به گزارش ایکنا، آیتالله العظمی عبدالله جوادی آملی، «صاحب تفسیر تسنیم» در سیزدهمین گردهمایی استادان علوم عقلی با بیان اینکه علامه طباطبایی از نوادری بود که هم از منبع آسمانی و هم از منبع زمینی بهرههای فراوان برد، گفت: زمینی خوب بار میدهد که از باران مناسبی برخوردار باشد و هم در درون خود چشمه جوشان داشته باشد و زمینی که فقط از باران بهره ببرد ولی در درونش چشمه نباشد پرفیض نخواهد بود.
وی افزود: علمای ما گاهی فقط از استادان و کتب بهره میبرند ولی از درونشان چیزی نمیجوشد ولی نوادری از علما هم از اساتید بهره برده و هم از بهرههای درونی خود و اگر عقل از اسارت نفس به درآید، چشمه جوشان خواهد بود؛ در بیانات نورانی امام علی(ع) آمده دل وقتی گرفتار شهوت و غضب نبود چشمه جوشان میشود و اگر گرفتار این دو شد «کم من عقل اسیر تحت هون امیر» نه تنها از درون چیزی نمیجوشد از درون هم بهره نمیبرد.
آیتالله جوادی آملی بیان کرد: علامه وقتی وارد حوزه شد کمبودها را شناسایی کرد و سراغ کتاب و فلسفه رفتند که آثار آن مشهود است؛ ایشان دید در حوزه فقه و اصول مطرح است ولی تفسیر و فلسفه الهی و اسلامی مطرح نیست و فلسفه را در سایه قرآن و عترت تبیین کرد. قرآن که مرجع شد عقلانیت را به بهترین وجه به رسمیت میشناسد و جامعه عاقل نه بیراهه میرود و نه راه کسی را میبندد ولی جامعه بیعقل هم بیراهه میرود و هم راه کسی را میبندد.
استاد حوزه علمیه گفت: قرآن از عقل زیاد سخن گفته است و آن را به درجاتی تقسیم کرد؛ فرمود عاقل برکاتی دارد و اگر کسی اهل قوم عاقل باشد برکات بیشتر دارد و اگر کسی قائم به عقل باشد برکات آن از همه بیشتر است؛ ما قوم عاد و ثمود و ... داریم ولی قوم یعقلون چیز دیگری است و کسی که قائم به عقل است جزء قوم یعقلون است. انسان در اوایل عمر لقوم یعقلون نیست و اگر عمری را عاقل زندگی کرد جزء قوم یعقلون خواهد بود کما اینکه انسان وقتی عمری را به عدل گذراند قوم یعدلون و قائم به عدل خواهد شد.
آیتالله جوادی آملی اضافه کرد: قرآن کریم به عقل خیلی بها داده است و مسائلی را که هیچ حکمتی عهدهدار آن نیست بیان فرمود. در سوره نساء بعد از اینکه نام مبارک بسیاری از انبیاء را برده است، فرمود: رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا. یعنی اگر ا انبیاء را نفرستاده بودیم مردم در قیامت علیه من خدا احتجاج میکردند و ایکه ما از آینده و آخرت خبر نداشتیم ولی تو که خبر داشتی چرا نبی و رسل نفرستادی؟
مفسر قرآن کریم با بیان اینکه این قدرت عقل است که در برابر خدا احتجاج میکند و این عقلپروری را خود خدا خواسته است، تصریح کرد: عقل در مورد خلقت انسان پرسش میکند که آیا معلول بیعلت است و قطعا نمیشود، آیا خودش علت خودش هست که باز نمیشود، پس لابد خالقی دارد. عقل شبهات را هم روشن میکند، زیرا شبهه یا مؤثر از شهوت و غضب و یا برخاسته از توهم و این دو هم برخاسته از انگیزه و اندیشه است.
وی اضافه کرد: در سوره جاثیه به این شبهه پرداخته است که فرمود: وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّون؛ امروز شبهه حکمای غرب هم همین است؛ َیعنی میگویند نه قبل از این دنیا خبری بود و نه بعد از آن خبری هست و فقط یک مرگ و زندگی بیشتر وجود نداشته و ندارد. حال خدا فرموده است موت و حیات و احیاء و اماته همه مخلوق و به دست خدا هستند و بعد الله است که همه را آورد و میبرد.
استاد حوزه علمیه گفت: این شبهه، شبهه روز است و همه شبهات به همین یک شبهه برگشت دارد و حوزویان باید از این راه پاسخ بدهند. فرمود اینها حیات و موت را خودساخته و طبیعی میدانند در حالی که قرآن فرمود اینطور نیست. همچنین تاکید فرمود که خداوند در حین مرگ نفس انسان را تمام و کمال میگیرد و هیچ چیزی از شما فوت نخواهد شد.
وی اضافه کرد: یک سلسله امور است که انسان با تعلیم و تربیت فرا میگیرد ولی اموری هستند که انسان راهی به آن ندارد(و علمک ما لم تکن تعلم) یعنی پیامبر(ص) با آن همه هوش و استعداد و مقام قرب امکان نداشت که خودش یاد بگیرد و خدا یاد او داد. فلاسفه ما مانند ابن سینا هر وقت مشکلی علمی داشتند نماز میخوانند تا مشکلشان حل شود میدانند از هیچ فلسفهای و فیلسوفی ساخته نیست که با قانون علیت، خدا و ذات خدا را نشان دهد ولی قرآن کریم هم برهان علیت را تبیین کرده و اینکه عالم بدون علیت نیست و دهر و طبیعت هم خودش مخلوق است و هم ذات و اسماء و صفات خدا را معرفی کرد.
وی افزود: حکمت متعالیه برعکس حکمتهای دیگر از برهان علیت و دور و تسلسل خدا را ثبات نکرده بلکه ابتدا خدا را ثابت کرده و از این راه تسلسل را باطل کرده است؛ برهان رابط و مستقل در همین راستا است. البته از حکمت متعالیه هم ساخته نیست که خدا را نشان دهد ولی قرآن چنین کاری کرده است و خالق خودش را نشان داده است زیرا فلسفه فقط ثابت میکند یک خالقی هست ولی آن کیست جوابی ندارد.
آیتالله جوادی آملی گفت: در سوره اعراف فرمود: وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ؛ و هنگامى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذريه آنان را برگرفت و ايشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نيستم گفتند چرا گواهى داديم تا مبادا روز قيامت بگوييد ما از اين [امر] غافل بوديم. یعنی انسان اگر مقداری به خودش فشار بیاورد آن صحنهای که خدا از او عهد گرفت را به یاد خواهد آورد و علامه طباطبایی هم چنین چیزهایی را دید و آن را تبیین کرد.
این مفسر قرآن کریم بیان کرد: بنابراین هر مشرک و کافری در ته دره هم که باید نومید نیست و دلش متوجه خدا خواهد شد؛ به امام علی(ع) فرمودند آیا عقل به این مباحث راهی دارد و ایشان فرمود اگر از اسارت نفس و هوا بیرون بیاید بله کمابیش ممکن است راه یابد چون در درون او و فطرتش وجود دارد و علامه از این قبیل شاگردان بود.
وی در پایان افزود: علامه هم قرآن و هم فلسفه را در حوزه احیا کرد و هم راههای عملی را هم نشان داد. وظیفه ما به عنوان شاگرد علامه این است که به شبهات از منظر قرآن پاسخ دهیم.
انتهای پیام