند لذا لذت آخرت از جهت کیفی بهتر از دنیا و از لحاظ کمی هم پایدارتر است.
وی تأکید کرد: فروید ساختار شخصیت را به بن، من و فرامن تقسیم میکند، بن ریشه انسان را تشکیل میدهد و کاملا تابع لذت است و من، مدیریت کرده و فرامن هم تابع لذت است؛ حال اگر فطرت، ویژگی بین انسان و حیوان است که همخوانی با اندیشه فروید هم دارد ولی اگر فطرت صرفاً جنبه لذات روحی است، بحث دیگری خواهد شد.
انتهای پیام