هنر انقلاب اسلامی یعنی چه؟ مولفههای آن چیست؟ هنرمند انقلابی به چه کسی میگویند؟ آیا تولیدات هنرمند انقلابی خودجوش است یا سفارشی؟ حامی هنر انقلاب اسلامی کیست و وظیفه رشد و گسترش آن بر عهده کدام مرکز است؟
این قبیل پرسشها سالهاست مطرح میشود و پاسخ روشنی برای آن وجود ندارد. در شکل کلی و آنچه که تاکنون از صحبتها و مفروضات ذهنی و تحلیلی به دست میآید هنر انقلاب اسلامی هنری است که در خدمت انقلاب اسلامی باشد اما عملکردی که در این زمینه دیده میشود و آثاری که بهمعمول در معرض نمایش است در خود ماهیت انقلاب به معنای تغییر رژیم و تطور ایدئولوژیک حاصل از آن خلاصه شده است. اکثر آثار تولیدی در سطح و شعار باقی ماندهاند و ازاینرو هنر انقلاب در شکل کنونی خود در بیان مفاهیم مورد نظر و جذب مخاطب ناکام بوده است.
حوزه هنری انقلاب اسلامی که اصلاً برای حمایت و تولید از این هنر به وجود آمده است نتوانسته عملکرد خوبی داشته باشد و در این راه هنرمندانی را به استخدام درآورده که اغلب آنها در همان محدوده خود حضور کارمندی دارند و اگر بودجه دولتی نباشد تولیدات اندک موجود حتی توانایی بازگشت سرمایه خود را هم ندارند چه رسد به اینکه به سوددهی برسند. البته کارهای مانایی هم در برخی بخشها نظیر ثبت تاریخ شفاهی دفاع مقدس انجام شده اما خیلی به انقلاب ارتباطی نداشته است.
حوزه هنری در چند سال رفته غیر از موارد اندک استقبال شده نظیر کتاب دا و فیلم آدم برفی - که خود ماهیت آن با اهداف حوزه زیر سوال است - چند تئاتر و فیلم و نقاشی و مجسمه و بازی رایانهای و ... در راستای ترویج و تبلیغ انقلاب اسلامی داشته و اصلاً اگر هم بوده کدامیک مورد استقبال مردم قرار گرفته است؟ دلیل این موضوع این نیست که آفرینش ادبی و هنری به دلیل حصاری که این مرکز دور خود کشیده و خود را به برگزاری مناسبتها دل خوش کرده نیست؟ دلیل این موضوع این است که حوزه هنری منقد دلسوز در خارج از حصار خود ندارد و به اظهار نظرات حقوقبگیران خود بسنده میکند که مشخص است تعریف است و به نقد نمیرسد از این رو نوعی اعتمادبهنفس کاذب ایجاد شده که رفته رفته به صورت باور درآمده و مسئولان و مدیران مختلف این مرکز به آن میبالند.
در هفته هنر انقلاب اسلامی که همین چند روز رفته بود و با ماه مبارک رمضان همزمانی داشت ده شب مجلس افطاری حوزه هنری چه حصولی در ترویج انقلاب اسلامی و اهداف آن داشت؟ چه تعداد از هنرمندان حاضر ایده دادند و ایده گرفتند؟ جدا از اینها چه میزان تعامل حوزه هنری با مراکز دیگر بالاتر رفته و در همین ده سال گذشته چقدر همافزایی وجود داشته است؟
اگر هم اقداماتی صورت گرفته در همان حصار حوزه هنری باقی مانده و خبر آن منتشر نشده است چون حوزه هنری از همان بدو تشکیل خود را ملزم به پاسخگویی نمیداند و نیازی به تبلیغ خودش حس نکرده چه رسد به اینکه کارهایش را تبلیغ کند.
جهان امروز جهان رسانه و لحظه است. اگر هنوز فکر میکنیم با برپایی همایش و جشنواره و راه انداختن نمایشهای فرهنگی و هنری میتوانیم در برابر تهاجم فرهنگی و تولیدات روزافزون و جذاب خارجی هنری از فیلم و کتاب گرفته تا بازی رایانهای و ماهواره را بگیریم سخت در اشتباهیم.
حوزه هنری باید درهای خود را به روی همه باز کند و از همه هنرمندانی که دغدغه و استعداد دارند دعوت کند تا با تولیدات جذاب و امروزی هنری توانایی رسیدن به اهداف خود را داشته باشد وگرنه در همان شیوه چهار دهه رفته دست و پا خواهد زد.
به قلم عباس کریمی عباسی
انتهای پیام