انبیائی که ولایت علی(ع) را دیر قبول کردند توبیخ شدند
کد خبر: 4052673
تاریخ انتشار : ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۹
حجت‌‌الاسلام فرحزاد بیان کرد:

انبیائی که ولایت علی(ع) را دیر قبول کردند توبیخ شدند

حجت‌الاسلام حبیب‌‌الله فرحزاد ضمن اشاره به برخی فضائل امیرالمومنین(ع) تصریح کرد: مسئله ولایت مسئله‌‌ای است که خدا با کسی در آن تعارف ندارد و حتی برخی انبیا که ولایت ایشان را دیر قبول کردند توبیخ شدند.

به گزارش ایکنا، مراسم سخنرانی حجت‌‌الاسلام و المسلمین حبیب‌‌الله فرحزاد، شب گذشته پنجم اردیبهشت‌‌ماه در مسجد اعظم قم برگزار شد که متن آن را در ادامه می‌‌خوانید؛

همه از اولین و آخرین در مقام بیان عظمت و فضائل امیرالمومنین(ع) عاجز هستند. این مطلب را آیات و روایات بیان کرده‌‌اند از جمله آیه‌‌ای که می‌‌فرماید: «قُلْ لَوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا؛ بگو اگر دريا براى كلمات پروردگارم مركب شود پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان پذيرد قطعا دريا پايان مى‏‌‌يابد هر چند نظيرش را به مدد [آن] بياوريم» چون مراد از «کلمات الله» اهل بیت(ع) هستند. پیامبر(ص) فرمود اگر دریاها مرکب شود درخت‌‌ها کاغذ و قلم و جن و انس نویسنده، نمی‌‌توانند فضائل علی(ع) را بشمارند. اینها مبالغه نیست حقیقت محض است چون ما عظمت ایشان را درک نمی‌‌کنیم.

سفر معراج سفر ولایت بوده است. در شب معراج که خدا با پیامبر(ص) خلوت و ملاقات خصوصی داشتند گفت‌‌وگوهایی شده است. امام صادق(ع) می‌‌فرماید: «عُرِجَ بِالنَّبی صلی الله علیه و آله اِلَی السَّماءِ مائَةً وَ عِشرینَ مَرَّةً ما مِن مَرَّةٍ اِلّا وَ قَد اَوصی اللهُ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله بِوَلایَةِ عَلِیٍّ وَ الأَئِمَّةِ مِن بَعدِهِ اَکثَرَ مِمّا اَوصاهُ بِالفَرائِّضِ» یعنی پیامبر(ص) صد و بیست مرتبه معراج داشتند. در هر مرتبه خدا به پیامبر(ص) فرمود بر تو باد به ولایت علی(ع) و ائمه پس از او. خدا در این صد و بیست بار به نماز و روزه توصیه نکرده است و فقط به ولایت توصیه کرده است. این ولایت ریشه و اساس است.

انبیا و پیامبران برای ابلاغ این آمدند که علی(ع) را به عالم معرفی کنند. اگر کسی به قرآن و روایات مراجعه کند موضوعی به این اهمیت پیدا نمی‌‌کند. در روایت داریم که اگر کسی در همه عمر آنقدر رکوع برود مثل کمان خم شود، آنقدر روزه بگیرد که مثل مشک خشک شود، آنقدر طواف کند و همه اموالش را به فقرا بدهد ولی بگوید من علی(ع) را قبول ندارم، نه تنها اعمالش قبول نمی‌‌شود بلکه هبط می‌‌شود و او را با صورت به جهنم پرتاب می‌‌کنند. این مسئله‌‌ای است که خدا با کسی در آن تعارف ندارد. حتی برخی انبیا که آرزوی مقام اهل بیت(ع) را کردند یا ولایت ایشان را دیر قبول کردند توبیخ شدند.

ولایت اهل بیت(ع) ولایت خداست

در روایتی آمده است: «ولايتنا ولاية الله التي لم يبعث نبيا قط إلا بها» یعنی ولایت ما عین ولایت خدا است. در واقع کسی که ولایت را رد می‌‌کند خدا را رد کرده است. اگر کسی حکم ضروری دین را رد کند مرتد است چه دستور و حکمی بالاتر از ولایت امیرالمومنین(ع) داریم چنانکه خدا به پیامبر(ص) می‌‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ». ما حتی برای توحید روایت نداریم کسی که توحید را قبول نمی‌‌کند با صورت به جهنم انداخته شود. در روایت دیگری داریم اگر کسی دشمن علی(ع) باشد گناهی است که غیر قابل بخشش است و هیچ ثوابی از آن شخص قبول نمی‌‌شود. یکی از بدعت‌‌هایی که خلیفه دوم گذاشت نماز تراویح است که در آن سی جزء قرآن تلاوت می‌‌شود. علی(ع) در زمان خلافت خود به امام حسن(ع) فرمودند که به مردم بگویند این نماز بدعت و حرام است. امام حسن(ع) هم به مردم فرمودند امام شما می‌‌گوید این نماز بدعت است ولی مردم مقابله کردند. آنها بدعت‌‌هایی گذاشتند که علی(ع) نتوانستند تغییر بدهند و اگر تغییر می‌‌دادند جنگ می‌‌شد.

روایت داریم کس از صراط نمی‌‌گذارد مگر اینکه از ولایت امیرالمومنین(ع) جواز داشته باشد یعنی هر کس محبت ایشان را داشته باشد از صراط رد می‌‌شود. روایت دیگری دیدم وقتی فاطمه بنت اسد را دفن کردند موقعی که نکیر و منکر آمدند از او سوال کنند و پرسیدند امامت کیست، پیامبر فرمودند «بگو پسرم». حتی اگر مادر امیرالمومنین(ع) باشی باید ولایت ایشان را داشته باشی. از حضرت زهرا(س) هم سوال شد امامت کیست، ایشان فرمود این آقایی که بالا نشسته امام من است. پس ولایت علی(ع) استثنایی ندارد. نماز استثنا دارد و اگر کسی از اذان تا پایان وقت بیهوش باشد نماز از او ساقط می‌‌شود. اگر کسی مریض باشد روزه ندارد. اما ولایت استثنا ندارد. حتی در مورد فرشتگان داریم کسانی که دیر به اهل بیت(ع) ایمان آوردند مواخذه شدند. آن عمل بزرگی که فاروق و میزان است ولایت است.

شهید مطهری استادی به نام میرزاعلی شیرازی داشتند. آیت‌‌الله بروجردی از ایشان دعوت کردند برای طلبه‌‌ها درس اخلاق بگویند. وقتی جمعیت درس اخلاق زیاد شد ایشان به اصفهان برگشتند. شهیدمطهری می‌‌گوید الحق ایشان عالم ربانی بوده است. وقتی نهج‌‌البلاغه می‌‌خواند مثل ابر بهار گریه می‌‌کرد. ایشان عاشق امیرالمومنین(ع) بود و عشقش نهج‌‌البلاغه بود. آیت‌‌الله دیباجی می‌‌فرمود یک موقعی اطراف کرج منبر می‌‌رفتم، وسط ماه رمضان خواب دیدم ایشان در اصفهان از دنیا رفته است و مردم اصفهان جهت تشییع به سوی خانه او می‌‌روند. پرسیدم چه خبر است؟ گفتند پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) به دیدن ایشان رفتند. من هم رفتم وارد اتاق شدم، دیدم ایشان رو به قبله در حال احتضار است، یک طرف پیامبر(ص) و یک طرف امیرالمومنین(ع) نشسته است. بعد لحظه آخر که میرزا علی می‌‌خواست جان دهد در آغوش امیرالمومنین(ع) شروع به گریه کرد و این اشعار را خواند:

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت‌‌و‌‌گوی تو خیزم به جست‌‌و‌‌جوی تو باشم

در روایت دیگری داریم که پیامبر(ص) خطاب به امیرالمومنین(ع) فرمود خدا به تو هفتاد فضیلت داده است یکی از آنها این است که من پیامبر(ص) در دنیا و آخرت از تو بی‌‌نیاز نیستم و باید مرا کمک کنی. پس همه‌‌کاره پیامبر(ص) هم امیرالمومنین(ع) بود.

 

انتهای پیام
captcha