جنبه‌های سلبی و ایجابی استفاده از زبان در فهم قرآن
کد خبر: 4048791
تاریخ انتشار : ۲۳ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۱
ابوالفضل ساجدی تشریح کرد:

جنبه‌های سلبی و ایجابی استفاده از زبان در فهم قرآن

عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) اظهار کرد: استفاده از زبان قرآن در فهم قرآن دو کمک به ما می‌کند که شامل جنبه سلبی و پاسخگویی به شبهاتی است که به وفور در مورد قرآن وجود دارد و جنبه دیگر نیز ایجابی است که ناظر به کشف اضلاعی از قرآن است که بر اساس آن می‌توانیم زوایای بیشتری از قرآن را به دست بیاوریم.

ابوالفضل ساجدی

به گزارش ایکنا، نهمین جلسه از دوره تفسیر پژوهی به همت آکادمی بین‌المللی حکمت، شب گذشته، 22 فروردین، با موضوع «زبان قرآن و تفسیر» با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالفضل ساجدی، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.
در ادامه سخنان وی را می‌خوانید؛
 
مباحث زبان قرآن برخاسته از زبان دین است. کلمه زبان ناظر بر مجموعه قواعد نظام‌مندی از نشانه‌ها و نمادها است که به عنوان ابزاری برای ارتباط مؤثر گفتاری یا نوشتاری میان انسان‌ها استفاده می‌شود. زبان دین، شاخه‌ای از فلسفه دین است که به تحلیل گزاره‌های دینی می‌پردازد یعنی در اینجا می‌خواهید ببینید این جملات دینی چه خصوصیات اختصاصی و مشترکی در مقایسه با سایر انواع گزاره‌ها و جملات دارند. وقتی گزاره‌های تاریخی، فلسفی، تجربی و ... را در کتب مختلف ادبی، ادعیه و تاریخی بررسی می‌کنیم یکی از این گزاره‌ها، گزاره‌های دینی است لذا زبان دین می‌خواهد ویژگی‌های این گزاره‌ها را بررسی کند. 

مؤلفه‌های زبان قرآن

زبان قرآن در دهه‌های اخیر مطرح شده و به تدریج پر و بال گرفته و رشد پیدا کرده است. این زبان، شاخه‌ای از علوم قرآنی است که با یک نگاه تحلیلی به ساختار و محتوای قرآن و انواع گزاره‌های آن می‌پردازد به دنبال این است که صفات عام و خاص و خصوصیات اختصاصی و مشترک گزاره‌های قرآنی را کشف کند. در زبان دین رویکردهای مختلفی مطرح شده که به تدریج وارد زبان قرآن هم شده است. از جمله ویژگی‌های اختصاصی زبان دین، نمادین بودن، احساس‌گرا بودن، تمثیلی، زبان ولایت، هدایت، عرف عام، عرف خاص و تألیفی بودن آن است.
 
در باب زبان قرآن هم چنین رویکردهایی مطرح شده و مثلاً گفته شده آیا زبان قرآن، زبان نمادین، زبان هدایت یا زبان تألیفی است؟ و رویکرد غالب‌تر همان رویکرد تألیفی است یعنی از روش‌های مختلف بهره گرفته است. چند سؤال اساسی در مورد زبان قرآن مطرح می‌شود. اول اینکه آیا زبان دین و به طور خاص زبان قرآن معنادار است یا خیر؟ دوم اینکه آیا زبان قرآن واقع‌نماست یا غیر واقع‌نما؟ آیا زبان قرآن زبان اسطوره‌ای است؟ زبان قرآن چهار مؤلفه دارد؛ اول اینکه واقع‌نما، دوم تألیفی، سوم شبکه‌ای و در نهایت معنادار است. زبان تألیفی در برابر زبان تک مؤلفه‌ای مطرح شده است و پیوند شبکه‌ای هم میان اجزای قرآن وجود دارد. 

مراد از تفسیر قرآن چیست؟

تفسیر هم معنای مشخصی دارد و گاه به معنای عام و گاهی خاص در نظر گرفته می‌شود. معنای عام تفسیر شامل تأویل هم می‌شود یعنی هرگونه آشکارسازی معنا و کشف امور پنهان را می‌توانیم تفسیر نام بگذاریم. در یک معنای خاص که بیشتر رایج است تفسیر به معنای آشکارسازی معنا بر مبنای ادبیات عرب و اصول عقلاییِ محاوره است در این صورت دیگر تأویل را در بر نمی‌گیرد. اما چه رابطه‌ای میان تفسیر و زبان قرآن وجود دارد؟ زبان قرآن از جمله مبانی نظری فهم و تفسیر قرآن است یعنی اگر بخواهیم قرآن را تفسیر کنیم یکی از مواردی که باید مورد استفاده قرار دهیم زبان قرآن است. 
 
در مورد خصوصیات زبان قرآن، محور اول که معناداری است چندان مورد چالش نیست اما دو محور شامل واقع‌نمایی و تألیفی بودن مورد نزاع و بحث است. زبان قرآن، دو نقش در تفسیر دارد که شامل نقش سلبی و ایجابی است. نقش سلبی ناظر بر شبهاتی است که از ناحیه زبان دین متوجه قرآن شده و امروزه کسانی‌که متأثر از نقش سلبی هستند آن را در تفسیر قرآن به کار می‌برند. در این صورت مباحث زبان قرآن بیشتر پاسخگوی شبهات و چالش‌هایی است که در فهم قرآن با آنها مواجه هستیم. بخش ایجابی نیز این است که زبان قرآن، یک نگاه کلی به آیات قرآن دارد و در سایه آن در مقام کشف خصوصیات کلی برای این کتاب است و ابعاد تازه‌ای از قرآن را به روی ما باز می‌کند. آنچه سبب شد مباحث زبان قرآن در کشور ما مطرح شود همین جنبه سلبی آن بود.

واقع‌نمایی زبان قرآن مبتنی بر ادله عقلی

قرآن محکمات و متشابهات دارد و برای متشابهات آن راهکار ذکر شده اما همین متشابهات ابزار امتحان الهی است. قرآن کریم می‌‌فرماید آن کسانی‌که در قلوبشان مشکل و انحراف دارند آیات قرآن را بر اساس خواسته‌های خودشان تأویل می‌کنند در حالی که آیات قرآن را باید راسخان علم تأویل کنند اما همین تبدیل به ابزار امتحان بشریت هم شده که این قرآن زوایای غیرآشکاری هم دارد اما بخشی از این زوایا را با ابزارهای عرفی می‌توانیم کشف کنیم و برای بخشی نیاز به وحی و همچنین تهذیب نفس داریم. واقع‌نما بودن قرآن به معنای نفی این ساحت‌های مختلف در قرآن نیست بلکه بدین معنی است که قرآن برای تبیین حقایق خودش از روش‌های مختلف بهره برده است اما ناظر به واقع صحبت می‌کند.
 
رویکردی که در بحث واقع‌نمایی داریم مبتنی بر ادله عقلی و شواهد داخلی قرآن است. یکی از ادله عقلی این است که اساساً سراغ دین رفتیم به خاطر این که شناختی از انسان، جهان و خداوند داریم و دین آمده تا راهکارهای واقعی را به انسان برای رسیدن به کمالات نشان دهد. کمال واقعی که در این جهان می‌توانیم به دست بیاوریم امری واقعی است و وقتی از دنیا برویم حیات ما استمرار پیدا می‌کند و همه اینها واقعیات هستند و اساساً دین ناظر بر کشف یک سری گزاره‌های واقعی است. خود قرآن نیز بر همین اساس ما را هدایت می‌کند یعنی توصیف می‌کند که جهان چگونه است و راه سعادت چیست پس فلان گونه عمل کنید تا به سعادت دست پیدا کنید. 
 
خصوصیت دیگر نیز بحث تألیفی بودن است؛ بدین معنی که این کتاب آسمانی مؤلفه‌های متعددی دارد و از روش‌ها و زبان‌های مختلف جهت اثرگذاری بهره برده است. قرآن برای اینکه بتواند انسان‌ها را متحول کند به شکل ساده نوشته نشده بلکه ابزارهای مختلفی در آن به کار گرفته شده لذا زبان آن تألیفی است و تک مؤلفه‌ای نیست و مثلا از استعاره و مجاز و ... برای انتقال پیام استفاده می‌کند تا فهم بهتری هم از آن واقعیت داشته باشیم نه اینکه از آن واقعیت دور شویم و پرده‌ای بین ما و واقعیت ایجاد شود.

شبکه‌ای بودن زبان قرآن

در تفسیر باید به شبکه‌ای بودن زبان قرآن نیز توجه کرد و منظور از شبکه‌ای بودن پیوندی است که بین اجزای قرآن، هم در روش و هم محتوا وجود دارد. قرآن در عین اینکه واقع‌نما است اما جنبه انگیزشی هم دارد. در این شبکه می‌توانیم آیاتی را پیدا کنیم که به میزان بیشتری در تفسیر مؤثر هستند مثلاً علامه طباطبایی معتقد است برخی آیات قرآن کلیدی هستند و باید در تفسیر آیات از آنها استفاده کنیم و این یک پیوند بنیادی بین آیات است. همچنین پیوند لایه‌ای بین آیات قرآن وجود دارد یعنی آیات قرآن هم ظاهر و هم باطن دارند که بین آنها ارتباط هست و بخشی از آن را می‌توانیم کشف کنیم و برای کشف لایه دیگر نیاز به مراجعه به معصوم داریم. لذا در تفسیر باید به این پیوندها دقت کنیم چون از این طریق می‌توانیم به اعماق قرآن پی برده و زیبایی‌های بیشتری را در تفسیر آیات قرآن کشف کنیم.
 
وقتی در فهم قرآن از زبان قرآن استفاده می‌کنیم به طور کلی دو کمک می‌تواند به ما کند که شامل جنبه سلبی و پاسخگویی به شبهاتی است که به وفور در مورد قرآن وجود دارد و جنبه دیگر نیز ایجابی است که ناظر به کشف اضلاعی از قرآن است که بر اساس آن می‌توانیم زوایای بیشتری از قرآن را به دست بیاوریم و جاذبه‌های قرآن را به میزان بیشتری برای بشر امروزی آشکار کنیم تا کتابی برای زندگی تلقی شود.
 
انتهای پیام
captcha