کیوان ساکت به مناسبت روز معلم یادداشتی را در اختیار ایکنا گذاشته است و لزوم آموزش سرود را در مدارس متذکر شده است که در ادامه آن را میخوانیم.
امروزه محققان و جامعهشناسان به این نتیجه رسیدهاند که موسیقی میتواند در آرام کردن روان انسان و در پی آن آرامش در جامعه و بهتر کردن زندگی مردمان نقش داشته باشد. البته چه نوع موسیقیای مهم است و مراد ما از موسیقی، موسیقیای با کیفیت هنری و ارزشهای هنری است که امروزه برخی نام فاخر را روی آن مینهند.
همچنین امروزه محققین و جامعهشناسان این را اثبات کردهاند که نقش آموزش موسیقی در پیشرفت فکری، روحی، استعداد شاگردان چقدر میتواند مؤثر باشد و چقدر میتواند نقش بسیار عمیقی داشته باشد. بنابراین در تمامی جوامع پیشرفته از سنین کودکی به آموزش موسیقی کودکان همت گذاشتهاند و حتی امروزه روشهایی برای آشنا کردن کودکان در پیش از تولد در جنین مادر با موسیقی ابداع شده است که در کلاسهای ویژهای آن را میآموزند.
در رابطه با همین موضوع نابغه بزرگ موسیقی ایران استاد علینقیخان وزیری با درک این ضرورت و پی بردن به اهمیت این مسئله برای آموزش کودکان دست به نوشتن سرود در مدارس زد و علاوه بر آن برای نخستین بار کتابی به نام خواندنیهای کودکان را در پنج جلد نوشت.
از همین رو استاد وزیری دریافته بود که آموزش موسیقی و ادبیات به کودکان چقدر در ساختن آینده آنها و آینده جامعه مفید خواهد بود. همچنین وی سرودهای مدارس را نوشت و با کوشش بسیار زیاد و تلاش شبانهروزی توانست وزارت فرهنگ را قانع کند و در مجلس تصویب شود که درسی در کنار دیگر دروس مقاطع دبیرستان با عنوان سرود تدریس شود و معلمان و هنرآموزانی در سراسر ایران تربیت شود و برای آموزش سرود به مدارس بروند و استخدام مدارس شوند.
این کتاب هنوز نسخه دستنویس و چاپی آن وجود دارد ولی متأسفانه شنیدهام به دلیل پارهای از دلایل سیاسی در دوره پهلوی دوم، دستور برداشتن درس سرود از مدارس صادر و در نهایت این درس از مدارس برداشته شد. این درس میتوانست موجب شود تا شاگردان با موسیقی و سازها آشنا شوند و با اشاعه فرهنگ ایران و بارورتر کردن شاگردان و نسل آینده میتوانست بسیار مؤثر واقع شود که متأسفانه این اتفاق نیفتاد.
آرزو دارم که دوباره به همت علاقهمندان به فرهنگ و آینده کشور، تلاش و کوشش شود که درس سرود به مدارس بازگردد.
باید توجه کرد که موسیقی ما سنتی نیست برای اینکه سنت چیزی است که در ذات خودش فاقد پویایی، حرکت و بهروزشدن باشد. سنت به خودی خود چیز بدی نیست. خیلی از سنتها وجود دارد که باعث نگه داشتن جوامع و همزیستی مسالمتآمیز و زیبای مردمان در کنار هم میشود ولی موسیقی ما سنتی نیست.
ما اگر لباسهای اقوام مختلف را ببینیم از دیرباز شکل ویژهای دارد که چندین قرن است به همان شکل مانده یا آیینهای مذهبی مذاهب مختلف که چندین قرن است براساس سنت تغییری نکرده است. ولی در موسیقی میبینیم که چه از جهت محتوا، فواصل و سازها در طول چند سال گذشته تغییرات زیادی رخ داده است. مانند اضافه شدن سیم مشتاق در سهتار یا اضافه شدن سیم ششم در تار که نشان از تغییرات سازها در سده اخیر دارد. بنابراین بهتر است به آن موسیقی سنتی نگوییم. چون جانمایه و شاکله این موسیقی در یک مجموعه از آهنگها و مقامهاست که به آن ردیف میگوییم.
این ردیف برگرفته شده از آواها، نغمهها و ملودیهای مردمان گوناگونی که در این اقلیم جغرافیایی ایران زندگی میکنند و از نامهای آن هم پیداست مانند بیات شیراز، بیات ترک، بیات کرد، دشتستانی، گیلکی، شوشتری و... بنابراین بهتر است بگوییم موسیقی ملی ایران.
انتهای پیام