عشق به قرآن از تهران تا جاسب
کد خبر: 4099074
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۴۰۱ - ۰۷:۲۶

عشق به قرآن از تهران تا جاسب

طیبه جعفری، مربی قرآن و دارای مدرک سطح 2 حوزه علمیه، زندگی در پایتخت را رها کرده و به منظور آموزش قرآن و معارف دینی به روستای جاسب از توابع شهرستان دلیجان نقل مکان کرده است.

طیبه جعفری، مربی قرآن

شوق برای آموزش قرآن تا جایی پیش می‌رود که بانوی تهرانی، زندگی با سبک و سیاق مدرن را ترک کرده و به انگیزه آموزش قرآن و کمک به مردم روستا راهی سفر عشق می‌شود. قطعاً از این دست مربیان کم نداریم، اما این افراد در گمنامی قدم در مسیری گذاشتند که آنان را به خدا نزدیک‌تر می‌کند. طیبه جعفری، مربی قرآن و دارای مدرک سطح 2 حوزه علمیه خواهران با هدف تربیت نیروهای قرآنی زندگی در پایتخت را ترک کرده و به روستای جاسب از توابع شهرستان دلیجان سفر کرد. ایکنای استان مرکزی، گفت‌و‌گویی با این مربی قرآن داشته است که تقدیم مخاطبان می‌شود:

ایکنا ـ خودتان را معرفی کرده و بفرمایید فعالیت قرآنی شما چگونه آغاز شد؟

طیبه جعفری هستم مربی قرآن و دارنده مدرک سطح 2 حوزه علمیه. از کودکی به فعالیت‌های قرآنی و مذهبی علاقه بسیار داشتم و حضور در مسجد به انگیزه اقامه نماز به جماعت به استمرار این حضور کمک می‌کرد. در خانواده‌ای مذهبی متولد شدم و تشویق‌های والدین کمک کرد تا در مسیر انتخابی بهتر و ثابت‌قدم‌تر پیش بروم.  با خدا عهد بستم تا پای جانم در خدمت قرآن باشم و هیچ علتی نمی‌تواند مانعی برای عدم آموزش باشد. هرچه دارم به برکت قرآن است و به واسطه این مصحف شریف به بیشتر خواسته‌هایم رسیده‌ام و چون تجربه‌های بسیار خوبی از مؤانست با کلام وحی کسب کرده‌ام دوست دارم این تجربیات را با دیگران به اشتراک بگذارم و آنان نیز از این امر لذت ببرند.

ایکنا ـ چگونه در مسیر قرآن قرار گرفتید؟

همان‌طور که گفتم فعالیت در بخش‌های فرهنگی و مذهبی را بسیار دوست داشتم و در زمان نوجوانی و جوانی کلاس‌های درس اخلاق اساتید تهران را شرکت می‌کردم. در کنار حضور در کلاس‌های اخلاق در پایگاه‌های بسیج و کلاس‌های قرآنی که در مسجد برگزار می‌شد نیز شرکت داشتم.

مداومت در قرائت قرآن، علاقه‌مندی به آموزش و البته تشویق‌های خانواده به ویژه پدرم باعث شد تا فعالیت در این رشته را جدی‌تر بگیرم. تا اینکه حدود 10 ماه قبل با مشورت با خانواده به ویژه همسرم تصمیم گرفتم راهی روستای پدری شوم و مردم این منطقه را با آموزش قرآن آشنا کنم.  

ایکنا ـ چطور تحصیل در حوزه علمیه را انتخاب کردید؟

25 سال قبل پس از فارغ‌التحصیلی از مقطع راهنمایی راهی حوزه علمیه شده و 7 سال در این مرکز آموزشی تحصیل کردم، آن زمان برای تحصیل در حوزه مدرکی ارائه نمی‌شد و دریافت مدرک هم برایم اهمیت چندانی نداشت؛ چراکه شعارم عامل بودن به مبانی دینی است و کمک به مردم در حوزه‌های مختلف همچون معرفتی و قرآنی برایم شیرین است.  

کلاس آموزش اخلاق در روستای جاسب

امروز متأسفانه برخی از حوزوی‌ها مدرک‌گرا شدند که اشتباه محض است، شاخصه اصلی حوزوی‌ها عامل بودن به آموزه‌های دینی است که می‌آموزند. عالمان و علمای دینی ما همچون امام راحل و سایر بزرگان دینی مدرک‌گرا نبودند و همواره رفتار، کردار و گفتارشان مبتنی بر احکام دینی و قرآنی بود و اگر این بزرگان الگوی ما حوزوی‌ها باشند قطعاً نگاهمان به تحصیل در این مرکز آموزشی تغییر خواهد کرد. سطح 2 حوزه علمیه را کسب کردم و علاقه‌ دارم برای کسب بیشتر معارف دینی و کمک بهتر به مردم وارد تحصیل در سطح 3 شوم.

ایکنا ـ ترک تهران به قصد زندگی در روستا سخت نبود؟ خانواده با شما مخالفت نکردند؟

بدون شک زندگی در تهران با زندگی در روستا دارای تفاوت‌هایی هست، اما زرق و برق پایتخت باعث نشد که از حرکت در مسیر انتخابی ذره‌ای عقب‌نشینی کنم. با وجود اینکه پسر 14 ساله‌ای دارم، اما مسیری که انتخاب کرده‌ام حلاوتی دارد که می‌دانم اثرات آن در روح و روان فرزندم اثر می‌گذارد. خوشبختانه همسرم نیز در این مسیر با من همراه است و با وجود دلتنگی‌هایی که برای پسرم دارم، اما می‌مانم و به تکلیفی که خدا برعهده‌ام گذاشته است عمل می‌کنم.

ایکنا ـ در مورد فعالیت‌های قرآنی در روستا توضیحاتی بفرمایید.

حدود 10 ماه است که از تهران به روستای جاسب از توابع شهرستان دلیجان سفر کردم و در این مدت آموزش قرآن به کودکان، نوجوانان و بزرگسالان را انجام می‌دهم. متأسفانه روستاها دارای محرومیت بسیار هستند و چون اسم آن روستاست از نظر امکانات و تجهیزات بسیار ضعیف هستند. احیای خانه قرآنی روستایی در دستور کار بود و اقدامات برای آموزش تخصصی صورت گرفته است و منتظر اختصاص محلی برای این مرکز قرآنی هستیم. هیچ تفاوتی بین آموزش قرآن بین روستا و شهر نباید وجود داشته باشد؛ چراکه در دل همین روستاها افراد مستعدی هستند که اگر تربیت شوند می‌توانند برای استان و کشور افتخارآفرین باشند.

ایکنا ـ از دیگر فعالیت‌های خود در روستا بگویید.

به نظرم نام روستا با محرومیت عجین شده است، در صورتی‌که روستا باید مکانی برای نشاط هرچه بیشتر و رونق کار و تولید باشد. مسئولان باید در مقابل مسئولیتی که پذیرفتند احساس وظیفه کنند، اما متأسفانه این احساس تکلیف بین مسئولان روستایی کمتر دیده می‌شود، شوراها باید متشکل از افراد ریش‌سفید و جوان باشد تا جوانان با انگیزه و تحصیلکرده در کنار افراد باتجربه بتوانند دست به اقدامات خوبی بزنند. حضور دهیار با حداقل یکی از اعضای شورای روستا سه روز در هفته الزامی است تا بتوان امورات را بهتر رسیدگی کرد.

فعالیت و کار جهادی محدود به آقایان نیست و بانوان نیز می‌توانند در این مسیر حرکت کنند. تشکیل بسیج خواهران در روستای خودم و روستاهای اطراف باعث شد تا بانوان به ویژه بانوان جوان جانی تازه بگیرند و برای آبادانی روستای خود تلاش کنند. قرار است پایگاه بسیج خواهران راه‌اندازی شود و فرمانده سپاه دلیجان نیز خودشان برای افتتاحیه حضور داشته باشند.

کلاس آموزش مفاهیم قرآن در روستای جاسب

همچنین با توجه به اینکه بانوان روستایی دسترسی آموزش‌های ویژه همسرداری، خانه‌داری و تربیت فرزند ندارند و برگزاری جلسات تربیت فرزند در این مناطق برگزار نمی‌شود یا اینکه به ندرت در برخی روستاها برگزار می‌شود اقدام به تشکیل کانالی در ایتا کرده‌ام تا بانوان روستایی دلیجان و حتی بانوانی از استان مرکزی و تهران بتوانند از نکات معرفتی و قرآنی که از سوی اساتید حوزه و دانشگاه که در همین کانال عضو هستند استفاده کنند.  

ایکنا ـ انتظار شما از مسئولان چیست؟

بی‌توجهی مسئولان به روستاها برایم زجرآور است. انتظار نه من، بلکه همه مردم روستا و روستاهای اطراف انتظارمان توجه است. روستاها می‌توانند مکانی برای رونق تولید، گردشگری و جذب جوانان برای کار باشند، اما کمتر به این موارد توجه می‌شود. روستاها می‌توانند مکانی برای پرورش و تربیت نخبگان در بخش‌های مختلف باشند، اما چون امکانات و ظرفیت موجود در این مناطق محدود است گاه این استعدادها هرز می‌رود. اگر توجه به امور روستا از سوی مسئولان بیشتر باشد قطعاً شاهد رونق روستاها خواهیم بود.   

اگر کیلینیک درمان برای روستا در نظر گرفته شود بخش بسیاری از مشکلات مردم این روستا و روستاهای هم‌جوار برطرف خواهد شد. همچنین نبود آمبولانس در روستا باعث شده گاه بیماران به علت دیر رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست دهند. آمبولانسی در نراق مستقر است که اگر در مسیر مواصلاتی بین جاسب و این شهر پایگاهی در نظر گرفته شود مردم این روستا و سایر روستاهای نزدیک نیز می‌توانند از آن استفاده کنند. کاش مسئولان به تکالیف خود عمل کرده و به امورات روستاها رسیدگی حداکثری داشته باشند. بدون تردید با پشت میزنشینی هیچ اتفاق مثبتی نخواهد افتاد. مسئولان حداقل فصلی یک بار به روستاها سری زده و با مردم صمیمانه صحبت کنند. گاه مصوباتی برای روستاها در نظر گرفته می‌شود، اما عمل نمی‌شود و در واقع هیچ ضمانت اجرایی برای آنان از سوی مسئولان در نظر گرفته نمی‌شود.

تدریس احکام دینی، تبیین سیره ائمه اطهار(ع) و آموزش مبانی اخلاقی و قرآنی از جمله مواردی است که باید در آموزش و پرورش جدی گرفته شود و این اصول از همان بدو ورود دانش‌آموزان آموزش داده شود.

ایکنا ـ کلام آخر...

حرف اول و آخرم این است که به روستاها توجه شود. فعالیت‌های قرآنی و تربیت نخبگان در رشته‌های مختلف در این منطق از سوی مسئولان جدی گرفته شود. فعالیت‌ها باید ریشه‌ای باشد تا خروجی مناسبی را شاهد باشیم. مراقب باشیم اصل را رها نکرده و با فرعیات بپردازیم. عالم و دانشمند عامل و متعهد می‌خواهیم. اگر فقط به تربیت دانشمند بدون در نظر گرفتن معنویات و داشتن تعهدکاری فکر کنیم راه به جایی نخواهیم برد. اصل پیام کشور تربیت افرادی متعهد و متخلق است.

انتهای پیام
captcha